امام خمینی«ره» - صفحه 97

برچسب ها
نویسنده: بهرام اخوان کاظمی مقدمه: تأثیرات عمیق رهبری امام خمینی به گونه‌ای است که بسیاری از نظریه‌پردازان و صاحب‌نظران داخلی و خارجی به دنبال تبیین تئوریک ماهیت این رهبری و علت تأثیرگذاری عمیق آن بوده‌اند. یکی از رایج‌ترین قالب‌های تئوریکی که این اندیشه‌مندان برای چنین تبیینی انتخاب نموده‌اند؛ نظریه‌ی کاریزمایی ماکس وبر1 است و متأسفانه اکثر اندیشه‌مندان داخلی و خارجی و به ویژه صاحب‌نظران موافق انقلاب اسلامی، از این قالب تئوریک برای تشریح نوع و جنسیت رهبری امام و نحوه‌ی تأثیر آن بر مردم سود جسته و یا سعی کرده‌اند با بازسازی این نظریه، آن را برای چنین کاربرد و تطبیقی مهیا کنند.2 این در حالی است که در نظریه‌ی کاریزمایی ـ بویژه در تفسیرهای بعدی آن ـ رهبری و سلطه‌ی کاریزمایی، سلطه‌ای ضدعقلانی، و منافی کرامت انسانی، بسیج‌گرا، توده‌ای و احساسی و ضد دموکراتیک و مخصوص نظام‌های جامع‌القوا (توتالیتر) و فاشیستی قلمداد شده است3؛ نوعی رهبری که به جای تکیه بر قانون و عقلانیت و مردم‌سالاری، بر یکّه‌سالاری و دیکتاتوری و ارزش‌های استثنایی و شخصی رهبر استوار است. کار رهبر کاریزمایی ترغیب و تهییج ایعاد غیرعقلانی یا عاطفی مردم است. اقتدار کاریزمایی به شدت شخصی و مبتنی بر قدرت‌های خارق‌العاده‌ی رهبر و رابطه‌ی عاطفی و غیرعقلانی میان او و پیروان است. این اقتدار در دوره‌های فشار، اضطرار روانی، فیزیکی، اقتصادی، اخلاقی، مذهبی و سیاسی پیدا می‌شود و معمولاً شرایط اجتماعی مملو از ناامیدی و بحران، به توّهماتی دامن می‌زند که مردمی منفعل و مریدان چشم و گوش بسته و توده‌های بی‌اختیار را در انتظار یک ناجی آسمانی قرار می‌دهد و این شرایط، موجد ظهور قدرت کاریزماتیک است و بدیهی است با رفع این شرایط و بازگشت عقلانیت به افراد اجتماع و رفع احساسات و تهییجات آنها، قدرت کاریزماتیک کمرنگ شده، شرایط برای غلبه دو سلطه‌ی دیگر ـ سنتی، و یا عقلایی ـ فراهم می‌شود.
کد خبر: ۷۸۷۹۷   تاریخ انتشار : ۱۳۸۷/۱۲/۱۵

کد خبر: ۷۴۹۰۵   تاریخ انتشار : ۱۳۸۷/۱۱/۲۴

پربیننده ترین