(ويژهنامه ايران ـ امتداد اميد ـ 1395/03/24 ـ صفحه 10)
** انتخاب آقای دکتر روحانی، تاکنون دو دستاورد اساسی و بنیادی در تحولات بینالمللی و داخلی داشته است که میتواند زیربنای تحولات بعدی باشد. نخستین دستاورد، رفع تهدید بینالمللی و تهدید نظامی است. زیرا تاکنون هیچ کشوری با چنین حجم و گسترهای از تحریمها رو به رو نشده بود که ایران آنها را از سر گذراند. بویژه اینکه این تحریمها ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد بر ما اعمال شد. پیشتر با تحریمهای یک جانبه یا چند جانبه امریکا یا تحریمهای حقوق بشری اروپا مواجه بودیم که برخی هنوز نیز به قوت خود باقی است، اما تاکنون سابقه نداشته است که ما با تحریم هایی رو به رو شویم که سراسر اروپا، چین و روسیه و حتی کشورهای متحد را نیز درگیر کند و همه کشورها را از معامله با ایران به هراس بیندازد. سراغ ندارم که چنین تحریم هایی علیه کشور دیگری اتفاق افتاده باشد. این روند بسیار خطرناک بود.
* ریشه شکلگیری چنین اجماعی علیه ما چه بود؟
** بخشی به مسأله هستهای برمی گشت، اما نباید از خاطر ببریم که آقای احمدینژاد با طرح مسائل جانبی، این روند را تسریع کرد؛ مانند پرداختن به مسأله هولوکاست. هولوکاست مسأله ما نیست، مسأله آلمان است. این واقعه در این کشور روی داد، یک حادثه تاریخی است و مانند هر حادثه تاریخی دیگری میتوان نسبت به آن تشکیک یا درباره آن تحقیق کرد، اما هرچه هست مسأله ما نیست، بلکه مسأله همه اروپاست. هولوکاست هرچه که بود، طرح این موضوع از سوی رئیس دولت نهم، سبب شد که رژیم صهیونیستی با مظلوم نمایی، حداکثر بهره برداری را از آن بکند و آن سیاست دولت قبل به این مظلوم نمایی کمک کرد. به عبارت دیگر، رئیس دولت سابق طوری رفتار کرد که رژیم صهیونیستی بار دیگر مورد توجه عاطفی جهان قرار گرفته و حاشیه امنیتی قویتری نسبت به گذشته برای خودش ایجاد کند. علاوه بر این، گفتمان آقای احمدینژاد و اظهارات تند و نسنجیده برخی از گروههای داخلی، در مجموع یک چهره خشن، گریزان از قوانین بینالمللی و صلح ستیز از ایران به تصویر کشید. در کنار این موارد، رژیم صهیونیستی توانست این دروغ را برای غرب جا بیندازد که ایران در حال ساخت یک بمب اتمی است، درحالی که رهبر معظم انقلاب، بارها اعلام کردند که جمهوری اسلامی برخورداری از این سلاح را به دلایل دینی و انسانی حرام میداند و اساساً هیچ کس در ایران خلاف نظر ایشان عمل نمیکند. اما دشمنان ما توانستند این دروغ را جا بیندازند و براساس همین دروغ، ما را تحریم کردند.
تحریم ها، خسارتهای عظیم سیاسی، اقتصادی و امنیتی برای ما به همراه داشت. به عنوان مثال، به بهانه دور زدن تحریمها میلیاردها دلار به جیب واسطه ها، دلالان و قاچاق فروشان سرازیر شد تا جایی که به یک سازمان جهانی علیه ما تبدیل شد و هنوز هم دلالان و سودجویان و منتفع شدگان از شرایط تحریم، مشکلاتی را برای دولت و کشور ایجاد میکنند و اساساً بخشی از مخالفان دولت تدبیر و امید (البته بجز منتقدان منصف)، را همینها تشکیل میدهند. همان طور که در بیرون از مرزها نیز عربستان، رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای منطقه نیز ضمن مخالفت صریح با مذاکرات هستهای و هرگونه توافقی میان ایران و قدرتهای جهانی، بشدت تلاش کردند حلقههای تحریم تنگ تر شود. این روند تا جایی ادامه یافت که با بهانه تراشی هایی، میرفت تا وضعیت عادی کشور به شرایط امنیتی و جنگی تبدیل شود.
