(روزنامه اطلاعات ـ 1394/09/30 ـ شماره 26331 ـ صفحه 12)
پوتين - اردوغان؛ دوستان ديروز، دشمنان امروز
رجب طيب اردوغان و ولاديمير پوتين، رهبراني با شباهتهاي بينظير که دوران جديدي را در همکاري بين دو کشور ترکيه و روسيه ايجاد کردند اکنون در تقابلي قرار گرفتهاند که به روابط دو کشور تا سالهاي آتي آسيب خواهد زد.استوارت ويليامز، رييس دفتر خبرگزاري فرانسه در استانبول درباره روابط روساي جمهوري دو کشور ترکيه و روسيه که اين روزها پس از برخورد موشکهاي ترکيه به جنگنده سوخوي 24 روسي يکي از خصمانهترين دوران روابط خود را سپري ميکنند، يادداشتي را منتشر کرده است، اين دو رئيسجمهوري در يک دهه قدرتمندي خود دوستي عميقي را شکل دادند تا اينکه 24 نوامبر ترکيه، جنگنده روسي را با اين ادعا که حريم هوايي ترکيه را نقض کرده در مرزهاي سوريه سرنگون کرد.
اکنون پوتين رهبري ترکيه را به واردات نفت از داعش در سوريه متهم ميکند؛ اتهامي که اردوغان با "افترا" خواندن آن، درصدد رد آن برآمده است.تحليلگران ميگويند، اين دو سياستمدار هنوز هم محبوبيت داخلي خود را مديون تصوير قدرتمند خود در جوامع پساامپرياليستيشان هستند و احتمال کمي وجود دارد که هر يک از آنها نشانهاي از عقبنشيني ابراز کنند.
از آنجايي که انتخابات آتي رياستجمهوري روسيه در سال 2018 و ترکيه در سال 2019 برگزار ميشود، پوتين و اردوغان ميتوانند تا سال 2024 مانند استخواني در گلوي يکديگر باشند؛ انتخاباتي که ممکن است طي آنها پوتين براي 6 سال و اردوغان براي 5 سال ديگر در راس امور بمانند.فيليپ گوردون، عضو ارشد شوراي روابط خارجي مستقر در آمريکا در اين بار ميگويد، به نظر ميرسد که آنها قصد دارند عميقا درگير اين ماجرا شوند و عقبنشيني هم نکنند. فکر هم نميکنم که هر يک از آنها فعلا و تا مدت کوتاهي حاضر به چنين کاري شوند.
لحن کينهتوزانه پوتين در سخنان اخيرش که طي آن رهبري ترکيه را "دارو دستهاي" دور از قضاوت صحيح توصيف کرد و امتناع اردوغان از عذرخواهي، بازگشتن اوضاع به شرايط پيشين را بيش از حد دشوار کرده است.فرديک وسلاو، عضو شوراي روابط خارجه اروپا نيز در اين باره ميگويد: اين مناقشه بيش از حد شخصي شده چرا که مشروعيت هر دوي آنها به اين بستگي دارد که به عنوان فرد برتر از اين درگيري خارج شوند.وسلاو ادامه ميدهد: اعتبار آنها با ارائه نمايشي ضعيف مانند يک عذرخواهي يا گرفتن ژستي آشتيجويانه زير سوال ميرود.صرف نظر از مدتها درگيري بين امپراتوري عثماني و روسيه، پوتين و اردوغان ترجيح داده بودند اجازه ندهند اختلافات در مسئله سوريه يا اوکراين مانعي در مسير همکاريهاي استراتژيک ايجاد کنند. علاوه بر اين به نظر ميرسيد رابطه عميق فردي بين اين دو مقام وجود داشته باشد؛ دو فردي که کشورهايشان را از بحران اقتصادي نجات داده و به دوره تازهاي از ثبات رساندند اما همزمان به اقتدارگرايي چون دوران تزار يا عثماني متهم شدند.تنها 9 روز پيش از سرنگوني جنگنده روسي، اردوغان به مناسبت نشست سران کشورهاي جي 20 از پوتين در آنتاليا پذيرايي کرد.
