تاریخ انتشار : ۲۶ فروردين ۱۳۹۵ - ۱۰:۴۵  ، 
شناسه خبر : ۲۸۹۲۸۶
پایگاه بصیرت / کامل جمشیدزاده

(روزنامه شرق ـ 1394/08/04 ـ شماره 2431 ـ صفحه 12)

وجود همه خط‌‌ونشان‌های بین‌المللی، تهدیدهای آمریکا، سخنرانی‌های سران اروپایی و فتواهای صادره از علمای شیعه و سنی، همچنان زنده‌سوزاندن‌ها و سربریدن‌ها و تکه‌تکه‌کردن اعضای بدن از سوی رادیکال‌ترین گروه تروریستی جهان امروز، ادامه دارد. هم ساکنان خاورمیانه پرآشوب و هم بخش عمده‌ای از جامعه جهانی به‌دنبال همه این اتفاقات خون‌آلود، بی‌صبرانه در انتظار پایان «داعش» به‌سر می‌برند. تبعات رفتارهای گروهی که خود را «دولت اسلامی» لقب داده، به‌طور مستقیم چند کشور مطرح منطقه را تحت‌تأثیر قرار داده و چندین دولت فرامنطقه‌ای را نیز به‌دنبال اخبار خود می‌کشاند. شاید این گروه تروریستی به‌طرز مستقیمی در مرزهای جغرافیایی همه کشورها وارد نشده باشد، اما تبعات خشونت‌هایی تا این حد افسارگسیخته، نمی‌تواند محصور در مرزها و محدوده کشور خاصی باشد و بی‌شک همه بازیگران را چه به‌لحاظ ایدئولوژیک یا جغرافیایی و نظامی درگیر خواهد کرد. اما دراین‌میان ملت‌هایی که بیشترین تأثیرپذیری را از افراطی‌گری داعش به خود دیده‌اند، سوریه و عراق هستند؛ دو کشوری که در حین داشتن اختلافاتی، تشابهات قابل‌تأملی را نیز در حوزه‌های مختلف دارا هستند. اما با وجود همه این اختلافات و تشابهات و توجه به این نکته که سوریه و عراق هردو با توجه به بافت درونی خود، به پرورش تروریسم گرایش داشتند، بیش از سایر کشورهای خاورمیانه و جهان، میزبان این میهمان ناخوانده افراطی، بودند.

امروز داعش، سایه نازیبای خود را بر سوریه انداخته و تبعات حاصل از آن، منجر به تصرف بخش‌هایی از این کشور، کشته‌شدن تعداد بی‌شماری از مردم و اختلال در وضعیت سیاسی- اجتماعی آن شده است. اما واقعیت اینجاست که تروریست‌های داعشی، نخستین گروه‌های تکفیری مهاجم در سوریه نبودند. سوریه از زمان آغاز بحران داخلی، گروه‌های متعددی را که ماهیت آشکار بنیادگرایانه داشتند، در خود پذیرفته بود. نمونه این گروه‌ها را که بیشتر دارای گرایشات فرقه‌ای خاص بودند و در سال‌ها، فعالیت پنهان و آشکار خود در حوزه‌های تعریف‌شده‌ای ادامه دادند، می‌توان از جبهه اسلامی آزادی‌بخش، جیش‌الاسلام، جبهه اسلامی سوریه، احرارالاسلامی شام، گردان‌های «احفاد الرسول»، کمیته زره‌های انقلاب، جبهه «الاصاله و التنمیه»، گردان «شهدای یرموک»، گروه‌های وحدت ملی، جبهه النصره، ارتش مجاهدین و الانصار و ستاد کل ارتش آزاد سوریه نام برد. تعدد این گروه‌ها آشکارا نشان‌دهنده بستر آماده سوریه برای پرورش و فعالیت جمعیت‌های افراطی است که عمدتا با پرچم دین‌گرایی به رفتارهای تخریبی خود دست می‌زنند. با توجه به زمان اوج‌گیری ظهور این پدیده، این گروه‌ها باید تولد خود را مدیون بحران اخیر داخلی سوریه بدانند، چراکه پتانسیل بالقوه همه گروه‌های تروریستی مذکور از آن زمان، مبدل به نیرویی بالفعل شدند. برای مثال جبهه اسلامی آزادی‌بخش سوریه که از سال٢٠١٢ تشکیل شد با اتحاد میان ٢٠ گروه تروریستی به نام‌های گردان‌های فاروق، الفاروق‌الاسلامی، گردان توحید، گردان فتح، گردان‌های اسلام، گردان عقاب‌های شام و «شورای انقلابیون دیرالزور» اعلام موجودیت کرد.

«جیش‌الاسلام» نیز در سپتامبر ٢٠١٣ اعلام موجودیت کرد و دارای ٥٠ گروهک با تفکر افراطی است. این گروه که تحت حمایت عربستان قرار دارد، بیشتر در دمشق و اطراف آن فعال است. جیش‌الاسلام از نظر نظامی از مجهزترین گروه‌های تروریستی سوریه است که زمان انفجار دفتر امنیت ملی سوریه، مسئولیت آن را برعهده گرفت. جبهه اسلامی سوریه نیز به کمک ١١ گروه تروریست دیگر، فعالیت خود را با شعار «مبارزه علیه شیعیان و مسیحیان و اقلیت‌های مذهبی» در دسامبر ٢٠١٢ آغاز کرد. این گروه شاخه‌ای از القاعده سوریه است که چندین‌بار علیه داعش حملاتی را انجام داد. «احرارالاسلامی شام» در ٢٠١١ با حمله به انبارهای سلاح ارتش سوریه، تجهیزات قابل‌توجهی برای خود جمع کرد و پس از آن مدعی ابداع مبتکرانه‌ترین شیوه‌های عملیات انتحاری و بمب‌گذاری خودروها در سوریه شد! جبهه النصره نیز که از فعال‌ترین گروه‌های سلفی‌ در سوریه است در اواسط ٢٠١١ از سوی ایمن الظواهری و به‌عنوان شاخه اصلی القاعده تأسیس شد.

این گروه در ١١ استان سوریه مشغول به فعالیت گسترده است و با اینکه سرکرده داعش مایل به ائتلاف با جبهه النصره بود، اما این گروه هیچ‌گاه نپذیرفت. این گروه رادیکال برخلاف دیگر گروه‌های سلفی مبارز در سوریه، اغلب اعضای خود را از غیرسوریان مانند افغانستان، پاکستان، انگلیس، فرانسه و استرالیا انتخاب می‌کند. به دلیل تعدد بالای این گروه‌ها در سوریه، توضیح ساختار و ابعاد تشکیلاتی آن مفصل به‌نظر می‌رسد. اما نکته‌ای که تقریبا در تمامی آنها مشترک است، زمان پیدایش و تشکیل و سازماندهی این گروه‌ها بود که در محدوده زمانی ٢٠١١ تا ٢٠١٢ به‌وقوع پیوست. همین موضوع نشان‌دهنده ایجاد شکاف و چندپارگی در سیستم آن کشور در بحران ٢٠١١ بود که باعث شد با وجود سربرآوردن این گروه‌ها، دامنه این بحران شدت بیشتر و گسترده‌تری به خود گیرد.

http://www.sharghdaily.ir/News/76805

ش.د9404440