برچسب ها
جنگ با تاج و تخت
مقدمه: «نهج‌البلاغه» شناسنامه شیعه در حوزه اجتماعی و سیاسی است. هر اندازه که به آموزه‌های آن نزدیک می‌شویم، به الگوی مورد نظر شیعه نزدیک‌تر شده‌ایم و هر قدر دور می‌شویم، از الگوی مطلوب شیعه فاصله گرفته‌ایم. در حقیقت نهج‌البلاغه ترازو و شاخص شیعه در سیاست و اجتماع است. با این مبنا و متناسب با سلسله‌بحث‌هایی که درباره «الیگارشی» داشته‌ایم، این پرسش را نیز مهم می‌دانیم که جایگاه الیگارشی در نهج‌البلاغه چیست و چه نسبتی میان آن و آموزه‌های سیاسی امام نخست شیعیان وجود دارد؟ فی‌الجمله هر شیعه‌ای که این کتاب را خوانده باشد، می‌داند تعابیر متفاوتی از الیگارشی در آن وجود دارد که یکی از آنها واژه «خواص» است و یکی از آموزه‌های بسیار مهم نهج‌البلاغه تقابل با الیگارشی است. آنچنان که در نوشته‌های مختلف بیان شده، الیگارشی به معنای خاندان‌های حکومتگر و طبقه ممتازی است که به منابع قدرت اقتصادی و سیاسی دست انداخته و با ایجاد ساختار و شبکه‌ای که منافع آنان را تامین می‌کند، در بیشتر مواقع علیه منافع عموم و توده می‌ایستند. دقیقاً به دلیل حفظ همین ساختار هم هست که به «محافظه‌کاری» و «ایدئولوژی محافظه‌کاری» میل پیدا می‌کنند و در تقویت و نشر آن می‌کوشند. اکنون با مطالعه نهج‌البلاغه باید دید این روابط توسط حضرت امیرالمومنین امام علی علیه‌السلام چگونه توصیف شده است. در نگارش این متن به نسخه‌ای که در سال 79 توسط انتشارات «تهذیب» با ترجمه مرحوم «محمد دشتی» منتشر شده، رجوع شده است. باید توجه داشت نهج‌البلاغه از 3 بخش اصلی «خطبه‌ها»، «نامه‌ها» و «حکمت‌ها» تشکیل شده و قریب به اتفاق آن مربوط به دوران حکومت حضرت امام علی(ع) است. بخش حکمت‌ها عموماً جملاتی کوتاه و غیرسیاسی است اما در 2 بخش دیگر نکات مهمی درباره سیاست و اندیشه سیاسی امام وجود دارد. ماه رمضانی که گذشت، این توفیق حاصل شد که این کتاب ارزشمند را با داشتن پرسش و مساله الیگارشی مروری دوباره کنم که نوشته زیر محصول این مطالعه و تأمل است.
کد خبر: ۲۹۴۳۸۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۵/۲۳