تاریخ انتشار : ۰۵ تير ۱۳۹۵ - ۱۲:۱۵  ، 
شناسه خبر : ۲۹۲۷۸۷
به بهانه برگزاری اجلاس سران کشورهای اسلامی در ترکیه
پایگاه بصیرت / محمود نورانی/ پژوهشگر حوزه جغرافیای سیاسی

(روزنامه وطن امروز ـ 1395/02/01 ـ شماره 1864 ـ صفحه 12)

جهان سیاسی یا نقشه سیاسی جهان مرکب از دولت‌ها یا واحد‌های سیاسی- فضایی مستقلی است که از آنها به کشور تعبیر می‌شود. دولت‌ها و کشورها مهم‌ترین بازیگران عرصه سیاست جهان و روابط بین‌الملل هستند، آنها اصالت استقلال و حاکمیت دارند و بر این اساس و متناسب با موقعیت و منزلت خود در نظام بین‌الملل، بر شکل‌گیری پدیده‌های بین‌المللی تاثیر می‌گذارند. کشورها در تاسیس و نقش‌آفرینی سطوح دیگر سیاسی- فضایی جهان مشارکت کرده و بخشی از اختیارات ذاتی خود را در امور فراملی و جمعی به آنها منتقل می‌کنند و با این اقدام جمعی خود به آنها حیات و اعتبار می‌بخشند؛ اموری که تاسیس ساختار و نظام فراملی را اجتناب‌ناپذیر کرده و ماهیتی فراکشوری و فراملی دارند. ساختار جغرافیای سیاسی جهان الگوهای سیاسی- فضایی متنوعی دارد. این الگوها از حیث مقیاس جغرافیایی و ماهیت قدرت و نقش‌آفرینی با یکدیگر متفاوتند. به طور کلی ساختار جغرافیایی- سیاسی جهان از 4 سطح تشکیل می‌شود؛ الف: سطح فروملی (درون‌کشوری) ب: سطح ملی (کشوری) پ: سطح منطقه‌ای (فراکشوری) ت: سطح کروی (جهانی).

هر یک از این سطوح ویژگی‌ها، قلمرو، ماهیت، قدرت و کارکرد خاص خود را دارند و در رده خود نیز از تنوع برخوردارند. سطح منطقه‌ای در مقیاس محدود یا گسترده و در انواع قاره‌ای، درون‌قاره‌ای، اقیانوسی، دریایی و نظایر آن در دهه‌های اخیر گسترش زیادی داشته و تمایل کشورها به تاسیس ساختارهای منطقه‌ای رو به توسعه است، بنابراین انتظار می‌رود سطح منطقه‌ای به‌عنوان الگوی سیاسی- فضایی قدرتمندی در نظام جهانی و ساختار جغرافیای سیاسی جهان به ایفای نقش بپردازد.

تعریف و مفهوم سازه منطقه‌ای

سازه منطقه‌ای از نظر فضایی ساختاری است متشکل که در چارچوب فرآیند ائتلاف و اتحاد کشورها در قالب سازمان منطقه‌ای تجلی می‌یابد. ائتلاف‌ها و اتحاد گروهی از کشورها معمولاً با هدف بعضی مقاصد مشترک اقتصادی، سیاسی و دفاعی شکل می‌گیرد و برخی از آنها به لحاظ جغرافیایی پیوستگی داشته و برخی نیز ناپیوسته و جهانی‌اند. لکن یک سازه منطقه‌ای که از آن به سازمان منطقه‌ای نیز تعبیر می‌شود از شاخصه پیوستگی جغرافیایی بین اجزای آن برخوردار است، بنابراین سازمان منطقه‌ای تنها بر آن دسته از سازمان‌های بین‌المللی اطلاق می‌شود که مرکب از چند کشور در چارچوب یک منطقه جغرافیایی شناخته‌شده به وجود آمده باشد؛ مانند سازمان همکاری اسلامی، اکو، ناتو و اتحادیه عرب.

