(روزنامه ايران – 1395/02/23 – شماره 6211 – صفحه 2)
معاون سابق وزیر خارجه امریکا به تشریح جزئیات و پشت صحنههای کمتر مطرح شده مذاکرات هستهای با ایران پرداخت و تأکید کرد که توافق هستهای نه بر اساس اعتماد، بلکه بر مبنای یک هدف مشخص و با همکاری میان طرفها و اصول درست مذاکره حاصل شد. به گزارش ایسنا، «وندی شرمن» در نشستی که اخیراً در اندیشکده «بیکر» دانشگاه «رایس» برگزار شد ضمن انتقاد از روند مذاکرات هستهای در دوره قبل، برای نخستین بار جزئیات مذاکرات محرمانه عمان میان تهران و واشنگتن را روایت کرد. مذاکراتی که به گفته او اروپاییها به دلیل بیاطلاعی از برگزاری آن رنجیده خاطر شدند.
مذاکره هستهای در دوره سعید جلیلی مأیوس کننده و بینتیجه بود
وندی شرمن به آغاز مذاکرات با طرف ایرانی در مسکو و استانبول و نقاط دیگر در دو سال اشاره کرد و آن را مأیوس کننده و کاملاً بینتیجه خواند و گفت: «کاترین اشتون (مسئول وقت سیاست خارجی اتحادیه اروپا) مذاکرات ما را به انگلیسی انجام میداد اما سعید جلیلی (مذاکره کننده وقت ایران) برنامه مذاکرات خود را پیش میبرد، هرچند زبان تنها محدودیت نبود. هر دو طرف پیشنهادهایی را ارائه دادند اما کمتر به یک نقطه مشترک میرسیدند و این بدان معنا بود که دریای فاصله میان ما کم نخواهد شد.» شرمن که سرپرست تیم مذاکره کننده هستهای امریکا نیز بوده است، به انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال 1392 اشاره کرد و نتیجه آن را همراه با کورسویی از امید توصیف کرد و گفت: «ایرانیها حسن روحانی را انتخاب کردند، یک روحانی محافظه کار که از سوی رهبری ایران مورد تأیید بود. وی دست کم درک میکرد که آینده ایران به اصلاحات اقتصادی وابسته است و اینکه برای شکوفایی اقتصادی ایران باید تحریمها برداشته شود و انزوای بینالمللی این کشور پایان یابد. سپس مذاکرات محرمانه در عمان آغاز شد، تنها کشوری که در حاشیه خلیج فارس روابط محکمی با ایران دارد.»
اوباما مجبور شد تصمیم مهمی درباره ایران بگیرد
او افزود: «رئیسجمهوری اوباما مجبور شد با استفاده از این فرصت تصمیمی مهم بگیرد. ایران به دانش هستهای مسلط شده و به چرخه سوخت هستهای دست یافته بود ما نیز یک گزینه نظامی واقعی داشتیم اما هیچ اقدامی نظامی نمیتواند دانش را بمباران کند و تنها میتوانست برنامه هستهای ایران را چند سال به عقب براند، سپس ایران فعالیتهای خود را به طور مخفیانه از سر میگرفت و نه تنها مشکل حل نمیشد بلکه مشکلات بیشتری به وجود میآمد. از این رو، رئیسجمهوری اوباما به تیم مذاکره کننده اجازه داد به ایران اعلام کند که میتواند یک برنامه هستهای صلحآمیز محدود داشته باشد و جهان هم یک سازوکار نظارتی محکم را برای اطمینان از صلحآمیز بودن برنامه هستهای ایران به کار میگیرد.»
اروپاییها از مذاکرات محرمانه عمان رنجیده خاطر شدند
معاون پیشین وزیر امور خارجه امریکا در ادامه به شکلگیری مذاکرات محرمانه از طریق یک کانال پشت پرده اشاره کرد که به گفته وی ابتدا غیرممکن به نظر میآمد. او تصریح کرد: «انجام مذاکره محرمانه در عصر نظارتهای 24 ساعته رسانهها و دوربینها به علاوه افشاگریها سخت بود اما نتیجه داد. مذاکرهکنندگان وقت، خانههایشان را ترک میکردند و حتی به خانوادههای خود نمیگفتند کجا میروند و با هواپیماهایی بدون نشان به مسقط میرفتند و در میهمانخانههایی کوچک در عمان اقامت میگزیدند.»
وی گفت: «مذاکرهکنندگان سپس در عمان و همچنین در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک به سندی چهار صفحهای دست یافتند که خلأهای زیادی برای پر کردن داشت. خطوط کلی آن این بود که ایران در ازای رفع جزئی تحریمها برنامه هستهایاش را در همان سطح نگه دارد یا حتی به عقب بازگرداند تا زمان کافی برای مذاکره بر سر یک توافق جامعتر به دست آید. این سند اولیه، برنامه اقدام مشترک (توافق ژنو) بود.» شرمن ادامه داد: «ما سپس این سند را به دیگر اعضای دائم شورای امنیت به علاوه آلمان و اتحادیه اروپا ارائه دادیم و از اینکه فهمیدند مذاکراتی در جریان بوده شوکه شدند اما معنیاش این نبود که این مسأله به غرور و احساس آنها خدشهای وارد نکرد. همکاران اروپاییمان رنجیده خاطر شدند و از این موضوع ناراحت بودند که اجازه یک برنامه هستهای محدود به ایران داده شده است، کلیدی که موجب از بین بردن بنبست میشد، در حالی که این امریکا بود که همیشه میگفت اجازه چنین چیزی را نمیدهد. سرانجام گفتوگوهایی سخت آغاز شد و ما نگرانیهای مهمتری داشتیم، مثلاً جاهای خالی در این سند.»
