(روزنامه جوان - 1394/07/16 - شماره 4646 - صفحه 1)
آيا ضرورت دارد كه جمهوري اسلامي تقويت بنيه دفاعي كشور را در اولويت اول قرار دهد؟ اگر چنين ضرورتي وجود دارد، منطق آن چيست؟
امنيت ملي در تمامي كشورها در صدر منافع ملي وجود دارد و براي اين صدرنشيني اساساً هيچ نياز به استدلال نيست. همگان ميفهمند و ميدانند كه اگر در يك كشور امنيت نباشد، همه چيز فلج خواهد شد. در كشور بيثبات، ناآرام و فاقد امنيت، از كسب و كار، توليد، رونق اقتصادي، پيشرفت، رفاه و آرامش خبري نخواهد بود. بنابراين برقراري امنيت داخلي و امنيت ملي از اولويتهاي اوليه و ضروري در هر كشوري به حساب ميآيد.
اكنون سؤال اين است كه راه تأمين چنين امنيتي چيست؟ آيا تنها راه تقويت بنيه دفاعي و نظامي كشور است، يا راه ديگري براي رسيدن به اين هدف وجود دارد؟ اساساً براي تأمين امنيت ملي در بين صاحبنظران دو ديدگاه كلي وجود دارد: 1ـ تأمين امنيت ملي از طريق بازدارندگي نظامي.
2ـ تأمين امنيت ملي از طريق بازدارندگي سياسي. در نظريه اول، تأكيد بر بالا بردن قدرت نظامي و دفاعي كشور، با هدف بازداشتن هر نوع عامل تهديدي از دست زدن به تجاوز و آغاز جنگ است.
اين نظريه بر اين منطق استوار است كه وقتي كشوري مانند جمهوري اسلامي دشمنان سرسختي چون امريكا و يا رژيم صهيونيستي دارد، بايد آنچنان قدرتمند باشد كه اين دشمنان جرئت حمله پيدا نكنند. براساس اين نظريه، دشمنان وقتي به جمهوري اسلامي حمله خواهند كرد كه ايران را ضعيف و ناتوان در دفاع از خودش ارزيابي كنند. در نظريه دوم، تأكيد بر تأمين امنيت ملي، از طريق راهكارهاي سياسي، ورود به ائتلافها يا دفع خطر با دادن امتياز به عامل تهديد است.
براساس اين نظريه، كشوري كه مورد تهديد است، ميتواند با راضي كردن عامل تهديد از طريق دادن امتيازها و تأمين خواستههاي او، از وقوع جنگ جلوگيري نمايد، به عنوان مثال براساس اين نظريه، جمهوري اسلامي در برابر تهديدات امريكا، ميتواند با مذاكره و انجام توافق با امريكا يا هر نوع عامل تهديد ديگري، امنيتش را تأمين كند و نياز به تقويت قدرت نظامي ندارد.
جمهوري اسلامي بايد براساس كدام يك از اين دو نظريه، امنيت ملي را براساس منافع ملي تأمين نمايد؟ در ايران هر دو ديدگاه مورد توجه است. ديدگاه برگزيده از سوي نظام جمهوري اسلامي، ديدگاه مبتني بر تأمين امنيت ملي با تقويت قدرت دفاعي كشور است. به عبارت ديگر، مسئولان عاليرتبه كشور بر اين نكته تأكيد دارند كه منافع ملي و از جمله امنيت ملي ايران، تنها در پرتو برخوردار بودن از قدرت دفاعي در سطح بازدارندگي نظامي تأمين خواهد شد. بر همين اساس، همواره بر روي تقويت بنيه دفاعي، بالا بردن سطح دانش و فناوريهاي دفاعي و نظامي، حفظ روحيه ايثار، فداكاري، شهادتطلبي، حفظ وحدت و يكپارچگي داخلي تأكيد ميشود.
