(روزنامه آفتاب يزد ـ 1395/03/17 ـ شماره 4629 ـ صفحه 4)
** در مورد مسئله و آسیب اجتماعی ابتدا بهتر است تعاریف مختصری داشته باشیم. مسئله ای اجتماعی است که با ارزشهای جامعه همخوانی ندارد، این مسائل اجتماعی به مرحلهای میرسد که توجه عموم را به خود جلب میکند و به نظر میرسد حواس همگان به ویژه نخبگان به نوعی جلب آن شده و به این فکر میافتند که باید کاری کرد؛ این مسائل قابل تغییر هستند و میشود آنها را تغییر داد. آسیب اجتماعی به عملی جمعی یا فردی گفته میشود که در چارچوب تعاریف اخلاقی و ارزشی آن جامعه قرار نمیگیرد.آسیب اجتماعی پدیده ای اجتماعی و برخاسته از متن جامعه است. واژه آسیب شناسی که از زیست شناسی و علوم زیستی گرفته شده به نحوی شناخت نقطه آسیب زا و درمان آن است. آسیبهای اجتماعی گستره وسیعی را در بر میگیرد از بیکاری و طلاق و اسید پاشی گرفته تا کنشهای دیگر مانند پرخاشگری یا خودکشی که همه ابعاد اجتماعی دارند. اما چون شما در سوالتان به مسئله خودکشی اشاره کردید لازم میدانم در این باره هم صحبت کنم. من معتقدم آسیب خودکشی پیشتر هم در جامعه ما وجود داشته و همواره هم مطرح بوده است. اتفاقا در مناطق خاصی از کشورمان همواره آمار خودکشی بالا بوده و هست، اما آنچه امروزه در بحث خودکشی در ایران جلب توجه میکند افزایش خودکشی در ملاءعام است.
* این موضوع چه مفهومیدارد؟
** خودکشی در ملاءعام این را میرساند که فردی که تصمیم به این کار گرفته قصد دارد به مردم، مسئولان و در نهایت جامعه نشان دهد که مشکلات لاینحلی دارد و جامعه را هم در این مشکلات دخیل میداند.این فرد با خودکشی روی پل عابر پیاده میخواهد فریاد بزند آن قدر از مشکلاتی که جامعه پیش رویش نهاده خسته شده که حاضر است از ارزندهترین نعمت خداوند که جانش است، هم بگذرد. این نوع خودکشیها مسئولیتهای اجتماعی مردم و مسئولان را به آنها گوشزد میکند و میخواهد آنها را از خواب بیدار کند. اگر به این نوع خودکشیها توجه کنید متوجه میشوید درصد بالایی از این افراد جوان و دانشجو هستند، حتی گاه دانشجویان نخبه! چرا باید یک دانشجوی نخبه در جامعه ما آن قدر مستاصل شده باشد که دست به خودکشی بزند؟!
* به نظر شما چرا؟ مقصر یا مقصران اصلی این موضوع چه کسی یا کسانی هستند؟
** پدیدههای اجتماعی تک علتی نیستند. اینگونه نیست که مثلا بگوییم فقط خود فرد مقصر است یا فقط مسئولان. بلکه اینگونه باید بگوییم که هم جامعه و مسئولان مقصرند، هم سبک زندگی خود فرد و خانوادهها. مسئولان مقصرند چون چاره کار را نیندیشیدهاند یا مشکلات را جدی نگرفتهاند. اصولا تا زمانی که امری جدی گرفته نشده و چالش محسوب نشود و حتی تا زمانی که طرح پرسش نشود مسئولان و مردم نسبت به حل آن دغدغه پیدا نمیکنند. هر وقت این پرسشها در ذهن مسئولان و مردم ما شکل بگیرد که چرا در جامعه ما خودکشی، اعتیاد، طلاق و ... زیاد شده آن زمان تصمیمگیری و اراده برای حل این آسیبها شکل میگیرد. متاسفانه در جامعه مشکل مسئولیتپذیری وجود دارد. به اعتقاد من علاوه بر آسیبهای اجتماعی نظیر اعتیاد، خودکشی، طلاق و ... بحث عدم مسئولیت پذیری در جامعه ما بسیار نگرانکننده است.این مشکل نه فقط مختص جوانان که درباره سایر افراد جامعه هم وجود دارد. حس مسئولیت پذیری در جامعه ما نهادینه نشده است. الزام و احساس احترام به قوانین نهادینه نشده و ... اینها همه مسائل مهمیدر جامعه ماست، اما تا زمانی که همه جامعه از این بابت به ستوه نیاید به آن توجه نمیشود.
