تاریخ انتشار : ۱۳ مرداد ۱۳۹۵ - ۰۹:۳۸  ، 
شناسه خبر : ۲۹۴۰۷۹
نظري بر زمينه‌ها و پيامدهاي ورود زبان‌هاي خارجي به نظام آموزشي پهلوي
پایگاه بصیرت / سمانه صادقي

(روزنامه جوان – 1395/04/31 – شماره 4865 – صفحه 9)

با توجه به اسناد تاريخي و به طور مشخص رونق آموزش زبان انگليسي در كشورمان، پس از كودتاي 28 مرداد سال1332 شكل گرفت. حال خيلي ساده‌لوحانه است اگر تصور كنيم گسترش روند آموزش اين زبان در ايران تنها با هدف توسعه و آباداني و پيشرفت علمي ايرانيان صورت گرفته و دولتمردان امريكا خيرخواهانه بيش از 25 سال با صرف هزينه بسيار به تأسيس مراكز آموزشي و سازمان‌هاي فرهنگي در كشورمان پرداخته‌اند. همانطور كه رهبر معظم انقلاب فرمودند: «بدانیم چه‌کار داریم می‌کنیم؛ بدانیم طرف می‌خواهد چگونه نسلی در این کشور پرورش بیابد و با چه خصوصیّاتی.» بايد بازنگري در مواد آموزشي زبان مدارس صورت گيرد؛ مواد آموزشي‌اي كه چند سال است به مهدكودك‌ها نيز رخنه كرده است.

با كودتاي رضاخان ميرپنج عمر حكومت قاجار سرآمد و در نهم آبان 1304 ش سلسله پهلوي با حمايت دولت‌هاي بيگانه به قدرت رسيد. از جمله ويژگي‌هاي حكومت 53 ساله پهلوي آن بود كه پدر و پسر تلاش كردند تا روند حركت به سوي مدرنيته را كه نشانه‌هاي آن از روزگار قاجار اندك اندك در ايران سر برآورده بود، شتاب بخشند. حركت ايران به سوي مدرنيته در كنار عواملي چون شرايط نوين جهاني و رشد بيش از پيش ارتباطات جهاني موجب شد كه بر شمار ايرانيان مسلط به زبان‌هاي مختلف خارجي افزوده شود.

البته ناگفته نماند كه در اين دوران زبان‌آموزي ايرانيان به زبان‌هاي عربي، فرانسوي، روسي و انگليسي محدود نماند و شماري از ايرانيان بنا به دلايل گوناگون از جمله توسعه روز‌افزون روابط ديپلماسي و تشكيل سفارتخانه‌ها در گوشه و كنار دنيا و توسعه روابط اقتصادي و فرهنگي، به يادگيري زبان‌هاي ديگري كه پيش از اين به‌ آنها توجهي نمي‌شد، رو آوردند. همچنين لازم به ذكر است از جمله زبان‌هايي كه نسبت به روزگار قاجار كم‌كم در عصر پهلوي رونق بيشتري يافتند، زبان انگليسي است. در دوران حكومت پهلوي دوم روند آموزش و استقبال از زبان انگليسي به گونه‌اي پيش رفت كه در ميان زبان‌آموزان ايراني به سرعت جايگزين زبان فرانسه شد. به هر روي در اين جايگزيني زبان‌ها عوامل مختلفي دخيل هستند كه در ادامه به شرح آن‌ها خواهيم پرداخت.

تشديد روند اعزام دانشجويان به خارج

با روي كار آمدن سلسله پهلوي و بنا بر سياست‌هاي مدرن‌سازي رضاخان، روند اعزام دانشجويان به خارج تشديد شد. در سال 1307 ش براساس قانوني كه در مجلس مصوب گشت، مقرر شد كه تا شش سال و هر سال حدود 100 نفر دانشجو با هزينه دولت روانه اروپا شوند تا به يادگيري فنون و علوم جديد بپردازند. با تصويب اين قانون طي شش سال 640 دانشجو رهسپار غرب شدند كه اين تعداد بيش از تعداد تمامي دانشجويان اعزامي در دوران فرمانروايي قاجاريه است.

