(روزنامه اطلاعات ـ 1394/10/02 ـ شماره 26333 ـ صفحه 12)
انگيزههاي روسيه از مداخله نظامي در سوريه
بررسي علل و انگيزههاي ورود نظامي روسيه به بحران و جنگ داخلي سوريه نشان مي دهد که اين مسأله با توجه به حضور آمريکا و متحدانش در سوريه مي تواند به قيمت يک برخورد نظامي با آمريکا براي اين کشور تمام شود.
به گزارش خبرگزاري فارس،تحولات خاورميانه با نام بهار عربي يا بيداري اسلامي ساختارهاي قدرت در اشکال سنتي کشورهاي عربي و شمال آفريقا را دستخوش تغييرات و دگرگوني کرد.شرايط داخلي و ساختار نظام بينالمللي سرنوشتي جدا از هم را براي هر يک از اين کشورها رقم زد. کشور سوريه نيز از اين تحولات مصون نبوده و آخرين کشوري بود که دامنه نا آراميها در سال 2011 به اين کشور سرايت کرد.حمايت بازيگران منطقهاي و فرامنطقهاي از دولت سوريه و مخالفان آن، منجر به چند پارگي جامعه سوريه گرديد. اين تحولات خيلي زود به يک جنگ داخلي که ابعاد بينالمللي داشت تبديل شد.با گذشت چند سال از اين بحران بازيگران مختلفي از جمله ايران، حزب الله لبنان، روسيه و تا حدودي چين به عنوان حاميان دولت سوريه به نقشآفريني پرداختند و در طرف ديگر کشورهاي عربي به خصوص عربستان، قطر و ساير بازيگراني چون ترکيه وآمريکا مخالفان دولت را حمايت کردند.اين ماجرا باعث يک جنگ فرسايشي براي تمامي بازيگران شد که دولت يا مخالفان نتوانستند به صورت کامل بر ديگري چيره شوند. حال با توجه به پيشرفت مواضع مسکو از حمايتهاي سياسي به حمايتهاي مستقيم نظامي به بررسي مهمترين دلايل و انگيزههاي ورود نظامي اين کشور به سوريه مي پردازيم.
3 سطح اقدام بين المللي روسيه در سوريه
اقدام نظامي روسيه در سوريه داراي اهداف راهبردي بلندمدت و البته برخي اهداف کوتاهمدت در سطح جهاني و منطقه خاورميانه است، چنانکه اين اقدام علاوهبر اهداف، پيامدهايي را نيز در سطوح داخل روسيه، منطقه خاورميانه و نظام بينالملل خواهد داشت.اين عمل نشأت گرفته از سياست خارجي پيچيده اين کشور است ولي در عين حال رگههايي از منافع محوري و عملگرايي و امتياز گيري از رقباي خود در آن مشهود است که براي دخالت نظامي اين کشور در سوريه ميتوان از مؤلفههاي ذيل استفاده کرد
1- بازيابي هويتي و به چالش کشيدن هژموني آمريکا
با فروپاشي شوروي در سال 1991 و پايان نظام دو قطبي، آمريکا با تعريف جديد از نظام بين الملل به عنوان نظم نوين جهاني به تقويت جايگاه و تثبيت سلطه اش به عنوان هژمون بر جهان پرداخت.با اين وجود روسيه با مرکزيت شوروي سابق و قطب مخالف آمريکا که بعد از فروپاشي ازآن به جامانده بود، قدرتش به شدت کاهش يافت.روسيه همواره در جهت بهبود جايگاه خود در نظام بين الملل و بازيابي هويت از دست رفته خودوبه چالش کشيدن هژمون آمريکا بوده است.از اواسط دهه 1990 به طور روز افزوني به سمت موازنه نرم در برابر آمريکا در حرکت بوده است. از جمله استفاده از ديپلماسي و نهادهاي بين المللي براي بازداشتن طرحهاي آمريکا چون مداخله در بوسني، کوزوو همچنين تا به امروز با وتو کردن قطعنامه اي شوراي امنيت با هماهنگي چين عليه سوريه را مي توان نام برد.همچنين با به چالش کشيدن آمريکا در بحران سوريه با الهام گيري از شوروي سابق و تعريف رئاليستي از دولت به عنوان بازيگر اصلي نظام بين المللي دست به اقدام نظامي در سوريه زده است.با ورود روسيه به اين بحران نگاه ساير بازيگران بيشتر به کرملين دوخته شده تاکاخ سفيد، مثال آن شرکت اردن که از متحدان آمريکا و از اعضاي ائتلاف بين المللي ضد داعش است در اتاق عمليات روسيه از جمله تغيير اين نگاهها به سمت کرملين محسوب ميشود.