فروپاشی اخلاق در جامعه بسیار جای نگرانی دارد
در بحث آسیبهای اجتماعی جامعه ما به مرحلهای رسیده که نیازمند توجه مبسوط و مبذول به ابعاد مختلف مسائل اجتماعی است و این ابعاد هم گاهی بحث اعتیاد و طلاق و ... را شامل میشود و گاه بحث فروپاشی اخلاق در جامعه.من معتقدم فروپاشی اخلاق در جامعه بسیار جای نگرانی دارد، زیرا همه مشکلات را شاید بتوان تحمل کرد، اما بیاخلاقی را اصلا. متاسفانه در جامعه ما آن قدر دروغ نهادینه شده که هر کسی به راحتی دروغ میگوید و قبح آن فروریخته است. ریاکاری، خیانت و ... هم این شرایط را دارند. خشونت در جامعه ما غوغا میکند. محال است یک روز در خیابان بین مردم شاهد دعوا نباشیم و تا جایی که اگر خود ما از سفر خارجی برگردیم یکی از ویژگیهای مردمان که به چشم ما میخورد اعمال خشونت علیه یکدیگر است. این درحالی است که کشور ما اسلامیاست و همگان باید خود را مقید به رعایت اخلاق بدانیم، اما در عمل خود را ملزم به این موضوع نمیدانیم. متاسفانه مشکل دیگر در جامعه این است که از همه توقع داریم که کار درست را انجام دهند، اما در مورد خودمان، خود را مقید و ملزم نمیدانیم.به طور کلی باید تاکید کنم آسیبهای اجتماعی امروز جامعه ما را تهدید میکنند و بسیار هم نگران کننده هستند. از این رو باید تاکید کنم مشکل جامعه ما تنها بحث اعتیاد و خودکشی نیست بلکه جامعه به مشکلات بسیاری مبتلاست. حل این معضلات هم عزم مردم و مسئولان را با هم میطلبد. باید احساس مسئولیت پذیری هم در مردم به وجود بیاید هم مسئولان.
نمیتوانیم معجزه کنیم
* فراکسیون امید چقدر به این مسائل توجه دارد؟
** فراکسیون دو اولویت را از همان ابتدای تشکیل برای خود تعریف کرده است؛ اولویت اول مسائل اقتصادی و توجه به وضعیت معیشتی و رفاهی مردم و اولویتدوم هم بحث آسیبهای اجتماعی است. البته همین جا تاکید میکنم ما واقعا نمیتوانیم در این دو حوزه معجزه کنیم بلکه همین که بتوانیم گامهایی به جلو برداریم و مثلا نرخ اشتغال را بهبود بخشیم و در رفع معضلات اجتماعی گامهایی برداریم به هدفمان رسیدهایم.
* مسلما در بحث آسیبهای اجتماعی با توجه به گستردگی آن، طی 4 سال اتفاق خاصی رخ نمیدهد. آیا فراکسیون امید رسیدگی به آسیبها را اولویتبندی کرده است؟
** در این زمینه کارگروهی داریم که روی موضوعات کار میکند و به زودی نتایج آن منتشر و مشخص میشود که اولویتها کدام اند. اما به نظر من نمیتوانیم صرفا مثلا روی مسئله طلاق تمرکز کنیم و بحث اعتیاد را جزء اولویتهای آخر قرار دهیم، زیرا همه این مسائل با هم ارتباط دارند از این رو باید برای همه، راهکاری اندیشیده شود و برای اینکه توجه همه جانبه نتیجه داشته باشد باید متولیان امر با تعامل برای رفع مشکلات گام بردارند. باید تاکید کنم یکی از مهمترین عوامل ایجاد کننده آسیبهای اجتماعی عدم اشتغال است؛ چه در بحث طلاق و اعتیاد، چه در آسیبهایی مثل خودکشی ، قتل و...از این رو لازم است روی این عامل تمرکز بیشتری وجود داشته باشد.
