هفت سعيد حجاريان در گفتوگو با سعيد حجاريان
اشاره:
«سعيد حجاريان دانشگاه تهران، سعيد حجاريان كميته نازيآباد، سعيد حجاريان ارتش، سعيد حجاريان اطلاعات نخستوزيري، سعيد حجاريان مركز تحقيقات استراتژيك مجمع تشخيص مصلحت نظام، سعيد حجاريان اصلاحات و سعيد حجاريان پس از ترور». اينها همه سعيد حجارياناند اما نه سعيد حجاريان امروز. هر كدام از اين مقاطع تاريخي، بخشي از منظومه فكري سعيد حجاريان را ساختهاند. ترديدي هم نيست كه براي شناخت مختصات و مشخصات فكري امروزش بايد با او در تاريخ همقدم شد و گام برداشت. راهپيمايي در زندگي سياسي و فكري سعيد حجاريان شايد تنها راهي است كه ميتوان با آن او را شناخت و به ذهنمشغوليها و دلمشغوليهايش رسيد. همين شد كه با او از دوران دانشجويياش در دانشگاه تهران و انقلاب شروع كرديم و به پروژهها و مقالات امروزش رسيديم. با نيمنگاهي به تمامي اتفاقاتي كه در دو سوي اين بازه زماني رخ داده تا حدودي ميتوان به نقاط كانوني و ذهني سعيد حجاريان دست يافت و فهميد كه چرا دغدغه امروز او ساختار قدرت و ضعف دولت و ميراث امام است.
اما اينكه چرا آشنايي با سعيد حجاريان با اين هيبت و هويت اهميت دارد كافي است به موقعيت او در ميان اصلاحطلبان و اهميتش در ميان محافظهكاران مراجعه شود چرا كه او با وجود اينكه در اين گفتوگو تاكيد ميكند لانگ رزومه نيست اما بيشك سياستمداري است كه حرفش در دو سوي بازار سياست در ايران خريدار دارد. او برخلاف بسياري از مدعيان سياستورزي، سياست را هم در عالم نظري خوب ميداند و هم در عالم اجرا. حجاريان جداي از مطالعه جدي علوم سياسي و فعاليتهاي تحقيقاتي پر است از انباشت مديريت سياست. هرچند وقتي به او ميگوييم چرا از ميان تئوري سياسي و عمل سياسي يكي را انتخاب نكرديد پاسخ ميدهد: «انقلاب و اصلاحات من را ناچار به اين كار كردند.» چرايي اين اجبار را هم توضيح ميدهد؛ توضيحاتي كه كاملا قانعكننده است.
مصاحبه كه تمام ميشود تازه ميفهميم كه چرا سعيد حجاريان اصلا انقلابي شد و به سياست علاقهمند چون داستاني را برايمان تعريف كرد كه از چرايي ورودش به سياست پرده برداشت: «يادم است كه كلاس چهارم دبيرستان مسابقات درسي برگزار شد. گروه دبيرستان ما در تهران اول شد. بنا بود گروه برنده را به تور اروپا ببرند. ما رفتيم براي مراسم جشن و اهداي جايزه و به ما يك ديوان حافظ به تصحيح قزويني و غني دادند؛ همين. بعد ديديم يك مشت آدم موند بالا از مدارس ژاندارك و رازي به اروپا رفتند. گفتيم چرا اينها ميروند؟ گفتند چون زبان انگليسي بلدند و زبان شما خوب نيست. ما اين مسابقه علمي را برده بوديم اما آنها را كه وضع مالي بهتري داشتند به سفر اروپا بردند. من واقعا تعجب كردم كه چرا اينها چنين كاري كردند. انقلابيگري و چپگرايي از همينجا شروع ميشود. من هم از اينجا چپ مذهبي شدم.»
کد خبر: ۲۹۸۷۶۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۱/۰۴
پروندهيي براي بازخواني 9 دوره مجلس شوراي اسلامي
اشاره:
«آنهايي» كه اين روزها به صندليهاي سبز اين مجلس تكيه زدهاند و «آنهايي» كه سالها به صندليهاي قرمز مجلس قديم تكيه زده بودند يك عنوان داشتند. نماينده شده بودند تا قانونگذاري كنند و نظارت، اما حالا كه ديگر به آن صندليها تكيه نزدهاند روايتهايشان متفاوت است. شبيه آن روزهايشان كه عنوان «نماينده» را داشتند نيستند. حالا صريحترند. حالا متفاوتترند و انبوهي از «ترين»ها را با خود يدك ميكشند. نمايندگان 9 دوره مجلس روايتهاي بديعي از آن روزهايشان دارند؛ اشتباهاتي كه به آن اعتراف كردهاند، تصميمهايي كه از اتخاذشان در آن زمان حمايت ميكنند. نمايندگاني كه هر كدام چهارسال «نماينده» مردم بودند حالا شبيه آن سالهايشان نيستند. حالا دو هزار و 619 نفر در اين كشور هستند كه تجربه «نمايندگي» دارند. برخيشان از سياست كنار كشيدهاند و گوشهنشين شدهاند برخيشان اما از سياست كنار نكشيدهاند. مجالس ايران اما هرچه جلوتر ميرود كمتر به گذشتهاش شبيه است. تنوع فكري و سياسي كمتر ميشود و چهرهها ناآشناتر. سنها بالاتر ميرود.
اگر در مجلس اول نماينده 25 سالهاي بود كه بعدها به مدارج بالاتر ميرفت حالا اما خبري از آنها نيست. مجالس شبيه به هم نشدند. ميگويند كه از مجلس سوم به بعد همه چيز تغيير كرد و اين تغيير هر دوره بيشتر شد. همين شد كه تعداد كنار كشيدگان از عرصه پارلمان بيشتر شد. همگيشان اما اشتباهاتي دارند كه به انجام آن «اعتراف» ميكنند؛ تصميماتي كه ميگويند اگر حالا بخواهند بگيرند به آن شكل نميگيرند. حلقه گمشده مجالس «تعامل» است. تعامل شد مدينه فاضلهاي كه مجلس و دولت هر دو آن را دنبال ميكردند. يا قوه مجريه وقت، قوه مقننه را قبول نداشت يا برعكس. اين مسير اما برعكس هم ميشد. اگر برخي مجالس نتوانستند به تعامل با دولت برسند برخيشان در اين مسير زيادهروي هم كردند. استيضاح و سوال بود كه مصلحتا انجام نميشد. حالا در روزهايي كه يك سال مانده است تا پايان عمر نهمين دوره از مجلس، به سراغ ناگفتههايشان رفتيم؛ ناگفتههايي از روزهايي كه عنوان «نماينده» داشتند. راويان از ميان جناحهاي غالب مجالس انتخاب شدهاند. راويان ميگويند تا تفاوتها مشخص شوند. هر دوره را يك نماينده روايت ميكند.
کد خبر: ۲۹۵۰۳۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۱۱