(روزنامه اعتماد - 1394/08/10 - شماره 3381 - صفحه 8)
* براي نخستين سوال، چه عوامل داخلي و خارجي در انتخابات زودهنگام تركيه تاثيرگذار است؟
** در بعد داخلي، حقيقت اين است كه اكنون ذكاوت رهبران احزاب رقيب نقش تعيينكننده دارد. فرصت بسيار محدودي تا انتخابات زودهنگام داشتند، تحولات تركيه با سرعت زيادي در حال شكلگيري است و هر حزبي كه قدرت بيشتري در بهرهمندي از اين فضاي سياسي داشته باشد، ميتواند آراي خود را بهبود ببخشد. در بعد خارجي نيز محيط منطقهاي از اهميت بسيار بالايي برخوردار است و در بحث سوريه شاهد تغييرات بسيار زيادي هستيم. دولتي كه در شرايط بسيار سختي پنج سال دوام آورده است با حضور روس در كنار ايران و لبنان، معادلات قدرت را در سوريه بر هم زده و دولت در موقعيت بسيار برتري قرار گرفته است.
درست است كه هنوز نميتواند بحث داعش را ريشهكن كند ولي واقعيت اين است كه داعش هم ظرفيت براي پيشروي به مفهوم نظاميندارد. اما نكته بسيار كه بايد به آن توجه كنيم، اين است تمامياين اتفاقات حتي اگر به زيان حزب عدالت و توسعه رخ دهد باز بايد بگوييم حزب عدالت و توسعه يك ركن از دولت آينده است. فارغ از اينكه اكثريت مطلق يا همچنان زير ٥٠ درصد راي بياورد، حزب اصلي در تركيه عدالت و توسعه است، اما بعد از اين انتخابات امكان سازش حزب با ساير احزاب بيشتر خواهد بود.
از همين رو تحولات در مسائل كردي، جنگ با پكك و تحولاتي كه ناشي از پيامدهاي دخالت تركيه در سوريه و موضوع آوارگاني است كه جامعه تركيه را تحت تاثير قرار داده يا واكنش كنوني داعش در داخل تركيه مانند انفجاري كه صورت گرفته است، گرچه اين انفجارها در گروهي ضد حزب عدالت و توسعه رخ ميدهد در يك واقعيتي را نشان ميدهد كه اين جريان اگر بخواهد در اجتماعاتي كه به طرفداري از حزب عدالت و توسعه تشكيل ميشود دخالت كند ميتواند اتفاقات بدتري در جامعه تركيه رقم بزند ولي با وجود همه اين مسائل مقامات جمهوري اسلاميبايد همچنان با حزب عدالت و توسعه مسائل خود را حل و فصل كنند.
* فكر ميكنيد شخص رجب طيب اردوغان در تحولات اخير تركيه نقش دارد؟
** به هر حال حزب تحت مديريت اردوغان است و اگر از لحاظ فكري هم بپذيريم كه داوود اوغلو رهبري حزب را بر عهده دارد اما نظرات داوود اوغلو وقتي از زبان اردوغان خارج ميشود، تبديل به يك برنامه اجرايي ميشود. اوغلو اگر خود به تنهايي برنامهاي را اعلام كند، كاربردي در حزب نخواهد داشت از همين رو حزب تحت نفوذ يكپارچه اردوغان است.
* نظرسنجي نشان ميدهد كه نتايج انتخابات زودهنگام تفاوتي با انتخابات ژوئن نميكند، در صورت تكرار نتايج، شاهد چه شرايطي در تركيه خواهيم بود؟ آيا عدالت و توسعه با ساير احزاب وارد مذاكره ميشود؟
** بله، عدالت و توسعه با ساير احزاب وارد مذاكره ميشود و البته فكر ميكنم كه با مليگراها شرايطش نزديكتر است و با آنها ائتلاف خواهد كرد.
* دور پيش هم گفته ميشد كه اين ائتلاف رخ خواهد داد اما شاهد آن بوديم كه با مواضع دو طرف به ويژه دولت باغچلي چنين ائتلافي به وجود نيامد، آيا فكر نميكنيد همين شرايط مجدد تكرار شود؟
** الان فكر ميكنم كه شرايط براي همكاري دو حزب بيشتر فراهم است. به دليل اينكه حزب حركت ملي و شخص باغچلي از خواسته خود اندكي كوتاه آمده است و از طرفي حزب عدالت و توسعه فهميده است كه اگر امتياز كمي را اينجا ندهد، مجبور به دادن امتيازات بزرگتري خواهد بود و از همين رو حاضر به پذيرش ريسك يك انتخابات سومي نيست.
