تاریخ انتشار : ۱۷ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۳:۳۷  ، 
شناسه خبر : ۲۹۱۹۳۸
در لايه پنهان سياست خارجي چه خبر است؟
پایگاه بصیرت / مهدی پورصفا

(روزنامه جوان ـ 1394/10/29 ـ شماره 4728 ـ صفحه 5)

اين روزها بحث اجراي برجام و برداشته شدن تحريم‌ها شاه‌بيت فضاي خبري و رسانه‌اي كشور است، اما شايد چيزي كه كمتر به آن توجه مي‌شود، از بين رفتن قبح ارتباط با دشمن اصلی به خصوص در مسائل مرتبط با حوزه امنيت ملي است.

اين مسئله شايد بيش از همه به چشم آید كه در واقعه دستگيري اخیر تفنگداران امريكايي جان كري وزير امورخارجه امريكا به اين نكته اشاره كرده كه از همان ابتداي اين ماجرا با محمدجواد ظريف وزير امورخارجه كشومان تماس گرفته تا مسئله را حل و فصل كند. از سوي ديگر در بحث آزادي زندانيان ايراني مقيم امريكا نيز شاهد بوديم كه يك خط مذاكراتي جداگانه بين ايران و امريكا تشكيل و بر سر اين مسئله توافق شد.

خبر ديگري نيز از سوي خبرگزاري بلومبرگ درباره ديدار نماينده ايران در سازمان ملل با سناتورهاي دموكرات بر سر آزادي جاسوسان امريكا منتشر شده است. بلومبرگ در همين رابطه مي‌نويسد: در اين ديدار از طرف ايران فقط آقاي خوشرو حضور داشته و هيچ يك از ديگر كاركنان دفتر ايران در سازمان ملل در جلسه حضور نداشته است.

نمايندگان امريكايي در اين ديدار به نماينده ايران تأكيد كرده‌اند كه چهار زنداني امريكايي از جمله جيسون رضائيان، امير حكمتي، سعيد عابديني و نصرت‌الله خسروي بايد آزاد شوند.

هافمن يك روز بعد از آزادي اين چهار نفر به بلومبرگ گفت: من به طور ويژه و فقط براي رايزني در اين زمينه به نيويورك رفتم. من نظرم را مستقيماً به نماينده ايران گفتم و تأكيد كردم مادامي‌كه اين افراد در زندان باشند و شما روزنامه‌نگاران را زنداني كنيد، روابط دو طرف بهبود نخواهد يافت.

براساس اين گزارش، در اين ديدار 30 دقيقه‌اي به غير از هافمن، مارك پوكان نماينده ايالت ويسكانسين، دن شاكووفسكي، استيو كوهن، سوزان بوناميسي و مايك تامپسون حضور داشتند. حالا سؤال اينجاست كه آيا اين چنين مراودات دوستانه و آزاد با امريكايي‌ها در چارچوب سياست‌هاي كلي نظام جمهوري اسلامي ايران قرار دارد؟ در اين ميان تكليف مباحث كلان نظام در حوزه مذاكره با امريكا چه مي‌شود.

رهبري درخصوص رابطه با آمريكا چه فرمودند

اين مذاكرات آزاد در حالي ادامه دارد كه پيش از این مقام معظم رهبري به روشني نظر خود را درباره مذاكره با امريكا بيان كرده‌اند.

