(روزنامه ايران - 1394/07/28 - شماره 6057 - صفحه 21)
* روسیه طی هفتههای اخیر با حملات هوایی و موشکی به مواضع گروه تروریستی داعش وارد فاز نظامی در سوریه شد. مسکو با چه هدفی این عملیات نظامی را کلید زد؟ و چرا این حملات مورد انتقاد برخی از کشورهای غربی قرار گرفت؟
** موضوع سوریه از دو نظر برای روسیه اهمیت داشت. نخست روسیه در حالی از دولت قانونی بشار اسد حمایت میکند که ادعاهای مختلفی مبنی بر غیرقانونی بودن قدرت بشار اسد از سوی کشورهای مختلف مطرح میشود و متقابلاً مسکو بر رد این ادعاها اصرار دارد و معتقد است که فقط مردم سوریه میتوانند بگویند چه کسی میتواند بر سر قدرت باشد. آقای اوباما و سایر رؤسای اروپا و کشورهای عربی که مخالف حضور اسد در قدرت هستند، جزو شهروندان سوریه محسوب نمیشوند لذا حق ندارند که چنین ادعاهایی درباره دولت قانونی سوریه مطرح کنند.
نکته دوم آنکه بر همگان معلوم است که روسیه بر ضد داعش مبارزه میکند و پیش از ضربه زدن به هر هدف، صد درصد مطمئن میشود که پایگاههای داعش را مورد حمله قرار میدهد چرا که اساساً با هدف نابودی این گروههای تروریستی وارد این جنگ نظامی شده است. بنابراین ادعای رسانهها و برخی مقامات غربی که میگویند روسیه، مخالفان اسد، میانهروها و ارتش آزاد سوریه را که مورد حمایت غرب قرار دارد مورد هدف نظامی قرار میدهد، درست نیست.
در مورد ارتش آزاد سوریه که معتقدم چنین ارتشی وجود ندارد. امریکا 50 میلیون دلار برای آموزش مخالفان بشار اسد صرف کرد ولی آنها همگی به داعش پیوستند و تلاشهای امریکا شکست خورد. روسیه با درخواست مقامات دولت سوریه اقدام به حمله نظامی کرد در حالی که ائتلاف بینالمللی به شکل غیر قانونی در سوریه عمل کرد چرا که اقدامهایش نه از مجرای تصمیم شورای امنیت سازمان ملل بود و نه به درخواست دولت قانونی بشار اسد صورت گرفت.
* درباره حمله نظامی روسیه تحلیلهای متفاوتی مطرح شده است. برخی نگاهها بر این باورند که این حمله به دنبال یک توافق پشت پرده میان روسیه و امریکا درباره سوریه صورت گرفته است. برخی از استراتژیستهای امریکایی معتقدند که امریکا به دلایل استراتژیک به دگرگونی در خاورمیانه نیازمند است آیا این دیدگاه را قبول دارید؟
** روسیه در حالی تصمیم به حمله نظامی به سوریه گرفت که کمی پیش از اجرایی کردن این تصمیم مقامات ایران و سایر کشورهای غربی را در جریان این حمله نظامی قرار داده بود. این در حالی است که هیچ توافق پشت پردهای میان روسیه و امریکا در این رابطه وجود نداشته است و ما مقامات دولت امریکا را هم مانند سایر کشورهای برجسته در جریان قرار دادیم. روسیه بعد از آغاز عملیات، پایگاههای داعش را مورد حمله نظامی قرار داد. پیش از این، یک به اصطلاح ائتلاف بینالمللی با محوریت امریکا طی یک سال سوریه را هدف بمباران نظامی قرار داد اما نتیجه آن از رقم صفر فراتر نرفت. روسیه وقتی با این وضعیت پیچیده در سوریه رو به رو شد تصمیم گرفت وارد میدان عملیات شود.