* يعني اگر مذاكرات به نتيجه نرسد شاهد يك انتخابات سوم خواهيم بود؟
** بله دقيقا.
* خواسته حزب حركت ملي در ابتدا چه بوده كه اكنون فكر ميكنيد از اين خواسته كوتاه آمده است؟
** حزب حركت ملي وزارت خارجه و معاونت نخستوزيري به علاوه يك ليست بلند بالا از خواسته خود را به حزب عدالت و توسعه ارايه داده بود اما متاسفانه يا خوشبختانه، دو طرف به تفاهم نرسيدند اما به نظر ميرسد، در حال حاضر حزب حركت ملي همان نسبت را از لحاظ آرا خواهد داشت و نميخواهد شانس حضور در دولت را از دست بدهد، به دليل اينكه منافع بسيار زيادي براي اين حزب خواهد داشت زيرا پس از سالهاي طولاني در راس قدرت قرار ميگيرد، بنابراين از خواستههاي خود ميكاهد تا وارد دولت شود.
* مواضع عدالت و توسعه با حركت ملي نزديك است؟
** بله نزديكيهاي بسيار زيادي دارند. در بحث كردها بهشدت با يكديگر نزديك هستند، در مسائل مربوط به قبرس مواضع نزديكي دارند. حزب حركت ملي بخشي از سياست خارجي تركيه را قبول دارد.
* سر بحث سوريه فكر نميكنيد با يكديگر مشكل داشته باشند؟
** وقتي دو طرف ائتلاف ميكنند، مجبور هستند كم و زياد اين مسائل را بپذيرند و فكر ميكنم، شايد با مواضعي كه اردوغان و اوغلو به تازگي اتخاذ كردهاند، حضور اين حزب كمك ميكند كه آنها راحتتر از مساله سوريه خارج شوند.
* در مسائل داخلي با يكديگر مشكلي ندارند؟
** اختلافات عمدهاي در مسائل داخلي ندارند. «حزب حركت ملي» نظريه اقتصادي مدوني ندارد، ضمن اينكه سياست اقتصادي حزب عدالت و توسعه در طول ١٠ سال گذشته موفق بوده و تركيه را از آن وضعيت بحراني به شرايط كنوني رسانده است. مواضعشان در خصوص مسائل كردي آنها را به هم نزديك ميكند اما از نظر عدالت و توسعه اسلاميت جزيي از هويت است اما از نظر حركت ملي، مليت اصالت دارد ولي در كل فاصله زيادي با يكديگر ندارند.
* پس از انتخابات ژوئن شواهد حاكي از آن بود حزب عدالت و توسعه قصدي براي ائتلاف ندارد، آنها با چه بحث انتخابات زودهنگام را دنبال كردند؟
** به نظر من اقدام درستي انجام دادند. حزب عدالت و توسعه، حداكثر وضعيت انتخابات ژوئن را از دست ميدهد و در چنين شرايطي شانسي ندارد اما در حال حاضر ممكن است يك حادثه اين شانس را به عدالت و توسعه بدهد كه نصف به علاوه يك را كسب كند.
* اما هيچ يك از نظرسنجيها چنين چيزي را بيان نميكند.
** با نگاه به كرسي مجلس نمايندگان تركيه، حزب عدالت و توسعه فاصله كمي تا كسب اكثريت دارد و اين فاصله تنها ١٨ كرسي است. اين ١٨ كرسي ممكن است با يك حادثه كوچك جابهجا شود. به طور مثال حزب فضيلت به ناگاه پنج يا شش كرسي خود را ممكن است به حزب عدالت و توسعه بدهد يا با هفت يا هشت نماينده مستقل به توافق برسند، يا حتي حزب به دليل استفاده از موقعيت خود شرايطي را فراهم كند كه در انتخابات يك يا چند شهر پيروز شود و به ناگاه اوضاع دگرگون ميشود. اردوغان چيزي را براي از دست دادن ندارد، تنها يك شانس مجدد پيدا نكرده است و بدتر از انتخابات قبلي كه نخواهد شد.