* منظور شما از بهانه تراشی چیست؟
** ساختن یک بهانه آسان است. دشمنان ما میتوانستند خودشان بهانه درست کنند، مثلاً در خلیج فارس یا کشورهای دیگر، ترور و حادثهای ایجاد کنند و بعد آن را به گردن ما بیندازند؛ یا اینکه برخی عناصر تند و خودسر، با عملکرد خود، بهانهای به دست آنان بدهند و جنگی را علیه کشور ما راه بیندازند، جنگی که یک طرفش ایران و طرف دیگرش همه تحریم کنندگان قرار داشتند. اما برگزاری انتخابات حماسی 24 خرداد و انتخاب آقای دکتر روحانی، به همراه اقدامات فوق العاده بینظیری که در گفتوگو با کشورهای 1+5 صورت گرفت که در نهایت به برجام منتهی شد، این فشارها، تحریمها و تهدیدهای ناشی از تحریم را از سر ایران رفع کرد. با برجام، برای همیشه سایه شوم تهدیدهای نظامی از سر ملت ایران برداشته شد، اجماع جهانی علیه ما شکست و دیگر هرگز تجدید نخواهد شد. این بزرگ ترین پیروزی و دستاورد آقای روحانی بود. دومین دستاورد مهم آقای روحانی، یک دستاورد داخلی بود که در اسفندماه حاصل آمد و آن، برگزاری انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی، به بهترین شکل ممکن بود. به نظرم این انتخابات را میتوان با انتخابهای دوره اول، دوم و سوم مجلس شورای اسلامی مقایسه کرد که در نهایت سلامت، امنیت و با مشارکت بالا برگزار شد و نتیجه انتخابات نیز بسیار خوب و قابل توجه بوده است.
* آقای یونسی ! جنابعالی درحالی نتیجه انتخابات مجلس را بسیار خوب توصیف میکنید که اصلاح طلبان نتوانستند اکثریت غالب را به دست بیاورند.
** وقتی از نتیجه انتخابات سخن میگوییم، منظور من فارغ از نگرشهای سیاسی و جناحی است و از یک منظر ملی به این رویداد و نتایجش نگاه میکنم. اشاره کردم که آقای دکتر روحانی به دنبال تحقق دو هدف داخلی و خارجی بود؛ که یکی برداشته شدن سایه تحریم و اجماع جهانی علیه ایران و دیگری برقراری یک آشتی ملی و ایجاد یک انسجام و همراهی ملی بود. به نظر من هم اکنون، هر دو هدف بویژه با انتخابات اخیر مجلس، محقق شده است. در بعد خارجی، نه تنها آن اجماع جهانی برداشته شد، بلکه اکنون جهان آماده و خواهان مشارکت با ایران در حوزههای مختلفی سیاسی و اقتصادی و امنیتی است. معتقدم دستاوردهای برجام قدم به قدم روشن و حاصل میشود. منافع اقتصادی و امنیتی برجام، گام به گام خود را نشان میدهد. تا پیش از برجام، ما شاهد یک اجماع و ناهمراهی جهانی نسبت به ایران بودیم که اکنون تبدیل به یک اجماع همراهی با ایران شده است. هفتهای نیست که یک هیأت بلندمرتبه سیاسی و اقتصادی یا یک رئیس دولت به ایران نیاید. امروز که با شما صحبت میکنم، رئیس دولت بزرگ ترین کشور همسایه یعنی هند به ایران آمد و رفت. (رئیس دولت دومین کشور بزرگ آسیا و اولین کشور دموکراتیک دنیا،) درحالی که اینها را نداشتیم و اگر وضعیت سابق ادامه پیدا میکرد، هرگز شاهد این سفرها و این قراردادها نمیبودیم. اما انتخابات؛ آقای روحانی مکرر بر این مسأله تأکید کرده بود که به دنبال ایجاد یک انسجام ملی، یک همسویی، هم جهتی و همراهی و مشارکت عمومی است. زیرا بعد از انسدادی که به وجود آمده بود، یعنی بعد از حوادث تلخ 88 بخش زیادی از جامعه قهر کرده بودند. اما توسعه کشور نیاز به رفع این بن بست و شکسته شدن این انسداد داشت. همه مردم باید آشتی میکردند و پای کار برمی گشتند که آقای روحانی از این بازگشت به عنوان یک آشتی ملی یاد کرد.