* ریاست آقای لاریجانی در مجلس چقدر در تحقق یا عدم تحقق اهداف فراکسیون امید تاثیر دارد؟
** بحث هیئت رئیسه مجلس صرفا برای یک مدت موقت بر سر زبانهاست و بعد از انتخاب هیئت رئیسه فرقی نمیکند آقای لاریجانی رئیس باشد یا دکتر عارف یا هر شخص دیگری. به لحاظ شخصیتی هر دو انسانهایی قابل احترام و مدیر هستند. آقای لاریجانی هم در شرایط سخت نشان داده میتواند مجلس را به خوبی هدایت کند. اگر عزم بر این باشد که مشکلات جامعه حل شود همه کنار هم قرار خواهند گرفت. اگرچه بین آقای عارف و لاریجانی رقابت وجود داشت، اما اگر مصالح ملی برای همگان اولویت اول را داشته باشد رقابت به رفاقت تبدیل میشود و اگر اتفاق بیفتد جز طیف اقلیت خاص، کل مجلس در مسیر بهبود اقتصاد و کاهش آسیبهای اجتماعی گام خواهند برداشت. من پیش از انتخابات هیئت رئیسه از برخی نمایندگان شنیدم که میگفتند هر چند به آقای عارف رای نمیدهند اما در طرح و لوایح همگام با ایشان، دولت و فراکسیون امید گام خواهند برداشت.اهدافی که نفع جمعی را در نظر داشته باشد مسلما مورد استقبال قرار میگیرد از این رو امیدواریم فراکسیون امید تعامل خوبی با سایر نمایندگان مجلس داشته باشد.
* مدتهاست مردم نسبت به نمایندگان مجلس چندان حس خوبی ندارند و بارها شنیدهایم که میگویند نمایندگان خنثی هستند و قدمیبرای مردم برنمیدارند چون با تجربه به این نتیجه رسیدهاند و مشارکت آنها در انتخابات مجلس نهم این موضوع را نشان میدهد. فکر میکنید مجلس دهم و عملکرد فراکسیون امید بتواند این باور را تغییر دهد؟
** من معتقدم باوری که قبل از این مجلس هم در مردم وجود داشته این است که میگویند هر کسی روی کار میآید فقط به فکر خودش است . حسن اکثر نمایندگان لیست امید -که به آنها خرده میگیرند ناشناخته و بیتجربه هستند- این است که از بدنه اجتماع بالا آمده اند یعنی در عین اینکه در جمع مردم بودیم و هستیم حالا نمایندگی مردم را روی دوشمان نهادهاند پس ما مثل همه مردم میدانیم نظر آنها درباره نمایندگان و مسئولان چیست و درباره آنها چه میگویند . شاید خود ما هم این حرفها را میزدیم و همین تصور را داشتیم .حال وظیفه ماست که این تصور را که «هر که میآید به فکر خودش است» تغییر دهیم تا مردم بدانند عده ای هم هستند که منافع جمع و مردم را به منافع شخصی خود ترجیح میدهند و واقعا این عزم را دارند که به مردم خدمت کنند.
