تاریخ انتشار : ۰۴ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۰:۵۵  ، 
شناسه خبر : ۲۹۳۷۹۸
گفت‌وگو با معاون سابق صدا درباره شایعه‌پراکنی در فضای مجازی
اشاره: شایعه، بحران امروز نیست. انتشار پیام غیرواقعی همیشه اتفاق می‌افتاده است. در گذشته اين اتفاق به‌طور غيررسمي و معمولا دهان به دهان منتقل مي‌شد اما با گسترش رسانه‌هاي جمعي و بعد‌هم رسانه‌هاي اجتماعي، اين موضوع سرعت بيشتري يافته و ابعاد تازه‌تري به‌خود گرفته است. در فضاي مجازي به‌دليل گسترش ابزارهاي اطلاع‌رساني، موج گسترش شايعات نيز بيشتر و سريع‌تر به حركت مي‌افتد، به‌خصوص با ايجاد شبكه‌هاي اجتماعي، اين روند سرعت بيشتري يافته است. ضمن آنكه به‌دليل تغيير در منابع رسانه‌ها (از خبرنگاران به شهروندان) راه ورود خطا به رسانه‌ها افزوده شده است. اما در اين شرايط كه هر روز شاهد خبرهاي ضد‌ونقيض زيادي هستيم چه بايد بكنيم؟ براي پاسخ به اين سؤال سراغ دكترحسن خجسته، معاون سابق صداي سازمان صدا و سيما آمديم تا ببينيم نظر شخصي كه سال‌‌هاست در حوزه ارتباطات فعاليت دارد، چيست.
پایگاه بصیرت / فاطمه سادات بکایی

(روزنامه همشهري – 1395/04/28 – شماره 6868 – صفحه 12)

* پرونده ما در مورد وضعيت شايعه‌پراكني‌‌هاست كه در فضاي مجازي به‌شدت رونق گرفته؛ اخباري در اين فضا دست به‌دست مي‌شود كه پايه و اساس ندارد. مي‌خواهيم در اين مورد صحبت كنيم كه انگيزه‌هاي اين شايعه‌پراكني‌ها چيست؟

** شايعه امري اجتماعي است كه در طول تاريخ هميشه بوده است. در تاريخ اسلام نيز نه‌تنها در جنگ احد بلكه در جنگ صفين منافقين در مورد همسر پيامبر شايعه درست كردند. به‌طور كلي يكي از اسلحه‌هايي كه در طول تاريخ، دشمن به‌كار برده شايعه‌‌سازي‌ است. حتي در دوران اخير هم مرتب در كشور خودمان درگير شايعه بوده‌ايم. اين، پديده عجيبي نيست و دليل عمده آن به 2فاكتور مهم برمي‌گردد؛ يك فاكتور اهميت موضوع براي حوزه اجتماعي و دوم ميزان ابهامي كه در آن حوزه وجود دارد، چون مردم دلشان مي‌خواهد از آن موضوع باخبر باشند؛ مثلا در بحث آتش‌سوزي برج مشهد، در كوتاه‌مدت شايعات فراواني درباره علت و ميزان تلفات منتشر شد. خب دليلش چه بود؟ چون اين آتش‌سوزي مسئله مهمي بود و اخبارش از راه‌هاي اصلي به موقع منتشر نشد، بنابراين تصورات ذهني افراد به‌صورت شايعه دست به‌دست شد.