باید توجه داشته باشیم که این آشتی ملی با میتینگ، راهپیمایی یا تظاهرات هرگز محقق نمیشد و معلوم هم نبود که به صلاح باشد. تنها راهکار یک آشتی ملی که مشارکت ملی و امنیت ملی را به دنبال داشته باشد و توسعه ملی را تضمین کند، برگزاری یک انتخابات خوب در تراز انتخابات هفت اسفند 94 بود. در این انتخابات شاهد بودیم که مشارکت بهاندازهای بالا بود که تا روز رأیگیری برای ریاست مجلس، معلوم نبود که تعداد منتخبان اصلاح طلب بیشتر است یا اصولگرا. اساساً این آرزویی برای سابقون انقلاب بود که چنین مجلسی تشکیل شود که همه در آن حضور داشته باشند. این مجلس میتواند مظهر و سمبل انسجام و وحدت و آشتی ملی باشد که روحانی آن را وعده داده بود. قطعاً اگر روحانی رئیس جمهوری نبود، این اتفاق نمیافتاد، ضمن اینکه برای آشتی ملی هیچ مصداقی بهتر از این مجلس سراغ نداریم.
* بر چه مبنایی معتقد هستید که اگر روحانی رئیس جمهوری نبود، این آشتی اتفاق نمیافتاد؟ مگر آقای روحانی چه ویژگی هایی داشت یا دارد که دیگران نداشتند؟ منظور شما توانایی روحانی در ایجاد هماهنگی میان ارکان کشور است؟
** به همان دلیل که اگر آقای روحانی نبود، حتماً ما شاهد تحقق برجام و رفع فشارها و تحریمهای بینالمللی نبودیم و از طرفی مخالفان دولت روحانی، قادر به برگزاری انتخاباتی از سنخ انتخابات مجلس در هفتم اسفند ماه نبودند و این خود از دستاوردهای فوق العاده مهم دولت است.
* بر چه اساسی چنین نظری دارید؟
** موضوع بسیار روشن است، زیرا رقبای آقای روحانی یا برجام و مذاکره هستهای با قدرتهای جهانی را قبول نداشتند، یا اگر هم قبول داشتند، ظرفیت به سرانجام رساندن آن را نداشتند. مثلاً آقای دکتر ولایتی اتفاقی همچون برجام را قبول داشت و هنوز هم از آن حمایت میکند، اما ایشان ظرفیت آقای روحانی را برای به سرانجام رساندن آن، به دلایل مختلف نداشت که از حوصله این بحث خارج است. آقای قالیباف شاید قبول داشته باشد، اما جرأت بیانش را نداشت. لذا ایشان هم به چنین سیاستی از نظر من اعتقاد نداشت و ضمن اینکه این ظرفیت را هم برای پیگیری چنین سیاستی نداشت. یعنی آقای قالیباف هرگز نمیتوانست این مسیر را طی کرده و به سرانجام برساند. آقای جلیلی هم که هرگز قبول نداشت و هنوز هم قبول ندارد. بنابراین رقبای روحانی یا برجام را قبول نداشتند، یا ظرفیت و موقعیت کافی برای انجام آن را نداشتند.
* نگفتید که منظور شما از ظرفیت چیست؟ یعنی هم با قدرتهای خارجی پشت میز مذاکره بنشیند و هم اینکه در داخل با مراکز قدرت گفتوگو کنند؟
** بخشی، همین هاست که گفتید. یا جریانی که از روحانی حمایت میکند و رأیی که پشت او قرار دارد هم بخش دیگری از این ظرفیت است. قدرت دیپلماسی و جذب دیپلمات هم یک ظرفیت است. هرکسی نمیتواند آقای ظریف را جذب کند. آقای ظریف با هر کسی همکاری نمیکرد، اما با آقای روحانی همکاری کرد. اینها بخشهایی از این ظرفیت هایی است که روحانی داشت. روحانی همه اینها را داشت و توانست در عرصه بینالمللی کار خود را انجام دهد. به نظر من اگر آقای روحانی هیچ دستاوردی نداشت، جز همین برجام، برای همه دوره ریاست جمهوری و دولتش کافی بود. این در حالی است که اکنون برخی تنها به نتایج و خروجی اقتصادی برجام توجه میکنند که البته دستاوردهای اقتصادی برجام قطعاً مهم است و البته شاهد هستیم که بخشی از این بهره مندی از این نتایج اقتصادی، آغاز شده و بخشی هم نیازمند زمان، برای تحقق یافتن است.
