مقدمه: دکتر محمود سريعالقلم پژوهشگر و استاد دانشگاه توسعهيافتگي را محصول تفاهم ميان جامعه، حکمرانان و انديشمندان ميداند و اينکه بايد در جامعه در خصوص مفاهيم مشترک و مهم به يک تفاهم رسيد و در مسايل کلان داخلي به يک قرارداد اجتماعي و در ارتباطات با نظام بينالملل به يک رويکرد مشخص دست يافت.
«ميدانيد ويکتور هوگو حدود صد بار متنهاي خود را بازخواني و ويراستاري ميکرد.» اين جمله را دکتر محمود سريعالقلم، پس از چند بار بازخواني اين مصاحبه ميگويد. گفتوگويي که کانون محوري اش بحث پيرامون مسأله توسعه و توسعهنايافتگي ايران است. سريعالقلم، در بررسي علل توسعهنيافتگي به قرارداد اجتماعي ميرسد تا به عنوان يکي از گزارههاي تجويزي - (Prescriptive) وي مورد بحث قرار گيرد. در بعد از ظهر يک روز تابستاني گرم در دفتري که هواي آن با بيرون چندان تفاوتي نميکند سعي ميشود به اين پرسش پاسخ داده شود که چرا در ايران قرارداد اجتماعي تا کنون شکل نگرفته است؟ دلايل تاريخي، فرهنگي، اجتماعي و سياسي آن يک به يک مورد بحث قرار ميگيرد.
هر چند سريعالقلم در کتاب «عقلانيت و توسعهيافتگي» با 17 بار و «اقتدارگرايي ايراني در عصر قاجار» با 11 بار تجديد چاپ سعي ميکند به اين سوال پاسخ دهد اما در اين گفتوگو سعي ميشود براساس سه ويژگي انسجام، شفافيت و دقت به اين سوال از همه جوانب پاسخ داده شود. در اين ميان حتي پاي ضلع سوميهم به ميدان گفتوگو کشيده ميشود و آن کتاب «اقتدارگرايي ايراني در عهد پهلوي» است؛ کتابي که نيمه دوم سال 96 ميآيد تا رهيافتي باشد براي پاسخ دادن به اين سوال که چرا در ايران قرارداد اجتماعي شکل نگرفته است؟ واقعيت جامعهاي که در آن همگي فارسي حرف ميزنند اما زبان يکديگر را نميفهمند؛ از حکمران تا انديشمند و مردم عادي هر کدام منظومه فکري خود را دارند. همين دغدغه، موضوع گفتوگوي ايرنا با دکتر محمود سريعالقلم استاد دانشگاه شهيد بهشتي شده است. مشروح اين گفتوگو را ميخوانيم:
کد خبر: ۲۹۳۶۱۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۴/۳۱