برچسب ها
چكيده: بررسي جايگاه تروريسم در سياست خارجي ايالات متحدۀ آمريكا و رويكردي كه اين كشور در برخورد با پديدۀ مزبور در دستور كار خود قرار داده، موضوعي است كه اين نوشتار در صدد پژوهشي در زمينه ماهيت و سويه‌هاي كاركردي آن است. بدين منظور، بعد از طرح نكات روشي در مقدمه مقاله، ضمن تعريف مفاهيم و ماهيت متغيرهاي انضمامي آن، محورهاي اصلي موضوع، يعني اصول و اهداف سياست خارجي آمريكا و استراتژي آن دولت در مقابله با تروريسم مورد كاوش قرار گرفته و در پايان به طرح جمع‌بندي موضوعي و ارائه نتيجه‌گيري و استنتاجات پژوهشي پرداخته شده است. كليد واژگان تروريسم(1)، سياست خارجي آمريكا(2)، استراتژي آمريكا(3)، چالشهاي نامتقارن(4).
کد خبر: ۲۹۵۵۳۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۷/۱۰

چكيده: در دنياي امروز بسياري از ارتشهاي جهان هراز چندگاهي، از سر اجبار يا خود خواسته، درگير عملياتهاي پيايي و مداوم مي‌شوند. اين گونه عملياتها، به سبب ماهيت خويش شرايطي را بر نظاميان درگير تحميل مي‌كنند كه عدم بهره‌گيري از تدابير مناسب براي مقابله با آن، ممكن است آنان را از استمرار موفقيت‌آميز ماموريتهاي خويش باز دارد. تحقيقات انجام شده در قلمرو روان‌شناسي نظامي پاره‌اي از ابعاد و اقتضائات عملياتهاي مداوم را نمايان ساخته‌اند. افزون بر آن، اين گونه تحقيقات نشان داده‌اند كه با استفاده از راهبردهاي مختلف، نظير تاسيس، يگانهاي متشكل از جنگاوران رزم شبانه، فراهم ساختن شرايط براي "جبران محروميت از خواب"، تجهيز پرسنلي يگان، توجه به تفاوتهاي عملكرد پرسنل در ساعات مختلف شبانه‌روز و جز آن، مي‌توان اثرات اداركي، شناختي و جسماني ناشي از عملياتهاي مداوم را به حداقل رساند. كليد واژگان آثار روان‌شناختي، عمليات مداوم، كاركردهاي شناختي، خستگي دوره‌اي، تلفات رواني
کد خبر: ۲۸۵۹۸۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۲۳

چكيده: مفهوم "دولتهاي فروريخته يا ورشكسته" (Failed States) از جمله مفاهيمي است كه در دوران جنگ سرد عمدتا از زاويه مباحث توسعه و بويژه در ادبيات سياسي (الگوي هانتينگتون) آن مورد توجه تحليلگران مسائل جهان سوم يا دولتهاي پسااستعمار قرار داشت. با پايان جنگ سرد، روند نظريه‌پردازي درخصوص اين قبيل دولتها (ورشكسته) از ويژگيهاي خاصي برخوردار شد. از يك‌سو به غناي تحليلي آن از منظر انديشه‌ورزان آكادميك افزوده شد و از سوي ديگر، اين مفهوم از كارويژه‌هاي خاصي در چارچوب رفتار خارجي آمريكا، خاصه از ابعاد امنيتي، برخوردار گرديد. سوگيري ملاحظات كابينه كلينتون (بويژه در بحران سومالي) و سياستهاي اعلامي ايالات متحده بعد از 11 سپتامبر در ارتباط با هويت بخشي امنيتي به مفهوم "دولتهاي ورشكسته"، حكايت از همين معنا دارد. كليد واژگان: دولتهاي ورشكسته (ناكام)، ملاحظات امنيتي نوين، آمريكا، نرم‌افزارگرايي، سياست خارجي - مقدمه: در ابتدا بايد توجه داشت كه بررسيهاي مربوط به دولتهاي ورشكسته يا ناكام، صرفا در چارچوب ارزيابي "چگونگي پيدايي تعادل و تعامل ميان دولت و جامعه" هويت مي‌يابد. بر اين اساس، اين طيف از دولتها بر وجود نوعي تنش، درگيري و كشمكشهاي جنگ‌طلبانه در عرصه اقتدار دولتي تصريح دارند؛ عارضه‌هايي كه در ابتدا زمينه‌هاي تضعيف، ناتواني و سپس ورشكستگي و فروريزي