* آقای هاشمی به تعبیری شرایط آغاز به کار دولت یازدهم و رفع تحریمها را با شرایط زمان پذیرش قطعنامه و پایان جنگ برابر میدانند. اما مخالفان دولت، نظر دیگری دارند. آنان میگویند ایران در دولت گذشته قوی بود و دست بالا را داشت، اما در دولت یازدهم کشور ضعیف شده و جایگاه خود را از دست داده است. استدلال شما چیست و شما برای جدی بودن تهدید جنگ در پیش از 24 خرداد، چه مصداقی دارید؟
** حاشیهای به سخنان آقای هاشمی بزنم. به نظرم آقای هاشمی کم گفته است. در زمان جنگ جمعیت ما نزدیک به 40 میلیون نفر بود، کل کشور بسیج شده بود و مردم به کمترین، قانع بودند. اما حالا نه تنها جمعیت دو برابر شده، بلکه خواستهها و مطالبات مردم نیز بشدت افزایش یافته است. دیگر اینکه در جنگ، هرگز علیه ما یک اجماع جهانی وجود نداشت، حتی امریکاییها که بشدت ما را تحریم و به صدام کمک میکردند و در جاهایی با ما میجنگیدند، اما در مواردی میتوانستیم وسایل و قطعات مورد نیاز خود را از امریکا و اروپا تهیه کنیم. اما در وضعیت تحریم حتی نمیتوانستیم غله یا دارو بخریم، حتی فناوری داروها به دلیل احتمال کاربرد دوگانه در اختیارما قرار داده نمیشد. اگر در دوران تحریم، قیمت نفت اندکی بالا رفته بود، این نفت اغلب به بازارهای هند، چین و برزیل سرازیر میشد، اما عمده سود آن به جیب دلالان، مخالفان و دشمنان ما میرفت. نتیجه تحریم این شد که مردم مصرف کننده شدند و صنعت، کشاورزی و تجارت ما از بین رفت. آیا در زمان جنگ وضعیت کشور به این گونه بود؟ از آن گذشته، بعد از جنگ بسرعت سازندگی آغاز شد، آثار جنگ در کشور از بین رفت و توسعه آغاز شد. بسیاری از زیرساختهای توسعه کشور محصول عملکرد دولت سازندگی است، اما دولت یازدهم درحالی کار خود را آغاز کرد که نزدیک به 70 درصد واحدهای تولیدی ما تعطیل شده بودند که اگر تحریم ادامه مییافت، میتوانست به 100 درصد هم برسد.
* تهدید جنگ چقدر جدی بود؟
** معنای مصوبات فصل هفتمی شورای امنیت این است که کشور هدف، یک تهدید بینالمللی بشمار می رود. یعنی با مصوبات شورای امنیت سازمان ملل متحد، ایران کشوری علیه تهدید جهانی و عنصر یاغی که برای همه خطرناک است، قلمداد میشد و اساساً برای اینکه این تهدید به یک خطر بالفعل تبدیل نشود، از هر جهت ما را محدود کردند و تحریمهای ظالمانهای هم وضع کردند تا این شرایط، به نظر آنان، خود به خود ما را از پا در آورد و نیازی به جنگ نباشد. اما اگر نیاز به جنگ را احساس میکردند، برای مثال، با ترور یا آتش افروزی در جایی، بهانهای میتراشیدند و جنگ را آغاز میکردند. یا اینکه بعضی از نادانهای داخلی که احتیاجی به این تحریکها ندارند، خودشان بهانه به دست دشمنان میدادند و یک فرصت در اختیار آنان قرار میدادند تا جنگ را آغاز کنند.
