تاریخ انتشار : ۰۸ آبان ۱۳۹۵ - ۱۲:۴۰  ، 
شناسه خبر : ۲۹۶۱۷۴
روايت آناني كه براي دوست داشته شدن «معتاد اينترنتي» مي‌شوند
پایگاه بصیرت / مينا محمددوست / مشاور و روانشناس

(روزنامه جوان – 1395/06/18 – شماره 4906 – صفحه 8)

اينترنت به عنوان شبكه‌اي جهاني محاسن فراواني را براي ما به ارمغان آورده است. استفاده راحت در زمينه‌هاي دسترسي آسان به منابع اطلاعات، خريد، دسترسي به منابع آموزشي، سرگرمي، برقراري ارتباط با افراد در هر نقطه از كره‌زمين با كمترين هزينه و... و به نوعي اين اختراع در اصل قاره‌ها را به يكديگر نزديك كرده است، اما به رغم خدمات بسياري كه اين تكنولوژي برايمان به ارمغان آورده، نگراني‌هايي نيز در اين زمينه وجود دارد؛ نگراني‌هايي مبني بر استفاده نادرست و به تبع آن تأثيرات سوئي كه از پيامدهاي آن مي‌تواند باشد. اين تأثيرات در ابعاد جسماني و رواني است. در واقع اين نگراني‌ها كاملاً بجا بوده است زيرا ما مدت‌هاست كه با مسئله‌اي به نام اعتياد اينترنتي روبه‌رو هستيم، يعني همان استفاده نادرست سوء‌استفاده؛ به جاي حسن استفاده. جايي كه ما عادت‌وار و بنا به اجبار دروني با دوري از مسائل روزمره به شبكه‌هاي اينترنتي پناه مي‌آوريم.

اعتياد چگونه شكل گرفت؟

بهتر است قبل از پرداختن به بحث اعتياد اينترنتي، نگاهي كوتاه به مفهوم اعتياد داشته باشيم. اعتياد در واقع يكي از آسيب‌هاي بزرگ قرن حاضر است كه گستره آن از كشورهاي در حال توسعه و جوامع پيشرفته است، يعني تمامي حكومت‌ها به نوعي مصون از مضرات اين پديده نبوده‌اند. انسان به واسطه برخورداري از ذهن كاوشگرانه براي رفع نيازها و همچنين بهره‌مندي بيشتر از آسايش يا به تعبير فرويد، پدر علم روانكاوي كسب لذت و پرهيز از درد (كه بخشي از شخصيت انسان را در بر مي‌گيرد) در راستاي كشف قوانيني بر‌مي‌آيد كه محصول آن قدم گذاشتن در مسير زندگي با كيفيت مناسب‌تر است.

از سويي ديگر ميل به زياده‌خواهي در اين راستا انسان را به بيراهه كشانده است. چه بسيار اختراعات و اكتشافات كه در آغاز براي رفع نيازها و خدمت به ما بوده و در طول زمان بلاي جانمان شده است، به طور مثال برخي از مواد مخدر در ابتداي امر به لحاظ پزشكي كاربرد داشته و بعدها به صورت افراطي مورد استفاده بشر قرار گرفته است، يعني همان پديده‌اي كه نخست براي خدمت به ما به دست خودمان كشف شد در اثر عدم‌رعايت اعتدال تا مرحله آسيب و آفت برايمان پيش رفت. بدين ترتيب بشر با مفهومي به نام اعتياد رو‌به‌رو شده است. اعتياد از ديدگاه‌هاي مختلف مورد ارزيابي قرار گرفته و در مورد علل آن مي‌توان به عوامل فيزيولوژيکی، عوامل اجتماعي و عوامل ژنتيكي اشاره داشت. اعتياد در واقع بيماري‌اي است كه ضمن آن فرد در يك چرخه معيوب، رفتاري را كه عوارض ناخوشايندي در جنبه‌هاي مختلف جسماني و رواني دارد مدام تكرار مي‌كند. از سال 1964 ميلادي سازمان بهداشت جهاني استفاده از عبارت وابستگي دارويي را به جاي اعتياد توصيه كرده است.

