* روند کنونی همکاریهای دوجانبه تهران و مسکو برای حل و فصل بحران سوریه در چه سطحی جریان دارد؟ برخی تحلیلگران میگویند که دلیل افزایش هماهنگی میان تهران و دمشق در مقایسه با مسکو و دمشق به دلیل تردیدی است که در بشار اسد نسبت به اهداف روسیه به وجود آمده است؟
** از نظر عملیاتی به نظر میرسد ایران و روسیه همچنان در صحنه میدانی نبرد در سوریه هماهنگیهای سابق خود را دارند و شرایط کمافی السابق با حمایتهایی که دو طرف از نیروی ارتش سوریه به عمل میآورند، برقرار است اما شاید آنچه که تعیین کنندهتر است اقدامات و تبادلات دیپلماتیکی است که در سطح منطقه و بویژه از سوی روسیه برای مدیریت بحران سوریه دنبال میشود.روس ها از زمانی که وارد صحنه عملیاتی جنگ داخلی سوریه شدند تلاششان برای حل و فصل سیاسی بحران هم ادامه پیدا کرد و از همان زمان هم تلاش کردند با همه طرفهای درگیر تعاملات سیاسی و دیپلماتیک خود را داشته باشند.
طبیعتاً روس ها در این زمینه نگاه اصلیشان در تعاملات دیپلماتیک به سمت امریکا بود و امیدوار بودند به واسطه این رایزنیها بتوانند بر صحنه میدانی هم در سوریه تأثیرگذار باشند. این در حالی است که روس ها طرحهای متعددی درباره سوریه مطرح کردند که تغییر در قانون اساسی سوریه و همچنین جایگاه اسد و نقش او در آینده دولت سوریه از مکانیزمهایی بوده که پیشنهاد شده است و در حال حاضر هم تلاش میکند با کمک گرفتن از کشورهایی که در حال تعدیل و تغییر سیاستهای پیشین خود در قبال سوریه هستند، ظرفیتهای تازهای را برای پیشبرد اهداف خود به کار گیرد.
* آیا کودتای نافرجامی که جمعه شب گذشته در ترکیه اتفاق افتاد میتواند به عنوان یک عامل تأثیرگذار در روند رایزنیهای منطقهای حل بحران سوریه تأثیرگذار باشد؟
** با توجه به اتفاقاتی که در روابط روسیه و ترکیه افتاد و به یک بحران دیپلماتیک میان دو کشور تبدیل شد، تلاشهای روسیه در یک مقطعی برای مدیریت منطقهای بحران سوریه با چالش جدید مواجه شد اما بعد از عذرخواهی ترکیه از این کشور به نظر میرسد همکاریهای این دوکشور میتواند به یک محور مهمی برای مدیریت بحران سوریه تبدیل شود. به نظر میرسد که با اتفاقاتی که چند روز پیش در ترکیه رخ داد و کودتایی نافرجام را رقم زد، آینده همکاریهای مسکو و آنکارا رادر هالهای از ابهام فرود رود.
با وجود این روس ها بعد از بهبود رابطه خود با ترکیه حتماً سعی میکنند تا با استفاده از فرصت و تعدیل مواضع جنگ طلبانه ترکیه در قبال سوریه، ظرفیت همکاری این کشور را در فضای جدید و درحالی که ثبات و امنیت داخلی این کشور هم به واسطه کودتا دچار خدشه شده است به عنوان یک قدرت منطقهای به سمت و سوی اهداف خود پیش ببرند. این در حالی است که روسیه در منطقه خاورمیانه اهداف متعدد و متنوعی را پیگیری میکند و در این چارچوب، به نظر میرسد که هم به دنبال برقراری و تداوم رابطهای متوازن با ایران است و هم سعی میکند با سایر قدرتهای منطقهای نیز رابطه مناسبی داشته باشد.
* به نظر میرسد در آرایش جدید منطقه که برای حل بحران سیاسی دمشق شکل گرفته است روسیه، ترکیه و اسرائیل اضلاع سه گانه یک مثلث را برای حل بحران سوریه تشکیل دادهاند. بویژه که طی روزهای گذشته رایزنیهای پیدا و پنهان مقامات روسیه و امریکا هم درباره سوریه افزایش پیدا کرده است برخی معتقدند این شرایط باعث می شود که نقش ایران در فرآیند مذاکرات سوریه کمرنگ شود نظر شما چیست؟
** روندهای مختلفی را میتوان درباره صفبندیهای جدید منطقهای در قبال سوریه پیشبینی کرد. یکی از این روندهای قابل انتظار در مقطع فعلی آن است که روسیه و ترکیه از طریق همکاریهایی که با امریکا دارند بحران سوریه را مدیریت کنند اما ازطرف دیگر تردیدی نیست که روس ها بخوبی میدانند که در حل و فصل این موضوع نمیتوانند اهداف خود را بدون تعامل با ایران در سطح منطقه پیش ببرند.