2- گسترش ناتو به سمت روسيه و بحران اوکراين
گسترش ناتو به سمت مرزهاي روسيه همواره مورد انتقاد مسکو بوده و يک تهديد جدي براي اين کشور محسوب مي شود.بحران اوکراين و اعلام روسيه مبني بر پاسخ به نزديک شدن ناتو به کشورهاي هم مرز روسيه و نفوذ در آنها از نمونههاي اين ادعاست.اعلام نظر نخست وزير اوکراين مبني بر عضويت اين کشور تا سال 2016 در عضويت ناتو به افزايش اين تنشها منتهي شده است. تا جايي که دبيرکل ناتو در کييف خواستار رايزني براي تحريم هر چه بيشتر روسيه شده است روسها نيز همواره اعلام مي دارند که ناتو به عنوان ميراث جنگ سرد حاضر به تغيير ماهيت خود نيست.با شروع بحران اوکراين و الحاق بخش کريمه به خاک روسيه باعث افزايش تهديد هر چه بيشتر روسيه در مرزهاي اروپايي خود شده است.لذا روسيه با ورود به سوريه و خاورميانه که از ديرباز حوزه نفوذ آمريکا و غرب بوده است قصد دارد بحران اوکراين را کم رنگ و از شدت فشار ناتو بر مرزها اروپايي خود بکاهد.
3- مساله چچن و مبارزه با تروريسم
در 10 سال گذشته روسيه حجم عظيمي از حملات تروريستي را متحمل شده است که بر اساس آمارها چچنيها بيشترين آمار خسارت را در ميان تروريستها دارا هستند. با توجه به گزارش واشنگتن پست چچن با 14 هزار نفر در صدر کشورهاي صادر کننده تروريست و شبه نظامي به سوريه قرار گرفته است. چچن درضلع جنوبي روسيه و در منطقه قفقاز واقع شده است.با سقوط دولت سوريه و پايان جنگ در اين کشور اين شبه نظاميان تندرو به مناطق خود بازگشته و با الگو برداري از داعش و ساير گروههاي تروريستي دست به اقدامات نظامي در قفقاز براي تشکيل دولت اسلامي زده که مي توانند يکي از مهم ترين تهديدها براي کشور روسيه در مناطق قفقاز باشند.حال روسيه با جدي دانستن اين تهديد دست به اقدام نظامي در فراي مرزهاي خود با اين نيروهاي تروريستي زده تا اين نيروها را تضعيف و نابود کند.
4- حفظ پايگاه طرطوس
حفاظت از پايگاه دريايي طرطوس، که تنها پايگاه روسيه در خارج از کشورهاي مشترکالمنافع بهحساب ميآيد، بسيار مهم است.اين پايگاه در دهه 1970 در دوره جنگ سرد ساخته شد. بعد از فروپاشي شوروي نسبتاً راکد بود، که از سال 2009 روسيه تصميم بر مدرن سازي و گسترش آن جهت پهلو گرفتن شناورهاي رزمي بزرگتر گرفته است. نيروي دريايي روسيه تا سال 2042 آن را در رهن خود دارد.نگهداري از اين پايگاه براي روسيه باعث ميشود حضور نظامي اين کشور در آبهاي مديترانه پابرجا باشد؛ اين پايگاه به روسيه اجازه ميدهد عمق راهبردي و توان عملياتي بيشتري در سراسر شرق مديترانه داشته باشد.هرگونه تغيير دولت در سوريه، (از نگاه مسکو) آينده اين پايگاه را نيز دچار دگرگوني خواهد کرد، لذا روسيه براي حفظ آن در سايه يک حکومتي که طرفدار غرب نباشد تلاش ميکند. يکي ديگر از انگيزههاي روسيه از دخالتهاي نظامي حفظ اين پايگاه مهم و استراتژيک است.
