کرباسچی: آشتی برنامه محور میخواهیم
غلامحسین کرباسچی که خود پیشنهاد دهنده طرح «مذاکره ملی» بوده است، در گفتوگو با «ایران» درباره ضرورتهای آشتی جریانهای سیاسی و مقدمات ضروری آن، مواجه بودن با مسائل داخلی و بینالمللی و نیز بحرانهای موجود در منطقه را از ضرورتهای واضح برای شکلگیری یک وفاق ملی دانست و گفت: «هرچقدر دولت بخواهد در حوزههای اقتصاد، سیاست داخلی و سیاست خارجی و حتی بحثهای فرهنگی و اجتماعی تأثیرگذار باشد؛ تا وفاق ملی و همراهی همه کانونهای تصمیم گیرنده و قدرت در حوزههای مختلف نباشد، تصمیمات دولت نمیتواند نتایج مطلوبی به همراه داشته باشد.»
دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی درباره پیشنیازهای آشتی جریانهای سیاسی، افزود: «همه باید بپذیرند که از نظر شرایط و مسائلی که با آنها مواجهیم خواست مردم و وظیفه شرعی، اخلاقی و قانونی حکم میکند که همه به حل این بحرانها کمک کنیم. ما برای تضمین بقای خود و رشد و توسعه برای نسل آینده باید بپذیریم که لازم است از بسیاری از منافع شخصی و حزبی و گروهی صرفنظر کنیم و به مسائل ملی فکر کنیم. با چنین تعریف مشترکی است که میتوانیم رقابتهای شدید و خصومتآمیز را به پایان برسانیم و کمک کنیم مسئولان اجرایی بخشی از مسائل را حل کنند.»
وی در ادامه با اشاره به برخی بحرانهای پیش روی جامعه از جمله بحران بیکاری، مسائل اجتماعی و امنیتی، در پاسخ به کسانی که برای بحث آشتی ملی شرطگذاری میکنند، افزود: «بحث ما در اینجا گذشتن یا نگذشتن از فرد یا افراد نیست. افراد نقطه نظرات خاص خود را باید درباره عملکرد یک فرد داشته باشند. بحث ما این است که ما برای حل بحرانهای مبتلابه یا پیش روی جامعهمان به مذاکره و همفکری نیاز داریم. در مواجهه با این بحرانها مهم نیست که ما طرفدار چه کسی هستیم و اینکه او باید حتماً در رأس باشد یا نباشد. زیرا این مسائل مسأله همه نظام است. بنابر این باید فکر کنیم چگونه میشود این بحران را حل کرد.»
وی در ادامه افزود: «همه باید نیروی خود را بسیج کنند تا این بحرانهای دامنگیر کشور را حل کنند. این اتفاقی است که در مورد مذاکرات هستهای و لغو تحریمها رخ داد و در نهایت همه منتقدان، مخالفان از معتدل تا تندرو آن را پذیرفتند. بنابر این رابطه بین احزاب و جریانهای سیاسی میتواند برنامه محور باشد. ما میتوانیم با حفظ مرزها و اختلافات سیاسی که داریم، اهداف مشترک را تعریف کنیم و مشکلات بحرانی کشور را به یک نتیجه مطلوبی برسانیم.»
محبیان: یکسان شدن اصلاحطلبان و اصولگرایان معقول نیست
امیر محبیان، فعال سیاسی اصولگرا با بیان اینکه مبنا قرار دادن اینکه احزاب سیاسی در حال حاضر با یکدیگر قهر هستند و حالا باید با یکدیگر آشتی کنند اشتباه است، به «ایران» گفت: «احزاب با هم قهر نیستند، بلکه رقابت دموکراتیک خودشان را انجام میدهند. دو جریان مهم اصلاحطلب و اصولگرا با زیرمجموعههای مهم درونی خودشان رقابتها و بحثهایی دارند و در عرصه انتخابات نیز نظرات گفتمانی خاص خودشان را مطرح میکنند و این به معنای قهر بودن و تخاصم نیست. نباید تصور شود که برای آرام کردن فضا باید از رقابت دست بردارند. زیرا پایش متقابل احزاب در این رقابت خود میتواند به عنوان مانعی در برابر فساد عمل کند.»