* اگر حزب عدالت و توسعه در رسيدن به ائتلاف موفق نشود، اين امكان وجود ندارد كه ائتلافي ديگر حزب عدالت و توسعه را كنار بزند؟
** در ساختار سياسي تركيه اين كار تا حدودي نشدني است يعني من فكر ميكنم اگر عدالت و توسعه براي رسيدن به ائتلاف موفق نشود كشور را به سمت انتخاباتي ديگر سوق ميدهد. در اروپا و جوامعي كه بلوغ سياسي بيشتر است وقتي حزب اول نميتواند دولت تشكيل دهد آن را به حزب بعدي واگذار ميكنند. در دوره قبل هم براي سه حزب ائتلاف امكانپذير بود اما اردوغان اين كار را نكرد و وقتي كه نتوانست خود اين كار را انجام دهد به انتخابات بعدي آن را منتقل كرد. حالا اگر نتواند ائتلاف كند قطعا حاضر نيست قدرت را واگذار كند. با اين وجود اگرچه شرايط سخت و دشوار است ولي به لحاظ عددي احزاب رقيب ميتوانند با يكديگر ائتلاف كنند.
* فشارها نميتواند كاري انجام دهد كه در نهايت اردوغان مجبور شود ماموريت تشكل دولت را به قليچدار اوغلو واگذار كند؟
** من فكر نميكنم چنين كاري را انجام دهد و تنها كاري كه انجام ميدهد، امتيازات بيشتري براي ائتلاف به احزاب رقيب واگذار ميكند.
* فكر ميكنيد بعد از اين انتخابات عدالت و توسعه براي ائتلاف بيشتر تلاش ميكند تا ساير احزاب؟
** اين موضوع بعد از انتخابات روشن خواهد شد. اگر بتواند با اقداماتي كه انجام ميدهد، يك بازي باخته را به يك بازي برده تبديل سازد ولي اگر ببازد تلاش ميكند با حداقل امتياز دولت ائتلافي را تشكيل دهد و در قدرت باقي بماند.
* با توجه به شرايط اجتماعي كه در تركيه وجود دارد آيا مردم اين آمادگي را دارند كه اكثريت نسبي مجلس را به عدالت و توسعه واگذار كنند؟
** حزب عدالت و توسعه زير ساخت محكمي را در طول١٠ سال گذشته ايجاد كرده است و فروپاشي آن نيز به اين زودي امكانپذير نيست. تجربه تاريخي تركيه نشان ميدهد كه همواره احزاب ٢٠ تا ٢٥ سال در قدرت باقي خواهند ماند و سپس جابهجا ميشوند، حزب عدالت و توسعه همچنان شرايط مناسبي را دارد و من فكر ميكنم اگر اردوغان اشتباه سوريه را مرتكب نشده بود ميتوانست جزو بهيادماندنيترين دولت تركيه باشد.
* موضوع كردها سايهاي روي انتخابات انداخته است، تاثير كردها بر انتخابات را چگونه ميبينيد؟
** تلاش دولت اردوغان همواره اين بوده است كه جامعه كردي را كه ١١ تا ١٢ درصد راي آن براي گروهي كردي است، تحت فشار قرار دهد تا انسجام ميان آنها را بشكند. اگر اين امر محقق شود كه آراي كردي دو درصد آن به سمت حزب عدالت و توسعه سوق پيدا كند مساله عدالت و توسعه حل خواهد شد و ميتواند برنده بازي در انتخابات باشد.
از سوي ديگر به دليل فاصلهاي كه بين كردها و تركها در اين كشور وجود دارد اين اقدامات سركوبگرانه را با اين اميد آغاز كرده است كه لايه پاييني جامعه كه از كردها فاصله دارند نيز به سمت عدالت توسعه سوق پيدا كنند كه از جمله آن جريان مليگرا بود تا بتواند آراي آنها را به سمت خود جلب كند از همين رو اين حركت نيز سنجيده بود و اگر اين اقدامات باعث آن شود كه كردها رايشان به زير ١٠ درصد برسد پيروزي بسيار بزرگي را به دست خواهند آورد.
* ولي شواهد حاكي از آن است كه آراي كردها در اين انتخابات ممكن است دو درصد نيز افزايش پيدا كند اين موضوع را چگونه ميبينيد؟
** دو درصد بالا رفتن آن نيز تاثيري بر حزب عدالت و توسعه نخواهد داشت و راي ٤١ درصدي عدالت و توسعه را تبديل به ٣٩ درصدي ميكند، ولي نتيجه معكوس آن به دو درصد ريسكي كه عدالت و توسعه به خاطر آن انتخابات زودهنگام را برگزار كرده بود، ميارزيد. البته پيشبيني بنده هم اين است كه آراي بالاتري در اين انتخابات كسب كند و انسجام بيشتري به دست بياورد.