اعتياد يا وابستگي طيف گسترده‌اي دارد كه شامل برخي از رفتارها نيز مي‌شود. همانند وابستگي به غذا، وابستگي به كار و... كه در هر يك از اين وابستگي‌ها ما به نوعي درگير همان چرخه معيوبي كه اشاره شد، مي‌شويم. ابتدا از انجام آن رفتار لذت مي‌بريم و به شكل كاملاً خزنده و بي‌صدا آن رفتار جزئي از زندگي ما مي‌شود و باز به شكل نامحسوس ما طي زمان علاوه بر لذتي كه از انجام آن رفتار مي‌بريم ناخودآگاه هنگام رويارويي با مسائل و مشكلات زندگي به جاي رفتار مناسب براي حل مسئله از رفتار اعتياد‌گونه براي تحمل مشكلات بهره مي‌گيريم، البته به شكل كاملاً افراطي.

توهم صميميت در فضاي مجازي

همان طور كه ذكر شد پر‌واضح است كه پديده اينترنت محاسن بي‌شماري دارد اما يكي از نقاط عطفي كه به منزله آسيب مورد ارزيابي قرار مي‌گيرد، مرحله‌اي است كه استفاده از آن زندگي روزمره ما را به شكل نامطلوب تحت‌الشعاع قرار مي‌دهد، مثل زمان طولاني شدن استفاده و گذراندن اوقات در اينترنت كه باعث به وجود آمدن شكاف بين اعضاي خانواده مي‌شود. بي‌ترديد اينترنت در زندگي افراد جامعه، تغيير اساسي به وجود آورده است. اين تغيير را مي‌توان با اختراع تلفن در اوايل قرن بيستم و تلويزيون در دهه 50 مقايسه كرد. اينترنت، بشارت‌دهنده كم كردن فاصله‌ها و گسترده كردن روابط ميان آدميان شده است اما امر متناقض اين است كه خود اين تكنولوژي گاه موجب تقليل و افت ساير روابط اجتماعي شده و تنهايي فرد را بيشتر كرده است.

آسپرين‌هاي مجازي براي درمان تنهايي!

اينترنت مي‌تواند گريزگاهي براي كساني كه از مشكلات رواني رنج مي‌برند و دچار تشويش، افسردگي و بي‌اعتمادي به نفس هستند نيز باشد. ارتباط مجازي از طريق اينترنت، محملي را براي گريز از واقعيت و وسيله‌اي براي ارضاي نيازهاي هيجاني و رواني به وجود مي‌آورد. كسي كه در روابط واقعي بين‌فردي توفيق چنداني نداشته، اكنون از اين طريق قادر مي‌شود بي‌آنكه چهره خود را برملا كند و نام خود را بگويد، روابط گسترده‌اي را برقرار كند و احساسات خويش را بروز دهد. پيامدش اين است كه منجر به ايجاد توهم صميميت مي‌شود و وقتي واقعيت خارج، محدوديت‌هاي خود را نشان مي‌دهد، واكنش‌هاي نااميدانه‌اي را در فرد ايجاد مي‌كند. فضاي مجازي حكم آسپريني را دارد كه به صورت مقطعي درد را كاهش مي‌دهد اما درمان واقعي نمي‌كند.

درست است كه ما گاهي نياز به خلوت داريم اما زماني كه ما به عنوان عضوي از اعضاي يك خانواده هستيم، اين خلوت نبايد منوط به ايجاد فاصله عميق بين‌مان شود كه در اين صورت به طور حتم آسيب‌زا خواهد بود.