* اين سؤال مطرح است كه چه لزوم و منفعتي دارد كه برخي اين شايعات را مي‌سازند؟

** اجازه بدهيد اين مسئله را به‌طور كامل توضيح بدهم. در رسانه‌هاي جديد يك ويژگي كه از آن غفلت مي‌شود اين است كه اين رسانه‌ها(شبكه‌هاي اجتماعي و اپليكيشن‌هاي پيام‌رسان)قدرت شخصيت‌سازي‌ در سطح گسترده دارند؛ يعني همانطور كه در فضاي آنالوگ ارتباطات محدود بود و به تبع آن شخصيت‌سازي‌ هم اتفاق نمي‌افتاد، در اين فضاي ديجيتال و جديد، ارتباطات تقريبا خيلي گسترده است بنابراين اشخاص فرصت دارند براي خود شخصيت ايجاد كنند. حالا به چرايي آن مي‌پردازيم؛ يعني يكي از راه‌هاي ايجاد شخصيت در همه دنيا «مخالفت» است، مثلا شخص اگر بتواند با جريان همه‌گير مخالفت كند مي‌تواند نظر ديگران را به‌خود جلب كند؛ كه البته اين مخالفت هزينه‌هايي نيز دارد. ممكن است در يك گروه وقتي يك نفر مخالفت مي‌كند هزينه‌اش اين باشد كه از گروه حذفش كنند اما در كل اگر از منظر شخصيت‌سازي‌ نگاه كنيم رسانه‌هاي جديد به افرادي كه دنبال شخصيت هستند كمك مي‌كند كه بتوانند حضوري متفاوت داشته باشند.

حالا مي‌رسيم به اينكه چرا شايعه اتفاق مي‌افتد؟ خب، اين مسئله مي‌تواند دليل اجتماعي داشته باشد يا دلايل ديگري مثل مسائل سياسي كه ابعاد سياسي خيلي مهم است. از لحاظ سياسي گاهي ممكن است ايجاد شايعه امري سازمان يافته باشد؛ يعني مثلا مي‌خواهند شخصيتي را منكوب كنند و براي همين به ايجاد شايعه درخصوص آن فرد مي‌پردازند؛ مثلا درخصوص مسدود‌كردن پارك لويزان به دليل ازدواج دختر شهردار تهران كه چندروزي هست در فضاي مجازي شايعه‌پراكني شده، ممكن است عده‌اي آگاهانه و سازمان‌يافته براي تخريب ايشان دست به چنين اقدامي زده باشند. بخشي از اين اقدامات واقعا به مسائل شرعي و اخلاقي ما برمي‌گردد كه به‌نظرم كارشناسان اين حوزه بايد به دقت آن را بررسي و آسيب‌‌شناسي كنند.

* پس علل سياسي هم مي‌تواند عاملي براي ايجاد شايعه باشد؟

** در مواردي كه علت ايجاد شايعه سياسي است خيلي نبايد تعجب كرد چون اين موضوع متأسفانه در اين حوزه قابل انتظار است؛ يعني در فضاي سياسي از اين ظرفيت براي تخريب جناح مقابل به وفور استفاده مي‌شود و اقدامي بسيار غيراخلاقي هم است. گاهي اين شايعه‌پراكني‌ها را مي‌شود از جنبه جنگ رواني بررسي كرد كه امر خيلي شايعي است و بسيار خطرناك.

* به‌طور كلي يك مشكل بزرگ فضاي مجازي، اخلاق و بي‌اخلاقي است؛ چرا در اين فضا شاهد اين ميزان بي‌اخلاقي هستيم؟

** چون در رسانه‌هاي گذشته مثل راديو، تلويزيون و مطبوعات كار در دست حرفه‌اي‌ها بود و طبيعتا در كار حرفه‌اي هميشه يك پاي ماجرا رعايت اخلاق بود؛ يعني اگر رعايت نمي‌كردند فرد در حوزه حرفه‌اي متهم به بي‌اخلاقي مي‌شد و اين انگ بزرگي بود، بنابراين اخلاق اجتماعي و حرفه‌اي را رعايت مي‌‌كردند يا حداقل به‌صورت عرفي رعايت مي‌شد. اما در رسانه‌‌هاي جديد چون فضا ناشناخته است و مزيت‌هاي اين فضا با فضاي قبلي متفاوت است، اخلاق عوض شده چون در دست حرفه‌اي‌ها نيست.

