تاریخ انتشار : ۱۳ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۰:۴۶  ، 
شناسه خبر : ۲۹۴۰۹۲
پل بسفر سقوط می‌کند، آتاتورک نظاره می‌کند و اردوغان برمی‌خیزد

(رزونامه شرق – 1395/05/03 – شماره 2638 – صفحه 9)

فرودگاه «آتاتورک» یکی از شلوغ‌ترین‌ها در اروپا محسوب می‌شد. شما را مستقیم به قلب استانبول و میدان تقسیم می‌رساند، یا شما را به پرواز بعدی‌تان به نقطه دیگری در جهان متصل می‌کرد. این تصور حداقل دیگر برای این فرودگاه کارایی ندارد؛ حمله انتحاری و عملیات تروریستی، تانک‌هایی که فرودگاه را اشغال کرده‌اند و در آخر رئیس‌جمهوری که هوادارانش را ملاقات می‌کند و کودتاچیان را به مبارزه می‌طلبد.

در کشوری که حداقل سه کودتای موفق را در نیمه دوم قرن بیستم تجربه کرده است و نظامیانش به چشم دیده‌اند «عبدالفتاح السیسی» چگونه «محمد مرسی»، رئیس‌جمهوری سابق مصر، را به زیر کشید و نظمی آهنین در سرزمین نیل برپا داشت؛ کشاندن تانک‌ها به خیابان حداقل از دید وارثان «کنعان اورن» موجه‌ترین راه برای دفاع از میراث «مصطفی کمال‌پاشا» و دست‌بستن از «رجب طیب اردوغان» اسلام‌گرا محسوب می‌شود. اگر حتی بدگمانی را کنار بگذاریم که سناریو کودتایی که چنین سردستی و بدبرنامه‌ریزی‌شده بخشی از برنامه اردوغان برای اعمال قدرت بیشتر یا به رخ‌کشیدن محبوبیت خود و حزبش بوده باشد، بازهم نمی‌توان چشم بر چند نکته اساسی در کودتای جمعه‌شب ترکیه فروبست: کودتای السیسی بخش پایانی و البته غم‌انگیز حرکت اعتراضی مردم مصر و جنبش تمرد علیه تمامیت‌خواهی سلفی‌مآب مرسی و دیگر هم‌پالکی‌های کروات‌زده‌اش بود که تا قبل از انقلاب ٢٠١١ مصر، همچنان دل در گرو سیدقطب داشتند.

در زمان اعلام کودتا اکثریت جریان‌های سیاسی از اقدام ارتش در سرنگونی مرسی حمایت تمام‌وکمال نشان دادند و فقط طرفداران اخوان‌المسلمین و دیگر احزاب اسلامی بنیادگرا بودند که به خیابان‌ها آمدند. همین به خیابان‌آمدن هواداران دولت سرنگون‌شده است که شکل دوم قضیه را روشن می‌کند، ارتش نسبتا خوشنام مصر که همه رؤسای‌جمهور پیش از مرسی از دل آن بیرون آمده بودند، از قتل‌عام و کشتار خیابانی معترضان به کودتا خودداری نکرد که موجب جمع‌شدن سریع و صدالبته پرهزینه مناقشات خیابانی در قاهره شد.

در پاسخ به این نکات فقط باید گفت ترکیه مانند مصر نیست؛ همان‌طور که مرسی هم نتوانست از روی مدل دموکراسی اسلامی ترکیه برای مصر راهی ارائه دهد. جامعه چندصدایی ترکیه در شاهراه اروپا و آسیا هرچند با افزایش گرایشات محافظه‌کارانه در سال‌های اخیر روبه‌رو بوده است، اما در هیچ شرایطی با جامعه به‌شدت بسته و سنت‌گرای مصر در یک دسته قرار نمی‌گیرد. همان‌طور که «عبدالله‌گل»، رئیس‌جمهور پیشین، با محبوبیت ملی از حزب عدالت و توسعه گفت: «ترکیه کشوری نیست که کودتا در آن به پیروزی برسد» آن هم در زمانی که حتی «دولت باغچلی»، ناسیونالیست افراطی و رهبر حزب «حرکت ملی ترکیه»، که گرگ‌های خاکستری‌اش روزگاری پیش از این پای ثابت حمایت از کودتاهای اصطلاحا سکولار ارتش بوده‌اند، حرکت اخیر ارتش را غیرقابل دفاع خواند.

ارتش ترکیه توانایی یا حتی خواست قتل‌عام خیابانی را مانند مصر ندارد، چراکه بزرگ‌ترین نیروی زمینی ناتو، به‌عنوان بخشی از آنچه در غرب جهان آزاد می‌نامند، نمی‌تواند با حرکتی کودتایی به دنبال دریافت مشروعیتی بین‌المللی از سوی متحدان ترکیه بگردد؛ آن هم در زمانی که در دژ سکولاریسم ترکیه یعنی «ازمیر» هم مردم مانند سایر شهرها با شعار «شانه‌به‌شانه علیه کودتا» به خیابان‌ها ریختند.