در دوران رياست پوتين و اردوغان صدور رواديد براي سفر بين دو کشور لغو شد، پروژه گسترده خط گاز درياي سياه مورد توافق قرار گرفت و روسيه کار بر روي اولين تاسيسات اتمي ترکيه را آغاز کرد. اما تنها طي چند روز اخير روسيه اعلام کرده است که صدور رواديد را مجددا از سر خواهد گرفت، گفتوگوها درباره خط گازي درياي سياه را به حالت تعليق در آورده است و از ارائه تضمين درباره تداوم کار در تاسيسات اتمي آنکارا خودداري ميکند.پوتين طي اظهاراتي گفته بود: من بسيار متاسفم چرا که شخصا براي ساختن اين روابط بسيار تلاش کرده بودم.در آن طرف اردوغان هم يادي از روزهاي خوب گذشته کرد؛ روزهايي که با پوتين به همراه سيلويو برلوسکني، نخستوزير سابق ايتاليا و گرهارد شرودر، صدراعظم آلمان دور هم جمع ميشدند.اردوغان در اين باره گفته بود: پوتين هميشه درباره شجاعت و جسارت من صحبت و درباره بيانيههاي صادقانه من بسيار اظهارنظر ميکرد.
با توجه به اختلافات دو کشور در مسئله سوريه، پايان درگيري در اين کشور و نابودي داعش، شکست در روابط مسکو-آنکارا تاثيراتي فراتر از مرزهاي روسيه و ترکيه خواهد داشت. پيش از حادثه جنگنده روس، باراک اوباما، رييسجمهوري آمريکا، گفتگوهاي قدرتهاي جهان و منطقهاي در وين را به عنوان اولين گام موثر در يافتن راه حل بحران سوريه مورد تحسين قرار داده بود.گوردون در اين باره ميگويد: روابط اين دو کشور در انسداد عميقي قرار دارد؛ مسئلهاي که کار آمريکا براي نتيجهگيري در وين را بيش از گذشته دشوار ميکند.سرگئي ايوانف، رييس دفتر کرملين و معتمد پوتين درباره اين تنشها گفته بود که روابط سران اين دو کشور هرگز مانند گذشته نخواهد شد.
عملگرايي پوتين
اقدام ترکيه در سرنگوني جنگنده روسي رخدادي است که برخي تحليلگران از آن زير عنوان هماوردي مستقيم «ولاديمير پوتين» و «رجب طيب اردوغان» رهبران مسکو و ترکيه در عرصه بحران سوريه ياد مي کنند؛ رخدادي که مي تواند پيامدهايي قابل توجه در مناسبات روسيه و ترکيه و نيز تحولات سوريه به بار آورد.يک جنگنده ي سوخو24 روسي هدف هواپيماهاي نظامي ترکيه قرار گرفت و سقوط کرد.
اين خبر به سرعت به تيتر نخست بسياري از خبرگزاريها تبديل شد و نگاهها را به خود معطوف کرد.پس از اين رخداد ترکها مدعي شدند، دليل حمله به جنگنده روسي نقض حريم هوايي ترکيه بوده است. اين ادعا را منابع اروپايي و آمريکايي تاييد کرده اند اما روس ها مي گويند هواپيماي روسيه وارد قلمرو هوايي ترکيه نشده و در حال انجام ماموريت در آسمان سوريه بوده است.