افراد در اين رسانه‌ها حرفه‌اي نيستند بنابراين در قالب حرفه‌اي عمل نمي‌كنند. در حوزه خبر 3‌فاكتور صحت، دقت و سرعت، مهم است كه صحتش اصالت دارد، ممكن است روي دقت و سرعت كمتر كار شود اما صحت را در عالم حرفه‌اي زير سؤال نمي‌برند، به همين دليل اعتقاد دارم فضاي مجازي به‌دليل اين وضعيت، به‌تدريج اعتماد عمومي را از دست مي‌دهد. در فضاي مجازي امروز مي‌بينيم كه به تدريج كاربران در واكنش به انتشار اخبار مهم به‌دنبال منبع خبر هستند و اينكه چه‌كسي اين موضوع را تأييد مي‌كند، همين مسئله معنايش اين است كه كاربران دارند بي‌اعتماد مي‌شوند. يك بي‌اخلاقي ساخت‌يافته‌اي در حوزه فضاي مجازي اتفاق مي‌افتد. متاسفانه فعلا ميزان بي‌اخلاقي‌ها و عدم‌فرهنگسازي‌ بيشتر از اخلاق‌مداري‌ها به چشم مي‌آيد و وجود دارد. همانطور كه مي‌بينيم مثلا بعضي از بازيگران از اين شبكه‌ها خارج مي‌شوند چون فكر مي‌كنند شرايط جوري است كه همه زحمات حرفه‌اي‌شان دارد به باد مي‌رود. خب، اين ضعف رگلاتوري ماست؛ يعني مردم بايد در اين فضا امنيت داشته باشند. از نظر شوراي‌عالي فضاي مجازي قرار نيست هركس هر چه خواست بگويد. وقتي كسي كه مي‌خواهد از اين طريق براي خود شخصيت ايجاد كند چرا بايد هزينه‌اش را ديگران بپردازند؟ خودش بايد هزينه‌اش را متحمل شود.

* راهكار شما در اين خصوص چيست؟

** مسئولين بايد كاري كنند كه در اين رسانه‌ها بيان دروغ و شايعه هزينه‌آور باشد براي افراد. در اين صورت است كه شايعه‌پراكني از فضاي شوخي خارج مي‌شود و ديگر افراد براي سرگرمي دست به اين كار نمي‌زنند و تبديل به نوعي كار خلاف قانون مي‌شود. يك مثال ديگر بزنم، در دنيا ديش ماهواره در همه كشور‌ها هست، منتها در همه كشورها هر كس ديش ماهواره دارد يا عوارض مي‌دهد و يا پول براي كانال‌ها مي‌پردازد اما در ايران ديش ماهواره هست و به هر دليلي اين‌ قاعده در موردش حاكم نيست. مردم بايد بدانند كه قرار نيست از وسيله‌‌اي كه دارند به هر نحو كه خواستند استفاده كنند. وسيله شما اگر در جامعه تأثير داشته باشد مجاز نيست! اگر شما ماشين داريد وقتي مي‌گويند زوج و فرد است شما اجازه نداريد بگوييد ماشين خودم است دلم مي‌خواهد سوارش بشوم! اين كار جريمه و مجازات دارد چون قواعد براي منافع اجتماعي وجود دارد. بنابراين بر فضاي رسانه‌اي نيز بايد قواعد حاكم باشد تا منفعت عمومي به مخاطره نيفتد. آنچه در اين حوزه بسيار خطرناك و نگران‌كننده است اين است كه احتمال دارد شايعه‌سازي‌ تبديل به يك رفتار اجتماعي شود؛ يعني جوري بشود كه هر كس شايعه نسازد عقب مي‌افتد! خوشبختانه هنوز در كشور ما به اين مرحله نرسيده‌ايم و فرصت پيشگيري وجود دارد؛ البته اگر مسئولين به فكر باشند.

اين فضا ناامن است و همين ناامني سبب مي‌شود يك سردرگمي در استفاده‌كنندگان ايجاد شود كه خب، اين يك تكنولوژي فوق‌العاده خوبي است پس از آن استفاده كنم، اما از طرف ديگر به اين دليل كه اين تكنولوژي از نظر اخلاقي هيچ مراعاتي ندارد بهتر است از آن استفاده نكنم!

من معتقدم كه رسانه‌ها بايد به اين موضوعات بپردازند تا رگلاتوري كشوري نسبت به اين موضوعات توجه كند.

ش.د9501213