تاریخ انتشار : ۲۷ مهر ۱۳۹۵ - ۰۹:۳۳  ، 
شناسه خبر : ۲۹۵۸۸۴
لابي صهيونيستي‌؛ برگ برنده جمهوريخواهان در انتخابات آمريکا
(روزنامه اطلاعات - 1395/07/18 - شماره 26557 - صفحه 12)

کاندیداها می خواهند مطمئن شوند هیچ فردی نمی تواند آنان را با متهم کردن به "حامی اسراییل نبودن" از دور خارج کند.پل آر. پيلار استاد دانشگاه و عضو سابق آژانس اطلاعات مركزي آمريكا(CIA) است كه 28 سال در اين نهاد خدمت كرده است. وي اكنون عضو ارشد غيرمقيم مركز مطالعات امنيتي دانشگاه جورج تاون و همچنين محقق مركز اطلاعات و امنيت قرن 21 موسسه بروكينگز است. پيلار سابقه تدريس در دانشگاه جرج تاون را دارد و اكنون مقالاتي را در نشريه نشنال اينترست منتشر مي كند.

دیپلماسی ایرانی نوشت، حزب جمهوریخواه و کاندیداهای آن در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده در سال‌های اخیر بیش از پیش به آغوش دولت دست راستی اسراییل پناه برده اند؛ بسیار بیشتر از تمامی سیاستمداران ایالات متحده. این تمایل روزافزون جمهوریخواهان به راست‌های اسراییل ارتباطی با آیپک، بزرگترین لابی اسراییل در آمریکا ندارد چرا که این گروهی تلاش دارد تا برای حفظ نفوذ خود در فضای سیاسی ایالات متحده رویکرد فراحزبی‌اش را حفظ کند.

اتحاد میان دولت بنیامین نتانیاهو و میت رامنی، کاندیدای جمهوریخواهان در انتخابات ریاست جمهوری 2012 را می‌توان بخشی از نمود بیرونی تمایل بیش از پیش سیاستمداران محافظه کار آمریکایی به راست‌های افراطی اسراییل در نظر گرفت. نمونه روشن تری از این تمایل را سال گذشته در جریان دعوت جمهوریخواهان کنگره آمریکا از بنیامین نتانیاهو، به عنوان یک رهبر خارجی، برای محکوم کردن سیاست خارجی ایالات متحده (از جمله در برابر ایران) دیدیم.در کارزار انتخاباتی امسال هم سند سیاستگذاری حزب جمهوریخواه کاملا تفکرات و عقاید مستقل در امور مربوط به اسراییل را کنار گذاشته و دربست نظرات و ایده‌های دولت نتانیاهو را پذیرفته است. در این سند جمهوریخواهان به فلسطینی‌ها، مناقشه اسراییل ـ فلسطین، راه حل تشکیل دو دولت یا هر راه حل دیگری برای رفع این بحران هیچ اشاره ای نشده است.

سند سیاستگذاری جمهوریخواهان به صراحت هر چیزی با عنوان اشغالگری اسراییل را رد می کند. این سند هر گونه تحریم یا اقدامات مسالمت آمیز دیگر علیه سیاست‌های تل آویو در سرزمین‌های تحت کنترل اسراییل را نیز رد می کند. این سند که از روزهای روشن روابط میان آمریکا و اسراییل صحبت می کند، تقریبا با نسخه چاپی دفتر بنیامین نتانیاهو هیچ تفاوتی ندارد.برخی گزارش‌های منتشر شده از محافل جمهوریخواهان نشان می دهد که آنان حتی تمایل دارند تا به منظور جمع کردن رای در میان آمریکایی‌های ساکن در شهرک‌های مناطق اشغالی کرانه باختری، دفاتری را در این مناطق احداث کنند. حالا دونالد ترامپ ویدئوی اخیر نتانیاهو که در آن رهبران عربی را به تلاش برای پاکسازی قومی یهودیان متهم کرده، تایید کرده است.