حضوري بدون تعامل

وقتي به زندگي گذشته پدران خود باز مي‌گرديم يا به ديدار اماكن تاريخي سري مي‌زنيم، مي‌بينيم شرايط فيزيكي اتاق‌ها از جنبه معماري به گونه‌اي ساخته شده كه افراد هنگام حضور در اين مكان‌ها به صورت رودرروي يكديگر قرار مي‌گرفتند، حتي بعد از مدرنيزه شدن ما مي‌بينيم نحوه چيدمان مبل‌ها به صورت دايره است. يعني ما در هر زاويه كه بنشينيم با افراد تماس چشمي داريم. همان طور كه مي‌دانيم يكي از لازمه‌هاي ايجاد رابطه خوب با افراد به خصوص افراد خانواده تماس چشمي با مخاطب است. اين نحو يكي از راه‌هاي درك بهتر عواطف است. حال بياييد شرايطي را در نظر بياوريم كه ما به ظاهر در كنار هم و به واقع غرق در صفحه‌هاي تكنولوژي خود هستيم. اعم از مانيتور، گوشي، تبلت و... پس ما در اين لحظه آن بعد عاطفي حضور را از يكديگر دريغ مي‌كنيم و مي‌توان گفت حضور كاذب در كنار هم داريم. نتيجه اين نوع بودن در كنار هم در دراز‌مدت قطعاً حس تنهايي به همراه خواهد داشت زيرا ما نياز به تعامل داريم؛ تعاملي با حضور كامل، نه فقط به شكل نمايشي.

ما نياز به صحبت با هم و با كساني كه روزانه با آنها زندگي مي‌كنيم داريم. به طور يقين چت‌هاي اينترنتي و گفت‌و‌گوهاي آنلاين نمي‌تواند اين نياز را برطرف سازد. شايد مجموع اين نوع ارتباط‌ها براي مواقعي كه ما مجبور به دور بودن از هم هستيم به لحاظ جغرافيايي امري اجتناب‌ناپذير باشد اما اين نوع رابطه زماني كه در كنار هم هستيم مسبب ايجاد فاصله‌اي به مراتب بيشتر از فاصله جغرافيايي شده و محصول اين نوع از ارتباط ايجاد حس تنهايي است. در اين راستا حس تنهايي ريشه احساس‌هاي ناخوشايند ديگر خواهد بود، مثل احساس پوچي.

ارتباط مجازي پاسخگوي كدام نياز است؟

با نگاهي به زندگي موجودات اجتماعي و تحقيقاتي كه دانشمندان در اين زمينه انجام داده‌اند در‌مي‌يابيم كه در زندگي اجتماعي موجودات تنها به شدت آسيب‌پذير خواهند بود، يعني ما با عملي كه در راستاي استفاده نادرست از اينترنت انجام مي‌دهيم بذر احساسات ناخوشايند را در روانمان پرورش مي‌دهيم. از طرفي معمولاً افراد هنگامي به شكل غير‌معمول و افراطي درگير يك شيء، فرد يا فعاليتي مي‌شوند كه نياز يا خلئي در آنها با اين عمل برآورده مي‌شود. حال ببينيم اين نوع اعتياد برطرف‌كننده كدامين نيازها مي‌تواند باشد. براساس هرم نيازهاي مازلو نظريه‌پرداز نامدار علوم انساني بعد از تأمين نياز‌هاي فيزيولوژيكي (مانند آب و غذا) و نيازهاي ايمني (امنيت و نظم) بحث نياز تعلق‌پذيري و محبت مطرح مي‌شود.

انسان نياز به حس تعلق‌پذيري دارد. نياز به ابراز و دريافت محبت دارد و خود اين نياز در گرو ايجاد رابطه صميمانه است. بودن در فضاي مجازي و برقراري ارتباط با افراد زيادي كه در اين شبكه‌ها وجود دارند شايد تا حدي برطرف‌كننده اين نياز براي فردي كه به اين كار اعتياد دارد، باشد چراكه تنها با فشردن چند دكمه به راحتي با افراد رابطه برقرار مي‌كند و در بين گروه‌هاي مختلف قرار مي‌گيرد و صد البته به دليل عدم‌شناخت و آگاهي از مخاطبان چه بسيار مشكلاتي كه دامنگير افراد، به خصوص نوجوانان خواهد شد.

