(روزنامه همدلي - 1395/03/22 – شماره 340 – صفحه 11)
وقتی اصولگرایان به آخرین شکست خود در انتخابات مجلس فکر میکنند و به یاد میآورند که 12سال بر کرسیهای مجلس و 8سال بر مصدر اجرایی کشور نشسته بودند، عزم خود را برای عرصه دیگری جزم میکنند. رویای آنها چهارساله شدن دولت روحانی است و حاضر نیستند رویای شکست یک رئیس جمهوری در انتخابات را کنار بگذارند. اما در همین رویا مشکل بزرگی دارند. در این سالها گزینهای برای ریاست جمهوری آماده نکردهاند. آنها فقط یک نفر مدعی دارند که پتانسیل رقابت با روحانی را دارد، اما نظرشان به همان یک نفر هم مساعد نیست. محمود احمدینژاد برایشان خاطرهای است که قرار نیست دیگر تکرار شود، اما او ظرفیتی دارد که عقل سیاسی آنها حکم میکند که از ظرفیتها برای شکست رقیب بهره بگیرند. ظرفیتی که احمدینژاد برای اصولگرایان دارد مواضع منتقدانه او نسبت به دولت روحانی و مخالف با رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام است که مخالفان دولت یازدهم نیز با آن اتحاد نظر دارند.
مرزبندی اصولگرایان با احمدینژاد
بعد از آغاز به کار مجلس دهم، جریان پیروز و از دیگر سو گروه شکست خورده هفتم اسفند برای انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم لحظهشماری میکنند. اعتدالیون و اصلاحطلبان کاندیدای خود را برای سال 96حسن روحانی میدانند، اما اصولگرایان با وجود آنکه طی 3سال گذشته به سیاستهای اعتدالی روحانی تاختهاند هنوز کاندیدایی معرفی نکردهاند. این در حالی است که آنها سختی راه انتخابات آینده را میشناسند و میدانند که روسای جمهور در دومین کاندیداتوری خود در انتخابات باز هم بر مصدر قوه مجریه مینشینند.
بسیاری از تحلیلگران سیاسی بر این باورند که ژنرالهای اصولگرا توان رقابت با روحانی را ندارند و تنها کسی که دارای پایگاه است رئیسجمهور اصولگرایان یعنی محمود احمدینژاد است که در مقابله با طیف رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، پیروز بوده است. از اینرو در گمانهزنیهای رقابت با روحانی نام احمدینژاد نیز به چشم میخورد. اما آنگونه که از شواهد پیداست شرایط برای حضور احمدینژاد فراهم نیست. مردان رسانهای او همواره حضورش را در عرصه رقابتها تکذیب میکنند و از سوی دیگر نیز بسیاری از اصولگرایان مایل نیستند دوباره روی او سرمایهگذاری کنند. علی لاریجانی اخیرا در مصاحبهای درباره حضور احمدینژاد در سیاست گفته بود: «فکر نمیکنم در ایران خیلی جاذبهای باشد، آنها که دو دوره رئیسجمهور بودند دوباره به صحنه بیایند. مخصوصا آنکه خیلی تجربیات موفقی هم نداشته باشند.» محمدرضا باهنر هم هفته گذشته همین موضعگیری را داشت و گفت که معدل عملکرد دولت نهم و دهم را مثبت ارزیابی نمیکند.
البته بخشی از هواداران سابق رئیس دولت قبل هم از او دل بریدهاند. شیخ جعفر شجونی عضو جامعه روحانیت مبارز تهران که به زبان عجیب و غریبش شناخته میشود، میگوید: « اگر اصولگرایان در انتخابات روی احمدینژاد بازی کنند، در اشتباه هستند، لذا احمدینژاد در تمام 8سال ریاست جمهوری خود یک بار کلمه اصولگرایی را بر زبان جاری نکرد و آنها نباید خود را خرج احمدینژاد کنند.» محمدرضا میرتاج الدینی نماینده پارلمانی دولت دهم نیز معتقد است: «اصولگرایان با چهرههای جدید به میدان رقابت پای میگذارند.»