به لحاظ فلسفی منطقه‌گرایی بر این مبنا استوار است که رسیدن به وحدت جهانی در شرایط کنونی جهان بعید و تحصیل‌ناپذیر است و باید با بسیج نیروهای پیونددهنده منطقه‌ای که محصول نیازهای طبیعی و جغرافیایی و اقتصادی است، در مراحل تکامل به یک تفاهم جهانی رسید. نکته قابل توجه در منطقه‌گرایی این است که ضرورت‌های مشترک در سطح منطقه مشخص جغرافیایی به پیدایش فرآیند همگرایی و یکپارچگی کمک کرده و دولت‌ها یا کشورها از بخشی از اقتدار و حاکمیت خود چشم پوشیده و آن را به مدیریت سطح منطقه‌ای تفویض می‌کنند. فرآیند همگرایی و یکپارچگی بین‌المللی سبب می‌شود از طریق آن موسسات و نهادهای فراملی جایگزین نهادهای ملی شود به عبارتی حاکمیت از سطح دولت ملی به سطح ساختارهای منطقه‌ای و جهانی ارتقا می‌یابد. بدین ترتیب امور منطقه‌ای و فراکشوری به سطح مدیریت سیاسی منطقه‌ای سپرده می‌شود.(1)

بنابراین می‌توان گفت سازمان‌های منطقه‌ای به نوعی سازمان‌های بین‌المللی هستند شامل چند کشور مجاور هم که براساس حقوق متقابل و برابری دولت‌ها و به منظور دستیابی به اهداف مشخص و معینی گرد آمده‌اند. سازمان‌های مزبور از نظر فلسفه وجودی، ماهیت، اندازه، شکل، قلمرو جغرافیایی فعالیت و نظایر آن انواع متفاوتی دارند که به علت همکاری‌ها، نیاز‌های متقابل و اهداف مشترک دولت‌ها رو به گسترش و توسعه‌اند و در قلمروهای مختلف محلی، منطقه‌ای و جهانی و نیز در اشکال مختلف توسعه می‌یابند به طوری که برخی صاحبنظران پیش‌بینی می‌کنند در آینده اقتدار سازمان‌های بین‌المللی افزایش یافته و نقش دولت‌های ملی کاهش خواهد یافت، شاید قرن بیست‌ویکم، قرن سازمان‌های بین‌المللی اعم از جهانی و منطقه‌ای باشد.

آشنایی با سازمان همکاری اسلامی

سازمان همکاری اسلامی دومین سازمان بین‌المللی بین‌دولتی پس از سازمان ملل متحد با عضویت تعدادی از کشورهای اسلامی در گستره بیش از 4 قاره جهان است. سازمان همکاری اسلامی (Organization of the Islamic Cooperatin (OIC صدای جمعی جهان اسلام و تضمینی برای حفاظت و حمایت از منافع جهان اسلام در زمینه ترویج صلح بین‌المللی و هماهنگی میان افراد مختلف جهان است. نام این سازمان از زمان تاسیس در سال ۱۹۶۹ تا سال 2011 سازمان کنفرانس اسلامی بود اما در سی‌وهشتمین اجلاس شورای وزیران خارجه این سازمان که 28 تا 30 ژوئن در شهر آستانه، پایتخت قزاقستان برگزار شد، نام سازمان کنفرانس اسلامی به «سازمان همکاری اسلامی» تغییر یافت و نشانه آن نیز عوض شد.

این سازمان دارای 54 عضو اصلی و 5 عضو ناظر است که در ۴ قاره جهان پراکنده‌اند. جز آلبانی که در قاره اروپا و سورینام که عضو آمریکایی سازمان است، دیگر اعضای سازمان از قاره آسیا یا آفریقا هستند و از لحاظ جغرافیایی به 3 گروه آسیایی، آفریقایی و عرب تقسیم می‌شوند.(2)

مهم‌ترین اهداف سازمان همکاری اسلامی

هدف اصلی سازمان همکاری اسلامی که در واقع به نوعی دکترین این سازمان نیز هست آن است که می‌کوشد نقاط ضعف و چالش‌هایی که کشورهای مسلمان درگیر آن هستند را مرتفع کرده و به نوعی در اعتلای ملت مسلمان جهان بکوشد. این اهداف عبارتند از:

1- ارتقای همبستگی اسلامی میان کشورهای عضو

2- حمایت از همکاری میان کشورهای عضو در زمینه‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، علمی و دیگر موارد اساسی و مشورت میان کشورهای عضو در سازمان‌های بین‌المللی

3- تلاش در جهت محو تبعیض نژادی و خاتمه بخشیدن به استعمار در تمام اشکال آن

4- اتخاذ تدابیر لازم برای پشتیبانی از صلح و امنیت بین‌المللی مبتنی بر عدالت

5- هماهنگ کردن تلاش‌ها به منظور حفاظت از اماکن مقدس و آزادسازی آنها و پشتیبانی از مبارزه ملت فلسطین و کمک به این ملت درجهت بازپس گرفتن حقوق [خود] و آزاد کردن سرزمینش

6- پشتیبانی از مبارزات تمام ملل اسلامی در راه حفاظت از کرامت، استقلال و حقوق ملی‌شان

7- ایجاد جوی به منظور ارتقای همکاری و تفاهم میان کشورهای اسلامی و دیگر کشورها.

الف- ظرفیت‌های سازمان همکاری اسلامی

کشورهای مسلمان عضو سازمان همکاری اسلامی اکنون نزدیک به یک‌سوم تعداد کشور‌های عضو سازمان ملل را به خود اختصاص داده‌اند و این در حالی است که میزان زیادی از مناطق استراتژیک جهان در قلمرو این کشور‌ها قرار دارد و با توجه به اینکه کشورهای اسلامی با برخورداری از یک‌میلیارد و 700 میلیون نفر جمعیت (کمی بیشتر از یک‌پنجم جمعیت کل جهان) امروز توان بسیار بالایی برای تأثیرگذاری بر صحنه جهان دارند، همین عامل مهم به سازمان همکاری‌ اسلامی این امکان را می‌دهد تا بالقوه بتواند به ایفای نقشی جدی‌تر نسبت به گذشته بپردازد. اما یک نکته اساسی از لحاظ ژئوپلیتیک اینکه اکثر کشورهای اسلامی از لحاظ جغرافیایی از مغرب در شمال غرب آفریقا تا اندونزی در جنوب شرق آسیا به یکدیگر پیوستگی سرزمینی دارند و از منظر ژئوپولیتیک موقعیت ویژه‌ای برای آنها فراهم شده است تا براحتی امکان مبادله و انتقال کالا، نیروی کار و تجهیزات ضروری تولید برای این کشورها فراهم شود. این امکان اگر با لغو روادید بین کشورهای اسلامی و همچنین برداشتن یا کاهش و تخفیفات تعرفه‌های گمرکی همراه شود، می‌تواند تحول اساسی در مناسبات بین کشورهای عضو به‌وجود آورد.

از سوی دیگر تاسیس نهادهای منطقه‌ای در ذیل سازمان همکاری اسلامی که از جمله آنها می‌توان به مرکز اسلامی توسعه تجارت، سازمان اسبوا، مرکز تحقیقات تاریخ هنر و فرهنگ اسلامی، مجمع فقه اسلامی، صندوق همبستگی اسلامی، بانک توسعه اسلامی و سازمان آیسسکو اشاره کرد، در واقع با هدف توسعه مباحث علمی و اعتقادی در سطح کشورهای عضو، حمایت از شیوه بانکداری بر مبنای شریعت اسلامی و حمایت از پروژه‌هایی است که در کشورهای اسلامی به انجام می‌رسد. نیز همکاری‌های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در جهت رسیدن به وحدت و انسجام و همبستگی امت اسلامی در جهان از دیگر اهداف است. باید اذعان کرد پس از گذشت 47 سال از تأسیس سازمان همکاری اسلامی، این سازمان توانسته است به‌رغم فراز و نشیب‌هایی که داشته جایگاه تازه‌ای در عرصه بین‌المللی پیدا کند. این مساله بویژه از آن جهت اهمیت دارد که سازمان همکاری اسلامی به دنبال گسترش همکاری با سایر سازمان‌های بین‌المللی از جمله سازمان ملل توانسته است تاثیرگذاری خود را در جهان افزایش دهد.