اگر به خود بقبولانیم بخشی از ارتش ترکیه تصمیم به تغییر قهرآمیز دولت منتخب ترکیه گرفته باشند هم این روشن است بخش دیگری از همین ارتش قدم در چنین راهی نگذاشت.

در واقعیت و با شرط پذیرفتن حقیقت کودتا آنچه نظامیان را با سری افکنده و دستی در آسمان از پل بسفر به پادگان‌هایشان بازگرداند، نه اراده مردم که ذات قرن کنونی یعنی بیست‌و‌یکم است که در کشوری با حداقل معیارهای دموکراتیک، چنین اجازه‌ای را به درجه‌داران برای قبضه قدرت نمی‌دهد.

آقای گولن آیا شما کودتاچی هستید؟

باید این فرض را بپذیریم اگر کسی مسائل ترکیه را پیگیری می‌کند باید نام «فتح‌الله گولن»، واعظ در تبعید ترک، را شنیده باشد. بازتعریف شخصیت گولن و جنبش «خدمت» از یک‌سو و تنش‌های چندسال اخیر میان نیروهای طرفدار او در پلیس، دادگستری و دیگر نهادها با شریک و نخست‌وزیر پیشین که امروز ساکن کاخ «آک» و رئیس‌جمهور ترکیه است یعنی «رجب طیب اردوغان»، از سوي ديگر داستان بسیار گفته شده است و نیازی به توصیف چندباره ندارد.

احمد داووداغلو که تا چندی پیش نخست‌وزیر ترکیه بود و او را معمار سیاست خارجی این کشور می‌دانند، شب کودتا جمله‌ای بر زبان آورد با این مضمون که: «این شب به پایان می‌رسد و حقیقت روشن می‌شود»، خب در واقعیت هم همین اتفاق می‌افتد و روشن خواهد شد نفع اصلی چنین حرکتی به کدام جریان سیاسی در بازی ترک‌ها می‌رسد و مشخص می‌شود نقش پیرمرد ساکن پنسیلوانیا که همین نظامیان ترکیه او را مجبور به مهاجرت به ایالات متحده آمریکا در دهه ٩٠ کردند، در کوران این حوادث چیست؟ شاید همین ذکر نام او از سوی مقامات عدالت و توسعه او را تبدیل به چتری از توطئه برای ساکت‌کردن مخالفان رو به افزایش اردوغان کرده است. برچسب گولن تبدیل به کلیدواژه توطئه علیه دولت ترکیه شده است. اما اینکه او واقعا پشت‌پرده همه حوادث ترکیه بوده باشد را باید به دیده تردید نگریست به‌خصوص در ارتش که به‌عنوان حافظ ارزش‌های لائیک ترکیه چندان سنخیتی با گرایشات اسلامی این عالم دینی ندارد و جنبش اعتراضی پارک «گزی» یا حزب «دموکراتیک خلق‌ها» از بنیان در نقطه مقابل او و همفکرانش قرار می‌گیرند.

با کنار هم‌چیدن تکه‌های این پازل بدقواره کودتا در ترکیه می‌توانیم به خودمان این حق را بدهیم که در کودتابودن راستین حوادث جمعه‌شب ترکیه شک کنیم. زمان نشان می‌دهد نتیجه چنین حرکتی چگونه منطقه را تحت تأثیر قرار می‌دهد و ترکیه که در روزهای اخیر دست به اقدامات عادی‌سازانه در رابطه با اسرائیل، روسیه و حتی سوریه «بشار اسد» زده بود که حمله تروریستی فرودگاه آتاتورک در آن وقفه ایجاد کرد، به کدامین‌سو می‌رود و مخالفان سیاسی و احزاب اپوزیسیون با چگونه ترکیه‌ای رودررو خواهند بود.

«رابعه» اردوغان حواله به ‌سوی آنیت کابیر

باور کنیم در هر دو حالت، پیروزی کودتاچیان بدون مشروعیت اخلاقی یا شکوهمندی مردمی اردوغان در شکست نظامیان، فقط یک نتیجه نهفته است و آن پایان دموکراسی ترکیه و احترام این کشور به آزادی‌های فردی و جمعی شهروندانش خواهد بود.