محبیان افزود: آنچه باید تلاش کرد که گسترش پیدا کند، این است که رفتارها در چارچوبهای عقلانی سامان بگیرد تا دیگر شاهد رفتارهای تندخویانه سیاسی نباشیم. اگر نه اینکه دو جریان اصلاحطلب و اصولگرا وضعیت این همانی پیدا کنند و به حالت سومی دربیایند، اتفاق معقولی نیست. زیرا در دموکراسی رقابت گرایشهای مختلف و حتی گاه تند شدن آنها بر هم طبیعی است. تنها ما براساس آموزههای دینی که در جامعه داریم، باید تلاش کنیم که این رقابتها از چارچوب عقل و اخلاق خارج نباشد.»
وی در پاسخ به این سؤال که آیا بالاگرفتن بیاخلاقیها و نگاههای حذفی را سبب تأکید بر موضوع آشتی ملی میداند یا نه، اظهار داشت: «آنجا که افراد در رقابت از حدود قانونی عبور میکنند و برای حذف رقیب اتهاماتی را وارد میکنند، مثل هر شهروند دیگری باید با آنها برخورد کرد و آنچه رفتار احزاب را در چارچوبهای معقول قرار میدهد، صرفاً توصیههای اخلاقی نیست، بلکه پایش دقیق مرزهای قانونی توسط نهادهای مربوطه است. بر همین اساس باید فرهنگ رفتار مردمسالارانه را در میان جریانهای سیاسی گسترش داد و در عین حال جلب آرای مردم از راههای معقول را پی گرفت.»
وی همچنین با بیان اینکه رئیس جمهوری خود به یک جریان سیاسی مشخص تعلق دارد و از سوی دیگر جریانها نقد میشود، گفت: «طبیعتاً منظور ایشان از وفاق احزاب یکسان شدن احزاب و جریانها با یکدیگر نیست. بلکه حل اختلافات در چارچوب قواعد سیاسی و نه در خارج از زمین بازی است.» محبیان درباره برداشت از آشتی ملی به مثابه عبور از تنشها و مسائل مبتلا به افراد و گروهها در سالهای گذشته با بیان اینکه «من با حل مسائل از طریق من بمیرم و تو بمیری موافق نیستم»، افزود: «این اختلافات ریشههایی دارد که باید با ایجاد یک گفتوگوی ملی حل شود تا افراد و گروهها نظراتشان را مطرح کنند. زیرا اصولگرایان دچار جنون نبودند که به اصلاحطلبان نقد داشتند و اصلاحطلبان براساس توهم، اصولگرایان را نقد نمیکردند. بلکه یکسری مبانی نظری و رویکردهای رفتاری مورد نقدشان بوده که باید حل شود.»
محبیان افزود: «یکی از بهترین راهکارها در این مورد افزایش سطح تحمل رئیس جمهوری در مقابل منتقدانش است. چنانکه یکی از انتقادات مطرح به رئیس جمهوری، ادبیات ایشان در پاسخ به منتقدانش است. در صورتی که اگر آقای روحانی خود به عنوان نماد وفاق اعلام کند که من را نقد کنید و تحملم را بسنجید، در آن صورت گروهها با دیدن این رفتار به نقد همدیگر با تحمل بالا روی میآورند.»
دهقان: مقدمات آشتی ملی فراهم است
غلامعلی دهقان، سخنگوی حزب اعتدال و توسعه درباره ایده رئیس جمهوری برای آشتی احزاب و گروههای سیاسی در سال پیش رو گفت: «انتخابات خرداد 1392 و انتخاب شدن حسن روحانی که از فراجناحی عمل کردن سخن میگفت و تعامل با جهان را سرلوحه سیاست خارجی خود قرار داده بود، بسیار معنادار بود و نشانه آن بود که مردم ایران میخواهند نظام سیاسی کشور بیش از گذشته، وفاق نخبگان و تودههای مردم را شاهد باشد. زیرا پیش از آن، برخی کدورتهای سیاسی بین نخبگان و به دنبال آن کدورت میان برخی آحاد ملت، در کشور شکاف و اختلاف ایجاد کرده بود.