بیمیلی احمدینژاد به ریاست جمهوری
این موضعگیریها در برابر احمدینژاد در حالی صورت میگیرد که مردان رسانهای او نیز میگویند رئیس جمهور محبوبشان قصد ورود به رقابتهای انتخاباتی ندارد. «عبدالرضا داوری» هدف فعالیتهای دولتمردان گذشته را در راستای احیای گفتمان انقلاب اسلامی و امام میداند. او پیشتر به همدلی گفت: «آقای احمدینژاد به این نتیجه رسیده است که مساله امروز انقلاب خطر تحریف مبانی انقلاب و دیدگاههای حضرت امام است.» با این وجود داوری یک سال پیش از انتخابات در فضای مجازی فعالیت خود را افزایش داشته است که خود شائبه رقابت احمدینژاد با روحانی را ایجاد میکند.
تقابل احمدینژاد و روحانی
رئیس دولت نهم و دهم عالیترین سمت مدیریتی خود را مرهون مقابله با آیتالله هاشمی رفسنجانی میداند. وی تیرماه سال 84 به واسطه انتقادهای بیدریغش توانست از رقیب پیشی بگیرد و 4سال بر صندلی ریاست جهموری بنشیند. البته نحوه مدیریت او از سوی جریانات سیاسی مورد انتقاد واقع میشد، و سه کاندیدایی که سال 88 در برابر او قرار گرفته بودند همه به سیاستهای مدیریتی وی معترض بودند. البته احمدینژاد در برابر اصلیترین رقیبش باز هم پای آیتالله هاشمی را به میدان باز کرد و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام را صحنهگردان اصلی خواند. در دوره ریاست جمهوری حسن روحانی هم مخالفان او انتقاد از دولت را به سبک احمدینژاد دنبال میکنند. گزارش روحانی از وضعیت کشور بعد از 100روز ریاست جمهوریاش نیز باعث شد احمدینژاد درخواست مناظره مستقیم با روحانی دهد. البته او چندی پیش در ماجرای دستبرد دولت آمریکا به داراییهای کشورمان که بسیاری از کارشناسان آن را زاییده مدیریت ناصواب دولت قبل میدانستند، مجددا سکوت خود را شکست و همه تقصیرات را متوجه دولت روحانی کرد.
مقبولیت پایین مخالفان دولت
اما نتیجه انتخابات مجلس دهم باعث شد که مردان احمدینژاد، در قالب جبهه پایداری در اقلیت باشند. سعید جلیلی هم که جلودار مخالفت با برجام و سیاستهای دولت به حساب میآید، در انتخابات 92 رای اندکی به دست آورد که از اینرو به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران سیاسی فرصت رویارویی مجدد با روحانی را نخواهد داشت. در این میان فقط احمدینژاد است که بخت و اقبالی بالاتر از دیگر مخالفان دولت دارد، اما او حتی اگر قصد ورود به انتخابات را داشته باشد ممکن است اصولگرایان از وی حمایت نکنند، گرچه تنها نقطه اشتراک او با اصولگرایان انتقادات از دولت است.
احمدینژاد کاتالیزور اصولگرایان برای ریاست جمهوری
با همه مرزبندیها از احمدینژاد، بعید به نظر میرسد که اصولگرایان بخواهند از پتانسیل انتقادی رئیس دولت دهم دست بکشند. آنها علیرغم آنکه مدیریت و سیاستهای وی را نمیپسندند و از 11روز خانهنشینی او راه خود را از وی جدا کردند، اما در مخالفت با روحانی با یکدیگر هم نظرند. با این اوصاف احمدینژاد برای اصولگرایان به کاتالیزوری تبدیل شده است که آنها مایل نیستند وی دوباره بر صندلی ریاست جمهوری بنشیند اما انتقادات وی همچون نردبانی یاریگر این خواهد بود که کاندیدای آنها بتواند در برابر حسن روحانی به رقابت بپردازد.
http://www.hamdelidaily.ir/?newsid=12600
ش.د9500679