از سوی دیگر در مورد مردم هم باید بگویم اینکه گفته میشود مردم ایران توده ای عمل یا رفتار میکنند، اتمیزه هستند و... را قبول ندارم بلکه معتقدم اگر ایران را جامعه ای در حال گذار بدانیم، این مرحله دارد به جاهای خوب خود میرسد به ویژه از ابعاد سیاسی . صبوری سیاسی که در مردم ایران وجود دارد در هیچ کجا دیده نمیشود. مردم ایران خوب میدانند پروسه رسیدن به ایران آباد با اغتشاش و سرو صدا و عدم مشارکت به سرانجام نمیرسد و به همین دلیل است که در عین ناشناس بودن لیست امید حاضر میشوند سرصندوق رای حاضر شوند و به لیستی رای بدهند که شناخت کمیاز اعضای آن دارند.اکنون اگر من نماینده تلاش خود را بکنم حتی اگر آنچنان که باید و شاید به اهدافم نرسم ، مطمئنم مردم این تلاش را میفهمند . مردم فرق نماینده شفاف و تلاشگر را با نمایندههایی که صرفا سیاسی کاری میکنند را میدانند.
نگاه مردم به شخصی مثل آقای مطهری با برخی نمایندگان خاص مسلما فرق میکند. در حالی که آقای مطهری یک ویژگی خاص دارد آن هم دفاع از مردم بوده است. اما چون نه پست خاصی در مجلس گرفته، نه باندبازی کرده و همواره حرف دل مردم را میزند، باز هم رای دوم را در تهران کسب کرده است.این یعنی اگر نمایندگان مجلس فقط وظایف نمایندگی خود را -و نه بیشتر- انجام دهند مردم دیگر نخواهند گفت نمایندگان مجلس فقط به فکر خودشان هستند.
البته در اینجا در پاسخ به آن عده که دائما از بی تجربه بودن برخی اعضای فراکسیون امید ایراد میگیرند باید بگویم همه نمایندگان مجلس که امروز با تجربه هستند مثل ما در اولین دوره نمایندگی خود بی تجربه بودند .
* به آقای مطهری اشاره کردید و اینکه ایشان همواره حرف دل مردم را میگویند اما این در حالی است که مردم ما دیگر از حرف هم خسته شدهاند و عدهای اینگونه رویکردها را نمایشی و پوپولیستی و صرفا برای رای جمع کردن میدانند یا معتقدند حرف زدن از دل مردم بدون عمل کردن مشکلات مردم را حل نمیکند.
** به نظرم اگر اکثریت مردم این طرز تفکر را داشتند هیچ گاه به این افراد رای نمیدادند همانطور که به خیلیها رای ندادند. رای دادن مردم هم به این معناست که میدانند چه کسی تلاش میکند چه کسی نمیکند.
* در مورد آقای مطهری شاید لیست امید هم تا حدودی به ایشان کمک کرد!
** من معتقدم آقای مطهری اقبال عمومیدارد هر چند لیست امید به کمک خیلیها آمد و شاید اگر آقای مطهری خارج از لیست بود باز هم رای میآورد .
حضور 6 درصدی زنان به اندازه 60 درصد بزرگ شده
* حضور بیسابقه 17 زن در فراکسیون زنان مجلس را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا این تعداد زن و افزایش امیدوارکننده این تعداد در تحقق مطالبات زنان تاثیر دارد ؟
** اصلا بحث کمیت مطرح نیست. این همه میگویند 17 زن، افزایش چشمگیر تعداد زنان و ... اما واقعا این تعداد زن چند درصد نمایندگان مجلس را شامل میشود؟ تنها 6 درصد! ولی متاسفانه این 6 درصد به اندازه 60 درصد بزرگ شده و سطح توقعات را بالا برده است. این 6 درصد اگر همگامی94 درصد باقی مانده یعنی مردان را به همراه نداشته باشند هیچ کاری نمیتوانند بکنند، اما در نهایت قرار است به نام زنان تمام شود و بگویند با وجود حضور 17 زن در مجلس اما باز هم مطالبات زنان محقق نشد درحالی که واقعا 6 درصد رقم بزرگی نیست. اگر چه ما تمام تلاش خود را خواهیم کرد تا انشاءالله بتوانیم نقش خود را به خوبی ایفا کنیم.
