(روزنامه ايران ـ 1394/12/24 ـ شماره 6174 ـ صفحه 18)
** در حال حاضر منطقه جنوب غرب آسیا (خاورمیانه) در کانونی از تحولات سیاسی و ژئوپلتیک قرار گرفته است که محیط امنیتی، امنیت منطقهای، انرژی، صلح و امنیت جانی را تحت تأثیر قرار داده است. با این حال در خصوص منشأ و شکلگیری این تحولات در درجه اول باید به تقابل دو جبهه مقاومت با محوریت جمهوری اسلامی ایران و جبهه مثلث امریکا، صهیونیسم و ارتجاع منطقه اشاره کرد. اما در این بین از بعد تاریخی نمیتوان و نباید از تأثیرگذاری عمیق انقلاب اسلامی و آرمانهای بلند آن بر تقویت روحیه مبارزه با خودکامگی غفلت کرد. همان طور که تمامی اندیشمندان غربی و اسلامی نیز اذعان میکنند شعاع تأثیرات انقلاب اسلامی فراتر از منطقه رفت و کل دنیا را متأثر از جهان بینی جدید خود ساخت.
در خصوص تحولات جدید خاورمیانه دو مقطع را باید در نظر گرفت. مقطع اول سال 2001 رخ داد که حادثه 11 سپتامبر نقطه آغاز آن است. در این میان امریکا به بهانه مبارزه با تروریسم و اینکه صلح و امنیت جهانی به خطر افتاده است؛ به لشکرکشی مستقیم نظامی در منطقه پرداخت. ورود مستقیم نظامی به افغانستان و متعاقب آن عراق در چارچوب تفکر جدید نومحافظهکاران امریکایی رخ داد. این در حالی بود که با گذشت بیش از یک دهه از حادثه 11 سپتامبر، منشأ پدید آمدن این حادثه در هالهای از ابهام قرار دارد. از سوی دیگر وقتی نظارهگر کارنامه آنها در مبارزه با تروریسم هستیم، اهداف و نیات اصلی نظام سلطه از ورود به منطقه بخوبی نمایان میشود. امروز افغانستان نه تنها روی آرامش به خود ندیده بلکه کل منطقه خاورمیانه در یک ناامنی فرو رفته است. مسأله نگرانکننده در ناامنیها این است که تحولات منطقه به سمت بیثباتیهای بیشتر و تجزیه حرکت میکند. شماری از کشورها با مسلحسازی گروههای مختلف در سوریه و عراق، تلاش میکنند نقشه سیاسی منطقه را مطابق اهداف استراتژیک خود تغییر دهند.
با این حال و با وجود تلاشهای مخرب این کشورها سیر تحولات در منطقه طوری پیش رفت که امریکاییها و شرکای منطقهایشان در حصول اهداف خود ناکام ماندند. در این ناکامی نقش ایران بیبدیل بود. جمهوری اسلامی ایران که همزمان هم سردمدار مبارزه با تروریسم و هم قربانی آن است، به کمک گروههای مقاومت، مانع تلاشهای معاندانه مثلث، استکباری، عبری و عربستان شد. جالب بودن مسأله در اینجاست که امریکا گروههای حامی ثبات و ضد تروریسم را در ردیف گروههای تروریستی مینشاند. این در حالی است که عربستان با اعمال جنایتهای انسانی در یمن، مورد حمایتهای متعدد سیاسی، نظامی و لجستیکی واقع میشود. این دوگانگی در رفتار، ماهیت و انگیزه اصلی امریکا و عربستان را در منطقه برملا میسازد. بیگمان در نتیجه این گونه ناهماهنگیها و دوگانگی رفتارها بود که بیداری اسلامی در منطقه به جای هدف قرار دادن اسرائیل و خودکامگان عربی، گرفتار در جنگهای خونین تروریستی تکفیری شد.