* يعني جنگي را كه اردوغان با پكك آغاز كرد نيز در همين راستا ميبينيد؟
** بله.
* آيا به نظر شما اين تغيير راي به اين اندازه ارزش داشت كه اردوغان يك جنگ دوباره را عليه كردها آغاز كند؟
** به نظر خودشان اين ارزش را داشته زيرا بازي صفر و يك است، باخت آن اصلا اهميتي در نتيجه انتخابات ندارد و حزب اول باقي ميماند اما برد آن ميتواند موجب شود كه قدرت را انحصارا در اختيار بگيرد.
* اقدام سياسي اردوغان كشور را به سمت يك جنگ داخلي سوق نميدهد؟
** نه؛ در شرايط بدتر از اين هم به سمت جنگ داخلي نرفت و پكك قدرت به وجود آوردن يك جنگ داخلي را ندارد.
* اما اكنون شاهد آن هستيم برخي استراتژيستهاي تركيه بهشدت نگران به وجود آمدن يك جنگ داخلي هستند، اين نگراني از كجا نشات ميگيرد؟
** ارتش تركيه بسيار قويتر از آن است كه اجازه دهد يك جنگ داخلي به وجود آيد. زيرا جنگ داخلي يك مفهوم بسيار بزرگي است. اما طبيعي است كه درگيري و ناامني در تركيه شدت پيدا ميكند و آثار بدي خواهد گذاشت اما هدف دولت اين بوده است كه قدرت نظامي پكك را تقليل دهد و اگر هم بشود انسجام سياسي كردها را كه در انتخابات قبل خود را نشان داده است از بين ببرد.
* آيا افكار عمومي تركيه با اقدامات دولت عليه كردها موافق هستند؟
** ذهنيت دولت اين است كه مليگراها را به سمت خود بكشانند و دوم جامعه تركي را كه اين نوع رفتارها را ميپسندد بتوانند به صحنه بكشانند.
* آيا توانستند چنين كاري را انجام دهند؟
** ما از راه دور در اين خصوص بحث ميكنيم و مدتي است كه جامعه تركيه را از اين زاويه نديدهام، اما با دوستان ديگري كه در اين زمينه مشورتي داشتم معتقدند دولت توانسته جذبي از اين جهت در جامعه تركيه داشته باشند.
* سونر كاگاپاتي يكي از استراتژيستهاي تركيه به تازگي مطلبي را نوشته و در آن گفته بود، در جنگ دهه ٧٠ ميلادي كردها با تركها، هر سرباز ارتش كه كشته ميشد در مراسم ختم آنها فارغ از هرچيزي شركت و با احترام برخورد ميكردند اما اكنون مراسم تشييع پيكر سربازان تبديل به تظاهرات عليه اردوغان ميشود، دليل اين موضوع را چه ميبينيد؟
** تفاوت دو موضوع در اين است كه در طول ١٠ سال گذشته كه جنگ با كردها تا حدودي متوقف شده بود، از جوامع كرد وارد جوامع بستهتر ترك در تركيه شدند. ترس و فاصلهاي كه در گذشته ميان دو طرف وجود داشت از بين رفته است. موضوع ديگر، اين حركت عدالت و توسعه اگرچه يك منطق سياسي براي خودشان دارد اما از لحاظ نظامي منطق ندارد. يك جامعهاي كه وارد فضاي سياست شده است به راحتي وارد جنگ نميشود. هرچه هم شما بگوييد كه با پكك در حال نبرد هستيم اما واقعيت اين است كه دولت با انديشه كردي در حال نبرد است.
طبيعي است كه مردم در دهه ٧٠ فاصله بسيار زياد و تصورات ديگري نسبت به آنها داشتند. اما امروز مشاهده ميكنند كه قضيه برعكس است و اين كردها نبودند كه وارد نبرد شدند بلكه اين دولت بوده كه جنگ را آغاز كرده است. كردها وارد جامعه شدند و با تركها ادغام بيشتري پيدا كردهاند و مردم مشاهده ميكنند كه آنها نيز افراد بدي كه قبلا گفته ميشد، نيستند و اينها مثل ساير افراد قصد زندگي دارند. از طرفي منطق دولت از بين رفته است. يعني اگر دولت منطق سياسي براي خود نداشت، دليلي براي انجام چنين حملات عليه كردها نداشت.