دولت را موجب مي‌شود. در چارچوب بررسي ويژگيهاي اين قبيل دولتها (ورشكسته) از محورهاي گوناگوني چون جنگهاي داخلي حاصل از مخاصمات نژادي، مذهبي و زباني ميان گروههاي محلي، ناهماهنگي ميان جوامع محلي، ناتواني در كنترل مرزهاي ملي و اعمال اقتدار بر بخشهايي از قلمرو سرزميني، قرباني كردن ملاحظات و ارزشهاي موردنظر اكثريت جامعه و حمايت از منافع طيف معدودي از نخبگان نام برده شده است. (روتبرگ، 1381، 103-102) بدين‌ترتيب بايد گفت كه اگر ابتدايي‌ترين مرحله دولت‌سازي به استراتژيهايي مربوط مي‌‌شود كه دولت براي انباشت و تمركز قدرت در چارچوب كارويژه نهادهاي وابسته به خود به كار مي‌گيرد (Ayoob, 1996, 38)، دول ورشكسته عملا فاقد ويژگي مزبور و يا "اقتدار عام" هستند و يا اينكه از اراده و تمايل لازم براي اعمال اين اقتدار در جهت تحقق اهداف موردنظر برخوردار نيستند. اين اهداف كه پيش از اين در ادبيات هابزي به عنوان "قرارداد اجتماعي"(1) مورد تأكيد واقع مي‌شد، امروزه شامل برقراري صلح در جامعه‌اي است كه واجد اقليتها و منافع متعدد و متنوع است. (Gross, Op.Cit., 456) در همين خصوص مي‌توان گفت كه دولتهاي ناكام با شرايط خاصي كه در آن ساختار، اقتدار (قدرت مشروع)، قانون و نظم سياسي افول يافته‌اند، مواجه شده‌اند و در اين ميان گريزي جز پايه‌ريزي نظم جديد نخواهد بود. (Bilgin & Morton, Op.Cit., 64) بايد توجه داشت كه روند انديشه‌ورزي در خصوص دولتهاي ورشكسته، دست‌كم از سابقه‌اي حدود نيم قرن برخوردار است. ديدگاههاي دهه 50 درخصوص رابطه ناكامي‌هاي اقتصادي همراه با فاصله انتظارات با بروز اختلاف و درگيري كه در قالب آثار رابرت‌گر، و برينتون قابل تشخيص است، در دهه 60، در چارچوب ديدگاه هانتينگتون در بررسي ارتباط ميان "بسيج اجتماعي و توسعه اقتصادي" از رشد خاصي برخوردار شد (Oliker & Szaynan, 2003 : 10). بوزان در تبيين چگونگي تأثيرپذيري ملاحظات امنيت (در سطوح داخلي و منطقه‌اي كشورهاي جهان سومي و امنيت بين‌الملل) از وضعيت داخلي حكومتهاي ناكارآمد و نيز كارآمد، مباحث قابل تأملي را در دهه هشتاد و اوايل دهه 90 مطرح مي‌نمايد. سير تحليلهاي مربوط به شرايط حاكم بر دولتهاي ورشكسته در سالهاي بعد از جنگ سرد، مسير خاصي را در جهت پردازش ابعاد گسترده امنيتي آن طي نمود؛ روندي كه در كنار برخورداري از ظرايف تحليلي و تبييني خاص، در مسير ملاحظات نوين آمريكاي بعد از جنگ سرد از درونمايه كاربردي مشخصي برخوردار شده است و تصويري نمونه از همپيوندي ميان "مؤلفه‌هاي دولتهاي ورشكسته" و "منافع امنيتي آمريكاي بعد از 11 سپتامبر" را ترسيم مي‌نمايد. از بعد روش‌شناسي، سؤال اصلي اين مقال عبارت است از اينكه: «كارويژه‌هاي توسعه‌اي مفهوم "دولتهاي ورشكسته" در شرايط جهاني بعد از جنگ سرد، چه نوع تحول محتوايي را پذيرفته است؟ و در اين زمينه، كارويژه‌هاي امنيتي اين مفهوم چه ميزان از سياستهاي اعلامي و اعمالي آمريكا را به خود معطوف ساخته است؟» با توجه به پرسشهاي محوري پيش‌گفته، فرضيه اصلي موردنظر از اين قرار است: «مفهوم "دولتهاي ورشكسته" در ملاحظات امنيتي آمريكا بعد از جنگ سرد (بويژه بعد از 11 سپتامبر" ابعاد جديدي از تهديدزايي امنيتي را براي جهان سوم، بويژه در سطح خاورميانه، در سطوح نرم‌افزاري و سخت‌افزاري امنيت، موجب خواهد شد.»