از طرفي بودن در اين شبكه‌ها مستلزم اين امر است كه فرد همگام با پيشرفت تكنولوژي قدم بردارد. به اين معنا كه بودن در اين فضا نياز به آگاهي از علم روز در اين حيطه را مي‌طلبد. فرد نياز دارد همسو با پيشرفت سريع تكنولوژي، اطلاعات خود را افزايش دهد. حال فرد در اين عرصه احساس مهم بودن مي‌كند. به هر جهت به نوعي بودن در اين فضا از طرفي ميل به تعلق را تا حدي در فرد برآورده كرده و از طرفي ميل به مهم بودن در اين عرصه را به فرد ارزاني مي‌دارد. خود همين مسائل تا همين جا به نوعي حكم يك تقويت‌كننده براي رفتار مورد بحث «اعتياد اينترنتي» براي فردي كه درگير اين عادت شده را دارد و ما مي‌دانيم كه از ديدگاه رفتاري تقويت باعث ثبات رفتار مي‌شود اما نكته حائز اهميت اينكه تمامي اين لذت‌ها و بهره‌مندي‌ها محدود به دنياي مجازي است. حال آنكه ما در دنيايي واقعي زندگي مي‌كنيم.

نياز به تعلق‌پذيري و محبت زماني به شكل درست برطرف مي‌شود كه ما اين تجربه‌ها را در دنياي واقعي نيز داشته باشيم، در همجواري با همنوعاني كه شناخت بيشتري نسبت به آنها داريم، از طرفي لذت ديگري كه صحبت از آن به ميان آمد احساس مهم بودن است كه به واسطه گسترش اطلاعاتي است كه با بودن در اين فضاها براي فرد ايجاد مي‌شود، البته انكار‌ناپذير است كه لازمه زندگي در اين عصر داشتن اطلاعات لازم در زمينه‌هاي مختلف است، مشروط به اينكه اطلاعات ما همراه با علم و آگاهي بوده و ضمناً محدود به دنياي مجازي نباشد كه اگر چنين باشد به دور از دنياي مجازي قطعاً فرد احساس خوشايندي را تجربه نخواهد كرد زيرا در اصل بخش مهمي از هويت وي در دنياي مجازي جا مانده است.

خانواده؛ بهترين محل براي بروز خود واقعي

موازي با هر مسئله‌اي كه بشر با آن دست به گريبان است افراد سعي در برطرف كردن آن مسئله به شكل مطلوب دارند. در اين زمينه نيز صاحبنظران راهكارهايي ارائه داده‌اند كه با پيروي از آنها اميد است همگي زندگي پربارتري را تجربه كنيم. از جمله عادت به استفاده صحيح از اين تكنولوژي در خانه ابتدا به وسيله خود والدين كه الگوي رفتاري فرزندان است، همچنين محدود كردن ساعات استفاده از اينترنت طبق رفع نياز و مقيد بودن به اين امر. از طرفي همگام با محدوديت از استفاده در ساعات معين جايگزيني فعاليتي خوشايند در اين زمان‌ها، روي آوردن به فعاليت‌هاي مورد علاقه همچنين تحرك بدني و ورزش كه باعث تخليه انرژي و تجديد قوا به شكل مؤثر مي‌شود و نكته بسيار حائز اهميت كه وظيفه‌اي غير‌قابل‌انكار براي خانواده‌هاست بودن در كنار يكديگر، نه در مقابل يكديگر. خانواده در اصل لازم است محل و مأمني باشد مشابه يك زمين حاصلخيز كه هر فرد به نوبه خود در آن از شرايط مناسب محيطي تغذيه كرده و به سمت تكامل رشد كند.

اگر ما توانمندي‌هاي هر يك از اعضاي خانواده را بشناسيم، احترام بگذاريم و در حد توان براي شكوفايي آنها قدم برداريم ديگر جايي براي ابراز وجودهاي پوشالي باقي نخواهد ماند. سعي كنيم خانواده محلي باشد براي ديده شدن، براي پذيرفته شدن در كنار نقاط ضعف، محلي باشد كه در آن افراد درك مي‌كنند كه مورد تأييد هستند با تمامي نقاط ضعف و قوت زيرا در محيط امن افراد فرامي‌گيرند، نقاط ضعف را بر‌طرف كرده و نقاط قوت را تقويت كنند. در اين محيط ياد مي‌گيرند براي دوست‌داشتني‌بودن كافي است خود واقعيشان باشند، در جايگاه واقعي خودشان، نه در شبكه‌هاي مجازي.

http://javanonline.ir/fa/news/810414

ش.د9502199