* تحریمها و فشارهای خارجی، تا چه میزان از شرایط انسدادی که در داخل وجود داشت، تغذیه میکرد؟
** حوادث تلخ 88 عملاً و متأسفانه به تقویت برخی از گروههای تند، سلطه یک جریان سیاسی و قهر بخش زیادی از جامعه منتهی شد که از این شرایط به انسداد داخلی تعبیر میکنیم. رفع این انسداد، تنها با یک انتخابات حماسی محقق میشد و حماسه سیاسی 24 خرداد 92 با نظر رهبر معظم انقلاب شکل گرفت. ضمن اینکه معتقدم حماسه سیاسی هفت اسفند 94 از حماسه سیاسی 92 جدا نیست و این دو با هم، یک پازل را تشکیل میدهند. به باور من، با این انتخابات، قسمت عمده برجامهای داخلی که درباره آن سخن گفته میشد، عملی شد و قسمتهای بعدی نیز به مرور زمان عملی خواهد شد. مجلس دهم باید نشان دهد که سمبل وحدت، آشتی و انسجام ملی است که مهم ترین هدف برجام داخلی بود. برجامهای بعدی نیز عمدتاً معطوف به خروج از رکود اقتصادی است، یعنی انسجام ملی برای ایجاد یک تحرک جدی در حوزه اقتصاد تا به این ترتیب، آثار و برکات برجام به تمامی در داخل دیده شود.
* برخلاف شما، برخی دیدگاههای منفی نسبت به برجام داخلی دارند.
** منظور از برجام داخلی، جنگ سیاسی یا دوقطبی کردن جامعه نیست، هرچند نمیتوان کتمان کرد که برخی مایل هستند که تعریفی اینگونه از برجام داخلی القا کنند. برجامهای داخلی یعنی آثار برجام خارجی در داخل کشور هم بروز و ظهور بیابد. دولت یازدهم معتقد است که هرگز نباید جامعه را دو قطبی کرد و اختلاف ایجاد کرد. زیرا جامعه بشدت به توسعه سیاسی و اجرای اقتصاد مقاومتی نیاز دارد. همچنین، در حال حاضر مسأله اصلی کشور اشتغال و رفع بیکاری است. مردم نمیخواهند که دعواهای سیاسی آنان را سرگرم کند یا برخی به تسویه حسابهای سیاسی خود بپردازند، بلکه میخواهند مشکلات اساسی کشور همچون بیکاری و اشتغال حل شود که این امر نیز با برجامهای داخلی محقق میشود.
* دستاوردهای روحانی قطعاً با پشتوانه مردمی حاصل شد که این پشتوانه در هفت اسفندماه تجدید شد. مردم هم درانتخابات اخیر، اعتماد دوباره خود را به دولت و روحانی اعلام کردند. اما باوجود این، یک جریان رسانهای به این ایده دامن میزند که آقای روحانی رئیس جمهوری یک دورهای خواهد بود. شما برای این رویکرد، چه تحلیلی دارید؟
** جریانهای سیاسی که در دو انتخابات اخیر شکست خوردهاند، باید به خودشان امید بدهند و این هیچ ایرادی ندارد! اشکالی ندارد که آنان با همین امیدها دلگرم باشند، اما بدانند که این اتفاق نخواهد افتاد.
* صرف امید دادن به خودشان مطرح است یا اینکه تحرکات دیگری نیز وجود دارد؟
** کارشکنیهای خارجی مانند عربستان و رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای همسایه و گروههای تندرو در امریکا از ابتدا نیز وجود داشته است که تلاش میکنند برجام را بیخاصیت یا کم خاصیت کنند که متأسفانه در داخل نیز برخی از مخالفان دولت با آنها همراهی میکنند. اما این اتفاق نخواهد افتاد، برجام شکست ناپذیر و برگشت ناپذیر است و آثار امنیتی و اقتصادی آن نمایان شده است. در داخل گسترش این دستاوردها به زمان نیاز دارد. برخلاف این ایده که به آن اشاره کردید، در سال 96 شاهد دو پیروزی بزرگ خواهید بود؛ پیروزی در انتخابات شورای شهر، در همه شهرهای بزرگ و دیگری پیروزی مجدد آقای روحانی در انتخابات ریاست جمهوری. آقای روحانی پیش از انتخابات 92، چهره شناخته شدهای نبود و مردم اغلب بر حسب اعتماد به شخصیتهای سیاسی کشور به ایشان آری گفتند، ضمن اینکه مردم از ردصلاحیت آقای هاشمی ناراحت بودند و عملکرد بد سیاسی و اقتصادی احمدینژاد نیز جلوی چشمشان بود.