* از دیدگاه شما در صورت موفق بودن سناریوی امریکا در عراق، سمت و سوی تحولات در خاورمیانه به چه مسیری حرکت میکرد؟ آیا این سناریو میتوانست مانع شورشهای گسترده در منطقه شود؟
** هدف اصلی امریکا در عراق تثبیت منافع بلندمدت خود بود. بر این اساس قرار بود سیستم سیاسی و امنیتی که حافظ منافع امریکا در منطقه باشد؛ شکل بگیرد. بی گمان اگر سناریوی واشنگتن موفق میشد در دیگر کشورهای مخالف امریکا همچون ایران نیز آن را پیاده میکردند. خوشبختانه اتفاقات پس از هجوم نظامی امریکا به عراق طوری رقم خورد که ضمن شکست سیاست امریکا، زمینه برای ظهور گروههای مقاومت و مردمی مخالف امریکا نیز فراهم شد. از اینرو دو عنصر بیتوجهی به منافع ملتها و قدرتگیری جریانهای مقاومت، طرح امریکا را ناکام گذاشت. در این میان آنچه امروز در حال شکل گرفتن است که از جمله آن بروز جنگهای نیابتی است؛ سناریوی جدید غربیها برای ضربه زدن به مخالفان منطقهایشان است. در ادبیات جنگ، جنگ نیابتی دو ابزار دارد: شکل دهی و گسترش جریانات تکفیری و هجوم نظامی از طریق ارتشهای اجارهای که امروز اقدام آل سعود در یمن و سوریه تبلور آن است. ازاین رو تحولات اخیر خاورمیانه و امنیتی شدن آن چهره جدید سیاستهای مخرب امریکا به کمک متحدانش است. در این سیاست دیگر خبری از حضور مستقیم نظامی نیست و به جای آن از طریق تجهیز نیروهای داخلی، قدرتهای مخالف و محور مقاومت هدف قرار گرفته میشود.
* با وجود حیات یک و نیم ساله داعش در منطقه، این پرسش کماکان در میان افکار عمومی مطرح است که چه دلایل و زمینههایی منجر به قدرتگیری فزاینده داعش در عراق شد؟ آیا وضعیت گروههای داخلی و شکاف بین آنان در ظهور داعش نقش داشت؟
** همان طور که تاریخ معاصر منطقه نشان داده است، کشورهای منطقه از جمله عربستان در ظهور جریان تکفیری ذینقش بودهاند. درباره داعش هم این امر صادق است. با این حال داعش چهره مدرن گروههای تروریستی است و تفاوتهایی با گروههای سنتی تروریستی دارد. خباثت و جهالت از جمله ویژگیهای جدید داعش است. این گروه در مقایسه با اسلاف خود همچون القاعده و طالبان، ضدیت بیشتری با تمدن، فرهنگ و مظاهر بشری دارد. این گروه همچنین قلمرو خواه است ضمن اینکه مرزهای سنتی را نمیپذیرد. اعلام خلافت اسلامی، اتوماتیک وار دست به ترسیم جغرافیای جدیدی در منطقه میزند. در خصوص علت حمایت امریکا و عربستان از گروههای تروریستی باید به نگرانی آنها از تحولات جدید خاورمیانه اشاره کرد.
عربستان نگران ازظهور جنبشهای جدید اجتماعی و الگوگیری گروههای داخلی، تلاش کرد، این قیامها را از مسیر خود منحرف کند، حمایت از تروریسم و امنیتی کردن منطقه به استراتژی اصلی این کشور و شماری ازکشورهای منطقه تبدیل شد. البته این به معنای برخوردار نبودن تکفیریسم از پتانسیلهای داخلی نیست. تفکر داعش از سالها قبل در منطقه حضور داشت. بازماندههای بعثی با مشارکت در این گروه نقش اصلی را در ظهور داعش با چهره جدید ایفا کردند. اما این پدیده مورد استفاده قدرتهای خارجی قرار گرفت. آنها با تقویت این گروه در عراق و سوریه دو کشوری که در کانون خط مبارزه با اسرائیل هستند، تمرکزها را از اسرائیل دور کرده و منطقه را وارد مسیر دیگری کردند. نگرو پونته سفیر امریکا در عراق پس از اشغال این کشور توسط امریکا ایجاد فرق الموت (جوخههای مرگ) را دنبال کرد. بنابه این طرح که از امریکای لاتین گرفته شده بود، حمایت از گروههای تروریستی را به عنوان ابزاری برای پیاده کردن استراتژیها به کار میرود.