خوشبختانه با درایت و تدبیر رئیس جمهوری محترم طی دو سال و نیم گذشته، پارهای از مشکلات کشور حل شده است که از این میان میتوان به حل و فصل آبرومندانه مسأله هستهای نام برد که در یک بازی برد- برد با کشورهای 1+5 ایران توانست از حقوق مسلم خود دفاع کرده و این پروژه را بخوبی به پیش برود. پس از برجام، جامعه ایرانی امیدوارتر از گذشته به حرکت تکاملی خود ادامه میدهد و این آثار سیاسی را میتوان بیشتر در جوانان این مرز و بوم دید. با همین نگاه بود که برخلاف تمام پیشبینیها، در انتخابات هفتم اسفند، در تهران و در بخش قابل توجهی از حوزههای انتخاباتی، کسانی که با برند «امید» خود را مطرح کرده بودند، از سوی مردم برای مجلس شورای اسلامی آتی انتخاب شدند.
همه اینها نویددهنده این امر است که جامعه بیش از گذشته به انسجام ملی و اتحاد داخلی گرایش دارد. بویژه که حوادثی در کشورهای اطراف ما و منطقه استراتژیک خاورمیانه دیده میشود که باید برای ما درس عبرت باشد. همه اینها نشان میدهد وحدت جناحهای سیاسی حول محورهای مشترک، باید بیش از گذشته سرلوحه برنامههای اهالی سیاست و جناح باشد. خوشبختانه در شرایط فعلی همه به دنبال رشد و پیشرفت کشور و نیز معتقد به شعارهای کلیدی انقلاب اسلامی، همانند استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی هستند و همه معتقد به قانون اساسی نظام و ارکان رکین آن از جمله اصل ولایت فقیه هستند. در این شرایط ضروری است که بیش از گذشته به «برجام 2» و نزدیکی همه جناحها برای پیشرفت کشور اهمیت دهیم.
وی درباره پیششرطهای دستیابی به هدف آشتی ملی تأکید کرد: «همه جناحها و احزاب سیاسی قانون اساسی و ارکان آن را قبول دارند و این مقدمه خوبی است. با وجود این، قانونمداری باید اصل مشترک همه جناحها باشد.
قانون اساسی میتواند محور مهمی برای اجماع جناحها باشد، همچنین نگاه دوراندیشانه به عواقب تفرقه و تشتت که این روزها در منطقه ما دیده میشود، باید مورد توجه اهالی سیاست قرار بگیرد. پذیرش نتایج انتخابات درس دیگری است که میتواند شکافهای اجتماعی را کم کند و در مجموع پذیرش بازی سیاسی به صورت منطقی و عقلانی، یکی از عوامل نزدیکی جناحها و نخبگان سیاسی است. در عین حال رعایت اخلاق در عرصه سیاست عمومی کشور، گام دیگری است که میتواند کشور را بیش از گذشته به اجماع و انسجام نزدیک کند.»
منتجبنیا: وحدت ملی به تنازل متقابل نیازمند است
رسول منتجبنیا، قائم مقام حزب اعتماد ملی که خود یکی از مطرح کنندگان این ایده در گذشته بوده است، در گفتوگو با «ایران»، با بهکارگیری عنوان «وحدت ملی» برای آنچه در سخنرانیهای اخیر رئیس جمهوری مد نظر بوده است، گفت: بدون تردیدی «وحدت ملی» عامل مهم در موفقیت یک دولت و ملت است. اما وحدت ملی به معنای نادیده گرفتن افراد، گروهها و حتی سلایق و عقاید نیست؛ بلکه به معنای تکیه کردن بر مشترکات با حفظ فردیت، تشکل و تحزب و حتی حفظ سلایق گوناگون است. در یک کشور که افرادی از ادیان، مذاهب و اقوام گوناگون و طبیعتاً احزاب و گروههای همه زیر سایه یک پرچم زندگی میکنند و همه جزو صاحبان کشور و حکومت هستند، گروهها میتوانند روی مصالح و منافع ملی با هم اتفاق نظر پیدا کنند. این به آن معنا است که رقابتهای سیاسی را تا جایی پیش ببرند که به منافع گروهها خدشهای وارد نشود و حتی در حین رقابت، اخلاق و حتی رفاقت را نادیده نگیرند.