* یعنی بخشی از رأیی که در انتخابات 92 به آقای روحانی داده شد، سلبی بود که در سال 96 به رأیی تماماً ایجابی تبدیل میشود؟
** اکنون شخص آقای روحانی، بسیار بیشتر از انتظار حامیانش ظاهر شده است. آقای روحانی باید قدر مردم را بداند و نباید از اذیت و آزارهایی که میشود، عصبانی شود، تحریک شود. مردم باید در چهره آقای روحانی شادی و امید ببینند، نه عصبانیت.
* پس معتقدید که بحث تک دورهای شدن ریاست جمهوری آقای روحانی هم متوجه برجام است و هم میخواهند آقای روحانی را عصبانی کنند؟
** هدف اصلی برخی مخالفان بیمنطق دولت، عصبانی کردن آقای روحانی است. آنان دنبال عکس العملهای احساسی آقای روحانی هستند تا از این طریق یاران آقای روحانی را ناامید کنند. اما آقای روحانی هرگز نباید در این زمینی که برایشان فراهم میکنند، سیاست ورزی کند. ایشان باید نامهربانیها و نامرادیها را تحمل کند و باید دستاوردهای پیروزی خودش که وحدت و انسجام ملی و امید است را حفظ کند. و از همه مهمتر، دکتر روحانی برای حفظ وحدت و انسجام و امنیت ملی باید همواره بر اطاعت از رهبری تأکید کند. یک انقلابی، هرگز بر خلاف مصالح نظام و فرامین رهبر معظم انقلاب اقدامی نمیکند و حرفی نمیزند. یک انقلابی ممکن است اشتباه کند اما در برابر نظرات رهبری و نظام قرار نمیگیرد.
* پس از اینکه نامزدی احمدینژاد طرح شد، شما تحلیلی داشتید که رسانهای نکردید، مبنی بر اینکه احمدینژاد بیشتر یک کاتالیزور است تا به آقای روحانی فشار بیاورند و ایشان برای دور دوم نامزد نشود. منظور شما چه بود؟
** ما متأسف هستیم از اینکه نیروهای بسیار خوب جریان اصولگرا به وسیله برخی مخالفان تند دولت، منزوی شدهاند. ما هرگز آرزو نمیکنیم که جریان راست بار دیگر ناچار شود از احمدینژاد حمایت کند و شکست دیگری را تجربه کند. ما مایل هستیم که اصولگرایان همچنان به عنوان رقیب نجیب، جدی و اصولی اصلاح طلبان باقی بمانند. اساساً خود اصلاح طلبان هرگز مایل نیستند که بیرقیب باشند. زیرا بیرقیب بودن یک جریان، به نابودی خودش منجر میشود. ضمن اینکه توجه داشته باشید که رقیب اصلاح طلبان، گروههای اقلیت و تند و بیمنطق دولت نیستند، بلکه رقیب واقعی آنان اصولگرایان هستند. متأسفانه این جریانی که از آنان یاد کردم، توانستند چهرههای اصیل، بنیادی و قوی اصولگرایان را منزوی و خانه نشین کنند. اساساً شکست هایی که اصولگرایان تاکنون تحمل کردند، به خاطر همراهی با این قبیل گروههای مخالف بود نه انقلابیون واقعی. به همین دلیل، بعید میدانم که اصولگرایان، بار دیگر بخواهند با حمایت از احمدی نژاد، چنین هزینهای را بپردازند.