* رئیس جمهوری روسیه و امریکا در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد بعد از مدتها با یکدیگر ملاقات کردند آیا درباره این حمله نظامی روسیه هم صحبتی شد؟
** بله دو طرف درباره بحران سوریه با یکدیگر گفتوگو کردند. امریکاییها هم مانند ما در مبارزه با گروههای تروریستی اشتراک نظر دارند و ما میخواهیم به آنها اعتماد داشته باشیم و مطمئن شویم که هدف واقعی آنها همین باشد اما در عین حال اختلاف نظرهایی هم در روشهای مقابله با این تروریسم در سوریه وجود دارد که عمده اختلاف نظر اصلی بر سر ماندن یا رفتن بشار اسد است اگرچه معتقدیم یکسری تعدیل مواضعی در جهتگیری آنها در این رابطه به وجود آمده است.
* آیا این دیدار را میتوان به منزله کاهش بحران و تنش بین دو کشور دانست؟
** این ملاقات که بعد از وقفهای طولانی اتفاق افتاد و بنا به ابتکار امریکا بود، خیلی مفید و کمککننده بود تا طرفین در یک فضای مناسب بهتر به طرح دیدگاههای خود بپردازند و به حل سوءتفاهم بپردازند. اتفاقی که میتواند به جلوگیری از اختلافات بعد از حمله روسیه به سوریه کمک کند. به هر حال این دیدار پس از آن صورت گرفت که به نظر میرسد موضعگیری کشورهای غربی درباره سوریه به نوعی تغییر کرده است.
* به نظر شما تغییر موضع کشورهای غربی درباره سوریه تا چه اندازه به واقعیت نزدیک است؟
** کشورهای غربی چند سال پیش با آغاز بحران سوریه پیشبینی میکردند که بشار اسد سه یا چهار ماه بیشتر بر سر قدرت نمیماند اما وضعیت داخلی سوریه به گونهای پیش رفت که کشورهای غربی بتدریج پذیرفتند که خود بشار اسد باید در روند حل و فصل بحران سوریه نقش داشته باشد. در این میان روسیه بر حمایت از شخص بشار اسد اصرار ندارد بلکه معتقد است که باید از رئیس قانونی سوریه حمایت شود. امروز این رئیس قانونی، بشار اسد است و ممکن است مردم سوریه در آینده شخص دیگری را انتخاب کنند و غرب باید این روند را بپذیرد.
چرا که وقتی در مقابل اصرار کشورهای غربی بر رفتن اسد میپرسیم که گزینه جایگزین آنها برای وی چه کسی است؟ آنها جوابی ندارند. در حالی که ما میگوییم در شرایط بغرنج کنونی سوریه، تنها آلترناتیو بشار اسد، ابوبکر بغدادی است. بنابراین از مقامات غربی خواستیم که به همراه روسیه رویکرد هماهنگی را در برخورد با این بحران اتخاذ کنند. در همین راستا روسیه دو بار میزبان مذاکرات سوریه بوده است و آمادگی برگزاری مذاکرات آتی را هم دارد.
* اشاره کردید که روسیه درباره حمله نظامی به سوریه، مقامات کشورهای مختلف را درجریان قرار داده است با وجود این همچنان روسیه مخاطب اخطارهایی درباره حملات نظامی خود به سوریه قرار گرفته است نظیر هشدار اخیر ناتو مبنی بر اینکه مسکو باید فقط پایگاههای داعش را هدف قرار دهد. موضع کشور شما درباره این هشدارها چیست؟
** در این رابطه هیچ ادعایی با واقعیت مطابقت ندارد، چند وقت پیش وزیر دفاع روسیه با چند وابسته نظامی غربی ناتو و بسیاری از کشورها در ساختمان وزارت دفاع جلسه گذاشت و به طور مفصل آنها را در جریان اهداف حمله نظامی روسیه مبنی بر هدف قرار دادن پایگاههای نظامی داعش قرار داد. روسیه آمادگی دارد که هر مقام مسئولی را که مایل باشد در جریان برنامههای خود در سوریه قرار دهد.