در اين دوران علاوه بر وزارت فرهنگ وزارتخانه‌هاي ديگري چون وزارت جنگ، وزارت دادگستري و همچنين شركت نفت ايران و انگليس براي برآوردن نيازهاي خود عده‌اي از كاركنانشان را براي دوره‌هاي كارآموزي روانه اروپا كردند. در حقيقت در اين روزگار افزون بر دانشجوياني كه با هزينه دولت روانه غرب مي‌شدند، همچون روزگار قاجار، افراد بسياري براي علم‌آموزي با هزينه شخصي رهسپار اروپا مي‌شدند. به عنوان نمونه در سال 1310 ش شمار دانشجويان ايراني مستقر در اروپا به 1165 نفر مي‌رسید و نكته جالب آنكه در اين دوران شش ساله مقصد بيشتر دانشجويان ايراني كشور فرانسه بوده است.

البته در سال 1313 ش با به پايان رسيدن عمر قانون مصوب سال 1307، بنا به پيشنهاد وزارت فرهنگ قانون ديگري مبني بر اعزام شاگردان رتبه‌هاي نخست و دوم دانشكده‌هاي دانشگاه تهران و ديگر مراكز آموزش عالي تصويب شد. اين قانون در دوران حكومت پهلوي دوم و پس از آن با اندك تغييراتي در دوران انقلاب اسلامي نيز پي گرفته شد.

زبان فرانسه، زبان مشترك متجددان ايراني

در دوران حكومت رضاخان بيشتر دانشجويان اعزامي به غرب همچون دوران حكومت قاجار به فرانسه اعزام مي‌شدند كه اين روند سبب ‌شد زبان فرانسه در ميان تحصيلكردگان ايراني رايج‌ترين زبان اروپايي باشد. البته اين روند تنها تا پس از كودتاي 28 مرداد 1332 ادامه داشت. جايگاه زبان فرانسه در ميان ايرانيان آنچنان بود كه حتي رضا خان وليعهد آينده ايران را ابتدا واداشت نزد بانو ارفع زبان فرانسوي بياموزد و پس از آن وي را براي ادامه تحصيل روانه سوئيس ساخت. البته با برقراري روابط دوستانه با دولت آلمان كه در پي به قدرت رسيدن هيلتر روي مي‌دهد آلمان نيز در ميان دانشجويان اعزامي جايگاه ويژه‌اي مي‌يابد. در اين دوران بسياري از اساتيد و متخصصان آلماني نيز در پي روابط صميمانه دو كشور در مراكز صنعتي و نظامي ايران مشغول به كار مي‌شوند.

اما با وجود آنكه رضا شاه سلسله مراتب رسيدن به قدرت را با كمك برخي از سياستمداران و نظاميان بريتانيا به ويژه ژنرال آيرون سايد طي كرده بود، در دوره حكومتش اعزام دانشجو به بريتانيا چندان مرسوم نبود. همانطور كه اشاره شد تا پيش از جنگ دوم جهاني زبان مشترك نخبگان و متجددان ايراني زبان فرانسه است كه تنها پس از 12 سال طي يك دگرديسي و تغيير زبان انگليسي توانست جايگزين زبان فرانسه شود و در ميان ايرانيان جايگاه ويژه‌اي يابد. اين جايگزيني در زبان‌ها با اشغال ايران توسط نيروهاي متفقين و كناره‌گيري رضاشاه از سلطنت و تبعيدش توسط بريتانيا كم‌كم آغاز مي‌شود. در سال‌هاي نخست پادشاهي محمدرضا پهلوي زبان فرانسه همچون گذشته محبوب‌ترين زبان خارجه است اما زبان انگليسي به صورت آهسته و به تدريج در ميان ايرانيان رواج مي‌يابد.