در اين حال،يک نشريه انگليسي در گزارشي با اشاره به حضور گسترده ادوات نظامي روسيه در قطب شمال بعد از پايان جنگ سرد نوشت، اقدام روسيه در اعزام نيرو و تجهيزات به قطب شمال نشان از آمادگي اين کشور در استقرار نظامي در ?گوشه قاره آسيا دارد. نشريه انگليسي «ديلي اکسپرس» در گزارشي به حضور گسترده ادوات نظامي روسيه در قطب شمال بعد از پايان جنگ سرد اشاره کرد و نوشت،روسيه کار استقرار انبوه سخت افزار، ادوات و پرسنل نظامي خود را در پايگاههاي نظامياش در قطب شمال به پايان رساند ، اقدامي که به مثابه احياي قدرت اين کشور در منطقه مورد مشاجره بوده و چنين حجم جابجايي نظامي در اين منطقه تاکنون بعد از خاتمه جنگ سرد مشاهده نشده است.
بر اساس اين گزارش، نيروها، جنگندهها، کشتيها و ادوات زرهي روسيه اينک وارد شش پايگاه نظامي اين کشور در قطب شمال شدهاند و در اقدامي قابل توجه دو سامانه دفاع موشکي اس ???که مشابه آنها اينک در سوريه فعال شده، در قطب شمال مستقر شده است. يک منبع نظامي روسيه در ستاد کل نيروهاي مسلح اين کشور اعلام کرد ، سامانههاي دفاع موشکي اس ???در منطقه نوايازمليا و بندر يوکاتين در اقيانوس منجمد شمالي مستقر شدهاند. در شرق و در جزيره ورانگل و کيپاشميت در چوکوتکا نيز نيروهاي روسي اينک آماده حمله هستند.
همچنين ديگر پايگاههاي روسيه در غرب قطب شمال چون نوايا و فرانتزجوزفلند به ادوات نظامي مجهز شدهاند.ديلي اکسپرس نوشت: «ولاديمير پوتين» ، رييس جمهوري روسيه اکنون در سوريه و در پايگاههاي هوايي و دريايي عرض اندام ميکند و مواضع داعش را هدف ميگيرد . اقدام اين کشور در اعزام نيرو و تجهيزات به قطب شمال نشان از آمادگي اين کشور در استقرار نظامي در ?گوشه قاره آسيا دارد. اقدامي که چالشي نظامي هم براي واشنگتن و هم پکن محسوب ميشود.
در خاتمه اين گزارش آمده است: مسکو اميد دارد ايجاد پايگاه نظامي در نزديکي سواحل آمريکا به اين کشور در هرگونه رويارويي نظامي با آمريکا برتري بخشد. روسيه رزمايشهايي را در سال جاري در قطب شمال برگزار کرد. اين کشور در پي ايجاد شبکهاي از تاسيسات دريايي در منطقه متشکل از زيردريايي و ناو به عنوان راهبرد نظامي اين کشور تا سال ????است. روسيه اينک پايگاههاي نظامي را در شرق اروپا و آسياي مرکزي چون گرجستان، بلاروس، قزاقستان و ويتنام برپا داشته است.
اختلاف روسيه و ترکيه به نقطه غيرقابل بازگشت نميرسد
در حاليکه انهدام جنگنده روسيه توسط ترکيه در نزديکي مرز سوريه، گمانه زنيها را مبني بر احتمال وقوع جنگ ميان مسکو و يک عضو ناتو افزايش ميدهد، يک روزنامه نگار ترکيه در تحليلي نوشت که نميتوان انتظار داشت تنش موجود ميان روسيه و ترکيه به يک نقطه غيرقابل برگشت برسد.
وردا اوزر، روزنامه نگار حريت در تحليلي درباره بحران اخير ميان روسيه و ترکيه به دليل انهدام يک جنگنده روسي توسط ترکيه نوشت: «اکنون بايد اين بحران ديپلماتيک ميان مسکو و آنکارا را از دو منظر بررسي کرد؛ اول اينکه اين بحران چه تاثيري ميتواند بر مساله سوريه بگذارد و آيا ميتواند باعث تغيير معادلات در اين کشور شود؟ و دوم اينکه اين بحران چه تاثيري بر روابط دو جانبه ميان دو کشور خواهد داشت؟در درجه اول بايد گفت با توجه به وقوع اين اتفاق، احتمال افزايش حمايت روسيه از حزب اتحاد دموکراتيک سوريه (کردهاي سوريه) وجود دارد و ديگر روسيه ضرورتي احساس نخواهد کرد که اين حمايت را محرمانه نگه دارد. در واقع اين بحران ميتواند به نفع حزب اتحاد دموکراتيک سوريه باشد و قدرت اين حزب را افزايش دهد.