* روسیه چه برنامهای برای فردای پس از این حملات نظامی دارد؟
** روسیه نتایج حملات نظامی به سوریه را مورد بررسی قرار میدهد و حتماً رویکرد خود را در پیگیری اقدامهای بعد از این حملات نظامی، با دولت سوریه، سازمان ملل و کشورهای تأثیرگذار در این موضوع هماهنگ خواهد کرد.
* آینده اسد در این طرح مشترک شما چگونه دیده شده است؟
** ما معتقدیم که بعد از شکست نیروهای تروریستی در سوریه باید یک روند سیاسی به جریان بیفتد و انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری در یک فضای مسالمتآمیز برگزار شود. مقامات روسیه با مسئولان ایرانی و همچنین سایر کشورهای تأثیرگذار منطقه و خارج از منطقه در خصوص راهکارهای پس از شکست تروریستها و برقراری ثبات و امنیت در این کشور در حال تبادل نظر هستند و اجرای این طرح جدید میتواند کمک مؤثری به حل مناقشه در سوریه شود.
* تا چه اندازه میتوان امیدوار بود که این طرح به نتیجه برسد ؟
** باید دیگران را قانع کرد که راه حل بحران سوریه فقط از طریق سیاسی امکانپذیر است.
* چه اندازه کشورهای عربی را آماده همکاریهای جمعی و منطقهای برای حل بحران سوریه میبینید؟ تغییری در موضعگیری آنها به وجود آمده است؟
** طبیعتاً همچنان اختلاف نظر وجود دارد. حدود دوماه پیش ملاقات سه جانبهای میان آقای کری، لاوروف و الجبیر در دوحه انجام شد. یکی از محورهای اصلی اختلاف در این نشست هم بر سر ماندن یا رفتن بشار اسد بود.
* ایران در زمره نخستین کشورهایی بود که از راهکار سیاسی حل بحران دمشق حمایت میکرد با توجه به حمله نظامی روسیه به سوریه جایگاه ایران را در حل و فصل بحران این کشور چگونه ارزیابی میکنید؟
** بدون شک ایران نقش بسیار مهمی در روند حل و فصل بحران سوریه و مذاکرات مربوط به این بحران ایفا میکند و این نقش از سوی هیچ کشوری نمیتواند نادیده گرفته شود.
* با تغییراتی که در موضعگیری کشورهای غربی درخصوص بحران سوریه شکل گرفته است و البته خیلی پررنگ نیست، آیا از نظر سیاسی این امکان وجود دارد ایران و روسیه در فرایند مذاکرات کشورهای غربی هم مشارکت کنند؟
** اکنون در شرایطی قرار گرفتهایم که ایران، روسیه، چین و کشورهای غربی مشترکاً توانستهاند از طریق فرآیند مذاکره به چالش هستهای پایان دهند و همین مسأله به نوبه خود، الگوی خوبی را برای حل سایر چالشها در منطقه به وجود آورده است. حالا کشورهای غربی درباره مسأله سوریه هم - که به یک بحران پیچیده تبدیل شده است- به این نتیجه رسیدهاند که چارهای جز راهکار سیاسی وجود ندارد و باید راه حلی یافت که در آن قدرت دولت قانونی سوریه به مشروعیت شناخته شود و تمامیت ارضی سوریه را مدنظر بگیرند.