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب در ادامه افزود: «ما گاهی دچار این اشتباه میشویم که رقابت را به معنای تقابل و دشمنی میگیریم. حال آنکه نباید هیچ فرد و جناحی درصدد حذف دیگران باشد. این تصمیم که هر گروهی درصدد آن باشند که خودشان را تصدیق و دیگران را نقد کنند، آغاز بداخلاقی و تقابل است. اما اگر افراد و گروهها روی نکات مثبت و ایجابی تکیه کنند، به جای نفی دیگران، خودشان را اثبات کنند و اختیار را به مردم واگذار کنند تا مردم از میان آنها بهترین و مناسبترین را انتخاب کنند، آن وقت دیگر از بسیاری از دعواهای سیاسی و دشمنی خبری نخواهد بود. در چنین شرایطی است که وحدت ملی معنا پیدا میکند. اما اینکه گروهی بگوید همه کنار بروید تا من باقی بمانم، در آن صورت مسلماً وحدت ملی شکل نخواهد گرفت. بلکه این خود آغاز اختلاف و جدایی است. بنابراین به باور من، وحدت ملی به تنازل متقابل نیاز دارد. یعنی هر یک از احزاب و گروهها باید یک گام به پیش بیایند تا این وحدت شکل بگیرد.»
وی ادامه داد: «خلاصه کلام این است که افراد و گروهها باید روی اشتراک نظراتشان درباره مصالح کشور و منافع ملت اشتراک تأکید کنند و اجازه ندهند کوچکترین خدشهای به این مواضع مشترک وارد شود. بنابراین امیدوارم سال آینده چنین شرایطی رفته رفته به وجود بیاید. این امیدواری در حالی است که مجلس دهم با رویکرد اعتدال و عقلانیت آغاز به کار خواهد کرد و دولت نیز، دولتی معتدل و عقلانی است. بنابراین میتوانند با همکاری هم زمینه آن را فراهم کنند که وحدت بر جامعه حکمفرما شود و درگیریها و کشمکشها جای خود را به صمیمیت و دوستی بدهند.»
کوهکن: اتحاد، گرفتن عکس یادگاری نیست
محسن کوهکن، فعال سیاسی اصولگرا و عضو جبهه پیروان خط امام و رهبری در گفتوگو با «ایران» در حالی که توصیه به اتحاد و برادری را یک امر الهی و قابل ستایشی میدانست، برای بحث آشتی و وفاق جریانهای سیاسی شروطی قائل شد و گفت: «تفاهمی که در آن نقدی به گذشته و عملکردها نباشد، نمیتواند به یک اتحاد و وحدت پایدار منجر شود.» وی تقید به خطوط قرمز قانون اساسی و قرار نگرفتن در موقعیت اپوزیسیون نظام را از ضرورتهای این بحث دانست و افزود: «برای ایجاد یک انسجام پایدار یک میثاقنامهای باید نوشته شود و مشخص شود ما از نظر پایبندی به مبانی قانون اساسی چه نگاهی داریم و اگر این مسأله حل شود و باور قلبی به آن داشته باشیم، این وحدت شکل میگیرد.»
وی در ادامه با تأکید بر اینکه «ما اگر بخواهیم زیر سقف نظام با حزبی تعامل داشته باشیم، با کسی که موضعگیری اپوزیسیون دارد کنار نمیآییم»، افزود: «میتوان با اختلاف سلیقهها کنار آمد، اما اگر کالبدشکافی نکنیم و بگوییم با وجود اختلاف نظرها اتحاد کنیم، چنین چیزی امکان ندارد.»
