(روزنامه جوان ـ 1394/11/03 ـ شماره 4731 ـ صفحه 6)
زمينه اختلاف
ملك عبدالعزيز آلسعود در سال 1932 با
تسلط بر عربستان نظام پادشاهي جديد اين كشور را برقرار كرد. او براي حفظ آرامش و
ثبات در خاندان خود وصيت كرد كه بعد از مرگش، پادشاهي به نوبت به فرزند پسر ارشدش
برسد مگر اينكه فرزند ارشد خود حاضر به كنارهگيري از قدرت بشود. شايد او تصور ميكرد
كه به اين ترتيب اختلاف بين فرزندان و نوادگانش در رسيدن به پادشاهي را برطرف كرده
اما طولي نكشيد كه اختلافات بعد از مرگش بروز پيدا كرد به نحوي كه فرزند ارشدش،
سعود بن عبدالعزيز، تنها به مدت 11 سال بر تخت پادشاهي تكيه زد و در نوامبر 1964
به واسطه كودتاي برادرش، فيصل بن عبدالعزيز، از قدرت بركنار شد. فيصل سرنوشتي بهتر
از برادر نداشت و او هم 11 سال بعد و در مارس 1975 به دست برادرزادهاش، فيصل بن
مساعد، ترور شد. منازعه فيصل با برادر يك نتيجه مشخص در پي داشت و آن به قدرت
رسيدن آن دسته از فرزندان عبدالعزيز آلسعود بود كه به هفت برادر سديري مشهور
هستند.
فيصل به دليل حمايت اين بخش از برادرانش در برابر سعود بود كه بعد از رسيدن به پادشاهي فهد را به سمت وزير كشور، سلطان را به سمت وزير دفاع و سلمان، پادشاه فعلي، را به سمت حكمراني منطقه رياض تعيين كرد. در اين بين، فهد بيشترين بهرهبرداري را از قدرت كرد زيرا با ترور فيصل به مقام وليعهدي ملك خالد رسيد و با توجه به بيماري خالد اين فهد بود كه در رأس قدرت قرار گرفته بود. فهد با تجربه گذشته از اختلافات خونين در آلسعود سعي داشت تا برادران سديري خود را در رأس هرم قدرت نگهبدارد اما به دليل مخالفت ديگر شاهزادگان اين خاندان مجبور به توافقي با آنها شد به اين ترتيب كه ملك عبدالله جانشين او شود به اين شرط كه سلطان مقام وليعهدي او را داشته باشد. هر چند كه ملك عبدالله در مدت طولاني از حكومتش سعي در تضعيف سديريها داشت اما پايبندي خود را به اين توافق حفظ كرد چنان كه بعد از سلطان، به ترتيب دو برادر ديگر سديري او به نامهاي نايف و سلمان را براي وليعهدي خود تعيين كرد. شاخه سديري بر مبناي همين پايبندي ملك عبدالله بود كه ميتوانست اعمال او را تحمل كند تا بعد از مرگ وي كه دوباره به قدرت برسد و موقعيت زمان فهد را احيا كند هر چند كه ملك عبدالله براي بعد از فوت خود هم برنامهاي در نظر داشت.
رقابت بر سر وليعهدي
ملك عبدالله براي سر و سامان دادن به
تعيين جانشين پادشاه نظامي در اكتبر 2007 نهادي به نام شوراي بيعت ايجاد كرد تا آن
كه انتخاب وليعهد نه به صرف تصميم شخصي شاه بلكه بر اساس رأيگيري در اين شورا
انجام بشود. او به اين وسيله ميخواست محدوديتي براي جانشين سديري خود در تعيين
وليعهد ايجاد كند و جداي از اين، مقامي جديد به نام جانشين وليعهد يا به عبارت
روشنتر، وليعهد وليعهد ايجاد كرد و مقرن بن عبدالعزيز را در اين مقام قرار داد تا
آنكه خيال خود را بابت پادشاه بعد از جانشين سديرياش راحت كند. شايد او تصور ميكرد
كهولت سن جانشين سديرياش، سلمان بن عبدالعزيز، اجازه مدت زيادي پادشاهي به او نميدهد
و بعد از وي فرد غير سديري به پادشاهي عربستان خواهد رسيد. برخي از تحليلها در آن
زمان بر اين بود كه ملك عبدالله با ابداع اين مقام اميد داشت تا پسرش، متعب، بعد
از مقرن به پادشاهي برسد به خصوص اينكه مقرن نيز در جبهه مقابل سديريها قرار
داشت. تمام اين نقشههاي ملك عبدالله تنها نياز به چند ماه داشت تا آن كه به دست
ملك سلمان و تيم جديدش نقش بر آب بشود.