ترک ها کوتاه زماني پس از اين رخداد با متحدان خود در سازمان پيمان آتلانتيک شمالي (ناتو) تماس گرفتند و خواستار نشست مشورتي و در واقع جلب حمايت اعضاي ناتو شدند؛ اقدامي که با انتقاد روسها و واکنش تند پوتين همراه شد. رئيس جمهوري روسيه با متهم کردن ترکيه به خنجر زدن از پشت تصريح کرد اين رويداد پيامدهايي سنگين براي آنکارا در پي خواهد داشت. نخستين واکنش مقام هاي کرملين لغو سفر «سرگئي لاورف» وزير امور خارجه روسيه به ترکيه بود.در اين زمينه بيان چند نکته مي تواند به تحليل بهتر اين رخداد و پيامدهاي آن کمک کند:
1- روابط روسيه و ترکيه در طول تاريخ هرگز روابطي گرم و نزديک نبوده است. در ادامه ساليان زد و خوردهاي مستقيم روسيه تزاري و امپراتوري عثماني، روسها و ترکها در تاريخ معاصر خود بار ديگر در قطب بندي هاي جنگ سردي رو در روي يکديگر قرار گرفتند. در اين ميان عضويت ترکيه در سازماني چون ناتو ميراث هماوردي هايي است که پس از تحول در نظام بين المللي همچنان پا برجا است؛ ميراثي که سبب شده رهبران ترکيه به پشتوانه آن دست به ابتکاري براي تحول در عرصه ميداني سوريه بزنند و اين تحولات را به سود خود و در جهت تحقق خواسته هاي خود سوق دهند .
2- آنچه مشخص است اينکه ترکيه سال ها است هدف سرنگوني دولت دمشق و در راس آن «بشار اسد» را دنبال مي کند. اينک مهمترين تاکتيک براي تحقق راهبرد ترکيه در سوريه ايجاد يک منطقه پرواز ممنوع در بخش ترکمن نشين شمال سوريه است که برخي تحليلگران آن را امتيازي از جانب واشنگتن به آنکارا در برابر همکاري با ائتلاف ضدداعش مي انگارند؛ انگاره اي که البته آمريکايي ها آن را رد کرده اند.
با توجه به پيشروي هاي ارتش سوريه و نيروهاي مقاومت به خصوص در مناطق پيراموني حلب و آسيب هاي جدي که عمليات هوايي روسيه در سوريه بر پيکر گروههاي تروريستي وارد ساخته است، آنکارا روند تحولات کنوني را به سمت ايجاد موازنه اي به زيان خود ميبيند. روند نشست هاي اخير وين براي حل ديپلماتيک بحران سوريه نشان داد که کشورهاي غربي به ويژه آمريکا نيز روز به روز در حال فاصلهگيري از خواستها و اهداف متحدان منطقهاي خود در اين بحران هستند.
در چنين فضايي، تحليلگران تصميم شوک آور و در واقع ضرب شست ترکيه به روسيه را اقدامي براي در دست گرفتن ابتکار عمل در سوريه و قرار گرفتن در نقش بازيگري جهاني و نه فقط منطقه اي مي خوانند؛ کنشي که در برابر عقب نشيني يا هماهنگي بيشتر غرب با مسکو در بحران سوريه، اقدامي به مثابه بر هم زدن معادله ها يا مبادلههاي بازي بزرگان است.
3- بيشتر تحليل هاي مربوط به رخداد اخير، اقدام ترکيه را تصميمي چالش زا براي همه طرف ها و بازيگران حاضر در بحران سوريه مي دانند. اين رخداد روسيه را در موقعيتي دشوار قرار داد. روس ها در ميانه هاي مهرماه با فرماندهي ائتلاف ضدداعش شامل ترکيه، براي هماهنگي و جلوگيري از برخوردهاي احتمالي در عمليات نظامي عليه داعش به توافق رسيدند؛ توافقي که پوتين پشت کردن آنکارا به آن را مصداق خنجر زدن از پشت دانسته است .
اينک روسيه در موقعيت ناگزيري از پاسخ به ترکيه قرار گرفته است؛ پاسخي که در صورت هوشمندانه نبودن 2 پيامد جدي به بار خواهد آورد؛ نخست به رسميت شناختن جايگاه ترکيه به عنوان يک رقيب همتراز و بازيگر جهاني در بحران سوريه و پيامد دوم که بسيار جدي تر است کشيده شدن ناخواسته پاي اتحاديه اروپا و آمريکا به تقابل با مسکو در چارچوب ناتو است.