آغاز روابط ايران و آمريكا با شكل‌گيري كودتاي 28 مرداد 1332

آنچه موجب شد در دوران سلطنت پهلوي دوم برخي دانشجويان ايراني امريكا را به عنوان محل تحصيل خود برگزينند تحولات جهاني بود. پايان يافتن جنگ جهاني دوم با پيروزي متفقين، سربرآوردن كشور انگليسي‌زبان امريكا به عنوان يكي از دو قدرت برتر دنيا و تقسيم جهان به دو قطب شرق و غرب به رهبري شوروي و امريكا و نزديكي نسبي رجال حكومت ايران به قطب غربي اسباب توجه دانشجويان ايراني را فراهم كرد. اما بايد توجه داشت كه جايگزيني فراگيري زبان انگليسي به جاي فرانسوي در ايران در پي كودتاي 28 مرداد 1332 ش و بركناري دكتر محمد مصدق از نخست‌وزيري روي داده است چراكه در پي اين كودتا روابط محمدرضا پهلوي با دولت امريكا بيش از پيش محكم و از اين دوره ارتباطات فرهنگي، اقتصادي، سياسي و نظامي بين دو كشور آغاز شد. با توجه به ارتباطات گسترده بين دو كشور روند اعزام دانشجويان ايراني به خارج از كشور نيز تحول عظيمي مي‌يابد و بسياري از ايرانيان براي ادامه تحصيل رهسپار امريكا شدند.

تأسيس دانشگاه‌ها و مراكز آموزش نوين

همگان مي‌دانند كه از جمله اولويت‌هاي رژيم پهلوي تكيه بر سياست‌هاي مدرن‌سازي و نوگرايي است. از اين رو بسياري از سامانه‌هاي نوين برخاسته از دنياي غرب همچون تئاتر، سينما، ورزشگاه، اپرا و... در اين روزگار در ايران پا مي‌گيرد. سياست ساخت و ساز مراكز آموزش عالي جديد كه از روزگار قاجار و با بنيان نهاده شدن دارالفنون توسط اميركبير آغاز شده بود، در روزگار پهلوي با شتابي دو چندان پي گرفته شد. شايد برجسته‌ترين نماد مدرن‌گرايي پهلوي‌ها را بتوان در بنيان نهادن دانشگاه تهران مشاهده كرد. لازم به يادآوري است فكر ساخت دانشگاهي در تهران در اوايل حكومت رضا شاه به ذهن سيد‌محمد تدين نايب رئيس مجلس شوراي ملي در اواخر عصر قاجار خطور كرده بود، اما طرح نهايي كه مورد تأييد رضاخان قرار گرفت را دكتر عيسي صديق از چهره‌هاي دانش‌آموخته‌هاي ايران در فرانسه و امريكا، تدوين كرده و سرانجام در سال 1313 ش قانون تأسيس دانشگاه در تهران در مجلس شوراي ملي به تصويب مي‌رسد.

دانشگاه تهران اما براساس الگوهاي نظام آموزشي فرانسه طراحي شد و علاوه بر استادان ايراني كه عمدتاً دانش‌آموخته فرنگ بودند شماري از استادان فرانسوي و آلماني نيز به استخدام درآمدند. نا‌گفته نماند از بدو تأسيس دانشگاه تهران در دانشكده ادبيات گروه زبان‌هاي خارجي نيز شكل مي‌گيرد. تفوق سيستم فرانسوي در دانشگاه تهران موجب تقويت بيش از پيش زبان فرانسه در ايران مي‌شود.

تأسيس دانشكده‌هاي جديد با الگوبرداري از دانشكده‌هاي آمريكايي

پس از كودتاي 28 مرداد 1332ش يكي از دلايل عمده رونق گرفتن زبان انگليسي به جز شمار فراوان دانشجويان ايراني ساكن در بريتانيا و امريكا، تأسيس دانشكده‌هاي جديد در ايران با الگوبرداري از دانشگاه‌هاي امريكاست.