کد خبر: ۲۸۵۴۸۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۱۳

چكيده: نوشتار حاضر، تحليلي پژوهشي در موضوع فرايند تصميم به جنگ در رژيم صهيونيستي است و پردازش محتويات مقاله بر مدار بررسي اين عناصر صورت گرفته است كه فرايند سياست‌گذاري دفاعي - امنيتي اين رژيم، با توجه به عناصر تصميم‌سازي نظامي - امنيتي و روابط ناظر بر اين تصميم‌سازي و اهميت نهادهاي بوروكراتيك مسئول در اين فرايند و هم‌چنين شرايط داخلي و خارجي مؤثر در تصميم به جنگ، چه هستند و از سويي رژيم صهيونيستي جه سطحي از خشونت در جنگ را به كار مي‌برد، و الزمات و محدوديتهاي جنگي اين رژيم كدامها هستند؟ در پايان مقاله به جمع‌بندي ملاحظات كلي ناظر بر توانمنديها و آسيب‌هاي نظام تصميم‌گيري رژيم صهيونيستي و پاسخي كه به آسيبها مي‌دهد، پرداخته مي‌شود؛ و در نهايت نتيجه‌گيري مقاله معطوف به بيان شرايطي مي‌گردد كه رژيم مزبور، راحت‌تر و روان‌تر دست به تصميم جنگي مي‌زند. واژگان كليدي: فرآيند سياست‌گذاري دفاعي - امنيتي، تصميم‌گيري استراتژيك، تصميم‌گيري دفاعي، تصميم به جنگ، استراتژي نظامي، دكترين نظامي - مقدمه: رژيم صهيونيستي طيفي از رفتارهاي جنگي، از جنگهاي همه‌جانبه و سريع گرفته تا جنگهاي محدود و فرسايشي، و از عمليات چريكي تا اقدامات نظامي ضربه‌اي را عليه كشورهاي منطقه به اجرا درآورده است. شناخت فرايند سياست‌گذاري دفاعي - امنيتي در قالب تصميم به جنگ از سوي اين كشور مي‌تواند فضاي ذهني - رواني رهبران اين رژيم و فهم دلايل و عوامل اقدامات جنگ آنان را روشن سازد. دلايل به ريشه‌هاي فكري، اعتقادات، نگرشها، آرمانها، انگاره‌ها و انگيزه‌هاي قومي اين ملت و رهبران و نخبگان آن؛ عوامل، اوضاع و احوال داخلي؛ شرايط منطقه‌اي و جهاني؛ و فرصت و تهديد به وجود آمده اشاره دارد. اين تحقيق در پي آن است كه "الگويي براي شناخت تصميم به جنگ و هشداردهي درباره نزديكي جنگ از سوي اين رژيم" ارائه كند. ساختار مقاله به دنبال تبيين اين مسئله است كه در فرايند تصميم به جنگ از سوي رژيم صهيونيستي، چه عناصري، با چه روابطي، تحت چه شرايطي، و در چه سطحي از خشونت در مورد آن تصميم‌گيري مي‌‌كنند. سؤال از "چه عناصري"، به شخصيتها و نقشهايي اشاره دارد كه حوزه سياست امنيتي رژيم صهيونيستي را در دست دارند و نيز اين كه در ميان اين مسئوليتها كدام يك از اهميت بيشتري برخوردارست و مي‌‌تواند نفوذ و اقتدار بيشتري به فرايند تصميم‌گيري اعمال نمايد. "تحت چه شرايطي"؛ به الگوي انطباق تهاجمي در رفتار سياست خارجي رژيم صهيونيستي اشاره دارد كه آمادگي يك واحد سياسي را در تغيير محيط و ايجاد آن مطابق با تقاضاهاي ذاتي خود مطرح مي‌نمايد؛ و "در چه سطحي از خشونت"؛ به اين موضوع مي‌پردازد كه رژيم صهيونيستي چگونه از نيروي نظامي خود استفاده مي‌كند و آن را در چه سطحي از خشونت به كار مي‌گيرد. سطح اقدام به نوع نگاه تصميم‌گيران به امنيت ملي و درك آنان از تهديدات و فرصتهاي به وجود آمده، اشاره مي‌نمايد.
کد خبر: ۲۸۵۳۱۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۰۹