آيا اصولگرایان شکست خوردهاند؟
اشاره:
بعد از انتخابات 96 و مشخص شدن نتایج آن، سیل تحلیلها و یادداشتها در فضای مجازی منتشر و در شبکههای اجتماعی دست به دست میشد. اول با خود قرار گذاشتم که فقط خواننده باشم و مطلبی ننویسم. اما خاصیت سیاست این است که با نوشتن و خوانده شدن بخشی از ذهن آرام میگیرد. اما وقتی نیت و قصد بر نوشتن باشد هجوم سؤالات و نقطه شروع است که به اندازه خود مطلبی که قرار است نوشته شود ذهن آدمی را درگیر میکند. اگر انتخابات را یک پدیده سیاسی - اجتماعی بدانیم که تبعات فراوانی در جامعه و حتی نسلهای آتی دارد؛ آنگاه تحلیل و بررسی و کندوکاو ابعاد مختف این پدیده سیاسی - اجتماعی مهم و درخور توجه است.
در تحلیل انتخابات 1396 و نتایج آن رویکردی که تحلیلگر از آن زاویه به تحلیل میپردازد مهم است. اگر تحلیلگری معتقد است که در هر حال ورود به صحنه رقابت سیاسی پیروزی است و هرگز قائل به شکست نیست؛ زاویه تحلیل این فرد با زاویه تحلیل کسی که معتقد است رقابت سیاسی قواعدی دارد و مبتنی بر آن قواعد پیروزی و شکست معنا دارد؛ متفاوت میشود. بنابراین بسیار مهم است که بدانیم که:
آیا اصولگرایان شکست خوردهاند؟
اگر شکست نخوردهاند؛ وجه این عدم تعبیر به شکست خوردگی چیست؟
و اگر شکست خوردهاند؛ علل این شکستهای پیاپی چیست؟
به نظر نگارنده این یادداشت مبتنی بر قواعد و قوانین رقابت سیاسی؛ اصولگرایان در انتخابات 96 شکست خوردند. این اولین مبنای تحلیل این نوشتار است. کسی که معتقد است در انتخابات شکست نخوردهایم و همه مأجور هستند و مهم آن است که به تکلیف عمل شود تنها تلاشی مذبوحانه است برای تشفی خاطر خود و احیاناً برای حفظ بدنه و جریان خود برای شکستهای بعدی. انتخابات به سان یک بازار است. بالاخره در بازار اگر نتوانی کالای خود را بفروشی و کل بازار مشتری فروشنده متبحر دیگری شدند؛ شما شکست خوردید. رقابت هم با برد و باخت معنا دارد هر چند به معنای ظاهری آن.
ممکن است در سطح دیگری تمامی فعل انسانی در جهان آفرینش و نظام احسن بر مبنای حق و تکلیف قرار بگیرد. منعی نیست اما وقتی شما وارد گردونه رقابت شدید؛ قواعد بازی انتخابات و رقابت؛ شکست یا پیروزی است. حتی امکان دارد شما در دل آن شکست پیروزهای دیگری هم برای خود رقم بزنید و در دل آن شکست برای خود درسها و عبرتهایی داشته باشید؛ عیبی ندارد اما قاعده بازی را نباید بهم زد. انتخابات یک مسابقه است، یک رقابت است و رقابت و مسابقه حتماً بازنده و پیروز دارد. لذا جملاتی نظیر عمل به تکلیف، مأجور بودن، عدم شکست، در یک سطح از فعل یک مسلمان شاید قابل پذیرش باشد اما در سطح دیگری مقبول نیست.
پذیرفتن شکست در انتخابات اولین قدم برای جبران است و گرنه شما در همه انتخاباتها میتوانید ادعا کنید که پیروز هستید ولو اینکه مجلس را سی بر صفر ببازید یا در شورای شهر تهران 21 بر صفر ببازید یا در ریاست جمهوری شکست بخورید. حال که پذیرفتیم در انتخابات 1396 شکست خوردیم؛ آنگاه میتوان پیگیر علل این شکستها شد و دریافت علت آن چیست؟
کد خبر: ۳۰۲۱۹۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۴/۰۱
تحلیل نتایج انتخابات اخیر در گفتوگو با محمد مهاجری از چهرههای رسانهای اصولگرایان:
مقدمه: محمد مهاجری، عضو سابق شورای سردبیری روزنامههای کیهان و جامجم، اصولگرایی است که جریان اصولگرایی را پایان یافته میداند، هرچند میگوید که تا بخواهیم اصولگرا داریم. ناامیدی او از اصولگرایی، تنها به شکست در دو انتخابات اخیر باز نمیگردد. او معتقد است: وقتی ریشههای به قهقرا رفتن اصولگرایی به سال 76 بازمیگردد، یعنی زمانی که برخی برای پیروزی در انتخابات به بداخلاقی و تهمت زنی روی آوردند، اما اصولگرایان سکوت پیشه کردند. به باور این فعال رسانهای و سیاسی اصولگرا، آن سکوت رفته رفته باعث شد که اخلاق و دین بهعنوان مبانی اصولگرایی از این جریان رخت بربندد و آنان اکنون سیاست را نه چون امری دینی، که امری عرفی تلقی میکنند. این گفتوگو را بخوانید.
کد خبر: ۳۰۱۹۵۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۳/۲۴