سیدعبدالحسین حجتزاده / عضو هیات علمی گروه حقوق و علوم سیاسی دانشگاه خوارزمی (تربیت معلم)
Email:hojjatzade@jmail.com
چکیده:
نگارنده این مقاله را در سه فصل مجزا تهیه و تنظیم کرده است. در فصل اول به تعاریف واژگان کلیدی از قبیل چیستی فرهنگ، چیستی بنیاد و چیستی هویت پرداخته و درباره مبانی نظری انقلاب و تئوری نظام ارزشی دوورژه بحثهایی کرده است.
در فصل دوم به طور مختصر پیشینۀ تاریخی انقلاب اسلامی را مورد بررسی قرار داده و به چند جنبش مهم از قبیل: جنبش تنباکو، جنبش مشروطه و جنبش ملی شدن نفت اشاره کرده است. در فصل سوم عوامل سقوط شاه و فروپاشی رژیم شاهنشاهی و انقلاب اسلامی را با توجه به مبانی نظریاش تحلیل و ارزیابی کرده و در انتها به نتیجهگیری و جمعبندی پرداخته است.
کلیدواژهها: بنیاد، فرهنگ، هویت، انقلاب، انقلاب اسلامی ، نظام ارزشی، دوورژه، جنبش مشروطه، جنبش تنباکو، نهضت ملی شدن نفت.
مقدمه:
یکی از پرسشهای تاریخی که از آغاز تکوین فلسفه سیاسی و عصر فلاسفه یونان باستان تاکنون همچنان باقی است «چرایی و چگونگی فروپاشی حکومتها»ست که این پرسش به ویژه در قالب جامعهشناسی و جامعهشناسی سیاسی با عنایت به چشمداشت تبیین و پیشگویی به منظور تجویز و از نگاه اثباتگرا بوده و از قرن نوزدهم هم اهمیتی دو چندان یافته است. چرا که در صورت موفقیت در کشف این پاسخ، به آسانی میشد طول عمر دقیق حکومتها را تعیین کرد و یا برای دوام و استمرار یا فروپاشی آنها نسخه دقیقی تجویز نمود.
تلاش گستردهای صورت گرفته است تا دریابند چرا یک نظم سیاسی از هم میپاشد و چرا انقلاب صورت میگیرد. رهیافتهای چندگانه ساختاری، اقتصادی، روانشناختی، فرهنگی و چندعلتی به این موضوع، اندیشمندان این زمینه را به چند دسته تقسیم کرده است.
برخی از اینان انقلابها را جبری، غیرارادی و محتوم و عدهای آگاهانه، خواسته و ارادهمحور دانستهاند. انقلابهای بزرگ انگلستان (1664)، فرانسه (1789)، آمریکا (1876)، روسیه (1917)، چین (1948)، ویتنام (1954)، الجزایر (1962) و حتی انقلاب نیکاراگوا (1979) با تنوع انگیزهها و اهداف به نظر شباهتی به انقلاب اسلامی (1978) نداشتهاند و از آنجا که به گفته فوکو دشواریهای اقتصادی و ساختاری رژیم شاه نیز آنقدر حاد نبود که نظامی سیاسیای همچون نظام سیاسی شاه را به هم بریزد، ریشهیابی نوینی ضرورت داشت.
به نظر میرسد که تهدید بنیادهای فرهنگی و تحقیر هویت ایرانی ـ شیعی در رخداد عظیم انقلاب اسلامی نقش اصلی داشته است. لذا با این پرسش که آیا بنیادهای انقلاب اسلامی فرهنگی ـ هویتی است؟ عنوان این مقاله «بنیادهای فرهنگی و هویتی انقلاب اسلامی » نام گرفت.
هویت ایرانی ـ شیعی که با ورود اسلام به ایران آغاز به رشد کرد؛ بلافاصله در قالب حمایت از عباسیان و نبرد با بنیامیه و سپس با حکومت متشکل آلبویه در قرن چهارم شکل گرفت. خواجه نصیر، الگوی اعتراض شیعی، طومار عباسیان را به هم زد و به همین دلیل ابنتیمیه او را نصیرالکفر و الالحاد نامید و صفویه الگوی تشیع ایرانی متکی بر امامت و ولایت وحدت ملی و تمامیت ارضی ایران را محقق ساخت و حکومت عثمانی را که اندیشمندان شیعی بزرگی چون شهدای اول و ثانی را به شهادت رسانید، از سیطره بر ایران و جهان باز داشت.
امروز هم به نظر میرسد وهابیها و زرقاویها بهتر از جهان غرب این بنیادها را نشانه گرفتهاند چرا که انقلابی پستمدرن پشتوانه دولتی متکی بر ولایت علوی شده و پایههای مشروعیت نظام بر آن استوار گشته و مفاهیم شیعی در تمام ساختارهای سیاسی و مدنی جامعه ایرانی و زندگی فردی و اجتماعی ایرانیان درآمیخته است.
برای اثبات فرضیه خود ابتدا به تعاریف و پیشینههای انقلاب اسلامی و مبانی نظری انقلاب و سپس به ارائه اسناد و مدارک و ادله در باب ارادی و فرهنگی و هویتی بودن بنیادهای انقلاب اسلامی ایران پرداخته و در آخر نتیجهگیری میکنیم.
کد خبر: ۲۵۰۲۶۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۰/۱۰
جامعه ایران و درسهای تاریخی از دو جنبش اجتماعی:
کد خبر: ۲۴۹۷۰۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۰/۱۰