مصطفي زهراني در گفتوگوي تفصيلي با «اعتماد»:
اشاره:
محمدابراهيم ترقينژاد/ ايران و امريكا، دو بازيگري كه شايد بتوان گفت در چهار دهه گذشته بيشترين ميزان تقابلهاي سياسي و همزمان پرهيز از روياروييهاي نظامي با هم در صحنه بينالمللي را تجربه كردهاند در جريان مذاكرات هستهاي در دو سال و نيم گذشته رودرروي هم قرار گرفتهاند. سرعت تحولات در رابطه دوجانبه ايران و امريكا با محوريت مساله هستهاي هم براي بسياري غيرقابل پيشبيني بوده است. در همين دو سال دو رييسجمهور براي نخستينبار در قريب به چهار دهه گذشته با هم تماس تلفني هرچند كوتاه داشتهاند، وزراي امور خارجه هر دو كشور بيش از هر همتاي ايراني يا امريكايي با هم ديدار داشتهاند و تابوي گفتوگو براي توسل به ديپلماسي ديگر شكسته شده است. با اين همه تمام داستان اين رابطه آن طلسم پرهيز از رويارويي نيست كه با شكسته شدن آن بتوان از عاديسازي رابطه تهران- واشنگتن سخن گفت. ايران، عربستان نيست و امريكا هم يك كشور اروپايي نسبتا آرام در قاره سبز كه رهبران آن بتوانند با به حاشيه راندن اختلافهاي ايدئولوژيك به راحتي بر اشتراكهاي سياسي متمركز شوند. باراك اوباما، مردي از تبار دموكراتها كه براي نخستينبار در تاريخ سياسي رابطه ايران و امريكا، قرائت متفاوتي از تعامل و تقابل با تهران را ارايه كرده است تا كمتر از يك سال ديگر با كاخ سفيد وداع ميكند و پس از اين بازه زماني است كه مهندسي جديد رابطه دو كشور در دست چهرهاي شايد تندتر از اوباما قرار خواهد گرفت. تهديدها و فرصتهاي رابطه ايران و امريكا در سايه توافق هستهاي، اما و اگرهاي اين رابطه در مسير تنشزدايي، تاثير توافق هستهاي بر ائتلافهاي سياسي امريكا در منطقه خاورميانه و پرسشهايي از جنس رابطه دوجانبه دو كشور را با دكتر مصطفي ترك زهراني، مديركل دفتر مطالعات سياسي و بينالمللي وزارت امور خارجه و عضو اسبق نمايندگي در دفتر سازمان ملل در ميان گذاشتيم كه مشروح اين گفتوگو به شرح زير است:
کد خبر: ۲۹۰۲۴۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۲/۱۱
ريشهها و نتايج انقلاب ايران در گفتوگو با محمود شفيعي، استاد علوم سياسي دانشگاه مفيد
اشاره:
با نزديك شدن به سي و هفتمين سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي در ايران، سويههاي مختلف اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و سياسي اين پديده را با فعالان عرصههاي مختلف در ميان گذاشتيم. در اين شماره، درباره بعد سياسي ناگزير بودن انقلاب ٥٧ با محمود شفيعي، عضو هيات علمي گروه علوم سياسي دانشگاه مفيد گفتوگو كرده و از او درباره استقلال و حاكميت ملي به عنوان مهمترين دستاوردهاي انقلاب و ابزارهاي تداوم آنها پرسيديم. شفيعي ميگويد در دوره پهلوي اول و دوم ما حاكميت ملي به معناي واقعي كلمه نداشتيم يعني آن آرزوهاي بزرگي كه در مشروطه شكل گرفته و در يك مقطع كوتاه حتي به عمل نيز رسيده و ملت به اين نتيجه رسيده بودند كه خود آنها رقمزننده سرنوشت اجتماعي و سياسي خود هستند با پيدا شدن حكومت پهلوي اول و در تدوام آن پهلوي دوم، مخدوش شده بود. وي معتقد است براي نخستين بار در تاريخ ايران، با تاسيس جمهوري اسلامي است كه مردم ايران با دست خود يك نظام سياسي را تاسيس ميكنند و خود، دولت را ميسازند و شايد بتوان گفت به معناي واقعي كلمه اينجاست كه در كشور ما ملت - دولت شكل ميگيرد. وي با تاكيد بر اينكه اگر بخواهيم دستاوردهاي انقلاب تداوم پيدا كند بايد توسعه سياسي را جدي بگيريم، ميگويد يكي از مهمترين اركان توسعه سياسي، تاسيس احزاب پايا و پويا و پايدار است كه بتوانند اداره سياست را به عنوان مناسبترين و عقلانيترين ابزار آنها به عهده بگيرند. سياست ورزي و بازي سياسي بدون احزاب سياسي مثل داشتن تيم ملي فوتبال بدون وجود باشگاه است كه ناچار ميشويد از كوچه و بازار افرادي را براي بازي جمع كنيد.
کد خبر: ۲۹۰۲۴۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۲/۱۱