اگر از منظر کشورهاي غربي نيز به اين رخداد بنگريم، اقدام ترکيه جز چالشي ناخواسته به چشم نميآيد زيرا در صورت تشديد درگيريهاي نظامي ناتو مجبور به مداخله و انجام تعهدهاي سازماني خود در قبال ترکيه خواهد شد. اين در حالي است که،غربيها در عرصه جدي مانند بحران اوکراين نشان دادند که مايل به درگيري با روسيه نيستند و خط مديريت بحران را دنبال مي کنند.
از اين رو است که مقام هاي اروپايي و آمريکا در کنار اعلان مواضعي چون احترام به حق ترکيه براي دفاع از حريم و تماميت سرزميني خود، همنوا با سازمان ملل متحد خواستار خويشتنداري دو طرف و پرهيز از تشديد تنشها شدهاند.
4- آنکارا با اقدام نظامي خود که به يقين بدون برنامه ريزي و محاسبه گري رخ نداده است، توپ را به زمين روسيه انداخت. بسياري اين تصميم ترکيه را برايندي از تلاش اردوغان براي نشان دادن قاطعيت در مسائل سوريه و خطوط قرمز آنکارا در اين کشور مي دانند. در برابر، پوتين نيز همواره سياستي عملگرايانه را در روابط خارجي دنبال کرده است؛ عملگرايي که زماني خود را در ورود به جنگ با گرجستان در اوستياي جنوبي (تابستان سال 2008 ميلادي) نشان داده و زماني در هماوردي نامحدود با غرب بر سر بحران اوکراين. از اين رو است که برخي در نگاه نخست، رخداد اخير را نقطه آغاز تنشي جدي با پيامدهايي عمده اما مبهم خواندند .
اين در حالي است که در چارچوب عملگرايي روسي موقعيت شناسي و هوشمندي نيز عنصري هم پايه با قاطعيت به شمار مي رود. اين واقعيت را بارها از جمله دعواهاي انرژي با اروپا يا حل و فصل اختلاف و چالش ها با آمريکايي ها شاهد بوده ايم. از اين رو برخي ناظران پيش بيني مي کنند روسيه با خروج از زمين بازي که آنکارا به دنبال تعريف آن براي رهبران کرملين است، واکنشي با جنسي متفاوت از پاسخ مستقيم نظامي و به شکلي غيرمقطعي از خود نشان دهد.
از اين ديدگاه روس ها با آگاهي از برتري موقعيت خود و متحداني چون جمهوري اسلامي ايران در تحولات سوريه تا حد امکان از هر اقدام بر هم زننده وضعيت موجود خودداري خواهند کرد و به نظر ميرسد کشورهاي غربي نيز از ابزارهاي خود براي جلوگيري از اقدام هاي ناهماهنگ ترکيه و کشيده شدن به بحراني با دامنه مبهم بهره خواهند جست. در اين پيوند، گسترش رايزنيهاي ديپلماتيک مي تواند از تبديل اين چالش به يک بحران جدي جلوگيري کند. در اين ميان کشوري چون جمهوري اسلامي ايران با توجه به روابط ويژه با روسيه و نيز مناسبات مبتني بر حسن همجواري و پيشينه دوستي و همکاري گسترده با ترکيه مي تواند نقشي مهم براي مديريت وضعيت پديد آمده بر عهده گيرد و پويشي ديپلماتيک را در اين زمينه به کار بندد.