در محکومیت کودتا علیه دولت مشروع ترکیه کوچک‌ترین تردیدی وجود نداشت که ترک‌ها به خیابان‌ها آمده و نظامیان را یکی‌یکی از سنگرهایشان عقب راندند. در یک نگاه این دفاع بی‌نظیر مردم ترکیه از ارزش‌های دموکراتیکی است که حزب عدالت و توسعه در دوران حکمرانی‌اش به همراه رفاه اجتماعی و پیشرفت اقتصادی برای این کشور به ارمغان آورد. از سوی دیگر، همین حزب در سال‌های اخیر رفته‌رفته دموکراسی را محدودتر کرده و با نیمی از جامعه به ستیز برخاسته است و شخص اردوغان حتی تحمل استقلال نسبی «داووداغلو»، آکادمیک و دیپلمات، را نداشت و «بن‌علی یلدیرییم»، نخست‌وزیر تکنوکرات و از لحاظ اجتماعی محافظه‌کار، با بی‌ضرری سیاسی را بر او ارجح دانست درحالی‌که نمایندگان وفادارش مصونیت سیاسی نمایندگان کردتبار و طرفدار «حزب دموکراتیک خلق‌ها» را ملغی کردند.

هوش سیاسی اردوغان به همراه جنگندگی‌اش از او چهره‌ای ویژه ساخته است که از طرفی تحسین همگان را در تصمیم‌های سرنوشت‌سازش مانند ترمیم رابطه با روسیه، شکستن محاصره غزه برانگيخته است و البته حمایت تمام‌قد شهروندان ترکیه از او در برابر کودتای ارتش، نشان از محبوبیت او در ترکیه دارد. اما در سوی دیگر ماجرا، ترک‌هایی ایستاده‌اند که روزبه‌روز از تنگناهای دولت اردوغان بر آنها و حرکت او به سمت کنترل کامل قدرت خشمگین‌تر گشته‌اند هرچند مانند دیگر انسان‌های آزاد جهان می‌دانند ژنرال‌های لائیک ترکیه نه فقط برایشان دموکراسی نمی‌آورند که همین آزادی‌های نیم‌بند دموکراتیک هم با غلبه آنها مختومه می‌شود.

نماد «رابعه» را بسیاری مخلوق اردوغان می‌دانند که در اعتراض‌های مصر علیه کودتای السیسی به شکلی گسترده از سوی معترضان استفاده می‌شد و در ترکیه هم اردوغان از استفاده از آن در هم‌بستگی با دوستدارانش در جهان عرب ابایی به خود راه نمی‌دهد. ترکیه بعد از کودتا در کلیدی‌ترین زمان تاریخ مدرنش ایستاده است تا با گذشته، میراث لائیسیته آتاتورک، دموکراسی اسلام‌گرای حزب عدالت و توسعه، نماد رابعه، نظام پارلمانی، مسئله کردی، آزادی‌های فردی و شخص رجب طیب اردوغان روبه‌رو شود و راه خود را برای آینده برگزیند. در بالاتر وقتی از شک در حقیقت کودتا گفتیم، برای این نتیجه است که چنین حرکتی هموار‌کننده اراده اردوغان برای برپایی سیستم ریاستی برای جمهوری ترکیه و تحکیم تک‌صدایی در حزب متبوع‌اش است. اردوغان دست به پاک‌سازی آنچه از «کمال پاشا» مانده، زده است تا خود، «آتاتورک» دیگری شود که او درس کیش شخصیت را از پدر ترک‌ها به‌خوبی آموخته است و هواداران میلیونی‌اش مشروعیت عمومی او را به‌ویژه بعد از شب کودتا تا مدت‌ها تأمین می‌کنند.

فرودگاه «آتاتورک» استانبول تا چند سال دیگر قرار است به فعالیت‌هایش پایان دهد تا فرودگاه جدیدی که در حال ساخت است، جایگزینش شود. از آن زمان مسافران راه خود را به میدان تقسیم یا دیگر پروازهایشان به سوی اروپا و آمریکا از طریق فرودگاه بین‌المللی «رجب طیب اردوغان» می‌پیماید.

مردم استانبول، آنکارا، ازمیر و دیگر شهرهای ترکیه بعد از فرستادن نظامیان به پادگان به خانه‌هایشان بازگشتند تا با برآمدن آفتاب بر فراز برج «گالاتا» و گشوده‌شدن گوشه‌وکناری چند پنجره در محله «فنر» استانبول یا چند مغازه در «گیزیل آی» آنکارا، شهروندان از خود بپرسند کشورشان از روز شنبه ١٦ جولای ٢٠١٦ چگونه کشوری برای زندگی خواهد بود. دراین‌میان طرفداران گروه موسیقی «رادیو هد» که در مغازه فروش محصولات موسیقی در محله جهانگیر مورد حمله معترضان سنت‌گرا قرار گرفته بودند، هم طبیعتا تا اطلاع بعدی در صفی متشکل از جوانان معترض پارک گزی، «چارشی»‌های خشمگین طرفدار بشیکتاش، طرفداران دمیرتاش و حزب دموکراتیک خلق‌ها و دیگرانی قرار می‌گیرند که «اردم گوندوز» که شاید دیگر نتواند برای ساعت‌ها به تصویر بنیان‌گذار ترکیه نوین، «مصطفی کمال آتاتورک»، در میدان تقسیم خیره شود، در میان آنهاست.

http://www.sharghdaily.ir/News/98529

ش.د9501426