* اردوغان بسيار دنبال اين بود كه سيستم پارلماني را به رياستي تغيير دهد، آيا روياي ايشان با توجه به شرايط تحقق پيدا ميكند؟
** اين موضوع چيز عجيبي نيست. ما اكنون اشكال مختلفي از دموكراسي را در اروپا مشاهده ميكنيم، اردوغان هم قصد داشت با تسلطي كه بر حزب دارد و شرايطي را كه احساس ميكند، اين سيستم را پياده كند اما به نظر من اين جنبه بسيار مهم نيست ولي ممكن است براي تركيه دستاورد بزرگي باشد. زيرا ساختار پارلماني در تركيه بسيار شكننده است. اكنون ١٠ سال نشده، دولتي كه كارهاي بسيار خوبي انجام داده مجبور است به سمت ائتلاف برود، دولت ائتلافي براي هچ كشوري خوب نيست. دولت تركيه هم تا قبل از اردوغان شاهد دو دهه بحران بود. شايد اگر ساختار رياستي بود شاهد بسياري از بحرانها و فسادها در گذشته و حال نبوديم.
* اما به نظر ميرسد مردم تلاش كردند تا نظام پارلماني را با راي ندادن به عدالت و توسعه حفظ كنند، اين موضوع را چگونه ميبينيد؟
** فكر ميكنم علت اصلي اين موضوع بحث سوريه است. زيرا اگر يك رييسجمهور مقتدر در تركيه حضور داشت، بيشتر از اين براي تركيه مشكل ايجاد ميكرد. اما اگر اين موضوع در شرايط ديگري طرح ميشد مطمئن باشيد شايد نتيجه متفاوتي در پي داشت. اما فراموش نكنيم كه از سوريه به راحتي نميتوانيم عبور كنيم.
كشوري مانند تركيه، تمام استراتژي خود را بر هم زده است. يك حزبي مثل عدالت و توسعه با استراتژي بحران صفر با همسايگان سر كار آمده، اول از همه نيز مساله خود را با سوريه حل و اقتصاد كشور را نيز شكوفا كرده است. به ناگاه سياست خود را به طور كلي تغيير داد و عليه دولت سوريه اقدام كرد و از بدترين جريان وحشي تاريخ در منطقه حمايت كرده كه دامن خودش را نيز گرفته است و ممكن بود اگر در شرايط فعلي يك سيستم رياستي منسجمتر وجود داشت ميتوانست بحران بيشتري را براي تركيه به وجود بياورد.
* احتمال كودتاي نظاميدر تركيه را تا چه حد ميبينيد؟
** اين موضوع ديگر شبيه يك جوك در تركيه ميماند. اتحاديه اروپا بر تمام شؤون سياسي تركيه مسلط است، نظاميان تحت كنترل جريانات سياسي هستند و وظايفشان روشن است و ساختار دخالتشان در قدرت ديگر موضوعيت ندارد. چيزي كه نظاميان را در گذشته نگران ميكرد تا كشور از دست برود ديگر موضوعيت ندارد زيرا ميدانند بحران سياسي اصالتا تقويتكننده نظام سياسي است، ما اين بحران را در ايتاليا مشاهده كرديم و دولت يك ماه به يك ماه تغيير ميكرد اما اكنون ساختار منسجمتر از گذشته به كار خود ادامه ميدهد. ديگر نظاميان ميدانند كه كودتا موضوعيت ندارد.
* حزب عدالت و توسعه با جنبش آقاي گولن متحد بودند ولي اكنون مدتي است كه اين اختلافات بالا گرفته و حتي پليس به روزنامه و تلويزيوني وابسته به آقاي گولن حمله ميكند، آيا فكر نميكنيد نبود اين متحد قدرتمند، حزب عدالت و توسعه را تضعيف كند؟
** اول اينكه جنبش فتحالله گولن موتلف اينها در انتخابات نبوده است و نقش بسيار مهمينداشتند. اينها يك جريان منسجم با نفوذ در حاكميت تركيه بودند و از قبل هم گولن به امريكا سفر كرد و بقاياي سيستم او تلاش ميكردند و نقش بسيار تعيينكننده نداشتند و مردم هم پيروي چنداني از آن نميكردند و به عنوان يك جريان سياسي امنيتي تلقي ميشدند اما هيچگاه در صحنه سياست كه به آراي مردم رجوع ميشود تعيينكننده نبودند و به نظر من درگيري ميان دو طرف تاثيري بر روند انتخابات نخواهد داشت.