پنج اقدام بزرگ روسيه در سوريه
روسيه بيش از يک ماه پيش به طور رسمي وارد جنگ داخلي سوريه شد و از آن زمان تاکنون روسها به همراه نيروهاي ارتش سوريه توانستند پيشرفتهايي را طي حملات هماهنگ عليه مواضع مخالفان در اين کشور به دست آورند. اکنون به نظر ميرسد که روسيه قصد تشديد بيشتر مداخله خود در سوريه را دارد. اين پرسش مطرح ميشود که روسها براي ايجاد تحولي عمده و کسب پيروزي نهايي در اين جنگ از چه قابليتهايي ميتوانند استفاده کنند.رابرت فارلي، استاد «مدرسه ديپلماسي و بازرگاني بينالمللي پاترسون» در دانشگاه کنتاکي و نويسنده کتاب «The Battleship Book» در تحليلي در پايگاه در تحليلي در پايگاه نشنال اينترست درباره تمهيداتي که روسيه ممکن است براي پيشبرد جنگ در سوريه در اختيار بگيرد مينويسد:در اينجا پنج قابليتي که روسيه براي پيروزي در جنگ در سوريه به آنها احتياج پيدا خواهد کرد را ذکر ميکنيم:
1- جنگندههاي SU-25
با وجود آنکه سرنگون شدن جت بمبافکن SU-24 روسيه به دست نيروي هوايي ترکيه آسيبپذيري اين بمبافکنها بدون اسکورت را نشان داد اما روسها احتياج دارند که به ارتش سوريه براي پيشرفت در جنگ کمک کنند و بهترين راه براي اين کار استفاده از هواپيماهاي جنگي سنگين و محکمي نظير جنگنده SU-25 است که ميتوانند تاثيري زياد در ميدان جنگ داشته باشند. اين بمبافکنها که معادل هواپيماهاي A-10آمريکا محسوب ميشوند به رغم عدم برخورداري از سرعت زياد ميتوانند بمبهاي سنگيني و پرقدرتي را فرو بريزند. با بروز نشانههاي تمايل روسيه براي تشديد حملات هوايي در سوريه ميتوانيم مطمئن باشيم هواپيماهاي جنگي روس بيشتري نظير SU-25 را در روزهاي آينده برفراز مناطق تحت کنترل شورشيان در سوريه ببينيم. اين هواپيماها ميتوانند تاثير مهمي بر موفقيت نيروهاي زميني ارتش سوريه داشته باشند.
2- سامانه S-400
روسيه از استقرار موفقيتآميز سيستم دفاع هوايي S-400 در سوريه خبر داد. S-400 به لحاظ سياسي حکومت سوريه را در مقابل طرح منطقه پرواز ممنوع کشورهاي غربي و يا هر گونه طرحي از جانب هر کشوري براي حملات هوايي عليه نيروهاي دولت بشار اسد بيمه ميکند.
معني اين کار اين است که داعش و ديگر گروههاي شورشي سوري بايد براي شکست دادن بشار اسد و روسيه در سوريه به خودشان متکي بوده و انتظار هيچ پشتيباني هوايي از همپيمانانشان نداشته باشند. البته نيروي هوايي کشورهاي غربي ميتواند با دشواري سيستم S-400 را شکست دهد اما متحمل خساراتي در اين راه خواهد شد و در عين حال حملات مستقيم عليه شبکه دفاع هوايي روسيه سطح بسيار بيشتري از تشديد درگيري را که هيچ کس تمايلي به آن ندارد، در پي خواهد داشت. در واقع سيستم S-400روسيه يک وتوي سياسي مقابل مداخله غرب عليه حکومت سوريه است.
