کد خبر: ۱۸۷۷۹۷ تاریخ انتشار : ۱۳۸۹/۰۶/۱۴
کسری صادقیزاده
مقدمه:
سیاست خارجی برایند اقتدارگرایانه تخصیص ارزشها در برخورد با یکدیگر است که یک واحد سیاسی از مجموعه تواناییها و قابلیتهایش جهت افزایش بهرهوری نورمها و استانداردهای مطلوب در بعد خارجی استفاده میکند. طبق نظریات موجود در حوزه روابط بینالملل بعد خارجی معمولا میتواند در سه سطح ارتباط با دولتها، ملتها و سازمانهای بینالمللی بروز نماید. برجستگی بررسی سیاست خارجی در نحوه ایجاد و بنای نقطه مماس با کشورها و واحدهای ناآشنا و غیرمانوس با نورمها و استانداردهای اخلاقی دولت جمهوری اسلامی ظاهر میشود؛ لذا در این مقاله برانیم تا با استفاده از همین نورمها و ارزشها به تبیین و تفهیم سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دوره موردنظر یعنی از تاریخ 1980 تا 1987 برائیم. شایسته است تا توضیح مختصری هم درباره مکاتب موجود در رشته روابط بینالملل بدهیم تا ببینیم آیا میشود سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را براساس آنها تبیین و توجیه کنیم یا میبایست برای فهم بهتر این سیاست، چارچوب تئوریک بهتری تولید و ارائه کنیم؛ بطور کلی چهار مکتب یا پارادایم عمده در رشته روابط بینالملل یعنی واقعگرایی (رآلیسم)، لیبرالیسم، مارکسیسم و سازندهگرایی (کانستراکتویسم)، در مورد دلایل رفتاری دولتها وجود دارد که به اختصار به توضیح هر یک از آنها میپردازیم:
کد خبر: ۱۸۶۶۰۹ تاریخ انتشار : ۱۳۸۹/۰۸/۲۵