* تفاوت داعش را با سایر گروههای تروریستی مشخصاً در چه عناصری میبینید؟
** قبل از این سؤال باید گفت تروریسم چهرهای دو بعدی دارد. به این شکل که ضمن اینکه هدف خود را مبارزه با مداخله خارجی قرار داده است، برای بقای خود متقابلاً به مداخله خارجی نیاز دارد. در این میان داعش نیز ضمن اینکه مولود مداخله امریکا در منطقه است، برای توجیه حضور و جذب نیروهای جدید به تداوم مداخلات قدرتهای خارجی نیاز دارد. تفاوت این گروه به صورت جزئی در نداشتن تعلقات قومی است. این گروه آمالی جهانی دارد و از جنگ صلیبیون علیه مسلمانان سخن میگوید و خود را نماینده اسلام معرفی میکند. اما هیچ قرائتی از دین ندارد. در اعمال خشونت و کشتار، حد و مرزی برای خود قائل نیست. در تاریخ گرچه منازعات طایفهای و مذهبی در دوران خلافت بنی امیه، عباسی و حتی عثمانی دیده میشود اما هیچ کدام از آنها به این میزان وحشی عمل نمیکردند. خیلیها معتقدند ریشه این تفکر به ابن تیمیه برمیگردد. اما در آن دوران هم گروهی به شکل داعش پدید نیامده بود. در واقع میتوان گفت وهابیت نتیجه سیاستهای استعماری است که با حمایت قدرتهای خارجی در عربستان شکل گرفت.
یک تفاوت دیگر حجم کمکهای دریافتی و هماهنگی عمل داعش با قدرتهای سلطه گر است. در پی ناکامی محور عبری – ارتجاع عرب در تحولات سوریه و تداوم حکمرانی اسد، داعش به شکل جدی وارد صحنه شد. این گروه با اشغالگریهای متعدد در سوریه و برهم زدن ثبات این کشور به عراق حمله کرد. مصادف با این حمله، اسرائیل نیز به غزه حمله کرد و مقاومت معروف 51 روزه رقم خورد. ماهیت این دو حمله یکسان بود، تخریب اماکن عمومی، بیمارستان ها هم در غزه و هم در عراق صورت گرفت. تداوم این حمله در عراق و به هم خوردن آرامش این کشور میتوانست زمینه بحران سیاسی در عراق و درخواست از امریکاییها به عنوان ناجی برای خارج ساختن عراق از وضعیت پیش آمده را فراهم سازد که این طرح خوشبختانه با آگاهی و بصیرت مردم عراق شکست خورد.
* تقابل و دشمنی آشکار عربستان با جمهوری اسلامی را چگونه ارزیابی میکنید و این کشور با تداوم عملیاتهای خرابکارانه در یمن و سوریه به چه سرنوشتی دچار خواهد شد؟
** در امنیتی شدن منطقه و برهم خوردن جغرافیای خاورمیانه، نقش عربستان و تیم جدید سیاسی غیرقابل انکار است. در یک سال اخیر که از عمر حاکمان جدید عربستان میگذرد؛ اقدامات داعش گونه شان، منطقه را به کلی آشوب زده و ناامن کرده است. امروز خاندان سعودی از تهاجم نظامی بیپرده در منطقه سخن میگویند و از بیان دشمنی و ضدیت با ایران نیز هیچ گونه ابایی ندارند. از سوی دیگر از علنی کردن و گسترش همکاریها با صهیونیسم دریغ نمیورزند. این تلاشها در حالی با قوت و شدت ادامه دارد که درست عکس خواستههای این کشور، جریان مقاومت در جای جای منطقه در حال نضج گرفتن است. الحوثیها در یمن، حزبالله در لبنان و... همگی گواه بر این است. از سوی دیگر نقشآفرینی ایران در منطقه نیز در حال تقویت است. ایران امروز به دنبال همکاریهای منطقهای و فرامنطقهای برای نظم بخشی دوباره به تحولات خاورمیانه است. در سایه افزایش نفوذ و قدرت عمل ایران بود که قدرتهای جهانی تن به مذاکره برابر با ایران دادند. از اینرو در آینده شاهد تداوم همکاریهای ایران و جامعه جهانی برای مدیریت تحولات منطقه خواهیم بود. در برابر آل سعود به سبب سیاستهای اشتباه خود در ورطه سقوط و هرج و مرج گرفتار خواهد شد. از اینرو اقدامهای اخیر این کشور در منطقه در چارچوب خواستههای امریکا و صهیونیسم در برابر جبهه مقاومت اسلامی است.
http://www.iran-newspaper.com/newspaper/page/6174/18/121540/0
ش.د9405564