3- ديپلماسي
مهمترين سلاحي که روسيه ميتواند براي محافظت از حکومت بشار اسد استفاده کند سلاح ديپلماتيک است. با وجود آنکه قدرت نرم روسيه در چند سال گذشته کاهش يافته اما مسکو همچنان اين قدرت و نفوذ را دارد تا با طرفهاي داراي منفعت در سوريه توافقاتي را به دست آورد. اين شامل همسايگان منطقهاي سوريه، اعضاي اتحاديه اروپا که چندان مشتاق به مشارکت در جنگ در سوريه نيستند و ديگر کشورهاي قدرتمند که ميتوانند بر جنگ در سوريه تاثير بگذارند ميشود. همه اين امکانات ميتوانند بحث در مورد جنگ در سوريه را در جهت استحکام هر چه بيشتر حکومت بشار اسد تغيير دهند. يکي از ارزشمندترين داراييهاي ديپلماتيک روسيه قدرت وتو در شوراي امنيت سازمان ملل است. روسيه همچنان ميتواند از اين وتو به عنوان يک سپر استفاده کرده و جلوي هرگونه اقدام شوراي امنيت در خصوص جنگ در سوريه را گرفته و از تکرار اقدامي مشابه مداخله ناتو در ليبي عليه سوريه جلوگيري کند.
4- سلاح اطلاعات و شناسايي
با وجود آنکه قابليتهاي اطلاعاتي روسيه در حد آمريکا نيستند اما از قدرتمندترينها در نوع خود به حساب ميآيند که ميتوانند موجب تقويت هر چه بيشتر ارتش سوريه در جنگ در اين کشور شوند. ظرفيت اطلاعاتي و شناسايي روسيه ميتواند به طور دقيق قابليتهاي گروههاي مخالف حکومت سوريه را شناسايي کرده و واکنشهاي آنها به حملات ارتش سوريه را تحليل کند. اين قابليتها همچنين ميتوانند به روسها و ارتش سوريه کمک کنند، راهبردهاي موثري براي شکست دادن شورشيان در سوريه تهيه کنند. داراييهاي روسيه در اين زمينه شامل پهپادها و هواپيماهاي شناسايي و جنگ افزارهاي الکترونيکي که قادر به تحليل ارتباطات شورشيان هستند ميشود. روسيه کاملا قادر است که اين اطلاعات را براي نيروهاي استقرار يافته از جانب خودش و نيروهاي ارتش سوريه به شکلي کارآمد و موثر پردازش کند.
5- نيروهاي ويژه
ارتش سوريه و شبهنظاميان وابسته به آن نياز دارند که مناطق تحت اشغال گروههاي شورشي را بازپس بگيرند. ارتش سوريه به طور سنتي در عملياتهاي تهاجمي و پرتحرک قدرت کمتري دارد اما در عملياتهاي دفاعي ايستا و توپخانهاي بسيار خوب عمل ميکند. روسها بايد در جنگ زميني در سوريه به نحوي رهبري اساسي خود را نشان دهند که بتواند موجب پيروزي اين ارتش شود. تا زماني که روسيه تصميم به استقرار يک نيروي زميني قدرتمند در سوريه نگيرد، نقش اصلي سربازان روسيه در سوريه صرفا هماهنگي، پشتيباني و رهبري خواهدبود. البته نيروهاي ويژه روسيه بايد از تجربه نيروهاي ويژه غربي در افغانستان، ليبي و ديگر کشورها نيز درس بگيرند و بايد احتياط زيادي در اجتناب از تلفاتشان داشته باشند تا جلوي شرمندگي خود در داخل و عرصه بينالمللي را بگيرند. در پايان بايد گفت که روسيه هنوز در سوريه جنگهاي زيادي براي انجام دادن دارد. نخستين هفتههاي مداخله آمريکا در افغانستان و همچنين مداخله ناتو در ليبي نشاني از پيشرفت نداشتند اما در هر دو مورد با گذشت مدتي حملات هوايي باعث تضعيف مقاومت نيروهاي مخالف شده و اجازه به اجراي تهاجمات زميني تعيين کننده را دادند. جامعه بينالمللي احتمالا دو ياسه ماه ديگر موفقيتهاي ارتش روسيه و شکست داعش را به چشم خود خواهد ديد و حکومت بشار اسد ميتواند از بابت نابود شدن مخالفانش در غرب اين کشور خرسند باشد. ادامه دارد...
ش.د9404996