* می رسیم به مسأله حج که در نهایت با اخلال و کارشکنی عربستان، برگزاری حج امسال ممکن نشد. به نظر شما آیا تندروهای ایرانی از این فرجام اقدام خود، درس خواهند گرفت؟ و اساساً به نظر شما رابطه ایران و عربستان به چه فرجامی خواهد رسید؟
** عربستان از اقدام خودسرها مبنی بر بالارفتن از دیوار سفارت، نهایت سوءاستفاده را کرد. به عبارت دیگر، اگر این اتفاق نمیافتاد هم معلوم نبود که عربستان اجازه میداد حج برگزار شود یا خیر. حاکمان فعلی عربستان جمع ماجراجویی هستند و بیش از هر جا از رژیم صهیونیستی تبعیت میکنند. از قدیم استراتژی رژیم صهیونیستی ایجاد نزاع و اختلاف میان کشورهای اسلامی بود که اکنون، عربستان پرچمدار این رویکرد رژیم صهیونیستی در منطقه شده است. درباره حج، عربستان هیچ گاه نمیخواهد که فرصتی در اختیار ما قرار بگیرد و ما در موسم حج حضور داشته باشیم، زیرا حضور ما برخلاف سیاستهای تنش آفرینانه و نامدارا گرایانه آل سعود است. لذا به دنبال بهانه بودند که متأسفانه برخی در داخل این بهانه را در اختیارشان قرار دادند. هرچند اگر حمله به سفارت نبود، ممکن بود بهانه دیگری بتراشند، کما اینکه من هنوز هم منتظر اتفاقی از جانب سعودیها هستم.
* آیا منتقدین افراطی داخلی رویکرد خود را اصلاح خواهند کرد؟
** ما باید واقعاً گروههای قانون ستیز را مهار کنیم. نهادهای امنیتی و نظامی کشور، باید دو کار را انجام بدهند؛ یکی اینکه درون این گروه ها، عناصر نفوذی را شناسایی کنند؛ دیگر اینکه این گروههای خودسر را مهار کنند، زیرا ممکن است این گروهها در زمانها یا موارد دیگر برای کشور مسألهسازی کنند. اینها هستند که دولت را تحت فشار قرار دادند. رهبر معظم انقلاب اخیراً در سخنرانی شان در دانشگاه امام حسین(ع) موکداً فرمودند جلسات را بهم نزنید و با این اقدامات مخالفت کردند. این نخستین بار نیست و ایشان پیشتر هم چند بار تأکید کرده بودند. اما میبینید که هیچ اتفاقی نمیافتد و همچنان این رفتارها ادامه یافته و بر خلاف نظر صریح رهبر معظم انقلاب این نوع رفتارهای مخالف قانون ادامه می یابد. این گروهها سخنرانیهای قانونی را بهم میزنند یا کنسرتها را تعطیل میکنند و به بهانههای مختلف، جلوی فعالیتهای سالم سیاسی در دانشگاه را میگیرند که در نهایت هزینه داخلی و خارجی آن را نظام میپردازد. رهبری تأکید کردند که این اقدامات را نمیپسندند و این نص صریح سخنان معظم له است. اما متأسفانه تاکنون ادامه داشته و از این پس هم متأسفانه ادامه پیدا خواهد کرد. جالب اینجاست که این گروهها مدعیاند که در خط جمهوری اسلامی و نظام حرکت میکنند. این چه خطی است که برخلاف سخنرانیهای مکرر و متعدد رهبر معظم انقلاب، در ملاقات با دانشجویان، در حرم امام(ره) و در مراسم دانش آموختگان افسری دانشگاه امام حسین(ع) تأکید میکنند که این کارها نشود، اما باز هم ادامه مییابد؟
باز هم تکرار میکنم که یک انقلابی واقعی، هرگز بر خلاف مصالح نظام و فرامین رهبری اقدامی نمیکند. این جریانها و گروه ها، در مواردی در مواضع خود، نشان دادهاند که پیوند ناگسستنی با احمدینژاد دارند و در سایتهای خود مرتب از او حمایت میکنند. به نظرم این جریان تهدیدی برای امنیت ملی و منافع ملی کشور بشمار میرود. سازمانهای امنیتی باید این گروهها را مهار کنند. من معتقد به ساکت کردن یا حذف و از میان برداشتن این جریانها نیستم، بخشی هم حسن نیت دارند، اما نباید دست به اقدامات عملی بزنند و تنها باید مانند دیگران فرصت آزادی بیان داشته باشند، نه آزادی برای اعمال غیرقانونی، غیراخلاقی و غیرشرعی.