به عنوان نمونه دانشگاه پهلوي شيراز را مي‌توان نام برد كه با راهنمايي‌هاي دكتر عيسي صديق و با الگوبرداري از دانشگاه‌هاي امريكا ساخته شد و در آن در كنار برگزاري دوره‌هاي مختلف زبان انگليسي، امر آموزش و تدريس به دو زبان فارسي و انگليسي انجام مي‌گرفت. دانشگاه فردوسي مشهد نيز با الگوبرداري از دانشگاه جرج تاون واشنگتن ساخته شد. در سال 1353ش ايران و امريكا توافق كردند تا دانشگاه جرج تاون واشنگتن براي تربيت دانشجو در مقاطع كارشناسي ارشد و دكترا شعبه‌اي در ايران داير كند. انعقاد قراردادهاي همكاري دو جانبه ميان دانشكده‌هاي ايران و امريكا نيز در رواج روزافزون زبان انگليسي بي‌تأثير نبود. به عنوان مثال مي‌توان به قرارداد همكاري دو جانبه ميان دانشگاه پهلوي شيراز و پنسيلوانيا در سال 1345ش و قرارداد مبادله فرهنگي و دانشجويي بين همين دانشگاه و دانشگاه كنت در سال1348 ش اشاره كرد. حضور گسترده دانشجويان، استادان و پژوهشگران امريكايي در ايران و تحصيل، تدريس و تحقيق آنان در دانشكده‌ها و مؤسسات عالي ايران در زمينه‌ها و رشته‌هايي چون ادبيات فارسي، باستانشناسي، تاريخ و ديگر رشته‌ها امكان ارتباط گسترده‌تر ميان ايرانيان و امريكاييان را فراهم آورد كه خود رونق بيشتر زبان انگليسي را سبب شد.

مبادلات فرهنگي فولبرايت

بخش بزرگي از برنامه‌هاي آموزشي و فرهنگي امريكا در ايران با استفاده از برنامه مبادلات فرهنگي فولبرايت و تحت عنوان كميسيون مبادلات فرهنگي و آموزشي ايران و امريكا انجام گرفت. ايران نخستين كشور خاورميانه بود كه به برنامه فولبرايت پيوست. به موجب اين برنامه مبادله فرهنگي ايران و امريكا در سال 1328 ش با امضاي قرارداد دو جانبه و به رياست دكتر عيسي صديق آغاز شد اما در سال‌هاي پس از كودتاي 28 مرداد 1332 ش و به ويژه از سال 1337 به بعد اهميت فزوني يافت. آنچه آشكار است تا سال 1345 ش بيشترين تلاش‌ها براي اعزام معلمان زبان انگليسي به امريكا بود اما از اين سال به بعد تغييراتي در رويكرد برنامه تبادل به وجود آمد و محورهاي مبادله به عرصه‌هايي چون مطالعات امريكا، مطالعات خاورميانه، آموزش و پرورش و علوم پزشكي، حقوق، رسانه، هنر و موسيقي، ورزش، جامعه‌شناسي، بازرگاني و ساير رشته‌ها گسترش يافت. فراموش نبايد كرد كه برنامه فولبرايت زمينه مساعدي را براي توسعه بيشتر زبان انگليسي در ايران فراهم آورد. در واقع هدف امريكا از اجراي اين برنامه بالا بردن سطح آگاهي ايرانيان و رشد فرهنگي و علمي نبود بلكه اجراي اين برنامه تنها با هدف تربيت واسطه‌هاي فرهنگي براي ترجمه فرهنگي، سياسي، اقتصادي نسخه‌هاي امريكايي در ايران يا ديگر كشورهاي كمتر توسعه يافته، صورت گرفت.

آغاز آموزش اجباري زبان انگليسي در مدارس

برابر با تاريخ از آغازين سال‌هايي كه بنا نهادن مدارس جديد توسط نوگرايان در ايران رونق گرفت وحدت رويه‌اي در برنامه آموزشي مدارس تدوين نشد. در اين دوران مدير و مؤسس هر مدرسه برحسب ذوق و سليقه خود اطلاعاتي كه از مدارس جديد به دست آورده بود، معلماني پيدا مي‌كرد و كلاس‌هايي را براي آموزش آن مواد درسي جديد داير مي‌ساخت. اين روند تا زمان به سلطنت رسيدن رضاخان ادامه داشت اما از اين سال قانوني تحت عنوان شوراي عالي معارف در مجلس شوراي ملي به تصويب مي‌رسد كه بر پايه آن كليه امور اجرايي مدارس، نظير برگزاري امتحانات و تهيه برنامه‌هاي درس و آموزشي و تشخيص صلاحيت علمي و اخلاقي معلمان به شوراي عالي معارف واگذار مي‌شد. اما وضع اين قانون هم نتوانست مانعي بر روند رشد آموزش زبان خارجه در كشور شود چراكه طبق نظر نوگرايان ايران تنها مدارس مفيد مدارس با سيستم آموزش فرانسوي بودند، از اين رو در اين روزگار مدارس دولتي براساس نظام آموزشي فرانسه پايه‌گذاري شدند.