برای نزدیکتر شدن دیدگاه روسیه و کشورهای غربی برای حل بحرانهای منطقهای، آنها باید جنگ تبلیغاتی که در خصوص مبارزه با داعش به راه انداختهاند، کنار بگذارند. آنها ادعا میکنند که روسیه علیه داعش نمیجنگد. این در حالی است که امریکا با به راه انداختن جنگ بیحاصل در افغانستان اقدام به کشتار مردم بیدفاع کرده و عملیات هواپیماهای نظامی این کشور در افغانستان را باید مصداق کامل جنایت جنگی دانست آن وقت آنها روسیه را متهم به کشتار مردم در سوریه میکنند. در حقیقت ریشه شکلگیری داعش هم به حمله غیرقانونی امریکا به عراق در سال 2003 باز میگردد که بدون دریافت مجوز شورای امنیت سازمان ملل، اقدام به حمله یکجانبه علیه عراق کرد و قوانین حقوق بینالملل را نقض کرد.
بسیاری از افسران رژیم بعثی عراق به داعش پیوستند و نیروهای تروریستی این کشور را تقویت کردند. بنابراین امریکا که با چنین اقدامهایی فضایی را برای گروههای تروریستی فراهم کرده است حالا تقصیر را به گردن بقیه کشورها میاندازد که قابل قبول نیست. این امریکاست که باید سیاست دوگانه خود را کنار بگذارد در این صورت آسانتر میتوان از همکاری با این کشور برای مبارزه با تروریسم صحبت کرد.
* تقابل روسیه با مجموعه غرب به رهبری امریکا بر سر روسیه و اوکراین شباهتهایی با تنشها، رقابتها و جنگهای نیابتی جنگ سرد قدیم میان بلوک شرق و غرب دارد، بسیاری این شرایط جدید میان روسیه و امریکا و اختلافهای پیش آمده بر سر سوریه و اوکراین را آغاز جنگ سرد جدیدی البته با معیارهایی متفاوت ارزیابی میکنند. نظر شما در این باره چیست؟
** معتقدم که روسیه و امریکا وارد جنگ سرد نشدهاند؛ اگر حوادث اوکراین را مرور کنیم درمییابیم که پشت پرده این قضیه کشورهای غربی و در رأس آنها امریکا قرار دارد که دولت قانونی یانوکویچ در اوکراین را برکنار کردند. من شخصاً به عنوان ناظر در انتخابات ریاست جمهوری اوکراین در سال 2010 حضور داشتم و شاهد بودم که روند این انتخابات کاملاً قانونی و دموکراتیک بود. اما کشورهای غربی این روند را زیر پا گذاشتند و دولت دست نشانده خود را روی کار آوردند و حالا در برابر این انتقادها هیچ پاسخی ندارند. در واقع امریکا درخصوص بحران اوکراین عملاً یکی از الگوهای مداخله آشکار در امور داخلی کشور ثالث را اجرا کرد این در حالی است که ما بارها به آنها هشدار دادیم که به دنبال برکناری رژیمهای حقوقی نباشند. در اصل معتقدم دلیل ناراحتی امریکا از روسیه آن است که این کشور به روسیه غبطه میخورد.
* به هر حال بحران اوکراین به سلسله تحریمهایی علیه روسیه منجر شد این تحریمها تا چه اندازه بر قدرت منطقهای و جهانی روسیه تأثیرگذار بود؟
** ما نگاه دوگانهای درقبال این تحریمها داریم. روسیه از یک سو بابت این تحریمهای غیرقانونی متضرر شد و از طرف دیگر این تحریمها فرصتی را برایش فراهم کرد تا مانند ایران ظرفیتهای داخلی خود را برای خودکفایی تقویت کند. روسیه کشور بزرگ و مقتدری است و جواب تندی هم به این موضعگیری امریکاییها داد ولی باید تأکید کنم که آنها هم از این راهی که درباره روسیه در پیش گرفتهاند ضرر میبینند. در حقیقت این یک بازی باخت- باخت است که ما آغازکننده آن نبودهایم. فکر میکنم با دستاوردهای نشست آخر در پاریس بین خانم مرکل و آقایان پوتین، اولاند و پورشنکو شرایط خوبی برای حل و فصل سیاسی بحران اوکراین فراهم شده است. البته نباید از نقش مثبت آلمان و فرانسه هم در این موضوع گذشت.