شاید ایران و روسیه در سوریه، کاملاً با هماهنگی با هم عمل نکنند و الزاماً هم میتواند اینگونه نباشد؛ اما همکاری و نوع روابطی که این دو کشور در سوریه داشته و دارند، عملاً تأثیرات استراتژیک بسیار جدی بر بحران داشته و توانسته است وضعیت موازنه قدرت را در این بحران دچار تغییر بکند. اما در مقطع کنونی و ورود جدی برخی متغیرها از جمله بازسازی رابطه آنکارا و مسکو که میتواند حتی بر تعاملات منطقهای درباره سوریه تأثیرجدی بگذارد، ایران نباید رشته رایزنیهای پی در پی سیاسی با روسیه را قطع کرده و اجازه دهد که دستهبندیهای سیاسی و تغییراتی که در ائتلاف ها صورت میگیرد فضا را به ضرر ایران تغییر دهد.
* در حال حاضر مهم ترین موارد اختلافی که به پاشنه آشیل تهران و مسکو در روند همکاریها درباره سوریه تبدیل شده است، به چه مواردی باز میگردد؟
** درباره آینده سیاسی سوریه طبیعتاً تفاوت دیدگاه ها بین ایران و روسیه وجود دارد. سرنوشت دولت بشار اسد جزوآن دسته از موضوعاتی است که تاکنون بین ایران و روسیه درباره آن تفاهم صورت نگرفته است. روابط توأمان روسیه با اسرائیل یا تعامل با امریکا در بحران سوریه به خودی خود، عاملی منفی در روابط با ایران محسوب نمیشود اما مشکل احتمالاً از آنجایی آغاز میشود که روسیه بخواهد به توافقاتی با این طرف ها دست یابد که الزاماً در چارچوب منافع ایران نباشد. با وجود این روسیه نمیتواند نقش ایران را به عنوان یک قدرت مهم و همسایه نزدیک در پروسه مشارکت دسته جمعی برای حل بحرانهای منطقه نادیده بگیرد.حتماً روسیه تلاش میکند که منافع خود را در سوریه تأمین کند و این منافع در چارچوب حفظ برخی از ساختارهای موجود در سوریه است.
روس ها بشدت نسبت به تخریب همه ساختارها در سوریه حساسیت دارند و به همین دلیل به نظر نمیآید که مخفیانه با امریکا توافق پشت پردهای داشته باشد که منافع ایران در آن نادیده گرفته شود. اما از این نکته هم نباید غافل شد که شاید برخی از الگوهای حل بحران که الان بر سر آن از سوی بازیگران مهم برنامهریزی میشود چندان مطلوب ایران نباشد اما حتماً از شرایط جنگ و درگیری در سوریه که به بیثباتی محیط پیرامونی ایران هم منجر میشود، بهتر خواهد بود. به همین دلیل هم روند رایزنیهای ایران و روسیه نباید کند شود و باید دائماً دیدگاههای طرف روسی نسبت به اهداف ایران به روز شده و اختیار حل یکجانبه موضوع به روس ها داده نشود.
* با وجود این اختلاف نظرها بر سر سوریه، روسیه از افزایش حضور و مشارکت ایران در اتحادیههای منطقهای مانند سازمان همکاریهای شانگهای و اتحادیه اوراسیا حمایت میکند این حمایتها که به صورت علنی انجام میشود با چه هدفی صورت میگیرد؟ آیا این مواضع واقعی است یا فقط در چارچوب سیاستهای اعلامی روسیه مطرح میشود؟
** ایران و روسیه هر دو درصددند تا وابستگی خود را به ساختارهای اقتصاد جهانی کاهش داده و اجازه ندهند که این ساختارها به مثابه ابزاری در خدمت منافع قدرتهای غربی قرار گیرند. آنچه که روسیه در حال حاضر به طور جدی دنبال میکند افزایش همکاریهای ایران با اتحادیه اوراسیاست. برنامه آنها این است که این اتحادیه را گسترده کرده و آن را به یک اتحادیه بزرگ هم از نظر جغرافیایی و هم از نظر توانمندیهای اقتصادی تبدیل کنند.