در دومين بعد اگر بخواهيم تاثير اين بحران ديپلماتيک را بر روابط مسکو-آنکارا بررسي کنيم بايد اعلام کنيم که نميتوان انتظار داشته باشيم که اين بحران باعث اوجگيري تنشها ميان دو کشور شود زيرا بيش از هر مسالهاي هر دو کشور به اندازه کافي در سوريه با مشکلات و چالشهايي رو به رو هستند و هر دو نميخواهند که چالش ديگري براي خود ايجاد کنند.
همچنين روابط دو کشور بر پايه منافع سياسي و اقتصادي گستردهاي استوار است.همچنين اين نکته را نبايد فراموش کنيم که بروز چنين بحراني و افزايش تنشها ميان مسکو و آنکارا تنها ميتواند براي داعش سودمند باشد و مقامات هر دو کشور اين مساله را به خوبي ميدانند. در واقع مواضع اخير آمريکا براي معتدل کردن فضا ميان روسيه و ترکيه نيز از همين مساله نشأت ميگيرد. از سوي ديگر آشکار است که آمريکا نميخواهد به عنوان بخشي از اين بحران درآيد و در طرف مقابل روسيه قرار گيرد. اين در حالي است که ترکيه نميخواهد بدون پشتيباني آمريکا در برابر روسيه بايستد. ممکن است آنکارا از ناتو و شوراي امنيت انتظار صدور بيانيهاي در جهت محکوميت اقدام جنگندههاي روسيه باشد اما نميتواند انتظار بيشتري از اين داشته باشد.برهمين اساس با توجه به دلايل ذکر شده نميتوان انتظار داشت که تنش موجود ميان روسيه و ترکيه به يک نقطه غير قابل برگشت برسد بلکه ميتوان به تحت کنترل قرار گرفتن بحران ميان دو کشور اميدوار بود.
چرا پيش شرط غرب براي کناره گيري اسد رنگ باخت؟
تغيير اولويت دولتهاي غربي به ويژه فرانسه از برکناري «بشار اسد» رئيس جمهوري سوريه به مبارزه با «داعش» موضوعي است که طي روزهاي گذشته مورد توجه رسانههاي عربي قرار گرفت.
«لوران فابيوس» وزير امور خارجه فرانسه در گفتگو با يکي از رسانههاي فرانسوي از تعديل موضع کشورش نسبت به رئيس جمهوري سوريه سخن گفت و اظهار کرد لازم نيست اسد پيش از آغاز انتقال قدرت کنارهگيري کند.مقامهاي فرانسه پيش از اين سختترين موضعها و رويکردها را درباره اسد در پيش گرفته و هرگز حاضر به کوتاه آمدن در برابر وي نبودند. آنان بر لزوم کنارهگيري رئيس جمهوري سوريه از قدرت تاکيد ميکردند. اکنون پس از درگيري فرانسه با اقدامهاي تروريستي در پاريس مقامهاي اين کشور موضع معتدلتري در پيش گرفتهاند و مبارزه با گروه تروريستي داعش و شکست آن را در اولويت قرار دادهاند.
در همين حال چندي پيش «جان کري» وزير خارجه آمريکا هم از امکان همکاري اسد و مخالفان براي رويارويي با داعش گفت؛ سخناني که با مواضع سالهاي پيش آمريکا تفاوت جدي داشت و نشان از نرم تر شدن مواضع اين کشور در قبال دولت سوريه دارد. به صورت کلي نيز همزمان با گسترده شدن فعاليتهاي داعش در سوريه و فراتر از مرزهاي اين کشور، دولتهاي غربي از برخي سياستهاي پيشين خود عقب نشيني کردهاند.اين گزارش در بردارنده مهم ترين محور تحليلهايي است که در رسانههاي عربي درباره تلاش غربيها به ويژه فرانسه در جهت مبارزه با داعش و کنار گذاشتن پيش شرط کناره گيري اسد منتشر شده است.