* کمی هم به مناسبات دوجانبه ایران و روسیه بپردازیم. دو طرف پس از گذراندن رابطهای پرافت و خیز با حل مسأله هستهای وارد فصل تازهای از ارتباطات شدهاند. فکر میکنید رابطه تهران- مسکو در این مرحله چه مختصاتی خواهد داشت؟
** ایران و روسیه در حالی روابط پرافت و خیزی را پشت سرگذاشتهاند که موضوع هستهای هم کماکان بر این رابطه سایه انداخته بود. اما مهم آن است که روسیه همواره مخالف تحریمهای یکجانبه کشورهای غربی علیه ایران بوده و آن را محکوم کرده است و تاکنون از طریق سازوکار جمعی شورای امنیت سازمان ملل عمل کرده است. البته روسیه دلایل خود را برای این موضعگیری داشت و ایران هم دلایل مختص خود در مخالفت و نارضایتی از این نوع جهت گیریهای روسیه داشت. با وجود این ترجیح میدهیم در مناسبات دوجانبه نگاه رو به پیش داشته باشیم.
طی دو سال گذشته رفت و آمدهای دیپلماتیک میان دو کشور افزایش یافته است. طی سالجاری رؤسای جمهوری ایران و روسیه دوبار ملاقات داشتند دفعه اول در روسیه در حاشیه اجلاس شانگهای و ملاقات اخیر اواخر ماه دسامبر که در نیویورک انجام شد و حتماً نتایج خوبی به دنبال خواهد داشت. در حال حاضر هم قرار است در تاریخ 10 الی 12 نوامبر جلسه آتی کمیسیون مشترک دو کشور در مسکو برگزار شود.
رئیس بخش ایرانی کمیسیون مشترک، وزیر ارتباطات است که قرار است بزودی به مسکو سفر کند. در پایان سالجاری هم باید منتظر سفر 5 وزیر روسیه از جمله وزیر مخابرات، کار، انرژی، حمل و نقل، صنایع و بازرگانی همچنین معاون نخستوزیر روسیه به تهران باشیم. بنابراین باید باور کرد که ارتباطات تنگاتنگی میان ایران و روسیه به وجود آمده است. همکاریهای سیاسی و اقتصادی افزایش یافته است و روند به گونهای پیش میرود که حجم تبادل کالا میان دو طرف افزایش یابد. حجم مبادلات دوجانبه به یک میلیارد و 500 میلیون دلار رسیده است که قابل توجه نیست.
* بنابراین میتوان منتظر بود که همکاریهای دوجانبه در زمینههای مختلف افزایش یابد؟
** موضوع هستهای در حالی به تحریمهای فشرده علیه ایران منجر شد که روسیه هم از تحریمهای ایران، دچار ضرر و زیان شده است، بویژه در زمینه اقتصادی و تجاری ما نتوانستیم مشکل نقل و انتقالات بانکی و انتقال پول را حل کنیم و برداشته شدن این تحریمها مشکلات را حل میکند. روسیه به دنبال این توافق هستهای موظف شد که در رابطه با ایران دو مسئولیت را برعهده گیرد؛ یکی همکاری با ایران در خصوص تأسیسات فردو برای تولید ایزوتوپهای پایدار و دیگری انتقال اورانیوم غنی شده ایران به روسیه و برعکس انتقال اورانیوم طبیعی از روسیه به ایران. در این دو زمینه در حال کار هستیم و رفت و آمد کارشناسان ادامه مییابد و هماهنگی خیلی نزدیکی بین مسئولان سازمان انرژی اتمی ایران و سازمان روس اتم روسیه به وجود آمده است و آنها به طور دائم با یکدیگر در تماس هستند.