روسیه در این چارچوب خیلی علاقهمند است که همکاریهای اتحادیه اقتصادی اوراسیا با ایران به عنوان یکی از مهمترین کشورهای همسایه اتحادیه افزایش یابد و این اتحادیه را تبدیل به یک اتحادیه منطقهای فراگیر کند اما درباره سایر ساختارها اگرچه روس ها خیلی مخالفتی با حضور ایران در سازمان شانگهای ندارند ولی نقشی هم در اینکه ایران را به عضویت این سازمان دربیاورند، نخواهند داشت.
* آیا این حمایتهای نیمه کاره روس ها به نگرانی آنها از پیشبینیها درباره پیشی گرفتن ایران از روسیه در بازار انرژی اروپا باز میگردد؟ تحلیلگران میگویند ورود ایران به بازار انرژی و افزایش سهم آن در این بازار که احتمال دارد بعد از دستیابی به توافق صورت بگیرد و طبیعتاً با نفوذ سیاسی بیشتر در خاورمیانه و بویژه خلیج فارس همراه خواهد بود، اسباب نگرانی مسکو را فراهم کرده است ارزیابی شما در این رابطه چیست؟
** ورود ایران به بازار انرژی اروپا میتواند شرایط را بویژه در زمینه صادرات گاز برای روسیه دشوار کند اما آنچه مشخص است اینکه شرایط برای اینکه ایران بتواند حضور جدی در این عرصه داشته باشد چندان در دسترس نیست البته اگر روزی منافع ملی ایران اقتضا کند ورود کند این توانمندی را خواهد داشت اما روس ها باید متوجه این قضیه باشند که ایران یکی از تولیدکنندگان اصلی گاز جهان است و بازگشتش به عرصه انرژی اجتناب ناپذیر است و حضورش در این بازار الزاماً به معنای رقابت با روسیه نیست بلکه منافع خود را پیگیری میکند.
* با وجود تقویت مناسبات اقتصادی تهران و مسکو برخی معتقدند که روسیه علاقه چندانی به عمیقتر شدن همکاریهای نظامی ندارد نمونه آن هم تأخیر طولانی آنها در تحویل موشکهای «اس- 300» به ایران بود، علت چیست؟
** روس ها یکی از تولیدکنندگان اصلی تسلیحات در جهان هستند و تلاش میکنند این تولیدات را به خریداران بالقوه بفروشند. ایران هم به طور سنتی در 25 سال گذشته یکی از خریداران تسلیحات روسیه بوده است بنابراین دلیلی ندارد که روسیه تمایل نداشته باشد اما موانع زیادی هم بر سر راه روس ها وجود دارد و لابیهایی است که مانع فروش تسلیحات میشود. روس ها هر بار که یک قرارداد فروش تسلیحات جدی با ایران منعقد میکنند، با فشارهای زیادی از سوی غرب، اسرائیل و حتی برخی جریان های داخلی روبه رو میشوند که خب اینها موانعی است که مقداری روند همکاریهای ایران و روسیه را دربحث نظامی کند میکند البته بحث قطعنامه 2231 هم هست که هرگونه سلاحهای استراتژیک که به ایران فروخته میشود باید با نظر اعضای شورای امنیت سازمان ملل باشد.
* سطح روابط ایران و روسیه بعد از حل موضوع هستهای دچار چه تغییراتی شد؟ به نظر میرسد بعد از برجام و گفت وگوهای نزدیکی که میان رئیس جمهوری روسیه با مقامات بلندپایه ایران در تهران صورت گرفت، ابعاد رابطه عمیقتر شده و از منظر روسیه بعد استراتژیک به خود گرفته است؟
** قطعاً جایگاه ایران در سیاست خارجی روسیه بویژه طی دوران بعد از توافق هستهای ارتقا یافته و نگاه روس ها به ایران جدیتر از گذشته شده است. یکی از دلایل آن هم این است که اکنون حق انتخابهای ایران افزایش پیدا کرده و مناسباتش با کشورهای خارجی، متعدد شده است. به همین دلیل مقامات مسکو نمیخواهند تا از سایر رقبا عقب بمانند به همین دلیل نگاه روسیه به ایران در یک سال اخیر جدیتر بوده که نیاز به تلاش زیاد دو طرف دارد تا این همکاریها به معنای واقعی خود در قالب استراتژیک معنادار شود.
http://www.iran-newspaper.com/newspaper/page/6264/10/141690/0
ش.د9501360