رنگ باختن پيش شرط غربيها مبني بر کناره گيري اسد
روزنامههاي «النهار» لبنان، «الحيات» چاپ لندن و «الدستور» اردن با اشاره به کنار گذاشتن پيش شرط کناره گيري رئيس جمهوري سوريه از قدرت، چرخش موضع کشورهاي غربي درباره تحولات سوريه را پوشش دادند.
به نوشته روزنامه النهار، فرانسه ديگر کنار رفتن اسد از قدرت را پيش شرطي براي آغاز روند انتقال سياسي در سوريه مطرح نميکند بلکه پاريس خواهان توافق در عرصه بينالمللي براي رويارويي با گروه داعش است. اين روزنامه با اشاره به سخنان اخير فابيوس، اين سخنان را تحولي تازه و حساس در موضعگيريهاي فرانسه دانست.
النهار به نقل از «حسني عبيدي» رئيس يک مرکز مطالعاتي در سوييس نوشت: گفتههاي تازه فابيوس، نقطه عطفي در موضعگيريهاي فرانسه است. روز به روز حملههاي ائتلاف مبارزه با داعش ناکام تر از قبل به نظر ميرسد بنابراين تغييري در موضعگيريها رخ داده است. به گفته اين تحليلگر، فرانسويها ميخواهند به روسها اين اطمينان را بدهند که موضعگيري آنان زودگذر نيست. فرانسه خواهان ائتلافي يکپارچه است بنابراين شرط کنارهگيري دولت سوريه را کنار گذاشت.
به نوشته روزنامه الحيات، ديگر سرنگوني نظام سوريه در اولويت نيست. ارتش روسيه و جنگندههاي آن در ساحل سوريه مستقر شده اند و حملههاي خود را ادامه مي دهد. جنگندههاي آمريکا به آسمان عراق و سوريه بازگشته اند. «فرانسوا اولاند» رئيس جمهوري فرانسه از ناو هواپيمابر «شارل دوگل» که در آبهاي سوريه مستقر است بر منطقه اشراف دارد. «ديويد کامرون» نخست وزير انگليس با موافقت مجلس عوام اين کشور جنگندههاي خود را روانه سوريه مي کند. «ولاديمير پوتين» رئيس جمهوري روسيه آنکارا را تهديد مي کند و واشنگتن از ترکيه مي خواهد که مرزهاي خود را به روي تروريستها ببندد.
روزنامه الدستور اردن در گزارشي با عنوان «زمان صلحهاي بزرگ» آورد: به نظر مي رسد زمان صلحهاي بزرگ در منطقه فرارسيده است. نشانههاي آن از زير ويرانهها و پيکرهاي تکه تکه شده قربانيان در يمن، سوريه، ليبي و عراق سر بر آورده است. اين به معناي آن نيست که جنگهاي منطقه به زودي پايان خواهد يافت و صداي توپ و تانکها خاموش خواهد شد. درباره سوريه، غربيها يکي پس از ديگري اظهار نظر ميکنند و اولويت را به مبارزه با داعش ميدهند. پس از «جان کري» وزير امور خارجه آمريکا، فابيوس درباره مبارزه با داعش موضعگيري کرد. پيش از کري نيز بسياري از مقامهاي اروپايي در اين باره به طور آشکار و پنهان موضعگيري کردند.
چرايي تغيير موضع غرب درباره سوريه
روزنامههاي «الوطن» عمان، الدستور اردن، الحيات و «راي اليوم» چاپ لندن با اشاره به چالشهايي که در نتيجه گسترش دامنه اقدامهاي تروريستي دامنگير برخي از کشورهاي غربي شده است، تغيير ديدگاه اين کشورها را درباره موضوع سوريه به طور ويژه از اين زاويه بررسي کردند.