تایید سخنان نتانیاهو توسط ترامپ از این جهت اهمیت دارد که مسائل مطرح شده در این ویدئو کاملا بیجا و نامناسب است. هر ناظر بی طرف و منصفی از سخنان نتانیاهو در این ویدئو شدیدا برآشفته و انتقاد می کند. این دقیقا همان کاری بود که دولت باراک اوباما انجام داد؛ در حالی که منطقا هیچ دلیلی نداشت وارد جنگ لفظی دیگری با دولت اسراییل شود.

سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا هم گفت: ما آشکارا و قویا با کسانی که فکر می کنند رد کردن شهرک سازی‌ها در کرانه باختری به عنوان مانعی برای صلح، تلاشی برای پاکسازی قومی یهودیان است مخالف هستیم. ما اعتقاد داریم که استفاده از این اصطلاحات نامناسب و بی فایده است.بیانیه نتانیاهو در این ویدئو مبنی بر این که رهبران فلسطینی برای تشکیل کشور فلسطین تنها یک شرط دارند و آن نبودن یهودیان است درست نیست. رهبران فلسطینی بارها آشکارا گفته‌اند که یهودیان و پیروان مذاهب و قوم‌های دیگر در صورت پذیرش تابعیت دولت فلسطین می‌توانند در این مناطق زندگی کنند. آن چه فلسطینی‌ها رد کرده‌اند ادامه حضور شهروندان اسراییلی در شهرک‌های اسراییلی به صورت نوعی حضور فرامرزی در یک دولت فلسطینی است.به نظر می‌رسد که نتانیاهو در بیانیه خود به سخنان محمود عباس، رییس خودگردان فلسطین، در سال 2013 اشاره کرده است.

عباس در آن زمان گفته بود که "در راه حل نهایی، یک اسراییلی ـ اعم از شهروند یا سرباز ـ در زمین‌های ما حضور نخواهد داشت." نتانیاهو در ادعای نادرست خود کلمه "یهودی" را جایگزین "اسراییلی" کرده است. او همواره از این تکنیک برای توجیه اقدامات دولت خود در محاکمه جامعه جهانی استفاده می کند. با استفاده از همین یکی شمردن نادرست "یهودی" و "اسراییلی" است که برخی از حامیان نتانیاهو به مخالفان سیاست‌های دولت اسراییل برچسب ضدیهودی می زنند؛ و همین مساله باعث شده که عرب‌ها به رغم جمعیت بیشتر خود کنترل مناطق کمتری را در دست داشته باشند.

بر همین اساس است که تمامی طرح‌هایی که تاکنون برای صلح پیشنهاد شده در نهایت به این مساله منتهی شده که تخلیه برخی از شهرک‌های اسراییلی اجتناب‌ناپذیر است که بخشی از آن به دلیل کارایی اقتصادی دولت فلسطینی است. به گفته مت داس، رییس بنیاد صلح خاورمیانه، اگر اتهام پاکسازی قومی علیه رهبران فلسطینی مطرح است، این اتهام باید متوجه چهره‌های بین‌المللی که بر روی حل مناقشه خاورمیانه کار می‌کنند نیز شود: از جمله سه رییس‌جمهور اخیر ایالات متحده. واکنش ستاد انتخاباتی دونالد ترامپ به تمامی این جنجال‌ها همان طور که مشاور او در روابط ایالات متحده ـ اسراییل گفت، این است که "نتانیاهو دقیقا به نکته درستی اشاره کرده" و این که "دولت اوباما باید به خاطر واکنش گمراه کننده اش نسبت به سخنان نتانیاهو از خود شرمنده باشد."

با وجود استراتژی کوتاه مدت ترامپ در اوایل سال جاری میلادی که گفته بود در مناقشه خاورمیانه بی طرف خواهد بود، سخنانی که لابی‌های اسراییلی را در ایالات متحده عصبی کرده بود، این رویکرد جدید ترامپ نسخه تغییرناپذیر استراتژی معمول سیاست آمریکایی است که در آن سیاستمداران مطمئن می شوند هیچ فردی از اردوگاه رقیب نمی تواند آنان را با متهم کردن به "حامی اسراییل نبودن" از دور خارج کند. به همین دلیل است که احتمالا از کلینتون هم (با وجود مخالفت‌هایش با سیاست‌های نتانیاهو) نخواهید شنید که قرار است سیاست‌های تل آویو را به چالش بکشد.