* عملکرد فراکسیون زنان مجلس نهم را چگونه ارزیابی میکنید؟
** من اوایل که وارد این وادی شده بودم در مصاحبههایم با ضرس قاطع میگفتم زنان مجلس نهم اصلا عملکرد مثبتی نداشتند و ... اما امروز که از نزدیک با واقعیات روبهرو شدهام منطقی تر به موضوع نگاه میکنم . امروز من معتقدم همه زنان سعی در بهبود اوضاع دارند؛ چه آنها که در مجلس نهم بودند چه زنان مجلس دهم. تنها تفاوت میان زنان مجلس نهم و نمایندگان مجلس دهم نوع رویکرد است. شاید منِ نماینده مجلس دهم راهی را برای بهبود اوضاع زنان مناسب بدانم که نماینده دیگر آن را مناسب نمیداند. اولویت از نظر من یک مسئله است و از نظر نماینده دیگر موضوعی دیگر و ... این نکته را هم باید در نظر داشته باشیم که در مجلس نهم تعداد زنان 9 نفر بود یعنی حدود 3 درصد!البته عملکرد و لوایح و طرحهایی که به تصویب رساندند قابل نقد است، اما اینگونه نیست که همه عملکرد آنها را زیر سوال ببریم.
بر تعامل با معاونت زنان و کارشناسان زن تاکید داریم
* معاونت امور زنان ریاست جمهوری مجلس نهم خیلی در تقابل با معاونت قرار داشت. آیا فراکسیون زنان مجلس دهم برنامهریزی یا جلسهای برای مراوده با معاونت یا حتی زنان صاحبنظر خارج از معاونت و تغییر در رویکردهای فراکسیون زنان مجلس نهم دارد؟
** زنان مجلس دهم یکی، دو جلسه با خانم مولاوردی داشتهاند و برنامههایی را برای افزایش همکاری میان فراکسیون زنان و معاونت زنان طرحریزی کردهاند. مجلس دهم به طور کلی یکسری پایه و بیس برای خود تعریف کرده است. یکی از این پایهها، «تعامل» است حال چه با دولت و چه با کارشناسان و صاحب نظران مختلف و ... فراکسیون زنان هم از این قاعده مستثنی نیست.از این رو ما هم بر تعامل با معاونت زنان و کارشناسان زن تاکید داریم البته باید بگویم ما زنان تنها نماینده زنان نیستیم، بلکه نماینده کل جامعه هستیم چون هم مردان به ما رای دادند هم زنان.ما به این فرض تایید شده رسیدهایم که تعامل بهترین راه و وسیله برای بهبود و اصلاح اوضاع است.
تجربه ثابت کرده تقابل تنها اوضاع را بدتر میکند. البته منظور از تعامل این نیست که جایی که باید، نقد نکنیم و چشم روی ایرادها ببندیم. بلکه هدف اتخاذ رویکرد تعاملی و اصلاحی است؛ رویکردی که یک گام رو به جلوست. زمانی که رویکرد علمیو دینی اتخاذ شود تقابل روی نمیدهد.
* با توجه به تاکید دولت یازدهم بر تعامل و گفتگو مسلما رویکرد تعاملی که شما اشاره کردید، اتفاق میافتد، اما بحث اینجاست که اگر سال آینده در انتخابات ریاست جمهوری فردی روی کار بیاید که با تعامل میانه خوبی ندارد مثلا آقای احمدینژاد آن وقت ادامه دادن رویکرد تعاملی با چالش مواجه میشود، آیا برای این موضوع هم برنامهای دارید یا اصلا به آن فکر کردهاید؟
** مسلما تعامل بحثی دو طرفه است و هر دو طرف باید این رویکرد را باور داشته باشند تا اصلاح رخ دهد.به نظر من اگر اراده تعامل وجود داشته کسی نمیتواند مانع آن شود وقتی خواسته یا مخالفتی منطقی باشد کسی یارای مخالفت ندارد. اگر صداقت و شفافیت وجود داشته باشد حتی میتوان مخالفان را هم به راه آورد و مجاب کرد.