و نکته آخر در این موضوع اینکه با نگاهی به موقعیت اقتصادی کشورهای عضو این نکته را به‌خوبی می‌توان مشاهده کرد که این کشورها به صورت بالقوه امکانات قابل توجهی برای ارتقای جایگاه بین‌المللی خود دارند. به‌عنوان نمونه از کل تولید جهانی نفت که اصلی‌ترین سوخت مراکز اقتصادی جهان است، بیش از 70 درصد در کشورهای عضو یا ناظر این سازمان تهیه می‌شود. این موضوع درباره تولید مواد خام اولیه صنایع نیز صادق است. ذخایر گاز، معادن و امکانات مناسب کشاورزی اگرچه تاکنون به‌صورت دقیق برآورد نشده‌اند اما بدون شک با توجه به امکانات تک‌تک کشورهای اسلامی می‌توان به‌صورت تقریبی گفت در صورت تجهیز همه این امکانات، این کشورها خواهند توانست علاوه بر آنکه نیاز‌های خود را برطرف کنند، بخش قابل توجهی از صادرات جهان را نیز به خود اختصاص دهند. متأسفانه به‌دلیل سیاست غلطی که در سال‌های گذشته اعمال شده است، حتی کشورهای اسلامی نتوانسته‌اند حجم مبادلات بازرگانی بین خودشان را افزایش دهند. این کشورها عمدتاً به‌دلیل وابستگی‌های سنتی اقتصادی بیشتر نیاز‌های خود را از کشورهای توسعه‌یافته غرب تأمین می‌کنند.

ب- چالش‌های سازمان همکاری اسلامی

در نگاه اول، بزرگ‌ترین چالش بین اعضای سازمان همکاری‌ اسلامی اختلاف‌های موجود بین کشورهای اسلامی است که در عرصه دیپلماتیک و ژئوپلیتیک، ظهور و بروز کرده است. وحدت بین کشورهای عضو، در سال‌های اخیر تحت تأثیر آشوب در خاورمیانه با مشکلات بسیار جدی‌تری روبه‌رو شده است. اگر در گذشته موضوع قدس و آتش زدن مسجدالاقصی در سال 1969 بهانه برای تشکیل این سازمان و موضوع فلسطین و مقابله با اشغالگری اسرائیل، انگیزه‌ای بسیار قوی برای همبستگی شده بود، امروز دیگر جهان اسلام با بدترین درگیری‌های داخلی بین‌الاسلامی روبه‌رو است که در تاریخ یک قرن گذشته بی‌سابقه است. ظهور پدیده‌هایی مانند تروریست‌های داعش و گروه‌های تکفیری که همه مسلمانان جز خودشان را خارج از دین می‌شمارند، ضرورت اقدامی عاجل برای ایجاد امنیت و ثبات در خاورمیانه به‌عنوان مرکز ثقل جهان اسلام را بیش از هر زمان دیگر مطرح کرده است. بر این اساس سازمان همکاری‌ اسلامی می‌تواند به پیدا کردن راه‌حل‌های عملی برای برون‌رفت از این بحران کمک کند زیرا ادامه این درگیری‌ها فقط به نفع دشمنان جهان اسلام است. از آنجا که کشورهای اسلامی از توان بسیار خوبی در زمینه امکانات رسانه‌های گروهی و مطبوعات برخوردار هستند این زمینه مناسب به آنها امکان می‌دهد بتوانند از راه صحیح به مقابله با تهاجم غرب وارد شوند.(3)

در حال حاضر بیش از 10 کشور اسلامی از امکان پخش برنامه روی ماهواره برخوردارند و اغلب کشورهای اسلامی دارای فرستنده‌های متعدد رادیو- تلویزیونی محلی هستند. با توجه به امکانات وسیع مطبوعاتی نیز در کشورهای اسلامی زمینه بسیار مساعدی برای تبلیغ همبستگی میان کشورهای اسلامی به منظور ترغیب مسلمانان برای مشارکت در فعالیت‌های سالم انسانی و معنوی فراهم است. امروز متاسفانه اغلب رسانه‌های کشورهای اسلامی به جای کمک به ایجاد وحدت و همبستگی بین مسلمانان جهان، بر طبل اختلاف می‌کوبند و همین موضوع خود موجب تشدید اختلاف‌ها می‌شود.