* به نظر شما این گروه ها مهارشدنی هستند؟
** به لحاظ عملیاتی و توسل آنان به رفتارهای غیرقانونی و مغایر با آزادیهای قانونی، باید مهار شوند، اما باید اجازه داد تا حرفشان را در چارچوب آزادی بیان با حفظ چارچوبهای قانونی بزنند. اینها دو کار میکنند، یکی اینکه حرف میزنند و باید گذاشت حرفشان را بزنند و اگر ادعایشان مستند و واقعی نبود، بالاخره یک نفر جوابشان را خواهد داد. اما آنجا که کاری غیرقانونی انجام میدهند یا مجلسی را بهم میزنند، این اقدامات، خلاف و جرم است و باید جلوی آن را بگیرند. اینکه آزادی نیست که برخی جلسهای را بهم بزنند و به نام امر به معروف، آزادی سایرین را سلب کنند.
* پیوند این جریانها با احمدینژاد فکری است یا سازمانی؟
** خودسرها احمدینژاد را قبول ندارند و احمدینژاد هم اینها را قبول ندارد، زیرا در مواردی اختلاف منافع دارند، هر چند رفتارهای مشابه دارند، اما به هر صورت در بسیاری موارد نیز منافع مشترک دارند. به برخی سایتهای گروه های قانون ستیز که نگاه کنید، میبینید که چقدر با احمدینژاد مشکل داشتند و دارند و این مشکلات دوجانبه هم بود. اما همین سایتها مدام تصاویر و اخبار مربوط به رئیس دولت سابق را پوشش میدهند.
* اشاره کردید که تحرکات تندروها بیشتر میشود. شما یک بار پیشبینی کردید و دو روز بعد به سفارت عربستان حمله شد. الان فکر میکنید که خودسرها در فاصله 96، تحرکات خود را در چه حوزه هایی متمرکز کنند؟
** اکنون که ماه مبارک رمضان است، خودسرها در برخی مساجد متمرکز میشوند، بویژه مداحان وابسته به این جریان - نه همه مداحان اهل بیت(ع) - بار دیگر فعالیتهای خود را در مساجد آغاز میکنند. البته ما از آنان میخواهیم که در ماه رمضان، چه شبهای عادی و چه شبهای احیا، مراسم و عبادات و معنویت مردم را آلوده به درگیریهای سیاسی نکنند. اما متأسفانهاندکی از اینها از مساجد و شبهای قدر سوءاستفاده میکنند. عبادتگاه و مسجد که برای هرکس باید فرصتی باشد تا به عبادت و راز نیاز خود بپردازد، نباید به تریبونی علیه دولت تبدیل شود یا علیه کسانی که آنان نمیپسندند. متأسفانه برخی از تریبونهای ما الان این طوری شده است، تربیون هایی که مذهبی است، اما از آنها حداکثر سوءاستفاده ها میشود. همینها بالاخره عکس العمل نیز دارد که البته امیدواریم حادثهای رخ ندهد، بویژه که این جریانهای قانون ستیز هنوز از منافع بالا رفتن از دیوار سفارت عربستان بهرهمند هستند و هنوز این دستاورد کهنه نشده است. اما اگر این منافع کهنه شود، ممکن است حادثه دیگری بیافرینند. یعنی سرویسهای جاسوسی عربستان و رژیم صهیونیستی و کشورهای حامی اینها در منطقه، بالاخره آنان نیز ممکن است صحنههای جدیدی ایجاد کنند. اگر چنانچه این گروهها راست میگویند و خیلی انقلابی هستند، به عراق یا سوریه بروند و آنجا با داعش بجنگند، نه اینکه در داخل دردسر ایجاد کنند.
* در پایان بفرمایید رویکرد مجلس دهم نسبت به دولت تدبیر و امید، بویژه در غیاب تندروها را چگونه پیشبینی و ارزیابی میکنید؟
** دولت مطمئن است که این مجلس حامی دولت است. یعنی اکثریت مجلس، چه اصلاح طلبان و چه معتدلان و اصولگرایان معتدل، همگی حامی دولت هستند و ان شاءالله ثمرات این همراهی در آینده در اقتصاد و توسعه و پیشرفت کشور هویدا خواهد شد.
http://iran-newspaper.com/newspaper/page/6237/10/135871/1
ش.د9500967