* حتی اصولگرایان خاص را؟
** خوشبختانه تعداد این افراد در میان مسئولان ما بسیار کم است.
* ولی همین تعداد کم خیلی خوب مانور میدهند؟
بله، این موضوع را قبول دارم که آنها نمود بیشتری دارند، اما هدف ما رضایت خداوند و مردم است که انشاءالله بتوانیم به آن عمل کنیم.
لزوم تشکیل کمیسیون محیط زیست
* نظرتان درباره تشکیل کمیسیون زنان در مجلس چیست؟ آیا با این طرح موافقید؟
** من پیش از پاسخ به سوال شما باید به این موضوع اشاره کنم که چندی قبل در رسانه ای گفته شده بود که تشکیل کمیسیون زنان پیشنهاد من است. من هیچگاه این پیشنهاد را نداده ام. اتفاقا معتقدم این طرح برای اجرایی شدن کار سختی پیش رو دارد، زیرا افزایش تعداد کمیسیونها در مجلس کار راحتی نیست؛ مگر میشود هر مجلسی که تشکیل میشود یک کمیسیون اضافه شود . اما اگر قرار باشد کمیسیونی اضافه شود به نظر من اولویت اصلی تشکیل کمیسیون محیط زیست است. تا جایی که قصد دارم پیشنهاد تشکیل کمیسیون محیط زیست را بدهم، چون امروز ما در جامعه ای به سر میبریم که از آلودگیهای زیست محیطی بسیاری رنج میبرد، دریاچه ارومیه در حال خشک شدن است، مشکل ریزگردها، خشک شدن تالابها، ابتلا به بیماریهای بسیار در نتیجه آلودگی محیط زیست و... حتی اگر ریشه افزایش خشونت در جامعه ما به دقت تحلیل شود یکی از علل آن مشکلات زیست محیطی است.
از سوی دیگر بحثها و مشکلات زیست محیطی نه زن میشناسد نه مردم ، نه کودک نه میانسال، بلکه در ارتباط با همه افراد جامعه است؛ این یعنی یک اولویت حیاتی، از این رو معتقدم اگر قرار باشد کمیسیونی به مجلس اضافه شود کمیسیون محیط زیست اولین اولویت است. اهمیت وجود این کمیسیون در حدی است که از برخی کمیسیونهای موجود در مجلس هم مهمتر است. به اعتقاد من به جای فوکوس کردن روی مطالبات گروه خاصی از جامعه مثل زنان – هر چند خودم زن هستم- باید روی موضوعی تمرکز کرد که موضوع آن همه مردم جامعه را در برمیگیرد .امروز در نتیجه مشکلات زیست محیطی در جامعه ما نازایی و سقط جنین بیداد میکند، بحران کم آبی مشکل همه ایران است و...
* پیشنهاد کمیسیون محیط زیست را مطرح کرده اید؟
** فعلا نه منتظرم جلسات مجلس به صورت جدی آغاز به کار کند و به قول معروف روی غلتک بیفتیم.
* اولویت شما برای پیوستن به کمیسیونهای مجلس کدام است؟
** دغدغه من فرهنگ ، اجتماع و آموزش است . برای من مسائل فرهنگی و اجتماعی از آنجا که جامعهشناس هستم از اهمیت خاصی برخوردار هستند، اما آموزش هم، از آنجا که بیش از بیست و اندی سال است که در این حوزه فعالیت میکنم، اهمیت خاصی دارد.در حال حاضر کمیسیون آموزش و تحقیقات و فرهنگی اولویتهای من هستند . در هر کمیسیونی قرار بگیرم حداکثر تلاش خود را خواهم کرد.
* اگر کمیسیون محیط زیست تشکیل شود چطور؟
** هر چند من این کمیسیون را اولویت مهمیمیدانم، اما در حوزه محیط زیست تخصصی ندارم و فقط بین رشته ای در این حوزه کار کرده ام.
