داستان - صفحه 79

برچسب ها
صدای انقلاب شماره 577
نفیسه محمدی| چراغ‌های اطراف حیاط کم کم نور خود را روی زائران می‌پاشیدند. صدای زمزمه پیشخوانی شروع می‌شود، حرم فضای دلچسبی دارد؛ اما مریم همان وسط نشسته و رمق ندارد تکان بخورد. چقدر خوب می‌شد اگر همانجا می‌خوابید و به هیچ‌چیز فکر نمی‌کرد. دلش می‌خواست به هیچ غم و غصه‌ای فکر نکند. زبانش خشک شده و احساس ضعف دارد.
کد خبر: ۳۴۳۷۹۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۰۹

کد خبر: ۳۴۳۴۷۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۲۵