روزنامه الوطن عمان نوشت: از زماني که حوادث تروريستي پاريس رخ داده، فرانسه همه نيروهاي امنيتي خود را به حالت آمادهباش درآورده است. مهمتر اينکه اين کشور به ژرفاي اشتباههاي خود در توطئه چيني عليه سوريه پي برده است. اين کشور نتيجه آنچه را کاشته بود برداشت کرد. رئيس جمهوري فرانسه بر اين مساله تاکيد کرد تروريسم که در ميان شهروندان ما نفوذ کرده است جوامع ما را رو به فرسايش خواهد برد. بنابراين براي ريشهكنکردن تروريسم بايد به سوي مکان گردهمايي و کانون آن روانه شد. فرانسه تنها کشوري نيست که به اشتباه خود پي برده است بلکه انگليس، آلمان و بلژيک هم از ترس تروريسم مي لرزند و چاره اي جز تغيير معادله ندارند. اکنون واقعيتها در اروپا آشکار شده است.به نوشته الوطن، مفاهيم در فرانسه و ديگر کشورهاي اروپايي تغيير کرده است. ديگر کنار گذاشتن اسد به عنوان پيش شرط مطرح نيست بلکه ريشه کن کردن تروريسم مورد توجه قرار گرفته است به همين دليل جنگندههاي فرانسوي براي هدف قرار دادن داعش به حرکت درآمده اند و پس از آن جنگندههاي انگليس و آلمان تروريستها را هدف قرار خواهند داد.
به نوشته اين روزنامه عماني بهتر است فرانسه و کشورهاي اروپايي موضع خود را درباره سوريه تغيير دهند و فقط در اين زمينه از سخنان خود به عنوان قرص مسکني براي آرامش مردم کشورشان استفاده نکنند؛ مردمي که تاوان سياستهاي اشتباه دولتمردان خود را مي پردازند. اگر سخنان وزير امور خارجه فرانسه در اين باره راست باشد و او در موضع خود مبني بر کنار گذاشتن پيش شرط کنارگيري اسد ثابت قدم باشد ميتوان انتظار داشت بقيه کشورهاي اروپايي هم موضع خود را تغيير دهند اما اگر موضع گيريهاي وي فقط در حد حرف باشد بايد منتظر بود که بار ديگر داعش با خشونت بيشتري فرانسه را هدف قرار دهد.به نوشته روزنامه الدستور، ورود پناهجويان به قاره سبز، افزايش خطر تروريسم، موفقيت سلولهاي خفته و بيدار گسترش دهنده ترس و وحشت ميان شهروندان اروپايي و آمريکايي و همچنين نگراني فزاينده از پيامدهاي درگيري ميان نيروها، ناوگانها و جنگندههاي دولتهاي قدرتمند در آسمان سوريه سبب شده تا کشورهاي غربي موضع خود را درباره سرنگوني نظام سوريه تغيير دهند.
به نوشته «غسان شربل» تحليلگر روزنامه الحيات، جهان در حالت ترس به سر مي برد و ردپاي داعش در همه جا ديده مي شود. اين گروهها همه خطهاي قرمز را ناديده مي گيرند. دستگاههاي امنيتي کلافه شده اند. جهان اشتباهي را مرتکب شد که اکنون تاوان آن را پس مي دهد.
به نوشته ي «هشام الهبيشان» نويسنده راياليوم، پيروزيهاي ارتش سوريه بر مساله مبارزه با تروريسم اثر گذاشته است. گزارشهاي بينالمللي ميگويد صدها تروريست اروپايي، عرب و چچني که از سوريه فرار کردهاند به کشورهاي اروپايي، ليبي، افغانستان، يمن، عربستان و ترکيه رهسپار شدهاند. اين گزارشها نشان ميدهد تروريستهاي فراري قصد دارند در کشورهاي خود دست به اقدام تروريستي بزنند. اين مساله همه محاسبههاي دشمنان سوريه را بر هم زده است. بازگشت اين عناصر به زادگاه خود و دست زدن به اقدامهاي تروريستي همانگونه که در پاريس رخ داد شوک بزرگي در ميان دشمنان سوريه به وجود آورده است.
تروريستهايي که روزي کشورهاي غربي و عربي براي سرنگوني نظام سوريه پرورش داده بودند اکنون عليه پشتيبانان خود وارد عمل شده اند. بنابراين اکنون اين کشورها با زمان در حال مسابقه هستند تا تروريستها را در سوريه زمينگير کنند و اجازه ندهند به کشورهاي خودشان بازگردند.
ش.د9405002