کوهکن درباره تمایل گروههای مختلف سیاسی به وفاقی براساس این شروط، ادامه داد: «امکان دارد در جریان اصلاحطلب یک جریان ساختارشکن و همانهایی که مصاحبه کردند و گفتند که ما امام را هم قبول نداشتیم، نسبت به این مسأله موضعگیری کنند. اما جریان اصلاحات باید این شهامت و شجاعت را داشته باشد و این کار را انجام بدهد، در این صورت هجمهها کمتر خواهد شد و راحتتر میتواند کار کند.» وی همچنین افزود: «اگر جریان اصولگرا نیز اعلام کند با کسانی که قانون اساسی و چهار اصل اسلام، حکومت اسلامی، ولایت و ولی فقیه و توانمندی اسلام برای اداره امور را قبول دارند با آنان همگرایی و اتحاد نداشته باشیم، باید در مقابل این رویکرد نیز ایستاد و موضعگیری کرد.» کوهکن شکلگیری میثاق میان عقلای هر دو جناح را مهم دانست و اظهار داشت: «نوع توافق گروهها باید به نوعی باشد که هواداران را در سراسر کشور با سطح برداشتهای متفاوت اغنا کند و آنان نیز بر این تفاهم انگشت تأیید بزنند وگرنه تفاهم دو حزب بدون همراهی زیرمجموعهها فایده و نتیجهای ندارد.»
وی در ادامه در پاسخ به این سؤال که آیا اگر افرادی که حساسیتهایی روی آنان وجود دارد، پای این مثیاقنامه باشند، به این معنی است که میتوان از گذشته عبور کرد یا خیر، گفت: «در دنیا برای بقای احزاب حتی افراد را فدا میکنند اما ما معکوس عمل میکنیم. چه اصراری است که وقتی کسی محکومیت قضایی دارد یا سوابقی دارد و محکوم شده، او را جلودار یک تشکیلات و حزب میکنیم. لذا باید با کسانی که صلاحیت لازم را ندارند یا کار خلاف قانون انجام میدهند را باید از احزاب خارج کنیم.»
وی در پاسخ به اینکه آیا شرطگذاری مانع وفاق نیست، افزود: «شاید عدهای بخواهند وانمود کنند که متحد و کنار هم هستیم و به عکس یادگاری برای اثبات اتحاد بگیرند، اما آیا آنچه که رئیس جمهوری مطرح میکند یا دلسوزان نظام، میخواهند کار روبنایی باشد یا اینکه کار اساسی و همگرایی واقعی صورت بگیرد، باید احزاب پالایش شوند.»
رئوفیان: تعامل میان خواص در کاهش اختلافات مؤثر است
ابوالقاسم رئوفیان، فعال سیاسی اصولگرا و سخنگوی جبهه ایستادگی در پاسخ به پرسشهای «ایران» درباره ضرورت آشتی احزاب با بیان اینکه «از همدلی احزاب با حفظ موارد مثبت مانیفستهایشان استقبال میکنیم» موضوع طرح شده از سوی روحانی را موضوعی جدید ندانست اما گفت: «اگر رئیس جمهوری نماینده خود را در امور احزاب و گروههای سیاسی معرفی کند، این نماینده میتواند در کنار وزارت کشور که متولی مجوز فعالیت احزاب است، برای ایجاد رابطه متقابل مبتنی بر رعایت اصول اخلاقی و معنویت تلاش کند.» وی همچنین به تجربه نسبتاً موفق خانه احزاب در این زمینه اشاره کرد و افزود: «مردم از دعواهای بین گروهی خاطره خوبی ندارند و به همین دلیل از همدلی و همسویی احزاب استقبال میکنند و خوب است که این همسویی در امور استراتژیک پدید آید.»
رئوفیان در پاسخ به این سؤال که چرا با وجود تکرار چندین باره این بحث، هنوز آنچه مد نظر مطرح کنندگان بوده محقق نشده است، گفت: «تعارض مدنی بین شخصیتها و چهرههای سیاسی به شکاف منجر میشود. اگر این شکاف به حداقل ممکن برسد، طبیعی است تقابلهای بین گروهی کاهش مییابد. وقتی احزاب و گروههای سیاسی که قاعدتاً هر کدام به یکی از چهرههای مطرح کشور نزدیکی فکری بیشتری دارند، احساس کنند که این شخصیتهای محوری دچار اختلاف با یکدیگر میشوند، طبیعی است که گروههای مربوط به آنها هم با یکدیگر دچار اختلاف شوند. بنابراین کاستن از اختلافات این شخصیتها میتواند در کاستن از اختلافات بین احزاب و گروهها و برقراری تعامل قابل قبول بین آنها بسیار مؤثر باشد.»
http://www.iran-newspaper.com/newspaper/page/6177/21/122430/0
ش.د9405740