تكرار اشتباهات و ممارست و اصرار بر بيان اظهارات متناقض با سياست‌هاي ترسيم شده نظام در مذاكرات و ارتباط با كشورهاي خارجي، به خصوص در دو سال اخير و در ماه‌هاي اخير طبيعي نبود در حالي‌كه رهبر معظم انقلاب بارها از نقشه دشمن براي نفوذ به ايران سخن گفته‌اند و در ديدار با رئيس و اعضاي مجلس خبرگان نيز بر اين نكته تأكيد كرد‌ه‌اند كه به غير از مسئله هسته‌اي ايران هيچ صحبتي با امريكا ندارد: «از جمله‌ حرف‌هايي كه مي‌زنند و ما را حساس مي‌كند، اين است كه مي‌گويند برجام فرصت‌هايي را - هم در داخل ايران و هم در بيرون از ايران و در منطقه- در اختيار امريكا قرار داده، اين را امريكايي‌ها مي‌گويند و جزو حرف‌هاي آنهاست. عرض من به دوستانمان در دولت و در مسئوليت‌هاي گوناگون اين است كه اجازه‌ اين فرصت‌طلبي را در داخل مطلقاً به امريكا ندهيد، در خارج هم تلاش كنيد كه اين فرصت‌ها در اختيار امريكا قرار نگيرد. هرچه آنها به اين فرصت‌هاي خودشان نزديك بشوند، يقيناً ذلت ملت‌ها و عقب‌ماندگي و محنت كشورها از آنجا شروع خواهد شد، مطلقاً نبايد اجازه داده بشود كه اينها در داخل كشور از فرصت‌هايي استفاده كنند. ما اين را گفته‌ايم و اعلان كرده‌ايم كه در هيچ مسئله‌اي جز مسئله‌ هسته‌اي با امريكايي‌ها طرف صحبت نمي‌شويم، هم به مسئولان سياست خارجي‌مان گفته‌ايم، هم به بقيه‌ مسئولان گفته‌ايم كه داخل نمي‌شويم. علت هم همين است كه جهت‌گيري آنها درست نقطه‌ مقابل جهت‌گيري ماست، ۱۸۰ درجه ما با هم تفاوت داريم.»

البته رهبر معظم انقلاب در ادامه مخالفت كلي خود را بحث مذاكره با امريكا اعلام نكرده‌اند و زماني كه دولت يازدهم سكان دولت را در دست گرفت، ايشان موضوع نرمش قهرمانانه را در ديدار با فرماندهان سپاه پاسداران در 26 شهريور 92 مطرح كردند: ما مخالف با حركت‌هاي صحيح و منطقي ديپلماسي هم نيستيم، چه در عالم ديپلماسي، چه در عالم سياست‌هاي داخلي. بنده معتقد به همان چيزي هستم كه سال‌ها پيش اسم‌گذاري شد «نرمش قهرمانانه»، نرمش در يك جاهايي بسيار لازم است. در اين ميان با مطرح شدن اصطلاح نرمش قهرمانانه تنها چند ماه پس از روي كار آمدن دولت حسن روحاني و تيم مذاكره‌كننده به رياست محمدجواد ظريف، مذاكرات جدي پيرامون موضوع هسته‌اي در دستور كار قرار گرفت اما در اين ميان برخي از رسانه‌ها در داخل و خارج و حاميان دولت، نرمش قهرمانانه را بسيار بد تفسير و برداشت كردند. آنها اين نرمش را به تمام عرصه‌هاي داخلي و خارجي تعميم دادند و حتي طرح‌هايي را براي ادامه نرمش در موضوعات منطقه‌اي و خطوط قرمز نظام ارائه كردند.

اين مسئله بلافاصله با واكنش رهبر معظم انقلاب روبه‌رو شد و ایشان در ديدار با 50 هزار فرمانده بسيج سراسر كشور در 29 آبان 92 خاطر نشان ساختند: ما تعبير «نرمش قهرمانانه» را به كار برديم، يك عده‌اي آن را به معني دست برداشتن از آرمان‌ها و هدف‌هاي نظام اسلامي معنا كردند، بعضي از دشمنان هم همين را مستمسكي قرار دادند براي اينكه نظام اسلامي را به عقب‌نشيني از اصول خودش متهم كنند، اينها خلاف بود، اينها بدفهمي است.

نرمش قهرمانانه به معناي مانور هنرمندانه براي دست يافتن به مقصود است، به معناي اين است كه سالك راه خدا - در هر نوع سلوكي - به سمت آرمان‌هاي گوناگون و متنوع اسلامي كه حركت مي‌كند، به هر شكلي و به هر نحوي هست، بايد از شيوه‌هاي متنوع استفاده كند براي رسيدن به مقصود، البته درباره دلايل اين مخالفت مي‌توان دلايل فراواني را مطرح كرد اما شايد ماهيت متفاوت دو نظام حاكم بر امريكا و ايران و تفاوت 180 درجه اين اهداف مهم‌ترين آنها باشد.