همچنين در 27 مهر 1317 ش مصوبه‌اي توسط هيئت وزيران به تصويب رسيد مبني بر يكسان‌سازي محتواي كتب درسي مدارس سراسر كشور. طبق اين مصوبه تمام كتب پايه دبيرستان مي‌بايست علاوه بر داشتن مواد علمي و ادبي، مؤيد ويژگي‌هاي هويتي و ملي ايرانيان نيز باشد. از جمله اين كتب مي‌توان به كتاب انگليسي سال اول دبيرستان در سال 1318 اشاره كرد كه تمام دانش‌آموزان كليه دبيرستان‌هاي كشور موظف به خواندن آن بودند. اما وحدت رويه تدريس با به قدرت رسيدن محمدرضا پهلوي به صورت كامل اجرايي شد چراكه در دوران حكومت وي روند آموزش مدارس به دو مقطع شش ساله ابتدايي و دبيرستان تقسيم شده و آموزش زبان انگليسي نيز جزو دروس اصلي دوره دبيرستان به شمار آمد. نكته آنكه در روزگار سلطنت پهلوي‌ها در مدارس اين كشور زبان‌هاي فرانسوي، انگليسي و عربي تدريس مي‌شد.

انجمن ايران و آمريكا

با آنكه در دوران حكومت رضاخان محدوديت‌هايي براي بنا نهادن مدراس و مراكز غربيان در كشور ايجاد مي‌شد در روزگار سلطنت پهلوي پسر فضا براي فعاليت مؤسسات و انجمن‌هاي فرهنگي غربيان گسترده شد كه اين مسئله سبب رونق بيشتر زبان‌هاي خارجي چون انگليسي در كشور مي‌شود. از جمله آنها مي‌توان به انجمن روابط ايران و امريكا اشاره داشت كه به پيشنهاد حسين علا و رياست محمدعلي فروغي در سال 1304 آغاز به كار كرد. اين انجمن از سال 1306 ش تا سال 1321 ش غيرفعال بود ولي پس از اين سال با نام انجمن ايران و امريكا مجدداً فعاليت خود را آغاز كرد. اين انجمن طي چند سال در ديگر شهرهاي كشور نيز شعباتي داير ساخت. عمده فعاليت‌هاي اين انجمن را مي‌توان در مواردي چون انتشار ماهنامه دو زبانه ايران و امريكا، سخنراني هفتگي، نمايش فيلم‌هاي امريكايي و تدريس زبان انگليسي برشمرد. انجمن ياد شده در سال 1334 ش مركزي را براي آموزش زبان انگليسي نيز بنيان نهاد كه از سوي ايرانيان مورد استقبال قرار گرفت، به طوري كه سالانه 5 هزار نفر در دوره‌هاي مختلف آش ثبت‌نام مي‌كردند.

مواد آموزش زبان اين مركز را كارشناسان امريكايي تهيه مي‌كردند. گستردگي فعاليت‌هاي اين مركز چنان شد كه مدير آن در سال 1344 ش رسماً‌ اعلام كرد كه تهران صاحب بزرگ‌ترين مدسه آموزش زبان انگليسي در خارج از امريكاست. كتابخانه و مركز منابع آبراهام لينكن كه در سال 1323 ش در تهران آغاز به كار كرد نيز بخش مهمي از فعاليت‌هاي اطلاع‌رساني انجمن را تشكيل مي‌داد. اين كتابخانه نيز از جمله مراكز عمده ترويج زبان انگليسي در ايران بود. زيرا بسيار مجهز و دربرگيرنده 9 هزار كتاب به زبان انگليسي بود. گفتني است اين كتابخانه توانسته بود بيش از 7 هزار نفر را به عضويت خود درآورد.

