(روزنامه جمهوري اسلامي ـ 1394/09/25 ـ شماره 10479 ـ صفحه 6)
غرب باید هزینه اتحاد خود با آلسعود و پادشاهیهای خلیج فارس را بپردازد؛ پادشاهیهایی که همواره تسنن وهابی را جذابتر از دموکراسی میبینند.
در هفتههایی که از حملات تروریستی در بیروت، پاریس و صحرای سینا میگذرد، یکی از موضوعاتی که بارها مورد بحث قرار گرفته، نقش رژیم سعودی و تفکرات ترویجشده توسط ریاض در شکلگیری تروریسم در جهان است. در این بین یکی از گزارشهایی که به کرات دست به دست شده و بارها مورد استناد قرار گرفته، گزارشی است که سال گذشته روزنامه ایندیپندنت در این رابطه منتشر کرده و در آن اسنادی از سیاستهای به شدت فرقهگرایانه آل سعود منتشر شد.
روزنامه انگلیسی «ایندیپندنت» در گزارشی با اشاره به نقش سعودیها در گسترش تروریسم بینالمللی، این سلطنت را ریشه عمیق ظهور، تقویت و گسترش القاعده، داعش و سایر زیرشاخههای تروریستی آنها دانست. در این گزارش که به قلم «پاتریک کاکبرن» نوشته شده، آمده است: عربستانسعودی تا چه حد در اشغال مناطق شمالی عراق توسط داعش همدست بوده و چه نقشی در تحریک درگیری شیعه و سنی در سراسر دنیا ایفا نموده است؟ پیش از 11سپتامبر 2001(80ش)، بندر بن سلطان سفیر عربستان در واشنگتن و رئیس سازمان اطلاعات عربستان گفتگویی با «ریچارد دیرلاو»، رئیس سرویس اطلاعاتی انگلیس (MI6) داشت. بندر در این دیدار گفته بود: «در آیندهای نه چندان دور خدا باید به داد شیعیان خاورمیانه برسد، بیش از یک میلیارد سنی برای آنها کافی است.»
با توجه به حمایتی که اکنون عربستان از تروریستهای ضدشیعی در عراق و سوریه انجام میدهد احتمالا پیشبینی مرگبار بندربنسلطان محقق شده است. از زمان اشغال موصل در شمال عراق توسط داعش، زنان و کودکان شیعه در جنوب کرکوک قتلعام و دانشجویان شیعه نیز کشته و در گورهای دستهجمعی نزدیک تکریت دفن میشوند. زیارتگاهها و مساجد شیعیان در موصل منفجر شده و 4 هزار منزل مسکونی متعلق به خانوارهای شیعه در تلعفار بعنوان غنائم جنگی داعش تصاحب میشود.
اکنون زندگی بعنوان یک شیعه یا علوی در سرزمینهای تحت اشغال داعش به خطرناکی زندگی یهودیان در مناطق تحت اشغال نازی در اروپای 1940 است. «دیرلاو» مدتی بعد تاکید کرد که نقش عربستان و قطر بعنوان تامینکنندگان مالی داعش در گسترش دامنه اشغالگری این گروه در مناطق سنینشین عراق بسیار چشمگیر بوده و چنین توسعهای به خودی خود انجام نمیگیرد. افشاگری وی درباره پیشبینی بندر درباره وضعیت کنونی شیعیان از سوی رسانههای جهان مورد توجه قرار نگرفت و سخنرانیاش بعنوان اظهاراتی اغراقآمیز درباره القاعده و عربستان تلقی شد.
تهدید داعش «تهدید مسلمان علیه مسلمان» القا شد در حالی که مسیحیان ساکن سرزمینهای اشغال شده توسط داعش خلاف این تلقین را دریافتند. داعش کلیساها را نیز تخریب و مسیحیان برای نجات جان خود مجبور به فرار بودند. یکی از تفاوتهای میان القاعده و داعش این است که دومی گروهی سازمانیافتهتر است و اگر حملهای علیه غرب انجام دهد تاثیراتی به مراتب مخربتر خواهد داشت.
نویسنده این گزارش در ادامه تاکید کرد: پیشبینی بندر بن سلطان که بیش از سه دهه در قلب سیاست امنیتی عربستان قرار داشته، درباره اینکه 100 میلیون شیعه در خاورمیانه توسط اکثریت سنی با فاجعهای بزرگ مواجه خواهند شد، بسیاری از شیعیان را متقاعد خواهد کرد که آنها قربانیان کمپینی هستند که سعودیها برای سرکوب و نابودی آنها به راه انداختند. آنچه بیش از تهدید نظامی، موجب نگرانی شیعیان عراقی شده گسترش وهابیت بعنوان نسخهای متحجرانه از اسلام است که سعودیها در آن شیعه و هر فرقه دیگری از اسلام را مرتد، مشرک و غیرمسلمان میدانند.