اگر ترامپ شکست بخورد چه؟

«سارا کنزیدور» در یادداشتی در وبسایت مجله «فارین پالیسی» نوشت:غلبه «دونالد ترامپ» بر حزب جمهوریخواه، مردم را در این هراس انداخته است که اگر او برنده انتخابات باشد چه بر سر آمریکا خواهد آمد. حالا که ترامپ هر دم مجموعه‌ای خودسرانه‌تر و خطرناک‌تر از نسخه‌های سیاستی از خودش صادر می‌کند، نگرانی‌های مردم هم هر روز در حال تغییر است. آیا آمریکا از ناتو خارج خواهد شد و از تجاوز روسیه به اروپای شرقی حمایت خواهد کرد؟ آیا او مسلمانان را یکجا جمع خواهد کرد؟ آیا مکزیکی‌ها را اخراج خواهد کرد؟ آیا اطلاعات محرمانه را در توییترش منتشر خواهد کرد؟ آیا کاخ سفید را مطلع خواهد کرد و برای خودش در پارک «نشنال مال» مجسمه برپا خواهد کرد؟اما سوال آزاردهنده دیگری هم هست که کمتر پرسیده می‌شود، اگرچه مربوط به محتمل ترین نتیجه در انتخابات ماه نوامبر می شود: اگر ترامپ شکست بخورد چه؟

یک سال است که کارشناسان ادعا می‌کنند ترامپ بالاخره از مواضع افراطی‌اش صرف نظر خواهد کرد. این را قبل از انتخابات درون حزبی می گفتند، بعد از انتخابات درون حزب می گفتند، و حتی بعد از مجمع ملی حزب جمهوری خواه هم می‌گفتند. در این مجمع، مثل دیگر موقعیت‌ها، ترامپ را بخاطر توانایی اش در قرائت متن از روی متن نما دارای صلاحیت «ریاست جمهوری» می دانستند. اما این آرامش و خویشتنداری نسبی او هم دوامی نداشت. در همین هفته‌ای که گذشت، ترامپ روسیه را تشویق کرده است که ایمیل‌های «هیلاری کلینتون» را هک کند و ضمنا به خانواده یک کهنه سرباز متوفای مسلمان حمله کرده است و اینها صرفا دو نمونه از «گاف»هایی است که در یک انتخابات عادی باعث تخریب یک کاندیدا خواهد شد.اما این یک انتخابات عادی نیست و ترامپ هم هیچگاه قصد کوتاه آمدن ندارد.

کاری که ترامپ می کند – و همیشه هم همین کار را کرده است – این بوده است که آمریکایی‌ها را به سمت جهان بینی متعصبانه و پارانویایی خود سوق می‌دهد. به پشت گرمی ترامپ، هوادارانش به آمریکایی‌های غیر سفید پوست و غیر مسیحی حمله کرده اند و رسانه‌های آمریکایی که درمانده جذب مخاطب هستند و با مشکلات مالی دست و پنجه نرم می‌کنند، نقشی کلیدی در عادی سازی ترامپ داشته اند و در نتیجه از بین کاندیداها زمان پخش بیشتری را به او اختصاص داده اند و اغلب هم وی را بخاطر دروغ‌ها و تعصب‌هایش به پرسش نگرفته اند.اما ترامپ فقط یک پدیده رسانه ای نیست. او آتش تعصب و نفرت بر وضع اقتصادی کشور افکنده است – و رسانه‌ها هم دستشان در این مسئله آلوده است -، اما این این مشکلات مدت‌ها پیش از آغاز کارزار او وجود داشته است.

هرچه نباشد، طبقه متوسط از اواسط دهه ۱۹۷۰تاکنون در حال افول بوده است، چون در آن دهه دستمزدها رو به کاهش گذارد و مشاغل تولیدی از آمریکا رخت بر بست و اگر ترامپ شکست بخورد، این مشکلات – که حالا گونه ی زهرآگینی از سیاست ورزی هم وصله اش شده است – باقی خواهد ماند.آمریکا تحت ریاست جمهوری «هیلاری کلینتون» چگونه خواهد بود؟ خیلی شبیه همان آمریکایی خواهد بود که اکنون می بینیم: مصیبت زده، مضطرب، و خشن. اینکه وضع کشور را صرفا «دچار تفرقه» توصیف کنیم متاسفانه خیلی خوش بینانه است. این انتخابات شکاف‌های عمیق موجود در هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه را عیان کرد و رواج دیدگاه‌های رادیکال را در دو سر راست و چپ طیف سیاسی، از نئو نازیسم گرفته تا آنارشیسم، برجسته ساخت.