شوراي فرهنگي بريتانيا

اين شورا كه در سال 1313 ش در بريتانيا و توسط دولت بريتانيا بنيان نهاده شد، قديمي‌ترين سازمان بين‌المللي مرتبط با روابط فرهنگي و آموزشي به شمار مي‌آيد و در حال حاضر در 109 كشور جهان شعبه دارد. اصلي‌ترين وظيفه‌اي كه اين شورا براي خود متصور بود آموزش و ترويج زبان انگليسي در سراسر جهان بوده است. اولين نمايندگي اين شورا در ايران در سال1321 ش تأسيس شد. اولويت اين شورا آموزش زبان انگليسي بود و تا سال 1323 ش بالغ بر 4 هزار زبان آموزش را آموزش داد. اين شورا شش مؤسسه را به همراه كتابخانه‌هايي كه به گسترش زبان انگليسي كمك مي‌كرد را در شهرهاي بزرگ ايران چون اصفهان، تبريز، رشت، مشهد، شيراز و تهران افتتاح كرد. البته به دليل بروز مشكلات مالي اين شورا از سال 1330 تا 1333 تعطيل شد اما دوره دوم فعاليت اين شورا در مدت زمان كوتاهي و از سال 1333 دوباره آغاز شد. با شروع فعاليت اين شورا دفتر امور خارجه بريتانيا شوراي فرهنگي بريتانيا را به عنوان عامل اجراي اصلي خود در ايران به خدمت گرفت.

سياست‌هاي اين شورا به گونه‌اي پيش رفت كه توانست حدود 10 هزار نفر دانشجو و گردشگر را از ايران به سوي بريتانيا روانه كند. از طرفي از سال 1348 به بعد، در پي درخواست مسئولان ايران از شوراي فرهنگي بريتانيا، اين شورا در پروژه‌هاي مرتبط با توسعه آموزش و پرورش در ايران ورود پيدا كرد. ناگفته نماند كه شعبه ايران شوراي فرهنگي بريتانيا يكي از سه شعبه برتر اين شورا درجهان بود كه با توجه به تحولات سياسي ايران و فرار محمدرضا پهلوي و در سال 1357 ش در تهران تعطيل شد.

مؤسسه انتشارات فرانگين

اين مؤسسه در سال 1330 ش و با هدف فراهم آوردن اسباب ترجمه و انتشار كتاب‌هاي امريكايي به زبان كشورهاي در حال توسعه تشكيل شد. يك‌سال پس از تأسيس شعبه‌اي از اين مؤسسه در تهران به مديريت همايون صنعتي‌زاده آغاز به كار كرد كه تا هنگام سقوط رژيم پهلوي به فعاليت خود ادامه داد.

مؤسسات آموزش زبان خصوصي

در دوران حكومت رژيم پهلوي، به جز دانشگاه‌ها و مؤسسات و مراكز آموزشي وابسته به امريكا و بريتانيا، مؤسسات خصوصي آموزشي زبان انگليسي نيز بر آموزش زبان همت گماردند. از پيشگامان اين مؤسسات خصوصي مي‌توان به مؤسسه زبان شكوه اشاره داشت. نخستين شعبه اين مؤسسه در دو كلاس و با 12 زبان آموزش توسط دكتر محسن شكوه در سال 1329 در تهران بنيان نهاده شد. اين مؤسسه در طي دو سال چنان توسعه يافت كه اقدام به افتتاح چند شعبه در تهران كرد. رونق كار مؤسسه زبان شكوه تا بدانجا پيش رفت كه در آخرين سال حيات رژيم پهلوي داراي 60 شعبه در سراسر كشور بود. هر چند با پيروزي انقلاب اين مؤسسه تعطيل شد اما پس از مدتي از دكتر محسن شكوه براي بازگشايي مؤسسه شكوه از سوي دولت ايران دعوت به عمل آمد.

http://javanonline.ir/fa/news/798908

ش.د9501435