* تركيه به نظر ميرسد از موضوع مهاجران به عنوان يك برگ برنده براي پيوستن به اتحاديه اروپا استفاده ميكند آيا در اين زمينه موفق خواهد شد؟
** متاسفانه اين موضوع مشخص شده است كه تركيه جريان مهاجران را به سمت اروپا هدايت كرده و خواسته اين بحران را از داخل كشور خود به سمت اروپا هدايت كند. زيرا تركيه درگير بحران مهاجران است. اكنون در تمام خيابانهاي شهرهاي بزرگ تركيه برويد هزاران آدم مهاجر را در حال تكديگري مشاهده ميكنيد و اين براي مناطق توريستي و شهرهاي مهم تركيه خوب نيست و بسيار تاثيرات مخربي را گذاشته است.
از طرفي ساختار رقابتي اقتصاد تركيه ظرفيت پذيرش اين آدم را براي جذب بازار كار ندارد زيرا خودشان آمادگي بسيار زيادي براي كار دارند، جامعه تركيه برخلاف جامعهاي مثل ايران كه شغلي پايين را بد ميداند، خودشان اين موضوع را بد نميدانند و رقيبي براي نيروي كار خارجي به حساب ميآيند. از همين رو تركيه نميتواند اينها را جذب بازار كار خود كند و انتقال اينها به اتحاديه اروپا ضمن اينكه بحران را به اروپا منتقل ميكرد، باعث توجه اتحاديه به تركيه شد كه اكنون مذاكراتي با آلمان دارند تا هزينه آوارگان را در تركيه پرداخت كنند. طرح خطرناكي هم دارند تا اينها در منطقه حايلي در خود سوريه مستقر كنند و اين طرح خطرناك تبديل به پايگاهي براي تركيه ميشود.
* آقاي داوود اوغلو در سخنراني عنوان كرده بود كه «آيا من شبيه كسي هستم كه به داعش كمك كرده است؟» تاكنون تركيه اين موضوع را تكذيب كرده، نظر شما در اين خصوص چيست؟
** در اين موضوع ترديدي نيست كه تركيه از داعش حمايت كرده است. آقاي اوغلو اگرچه ريش، اسلحه، لباس سياه و روبنده ندارد ولي از لحاظ تفكر دولتمردان ترك با آنها هستند. اينها به داعش از نظر لجستيكي، مالي، آموزش و اطلاعات كمك ميكنند، شايد ظاهرا شبيه آنها نيستند، اما تركيه در تمام خوني كه در سوريه ريخته شده مقصر است. مگر يادمان رفته است كه آقاي اوغلو به تهران آمدند و گفتند كه كار اسد تا دو هفته ديگر تمام است اما اكنون پنج سال از آن تاريخ گذشته است. آنها در آن زمان به اتكاي همين حمايت بود كه چنين حرفي را ميزدند.
* آيا تغيير موضعي در قبال سوريه در تركيه مشاهده ميكنيد؟
** هيچ تغيير موضعي در تركيه به وجود نيامده است. اگر هم دولت تركيه بپذيرد كه اسد در دوره انتقالي باقي بماند از نتايج تحولات است. دولت تركيه در تحولات خاورميانه و شمال آفريقا نزديك به يك قرن حضور نداشته است. يك اتفاقاتي در منطقه افتاد كه جريانات اخواني كه به لحاظ فكري به دولت تركيه نزديك هستند، اين تحولات را قرينهاي براي موفقيت خودشان گرفتند با همين نيت كه اخوان ساختار نامتناسبي در منطقه داشت.
از همين رو تفكرات دولت تركيه از نظر اعتقادي و سياسي نيز تغيير نكرده است؛ فقط به دليل تغيير شرايط و نتايج منفي كه به دست آوردهاند و بحران شديدي كه در داخل تركيه شدت گرفته است، قصد دارند تا به گونهاي از اين باتلاق خارج شوند. اما وظيفه ما به عنوان همسايه اين است كه تركيه را از باتلاق سوريه خارج كنيم و به گونهاي هم اين كار را انجام دهيم كه احساس شكست و سرافكندگي نداشته باشد تا منطقه دوباره به ثبات و آرامش دست پيدا كند.
http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=29155
ش.د9404380