ملك سلمان درست چند روز بعد از وفات ملك عبدالله فراميني صادر كرد و مقرن را در مقام وليعهدي تأييد كرد اما با تعيين محمد بن نايف در مقام جانشيني وليعهد نقشه ملك عبدالله را براي آينده پادشاهي متعب باطل كرد. حدود سه ماه بعد، مقرن از مقام وليعهدي انصراف داد و ملك سلمان هم با صدور فراميني محمد بن نايف را وليعهد و پسرش، محمد را جانشين او كرد تا آن كه دو پادشاه بعد از وي در انحصار سديريها باشد. در واقع، ملك سلمان در اين كار از همان ترفند ملك عبدالله براي آينده پادشاهي متعب استفاده كرد كه در اين صورت، تمهيد ملك عبدالله نه تنها بعد از مرگ وي تضميني براي قدرت پسرانش نشد بلكه مبدل به ابزاري براي قدرت بيشتر رقباي ديرينه سديري او شد. سديريها بر اين اساس بود كه بيشترين بهرهبرداري از مهر پادشاهي را بردند و قدرت را به طور كامل در اختيار گرفتند اما باز شعله اختلاف و فتنه در خاندان آلسعود خاموش نشد و اين بار به جان همين سديريها افتاده است.
رقابت سديريها
هفتهنامه انگليسي ساندي تايمز در هفدهم ژانويه با استناد به گزارشي از مؤسسه خليج فارس، مستقر در واشنگتن، خبر از آمادگي ملك سلمان براي بركناري محمد بن نايف از مقام وليعهدي و تعيين پسرش به عنوان پادشاه عربستان داده است. ساندي تايمز به نقل از يك منبع ديپلماتيك امريكايي مدعي شده كه اين تغيير در تابستان آينده اتفاق خواهد افتاد. ساندي تايمز دليل اين تغيير را با ذكر نقل قولي از همان منبع ديپلماتيك بيان كرده كه اگر محمد بن نايف به پادشاهي برسد، محمد بن سلمان دست كم قريب به 20 سال به حاشيه رانده ميشود و هيچ تضميني هم وجود ندارد كه محمد بن نايف او را وليعهد خود كند. همچنان كه ساندي تايمز تأكيد كرده، اين خبر مقامات امريكايي را در بهت و حيرت قرار داده به خصوص اينكه چنين تغييري بيشك در وضعيت فعلي خاورميانه بيتأثير نخواهد بود اما با توجه به زمينه دور و دراز از طمع شاهزادگان آلسعود به قدرت بيشتر و اختلافات گذشته نميتوان اين خبر را عجيب و بهتآور دانست.
در واقع، از 28 آوريل سال گذشته ميلادي كه ملك سلمان، مقرن را از وليعهدي بركنار و محمد بن نايف و پسرش را در مقام وليعهد و جانشين وليعهدي قرار داد، رقابت بين اين دو شروع شد و زمينه براي چنين خبري فراهم شد. رقابت بين سديريها بر اساس اين زمينه شكل گرفت و هر دو طرف از محمد بن نايف و محمد بن سلمان هر كدام با تكيه به امكانات خود رقابت با ديگري را شروع كردند. محمد بن نايف به تجربه گذشته و به خصوص رابطه نزديكش با مقامات واشنگتن اميد داشت چنان كه در سفر جمعي شيوخ خليج فارس به امريكا و ديدار با باراك اوباما، رئيسجمهور امريكا، او بود كه به جاي ملك سلمان راهي امريكا شد. در مقابل، محمد بن سلمان هم سعي كرد روابط خود را با همين شيوخ خليج فارس و به خصوص شيخ زايد بن سلطان آل نهيان، حاكم امارات متحد عربي، تقويت كند و هم اينكه حمايت ديگر شاهزادگان آلسعود را در برابر محمد بن نايف به خود جلب كند.
مجتهد، فعال معروف عربستاني، در افشاگري اخير خود از همين تلاش محمد بن سلمان گفته كه توانسته بخشي از شاهزادگان آلسعود را به سوي خود بكشاند يا دست كم آنها را قانع به بيطرفي كند چراكه اين شاهزادگان به دليل بخل و انحصارطلبي محمد بن نايف و متعب بن عبدالله، چندان دل خوشي از اين دو ندارند. مجتهد در اين افشاگري تأييد كرده كه اين مسئله دستاورد خوبي براي محمد بن سلمان داشته و نشان ميدهد كه او بر خلاف تصورها فردي زيرك است. شايد به همين جهت است كه محمد بن نايف به جلسه اضطراري پادشاه در چند روز گذشته دعوت نشد و اين موضوع در نظر تحليلگران به عنوان نوعي كودتاي نرم محمد بن سلمان عليه محمد بن نايف ارزيابي شد. در هر صورت، اين نكته مشخص شده كه راه طولاني اختلاف و فتنه در خاندان آلسعود حالا به نقطه تعيينكنندهاي رسيده و محمد بن سلمان جوان توانسته عموزاده مسنتر از خود را پشت سر بگذارد اما بايد ديد كه محمد بن نايف چه خواهد كرد. سابقه خاندان آلسعود نشان داده كه رقباي اين خاندان براي رسيدن به پادشاهي از هيچ كاري چه كودتا و چه ترور و خونريزي رويگردان نيستند و شايد وضعيت به ظاهر آرام فعلي در خاندان آلسعود تنها در حكم آرامشي قبل از طوفان باشد.
http://javanonline.ir/fa/news/767193
ش.د9405378