یکی از موضوعات دیگر چالش بین کشورهای عضو سازمان همکاری‌ اسلامی که دارای اهمیت است، عدم انگیزه قوی اسلامی برای پیونددهندگی سازمانی است. برای افزایش همکاری‌های اقتصادی و فرهنگی یک مانع بزرگ ناشی از نوعی ناهمگونی بین کشورهای عضو این سازمان وجود دارد. این ناهمگونی تنها به عناصر تشکیل‌دهنده قدرت محدود نمی‌شود بلکه شامل تفاوت در نظام‌های سیاسی و ارزش‌های فرهنگی می‌شود. از آنجا که این کشورها را عناصری مانند «زبان مشترک» یا «نژاد مشترک» یا «منافع مشترک» پیوند نمی‌دهد بلکه تنها وجه مشترک همه آنها مسلمان بودن اکثریت جمعیت کشورهایشان است، این فصل مشترک نتوانسته است انگیزه لازم را در چارچوب منافع ملی و منطقه‌ای این کشورها برای اعضا به ‌وجود آورد. با این حال فرهنگ اسلامی به ‌صورت کم و بیش در میان اکثریت قاطع اعضا وجود دارد که به‌طور قطع تقویت این فرهنگ اسلامی می‌تواند هویت تازه‌ای به سازمان همکاری اسلامی بدهد که تأثیرات آن قطعاً بیشتر از پیوند نژادی یا زبانی یا منطقه‌ای خواهد بود.

فرجام سخن

در یک ارزیابی کلی می‌توان گفت کشورهای عضو سازمان همکاری‌ اسلامی، دارای امکانات خوبی در همه موارد از جمله اقتصادی، سیاسی و فرهنگی هستند که در صورت استفاده بهتر از این امکانات این سازمان می‌تواند جایگاه بسیار مهمی در صحنه بین‌المللی پیدا کند. آنچه در حال حاضر بیش از هر چیز دیگر برای این سازمان ضروری به نظر می‌رسد، همبستگی و اتحاد این کشورها برای رسیدن به یک برنامه کار مدون‌شده در جهت ایجاد یک بلوک «سیاسی- اقتصادی- فرهنگی» در سطح جهان است. دستیابی به چنین آرمانی دور از ذهن نیست، تنها باید دولت‌های عضو بکوشند با ایجاد تفاهم، سیستمی یکپارچه که دارای اقتدار و مسؤولیت لازم است، در قالب یک سازمان منسجم اسلامی به‌وجود آورند. اکنون این سازمان در برابر آزمون بزرگی قرار گرفته که آیا به ‌سوی تقویت همبستگی بین کشورهای اسلامی حرکت خواهد کرد یا اینکه تفرقه را در جهان اسلام با بی‌اثر شدن نقش خود پی خواهد گرفت. هرچند اجلاس استانبول می‌توانست در جهت همگرایی اسلامی، گام‌های مهمی بردارد اما شاهد ادامه اعمال سیاست‌های یکجانبه عربستان و برخی همپیمانان این کشور در سازمان همکاری‌ اسلامی (همانطور که در نشست وزیران خارجه و سران و اعلام 4 بند ضدایرانی و یک بند علیه حزب‌الله لبنان در اعلامیه نیز مطرح شد) هستیم. در واقع باید این اقدام را برخلاف روح همبستگی اسلامی و در راستای منافع رژیم صهیونیستی دانست و باید اعتراف کرد این سازمان روندی به‌ سوی نابودی را در پیش گرفته است.

پی‌نوشت:

1- حافظ‌نیا، محمدرضا، افق‌های جدید در جغرافیای سیاسی، انتشارات سمت، تهران

2- عزتی، عزت‌الله، ژئوپلیتیک در قرن بیست و یکم، انتشارات سمت، تهران

3- بهشتی‌‌فر، حسین، گفت‌وگو با سایت رسمی وزارت امور خارجه، تهران، ایران.

http://www.vatanemrooz.ir/newspaper/page/1864/12/156355/0

ش.د9500777