رسانه‌های اجتماعی به تئوری‌های توطئه و سخنان نفرت آلود دامن زده اند، و باعث شده اند حاشیه ای‌ها به مرکز صحنه بیایند .حتی در صورت پیروزی «هیلاری کلینتون»، کاندیداتوری ترامپ این احتمال را دارد که سه میراث زهرآگین بر جای بگذارد.اولین میراث، شر و شور ادامه دار افراطی مسلکان راستگرا و گروه‌های خصومت طلب است. روز ۲۵ژوئن در شهر «سکرمنتو» در مواجهه‌ای که بین نژادپرستان سفیدپوست نئونازی و فعالان ضد نژادپرستی رخ داد، پنج نفر چاقو خوردند.

از زمانی که اوباما قدرت را در دست گرفت، تعداد گروه‌های «وطن پرست» شبه‌نظامی و نژادپرست از ۱۵۰گروه در سال ۲۰۰۸به ۱۴۰۰گروه در سال ۲۰۱۲افزایش یافته است. نمی دانیم از زمان آغاز کمپین ترامپ چند گروه افراطی جدید متولد شده است، اما می دانیم او این گروه‌ها را جذب و تقویت کرده است.اگر ترامپ شکست بخورد، نه او و نه هوادارانش زیر بار آن نخواهند رفت. برخی کارشناسان به این فکر می کنند که آیا ترامپ حتی نتیجه انتخابات را خواهد پذیرفت یا نه. ترامپ روز اول اوت اعلام کرد این انتخابات «با زد و بند» خواهد بود: حالا که آمار طرفدارانش در نظرسنجی‌ها در حال سقوط است، این اقدامی پیشدستانه برای سلب مشروعیت از نتیجه احتمالی انتخابات است.

روز بعد، «راجر استون» مشاور ترامپ اعلام کرد اگر انتخابات را «بدزدند» خون به راه خواهد افتاد. ماه مارس که با هواداران ترامپ مصاحبه کردم، چندین نفرشان به من گفتند اگر او نامزد حزب جمهوریخواه نشود آنها دارودسته‌های نظامی به راه خواهند انداخت و دیگر خبرنگاران هم مطالب مشابهی به گوششان خورده بود. شکست ترامپ ممکن است عاملی باشد که گروه‌های افراطی و خشن پراکنده در سراسر کشور را متحد کند، و احتمالا منجر به مواجهه با دولت، یا درگیری‌های خشن بشود.

دومین چالش اصلی این است که، بخاطر اظهارات و اقدامات ترامپ، نارضایتی اقتصادی به پوپولیسم نژادپرستانه متصل شده است. فضلای واشگتن برای اینکه بتوانند بیماری‌های پدیده ترامپ را تشخیص دهند، چندین نمونه شرح حال درباره طرفداران خیالی ترامپ نوشته اند، انگار که پایگاه هواداران او یک موجودیت یکپارچه است. در واقع، دلایل هواداران ترامپ برای رای دادن به او مثل دلایل هواداران هر کاندیدای دیگر متنوع است: تعصب آشکار، رنج اقتصادی، نفرت از کلینتون، و اشتیاق مبهم برای تغییر.چیزی که در میان هواداران او دارای تنوع نیست نژاد است: پایگاه هواداران ترامپ تقریبا بطور یکپارچه سفیدپوست است. این پایگاه شامل سازمان‌های شبه نظامی و خشونت گستری است که پیشتر ذکرش رفت. اما بسیاری از هواداران ترامپ صرفا مردان کارگر سفیدپوستی هستند که آه در بساطشان نمانده است. دغدغه‌های اصلی این گروه شغل، کسب و کار، و این احساس است که دولت آنها را بخود واگذاشته است و با آمار گمراه کننده درباره بیکاری غان و غون می کند.