اما در داخل كشور برخي از احزاب و گروههاي سياسي و از جمله تفكر غالب در جريان مدعي اصلاحات طي ساليان گذشته روي نظريه بازدارندگي سياسي تأكيد داشته و معتقدند با انجام اصلاحات و از طريق تنشزدايي و مذاكره با هدف رسيدن به توافق در تمامي موارد اختلافي با عوامل تهديد، ميتوان امنيت ملي را تأمين كرد.
آيا چنين ديدگاهي در واقع ميتواند منافع ملي و از جمله امنيت ملي ما را تأمين نمايد؟ آيا جمهوري اسلامي ميتواند به سمت قبول چنين ديدگاهي برود؟ پذيرش و عمل بر مبناي اين نظريه، چه عواقب و پيامدهايي را دارد؟ با اندك تأمل، ميتوان فهميد كه براساس اين نظريه، هيچ يك از اهداف و آرمانهاي انقلاب اسلامي را نميتوان تحقق بخشيد و در صورت عمل براساس اين نظريه، استقلال، عزت ملي و در نهايت امنيت ملي مخدوش ميشود. پيامد پذيرش چنين نظريهاي، پايمال شدن هويت مستقل ديني و ملي ايرانيان است؛ هويتي كه با انقلاب اسلامي شكل گرفت.
ملت ايران براساس چنين هويتي، آرمانها و اهداف خودش را با الهام از مباني قرآني و آموزههاي ديني تعريف كرد. براساس چنين هويتي، شعار اصلي جمهوري اسلامي در عرصه روابط بينالملل، «لاتظلمون و لا تظلمون» است. براساس چنين هويتي، شعار ملت ايران، «كونوللظالم خصما و للمظلوم عونا» ميباشد. اگر به دقت بنگريم، شعارهاي اصلي اينچنيني ملت ايران با ماهيت نظام بينالملل كه براساس سلطهگري و سلطهپذيري شكل گرفته در تعارض است. در چنين نظامي، كشورهاي ضعيف و ناتوان، چارهاي جز تن دادن به سلطه قدرتهاي زورگو ندارند.
بنابراين، توصيه به پذيرش نظريه بازدارندگي سياسي در دنياي امروز از سوي جمهوري اسلامي، يعني تن دادن به سلطه امريكا و ديگر قدرتهاي زورگوي جهان و اين حالت، در نقطه مقابل تمامي آرمانها و اهداف ملت ايران قرار دارد. كساني كه چنين توصيه ميكنند، يا با الفباي سياسي ناآشنا هستند يا هيچ اعتقادي به آرمانها و اهداف والاي ملت ايران ندارند و براي رسيدن به نوعي رفاه دنيايي، سازش و تسليم بيگانگان شدن را امري ناپسند نميدانند. بررسيها نشان ميدهد، عمدتاً طرفداران نظريه بازدارندگي سياسي در ايران دنياگران، عافيتطلبان و كساني هستند كه رفاه دنيايي خود را بر هر چيز و از جمله بر استقلال، عزت ملي و حفظ هويت ديني ترجيح ميدهند اما ملت ايران با انقلاب اسلامي و طي 37 سال گذشته نشان داد كه روي استقلال، عزت ملي، هويت ديني و ديگر آرمانها و اهداف انقلاب اسلامي، ايستادگي دارد.
بديهي است كه حفظ اين ارزشها و تحقق تمامي آرمانهاي ملت ايران، فقط و فقط با تقويت بنيه دفاعي و نظامي كشور حاصل ميشود. بايد ملت ايران قوي و قدرتمند و با اقتدار باشد. بايد ملت ايران آنچنان قدرتمند باشد كه هيچ متجاوزي به حقوق ملت ايران، جرئت دستزدن به تجاوز را پيدا نكند. بر همين اساس و بر مبناي همين منطق است كه مقام معظم رهبري، همواره بر تقويت بنيه دفاعي و تقويت نيروهاي مسلح تأكيد دارند.
http://javanonline.ir/fa/news/745299
ش.د9404183