* درباره واگذاری موشکهای اس -300 به ایران چطور؟ آیا در نهایت این مبادله انجام خواهد شد؟
** در خصوص واگذاری موشکهای اس – 300 از سوی روسیه به ایران خوشبینم.
* روسیه در پروسه مذاکرات و حل مسأله هستهای تا چه اندازه نقش داشت؟
** این نقش به اندازهای تأثیرگذار بوده است که آقای اوباما اعتراف کرد که نقش روسیه سازنده بوده است و فکر میکنم ارزیابی مقامات ایران هم مثبت بوده است.
* آیا فکر میکنید حل موضوع هستهای به گشایش مناسبات ایران و کشورهای غرب منتهی میشود؟
** نگاه روسیه به این مسأله همیشه مثبت بوده است زیرا اگر رابطه ایران و غرب مثبت باشد دیگر آنها مشکلی را برای همکاریهای اقتصادی ایران و روسیه ایجاد نمیکنند. ما از این رابطه استقبال میکنیم در غیر این صورت تلاش نمیکردیم مذاکرات هستهای به نتیجه برسد. هیأتهای مذاکرهکننده ایران و روسیه قبل از توافق هستهای بارها به صورت دوجانبه مذاکره کردند و بخش مهمی از گفتوگوهای مقامهای بلندپایه دو کشور در دوره آقای روحانی هم درباره مسأله هستهای بود.
* رئیس جمهوری ایران بعد از توافق هستهای اعلام کردند که ایران از ورود سرمایههای خارجی به کشور استقبال میکند روسیه در چه حوزههایی خواهان همکاری و مبادلات دوجانبه با ایران است؟
** آقای پوتین در ملاقات با آقای روحانی گفته است که از حجم تجارت میان ایران و روسیه که به حدود 1/5 میلیارد دلار رسیده است خوشحال نیست زیرا امکانات بالقوه برای مبادلات تجاری روسیه و ایران بسیار بیشتر از این سطح کنونی است و جای پیشرفت دارد. ما در مقایسه با کشورهای دیگر طرف تجارت با ایران مانند ترکیه، هند و... واردکننده نفت از ایران نیستیم بنابراین باید راههای دیگری را برای این مناسبات اقتصادی پیدا کنیم.
ما چند بار به مقامات ایران برای همکاریهای بیشتر پیشنهادهایی ارائه دادهایم. وقتی کار طرح بوشهر به پایان برسد طرح راهاندازی راکتور 2 و 3 را در دستور کار داریم و حالا پیشنهادهایی درباره طرح 4 و 5 نیز مطرح شده است که اکنون منتظر جواب طرف ایرانی هستیم. در واقع این همکاری دوجانبه ابعاد وسیعی دارد که طرحهای مختلفی از جمله در زمینه اقتصادی و نیروگاهها و همچنین همکاری ارتباطی را شامل میشود. همچنین طرفین درباره استفاده مشترک از امکانات دریای خزر گفتوگو میکنند. در عین حال باید خاطرنشان کنم که در حال حاضر نوعی همکاری بین برخی استانهای ایران و روسیه وجود دارد. استان آستاراخان روسیه رابطه خیلی نزدیک با استانهای مازندران و گیلان ایران دارد که به نظر میرسد این همکاریها پایدار شود.
* به نظر شما چه موانع و دشواریهایی در مسیر اجرای توافق وجود دارد؟ نقش روسیه در برقراری موازنه در این مسیر چقدر است؟
** روند اجرای توافق هستهای دشوار است. در مجالس ایران و امریکا بحثهای سنگینی درگرفته است که با حل شدن این مسأله میتوان به اجرای موفقیتآمیز توافق امیدوار بود البته همکاری ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی در این مسیر خیلی اهمیت دارد ولی مهمتر از همه آن است که هر دو طرف باید خود را ملزم به اجرای کامل تعهدات کنند.
http://iran-newspaper.com/newspaper/page/6057/21/93359/0
ش.د9402908