مشکل این است که این رای دهندگان اگرچه همیشه آشکارا نژادپرست نیستند، با حمایتشان از ترامپ تلویحا بر نژادپرستی غمض عین می کنند و در عادی شدن نژادپرستی سفیدپوستان سهیم می‌شوند. جذابیت نسخه نژادپرستانه ترامپ برای نارضایتی‌های اقتصادی آنقدر زیاد است که دامنه اش به مخاطبانی رسیده است که تصورش را نمی کردیم. گویا گروهی کوچک اما پر سروصدا از طرفداران «برنی سندرز» به اردوگاه ترامپ مهاجرت کرده اند. این تغییر اردوگاه از نظر ایدئولوژیک هیچ معنایی ندارد، اما با توجه به سابقه‌ای که در رای گیری‌های درون حزبی رقم خورد، جای تعجب باقی نمی گذارد. انتخابات درون حزبی دموکرات‌ها دارای شدیدترین مرزبندی نژادی در تاریخ آمریکا بود: ایالت‌هایی که جمعیت شهروندان لاتین یا سیاهپوستشان بیش از ۱۰درصد است تقریبا همیشه رای اکثریت را به صندوق کلینتون ریختند.

از این مردان سفیدپوستی که با دیدگاه‌های ایدئولوژیک ناهمخوان زیر پرچم ترامپ متحد شده اند، بسیاری شان آمده اند تا از عقاید نژادپرستانه ی او حمایت کنند یا از این عقاید چشم پوشی کنند و در نتیجه مظالم اقتصادی به حق خود را به یک اضطراب بومی گرایانه آلوده کرده اند. در همین حیص و بیص، رونق اقتصادی آمریکا که مسئولان اینقدر لافش را زده اند هنوز بقدر کافی قادر به ایجاد مشاغل درآمدزا نیست. در نتیجه، پوپولیسم سفیدپوستان نه تنها لاجرم به به رشد خود ادامه می دهد، بلکه قرار است بیش از پیش با سیاست ورزی جریان اصلی آمریکا یک کاسه شود.

چالش بزرگ سوم، انحطاط ادامه دار رسانه‌هاست. رسانه‌های پر بیننده که در اوجگیری ترامپ نقش عمده ای داشتند، هرچقدر هم که منفور باشند نباید نادیده گرفته شوند. به رغم آنچه گفته شد، قدر چیزی را که دارید نمی دانید مگر وقتی از دستش بدهید. از ژانویه تاکنون، تعداد زیادی از خروجی‌های رسانه ای یا کرکره شان را پایین کشیده اند یا کارمندانشان را تعدیل کرده اند: الجزیره آمریکا، مشیبل، «هاف پست» زنده، یاهو نیوز، گاردین، نیویورک تایمز، و امثال اینها. دلیل ترویج ترامپ در رسانه‌ها پیش از هرچیز اضطراب صنعت رسانه ای بخاطر افول دیرینه اش بود. مسئولان رسانه‌ها همچون «لس مونوس» قمپز در کرده اند که کمپین ترامپ «شاید برای آمریکا خوب نباشد، اما برایCBS خیلی خوب است».

این احساس در دیگر شبکه‌ها هم وجود دارد، از جمله سی ان ان، که «کوری لواندووسکی» مدیر کمپین ترامپ را (که یکبار هم به یک زن خبرنگار حمله کرده بود) به عنوان مفسر خبری مزد بگیر استخدام کرد.زمانی که قطار ترامپ به فس فس بیافتد، رسانه‌های جریان اصلی با کاهش سریعتر بودجه‌ها و تعدیل گسترده‌تر نیروها روبرو خواهند شد، و این منجر به گزارش ضعیف‌تر از وضعیت دولت جدید و حتی ایجاد یک گفتمان سیاسی پر شکاف تر خواهد شد. رسانه‌ها آموخته اند که بهره‌گیری از خشونت، شورش، و تعصب، برایشان پول می آورد.