دولتهای غربی از دیرباز از ارتباط سعودیها با وهابیسم بهرهبرداری میکردهاند؛ چه در زمان اسامه بن لادن در القاعده و چه اکنون و زمان ابوبکر البغدادی در داعش. هیچ پنهانکاری یا تردیدی نیز در خصوص این ارتباطات وجود ندارد: از 19 هواپیماربای 11 سپتامبر 15 تن آنها سعودی بودند و بنلادن و چند سرمایهگذار سعودی دیگر نیز مسئولیت اجرای عملیات را بر عهده داشتند. چه تفاوتی میان داعش و القاعده وجود دارد زمانی که البغدادی در سال 2011 (90ش) در بیانیهای که پس از مرگ بنلادن منتشر کرده وی را ستوده و داعش نیز متعهد میشود برای انتقام قتلش بیش از 100 حمله در سراسر دنیا انجام دهند.
همدستی آلسعود با ستیزهجویان ضدشیعه در اسناد افشاشده مقامات آمریکایی نیز قابل مشاهده است. در فایلی که ویکیلیکس از اظهارات هیلاری کلینتون در دسامبر 2009 (88ش) منتشر کرد، آمده: عربستان سعودی همچنان پایگاه مالی القاعده، طالبان، لشگر طیبه و سایر گروههای تروریستی باقی میماند.
مشکل سعودیها این است که تلاش آنها برای براندازی همزمان حکومت نوری مالکی و بشار اسد با شکست مواجه شد. عربستان و متحدانش با هدف تضعیف مالکی و اسد به نفع جناح سنی، آلت دست داعشی شدند که کنترل کامل سرزمینهای سنینشین عراق و سوریه را بدست آورد. در موصل همانند رقه همه افراد اعم از موافق و مخالف ناچار به خلع سلاح و ابراز سوگند وفاداری به خلافت داعش شدند.
غرب باید هزینه اتحاد خود با آلسعود و پادشاهیهای خلیج فارس را بپردازد؛ پادشاهیهایی که همواره جهاد تسنن وهابی (تروریسم) را جذابتر از دموکراسی میبینند. این قدرتهای غربی در کنار متحدان منطقهای خود تلاش میکنند از انتقاداتی که علیه نقش آنان در آشوبهای خاورمیانه مطرح میشود شانه خالی کنند.
آنها نوری مالکی را متهم به تبعیض علیه اقلیت سنی عراق کرده تا اهل تسنن را برای پیوستن به داعش تحریک نمایند. گرچه مشکلات در ساختار داخلی دولت مالکی وجود داشت اما علت فروپاشی دولت وی این مشکلات نبود بلکه تحریک و خشم اهل سنت از وی زمینهساز حذف وی از بغداد به شمار میآید. از سوی دیگر، درباره سوریه نیز سیاستمداران و دیپلماتهای انگلیسی و آمریکایی این استدلال گمراهکننده را مطرح کردند که تا زمانی که برکناری اسد جزو ملزومات مذاکرات صلح این کشور نباشد، جنگ و ناآرامی در سوریه پایان نخواهد یافت. واشنگتن و لندن با تزریق نظامیان هرچه بیشتر به جنگ سوریه این گفته خود را اثبات کردند.
ذینفع اصلی در تمامی این شرایط، داعش بوده و هست؛ گروهی که با تصاحب تانک و توپخانههای ارتش عراق به وحشیگری در این کشور پرداخته و از غارت نفت و گاز سوریها نیز غافل نمانده است.
در انتهای این گزارش آمده است: داعش اکنون بر سرزمینهای فقیرنشینی خلافت میکند که مردم آن روزانه در حال فرار از آن هستند. چند میلیون سنی در بغداد و حومه آن در معرض حمله تروریستها بوده و 255 زندانی اهل تسنن نیز بدست این داعشیها قتلعام شدهاند. داعش در درازمدت نمیتواند موفقیتی داشته باشد اما ترکیب تعصب و سازماندهی در این گروه، فروپاشی آن را دشوار کرده است.
http://jomhourieslami.net/?newsid=73210
ش.د9405004