* نظرتان درباره انتخابات هفتم اسفند به ویژه رای قاطع پایتخت نشینان به اصلاح طلبان چیست؟
** اینکه مردم به اصلاح طلبان رای دادند یعنی آنها به اصلاح طلبان اعتماد دارند و همین جا من از مردم شریف و بزرگوار تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس تشکر میکنم و امیدوارم بتوانم وکیلی لایق برای آنها باشم، اما من از بعد دیگری نیز به این قضیه نگاه میکنم؛ اینکه تنها 50 درصد مردم تهران رای دادند این یعنی 50 درصد دیگر از وضع موجود راضی نیستند که حاضر نشدند مشارکت کنند.امیدوارم در انتهای مجلس دهم ما بتوانیم مشارکت 50 درصدی را به 60 درصد و بیشتر افزایش دهیم و وضع را بهبود بخشیم تا مردم حضور خود را موثر بدانند.
مردم با هیچ حزب یا طیفی قرارداد دائم نبستهاند
* پیام مردم در انتخابات مجلس دهم را چه میدانید؟
** تغییر و اصلاح وضع موجود؛ مردم از عملکرد بسیاری از نمایندگان اصولگرای دور هشتم و نهم ناراضی بودند . البته در مجلس دهم هم میزان نمایندگان اصولگرا همچنان زیاد است اما تعداد کسانی هم که رویکردهای اعتدالی و اصلاحی معتدل دارند زیاد است.
به نظر من به طور کلی پیام مردم در همه انتخابات این است که «دیده شوند» مشکلات و مطالباتشان دیده شود و... مردم همواره به دنبال تغییرند ، نتایج دور دوم شوراها در تهران و عدم مشارکت آنها نشان از همین امر دارد. هر چند همواره این تغییرات ممکن است به نفع آنها تمام نشود. این تمایل به تغییر در مردم یعنی آنها با هیچ حزب یا طیفی قرارداد دائم نبسته اند . بلکه هر طیف را براساس عملکردی که دارند انتخاب میکنند و اگر قرار باشد حزبی کاری برای مردم نکند -چه اصولگرا چه اصلاح طلب – مردم با آنها عهد اخوت دائم نبسته اند و حتما در انتخابشان تجدیدنظر میکنند. نتیجه انتخابات هفتم اسفند 94 نشان داد مردم از عملکرد نمایندگان مجلس نهم راضی نبودند، نمایندگان مجلس دهم هم اگر همان مسیر مجلس نهم را دنبال کنند باز هم اتفاقی که در انتخابات مجلس دهم افتاد، رخ میدهد از این رو نباید به خود ببالیم که مردم ما اصلاح طلبان را انتخاب کرده اند بلکه باید از عملکرد نمایندگان اصولگرای مجلس نهم درس بگیریم تا از ما نیز ناامید نشوند. از این رو امیدوارم لااقل من نماینده با نشستن روی صندلی سبز مجلس فراموش نکنم با انتخاب مردم به اینجا رسیده ام پس باید برای مطالبات مردم تلاش کنم و نه هیچ چیز دیگری .
* خانم جلودارزاده پیش از انتخابات هیئت رئیسه در گفتگو با آفتاب یزد بیان کردند عده ای خارج از فراکسیون امید وی را تهدید کرده اند که در انتخابات هیئت رئیسه به آقای عارف رای ندهند، آیا برای شما هم این موضوع پیش آمد؟
** من به هیچ عنوان با این موضوع مواجه نشدم . به طور کلی تیم آقای لاریجانی برخورد محترمانه ای با منتخبان داشته اند. البته جناب آقای دکتر لاریجانی هم با ما بسیار محترمانه رفتار میکنند. از این رو لازم میدانم اعلام کنم من پروانه سلحشوری تاکنون هیچ مواجهه ای با تهدید، بی احترامیو رفتارهای تخریبگر طی این مدت نداشتهام.
http://aftabeyazd.ir/?newsid=38860
ش.د9500583