خود ترامپ که پس از انتخابات دیگر کاندیدا نیست چه خواهد کرد؟ اصحاب رسانه حدس می زنند «ترامپ نیوز» سر بر خواهد داشت، و یک امپراتوری رسانه ای خواهد شد که به قول یکی از رسانه ای‌ها «بخشی از جمعیت را» جذب خود خواهد کرد که مدت زمانی طولانی است تریبونی نداشته اند.اینها صرفا سه منظر از شکست ترامپ هستند، اما همگی از یک درون مایه پیروی می کند، که شاید درون مایه اصلی پدیده ترامپ باشد: عادی سازی افراطی گری.

کمپین ترامپ، افکار حاشیه ای را به مرکز صحنه کشانده است، ضعف‌های موجود در رسانه‌ها و سیستم دو حزبی را عیان کرده است و ناخشنودی‌ها را وخیم تر کرده است. چه او پیروز شود و چه شکست بخورد، لشکرکشی اش تا همین الان هم یک چرخش عمیق و خطرناک در فرهنگ سیاسی آمریکا رقم زده است. ماه نوامبر که سر برسد، ممکن است آمریکا رسما آمریکای ترامپ نباشد؛ اما ما هنوز باید در آمریکای ترامپ زندگی کرد.

انتخابات آمریکا، ابهام رای‌دهندگان و گمانه‌زنی درباره پیامدهای گزینش آنان

انتخابات ریاست جمهوری آمریکا طی روزهای اخیر به دلیل مساله بیماری نامزد دموکرات‌ها و ادامه جنجال سازی رقیب جمهوریخواه وی بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت. همچنین رسانه‌های عرب زبان به دلیل پیامدهای منطقه ای انتخابات آمریکا تمرکز ویژه ای را به این رخداد معطوف داشته اند. تحولات مربوط به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا که قرار است 18 آبان ماه برگزار شود، از موضوع‌های مورد توجه رسانه‌های بین المللی به شمار می رود. در جبهه رقابت‌های سیاسی آمریکا، «هیلاری کلینتون» وزیر امور خارجه پیشین از حزب دموکرات به همراه «دونالد ترامپ» سرمایه‌دار جنجال ساز جمهوریخواه، 2 گزینه اصلی ریاست جمهوری این کشور به شمار می‌روند. در این پیوند، رسانه‌های جهان عرب نیز از رویدادها و حاشیه‌های انتخاباتی در آمریکا غافل نمانده اند و این روزها تحلیل‌هایی در این زمینه منتشر می کنند. در ادامه این گزارش نگاهی به مهم ترین محورهای تحلیلی رسانه‌های عربی در مورد انتخابات آمریکا خواهیم داشت.

نسخه عربی شبکه آمریکایی سی.ان.ان در گزارشی به قلم «ماجد شاهین» نوشت: هر روز نظرسنجی‌ها درباره انتخابات آمریکا از احتمال‌های تازه و گوناگونی پرده بر‌می‌دارد. 2 هفته پیش به طور قطعی می توانستیم بگوییم کلینتون پیروز انتخابات است. احتمال پیروزی او بالا گرفته بود و همه شواهد نشان از پیروزی او داشت. حتی بسیاری از اعضای حزب جمهوریخواه علیه ترامپ وارد عمل شده بودند و حدود 50 تن از اعضا و مسئولان این حزب با انتشار پیامی گفته بودند که به ترامپ رای نخواهند داد. آنان گفته بودند که رییس جمهوری باید بتواند احساسات خود را کنترل کند و رفتار او شایسته باشد و ترامپ از این ویژگی‌ها برخوردار نیست.

در ادامه این گزارش می خوانیم: اکنون معادلات یاد شده تا حدی تغییر یافته است. ما در برابر انتخابات آمریکا مات و مبهوت مانده ایم. هر روز اتفاق‌های تازه ای رخ می‌دهد که شگفت آور است. اختلاف 2 نامزد در نظرسنجی‌ها کاهش می یابد و ترامپ به کلینتون نزدیک تر می شود. نه تنها او به کلینتون نزدیک تر شده بلکه در برخی از ایالت‌ها از رقیب دموکراتش سبقت گرفته است. به نوشته ماجد شاهین، نظرسنجی‌ها نشان از این دارد که بسیاری از رای دهندگان هنوز هم تردید دارند. آنان به هیچ یک از 2 نامزد اعتماد ندارند و ترجیح می‌دهند که در انتخابات امسال شرکت نکنند.روزنامه «الاهرام» مصر با اشاره به چالش‌های پیش روی نامزدهای ریاست جمهوری و سردرگمی رای دهندگان آمریکایی، انتخابات پیش رو را مورد بررسی قرار داد. به نوشته روزنامه الاهرام، شاید این انتخابات سخت ترین و حیرت آورترین انتخابات ریاست جمهوری آمریکا باشد.