تفاوت 180 درجه‌اي ايران و آمريكا

مي‌توان گفت تهران و واشنگتن در تمامي زمينه‌هاي مرتبط با ايران اختلاف نظر ماهيتي دارند. جمهوري اسلامي ايران در جهان تعريفي از خود و انقلاب خود ارائه داده كه در تقابل آشكار با امريكا به عنوان نماد استكبار جهاني قرار مي‌گيرد. سياست‌هاي ايران در منطقه غرب آسيا و شمال آفريقا، به هيچ وجه با امريكا همخواني ندارد و دفاع امريكا از رژيم صهيونيستي و كشورهاي خودكامه عربي كه به حضور نظامي امريكا در منطقه نيز كشيده شده، خود اصل مشكل و بحران است.

حال چگونه انتظار مي‌رود ايران و امريكا بر سر مسائل منطقه‌اي به تفاهم برسند خود جاي سؤالي است كه بايد مدافعان مذاكره پاسخ دهند. هر چند از ديد آنها، ايران بايد از سياست‌ها، ارزش‌ها و آرمان‌هاي خود عدول كند تا راه تعامل و توافق باز شود؛ امري كه به هيچ وجه از سوي نظام جمهوري اسلامي پذيرفتني نيست.

در عرصه منطقه‌اي نيز ايران در جايگاهي است كه بيشترين نفوذ و قدرت را در غرب آسيا دارد اما تفاوت با پرونده هسته‌اي جايي است كه ايران مذاكره با امريكا بر سر مسائل منطقه‌اي را جايز نمي‌داند. زماني‌كه تهران توانسته با وجود فشارها و دشمني‌ها با توجه به آرمان‌ها و ارزش‌هاي خود به جايگاه ارزشمند در منطقه دست پيدا كند، نيازي نيست تا بر سر اين نفوذ و قدرت مصالحه يا مذاكره‌اي صورت گيرد در حالي‌كه ايران مي‌تواند به تنهايي يا در كنار كشورهاي متحد در منطقه سياست‌هاي خود را در جهت منافع خود پيش ببرد. راهبرد امريكا در منطقه غرب آسيا جلوگيري از نفوذ ايران و حمايت از سياست‌هاي خصمانه اسرائيل در كنار بحران‌آفريني جهت افزايش حضور نظامي خود است؛ راهبردي كه درست در مقابل جمهوري اسلامي ايران قرار دارد.

واقعيت آن است كه امريكایی‌ها به جاي بهره‌گيري منطقي از سماحت نظام جمهوري اسلامي و برقراري رابطه‌اي براساس احترام متقابل، سياست‌هاي خصمانه‌شان را عمق و شدت و شتاب بيشتري دادند. حمايت تمام عيار سياسي و مالي و لجستيكي از گروهك‌هاي مسلح وابسته به غرب براي راه‌اندازي جنگ داخلي تا پشتيباني گسترده از رژيم بعثي عراق براي تحميل جنگ هشت ساله و پناه دادن و حمايت از گروهك‌هاي تروريستي، گوشه‌اي اندك از رفتار اين دو دولت مستكبر عليه ملت ايران طي دوسه سال ابتدايي عمر نظام جمهوري اسلامي بوده كه البته با گذشت بيش از 35 سال هنوز ادامه دارد و در ماجراهايي همچون پرونده فعاليت‌هاي صلح‌آميز هسته‌اي ايران و فتنه‌هاي براندازانه سال‌هاي 78 و 88 رخ نشان داده است.

ذوق‌زده نشويد

با در نظر گرفتن تمام جوانب فوق بهتر آن است كه مقامات و مسئولان اجرایی به جاي ذوق‌زده شدن از رابطه با امريكا در چارچوب سياست‌هاي كلي نظام جمهوري اسلامي ايران حركت كنند. نفوذ همان گونه كه رهبر معظم انقلاب فرمودند خطري بزرگ براي كشور محسوب مي‌شود و به طور حتم اولين سرپل آن رابطه آزاد و غيرمحتاطانه با امريكا به عنوان بزرگ‌ترين دشمن انقلاب اسلامي است.

http://javanonline.ir/fa/news/766336

ش.د9405386