این دیپلمات پیشین امریکایی با بر شمردن مشکلات بر سر راه این مذاکرات، از جمله مخالفتهای کشورهای حاشیه خلیج فارس، رژیم صهیونیستی و مخالفان داخلی در امریکا گفت که این رایزنیها به طور دو جانبه، سه جانبه با اتحادیه و حتی چند جانبه در سطوح مختلف مدیران سیاسی و کارشناسی به طور همزمان ادامه داشت، در حالی که تمام جزئیات بسیار پیچیده و سخت بود.
تأثیر دیپلماسی دوجانبه ظریف و کری بر پیشرفت مذاکرات
شرمن در ادامه سخنانش به ادامه مذاکرات دو جانبه میان جان کری و محمدجواد ظریف، وزیران امور خارجه امریکا و ایران بر سر مسأله هستهای اشاره کرد و به ارائه توضیحاتی درباره مشخصات وزیر امور خارجه کشورمان پرداخت و گفت: «ظریف در امریکا درس خوانده و 30 سال در اینجا زندگی کرده است. وی دکترای حقوق بینالملل خود را از دانشگاه دنور، از شهری که جان کری در آن متولد شده دریافت کرده است. ظریف 30 سال درامریکا زندگی کرده و انگلیسی را بسیار روان صحبت میکند، درست مثل همه دیگر مذاکره کنندگان این مذاکره. به همین دلیل تمام مذاکرات به زبان انگلیسی انجام و سپس مکتوب میشد.» به گفته مذاکره کننده ارشد امریکایی، کری میدانست که این رایزنی بیاعتمادی عمیق موجود میان دو طرف را از بین نمیبرد اما منافع مشترکی نیز در این میان و راهحلهایی وجود دارد که این منافع را تأمین میکند مهمتر اینکه ظریف و کری این فرصت را به عنوان یک لحظه تاریخی مثبت و بالقوه دیدند.
کری با دقت، صبر، اشتیاق و ایمان به تأثیر روابط شخصی بر دیپلماسی به مذاکرات ادامه داد و از حمایت کامل رئیسجمهوری امریکا برخوردار بود. وی با اشاره به مخالفتها در داخل ایران و امریکا با این مذاکرات گفت که رئیسجمهوری اوباما مصمم به حصول توافق بود اما میدانستیم که توافق جامع به سادگی و بزودی به دست نخواهد آمد. این مذاکرات سرانجام به حصول توافق لوزان منجر شد که همه را شگفتزده کرد. همه به حصول توافق نهایی امیدوار بودند اما در طول مذاکرات جزئیات و نرسیدن به راهحل بر سر آنها مأیوس کننده هم بود. ما لوزان را با امید و خوشبینی ترک کردیم که تا تابستان گذشته هم ادامه یافت.
توئیت کردن مذاکرهکنندگان برای تأثیرگذاری در روند مذاکره
وندی شرمن با بیان اینکه در ژوئیه سال 2015 دو طرف بر سر برنامه جامع اقدام مشترک به توافق رسیدند، افزود: «اینکه این توافق چگونه ممکن شد درسهایی دارد؛ 1- از ابتدا یک هدف مشخص وجود داشت و باقی ماند؛ اینکه برنامه هستهای ایران باید کاملاً صلحآمیز باشد و باقی بماند و تهران نباید به سلاح هستهای دست پیدا کند. 2- اگرچه مخالفان داخلی به این مذاکرات فشارهایی را وارد میکردند، تمام طرفها روی آنچه در اتاق مذاکره روی میداد متمرکز بودند که اصلاً هم ساده نبود. بویژه با توجه به تکنولوژی روز. برخی از مذاکره کنندگان در طول رایزنیها برای تأثیر بر این مذاکرات از زیر میز توئیت میکردند. 3- ما همچنین منافع یکدیگر و موارد اختلاف و تفاهم طرف مقابل را میدانستیم و تلاش میکردیم به سمت اهداف مشترک حرکت کنیم تا به توافق برسیم. 4- ما با حسن نیت به این هدف خود پایبند ماندیم.
5- تمام طرفها دریافتند که جایگزین، یک توافق واقعی است اما هیچ یک از این گزینهها جذاب نبود. 6- تمام طرفها بویژه ایران و امریکا در این مذاکرات قدرت و نفوذ داشتند. 7- تمام طرفها تیمهایی قوی و متخصص داشتند تا راهحلهای مؤثر و مبتکرانه ارائه دهند. 8- همه شرکت کنندگان اطلاعات خوب، کانالهای خوب ارتباطی و اراده کافی برای ادامه کار داشتند. 9- دست کم برای امریکا، مذاکرات هرگز بر مبنای اعتماد نبود. نوه عباس عراقچی در طول این مذاکرات به دنیا آمد. وی ویدئویی از نوهاش به من نشان داد اما جلسه بعدی این تماس به همان اندازه بر اساس بیاعتمادی پیش رفت که جلسات پیشین بود و 10- تمام طرفها بر سر بخشی از خواستههایشان سازش کردند و هیچ کس تمام آنچه را که میخواست به دست نیاورد.
http://iran-newspaper.com/newspaper/page/6211/1/129804/0
ش.د9500236