مردم با 2 نامزدی روبرو هستند که روی هیچ یک اجماع آشکاری دیده نمی شود. کفه ترازو به سود هیچ یک از آن 2 سنگینی نمی کند. بسیاری از آمریکایی‌ها به کلینتون بی اعتماد هستند. ترامپِ بدزبان هم دیگران را مسخره می کند. هیچ کس از بی مهری‌های او در امان نیست. او هر چه را که مردم عوام دوست دارند، بر زبان می آورد به طوری که بیشتر مردم آمریکا در صلاحیت و لیاقت او برای ریاست جمهوری آمریکا تردید و از وی هراس دارند. مردم نگرانند که انتخاب وی امنیت و ثبات آمریکا را با چالش روبرو سازد.

در گزارش روزنامه مصری الاهرام آمده است: بیشتر مردم آمریکا این احساس را دارند که مجبورند در این انتخابات، میان گزینه بد و بدتر یکی را انتخاب کنند. این 2 نامزد در رقابت انتخاباتی تا جایی پیش رفته اند که به یکدیگر تهمت می زنند. به جای اینکه آنان مشکلات مهم کشور را مورد توجه قرار دهند، مسایل بیهوده را بررسی می‌کنند. این مساله سرخوردگی مردم آمریکا از نامزدها را به دنبال داشته است. این 2 نامزد به طوری در تهمت زدن به یکدیگر غرق شده‌اند که فراموش کرده اند یکی از آنان رییس‌جمهوری آینده خواهد شد.

همچنین به نوشته نشریه فلسطینی «المنار»، بیماری ذات الریه کلینتون که در مراسم یادبود حملات یازدهم سپتامبر شدت یافت، مساله ای است که گمانه زنی‌ها درباره توانایی او برای مدیریت امور کشور را افزایش داده است. با وجود اینکه ستاد او تلاش کرد با انتشار بیانیه ای از پیامدهای منفی این گمانه‌زنی‌ها بکاهد اما نظر‌سنجی‌هایی که موسسه «یوگوف» انجام داد و روزنامه «تایمز» منتشر کرد، نشان می دهد که 46 درصد آمریکایی بیماری کلینتون را چندان مهم نمی دانند.

در برابر، 45 درصد نظری مخالف دارند.به نوشته المنار، ترامپ نیز با اتهام‌های مربوط به فساد در موسسه «ترامپ فاوندیشن» روبرو است. اتهام‌های مربوط به فساد، تنها لکه سیاه پرونده او نیست. اظهارات جنجالی ترامپ، سیاست او علیه مسلمانان و تحسین «ولادیمیر پوتین» رییس جمهوری روسیه موجی از انتقادهای شهروندان آمریکایی را به دنبال داشت. این در شرایطی است که آمریکا و روسیه بر سر مساله کریمه در اوکراین اختلاف‌های اساسی دارند.نشریه المنار افزود: انتخابات آمریکا از پیچیده ترین انتخابات جهان است. با نزدیک شدن زمان انتخابات، مبهم بودن اوضاع سیاسی و نزدیک بودن آراء 2 نامزد در نظرسنجی‌ها، احتمال رخ دادن هر سناریویی وجود دارد.

http://www.ettelaat.com/new/index.asp?fname=2016\10\10-08\19-25-39.htm&storytitle=%E1%C7%C8%ED%20%D5%E5%ED%E6%E4%ED%D3%CA%ED%9D%BA%20%C8%D1%90%20%C8%D1%E4%CF%E5%20%CC%E3%E5%E6%D1%ED%CE%E6%C7%E5%C7%E4%20%CF%D1%20%C7%E4%CA%CE%C7%C8%C7%CA%20%C2%E3%D1%ED%98%C7

ش.د9502131