تاریخ انتشار : ۱۹ آبان ۱۳۹۵ - ۰۷:۳۲  ، 
شناسه خبر : ۲۹۶۵۰۸
مقدمه: دولت یازدهم از همان ابتدا که بر سر کار آمد برنامه‌های فوری اقتصادی ارائه داد و با ابتکار عملی خاص در زمینه جلب نظر افکار عمومی و فضاسازی‌هایی از جنس «عوام فریبی» با پمپاژ امید و البته شعارهایی «مردم پسند» مانند آنچه که از تدبیر و عقلانیت در مقام سخن بر زبان رانده می‌شد، توانست «موقتا و عجالتا» موج توده‌ای از مردم را که از مجموع «تدابیر انتخاباتی‌اش» برآمده با خود همراه سازد؛ موجی که البته فرازی داشت با وعده‌های شتاب گونه و صرفا برای جلب نظر آرای مردم - مانند وعده صد روزه اقتصادی، سبد کالا، توافق هسته‌ای برای اقشار متعدد و متکثری از مردم و حتی وعده‌هایی فرهنگی و سیاسی چون رفع حصر و تهییج افکار عمومی برای قشری دیگر از مردم - و فرودی دارد چرا که عیار درستی و راستی آن در محک واقعیت‌ها مشخص می‌شود. رودخانه را دیده‌اید که موانع پیش رو را برداشته، یا می‌بلعد یا در سطح روان خود نگه می‌دارد، اما گاه حباب و کف روی آب باریکه‌ای که با شدت رها شود، شاید در ابتدا بسیار به نظر آید، غافل از آنکه در مواجهه با وزن سنگین موانع موجود، خیلی زود ماهیت خود را نشان می‌دهد. «صحنه عمل» که جدا از میدان رزم‌آرایی انتخاباتی و سخنرانی‌های آن چنانی است، صحنه‌ای است که باید با کنار زدن موانع در جهت خدمت به یک ملت و روراستی با مردم در آن گام برداشت که البته این مهم برای مدیران متکبر و منت‌گذار در برابر خیل عظیم مردم به ویژه مستضعفین، مدیران تجمل‌گرا و ثروت‌اندوز از خزانه ملت و مسئولان جدا از مردم بسیار گران و سخت می‌نمایاند. در ادامه به یک اقدام دولت که با وعده‌های بزرگ اما کاذب انجام و خسارت‌های سنگین و بی‌ثمری آن مشخص شد می‌پردازیم و بررسی می‌کنیم که چرا با وجود روشن شدن چاه از راه، دولت بر ادامه این مسیر انحرافی پای فشرده و به دنبال قرارداد پرابهام و محرمانه دیگری از جنس برجام هستند؟
پایگاه بصیرت / محمد میرزاطبیبی
(روزنامه كيهان - 1395/06/20 - شماره 21438 - صفحه 8)

الف: آیینه عبرت‌نمای برجام

«برجام یا توافق هسته ای» از آن دسته وعده‌هایی است که برای چشمان عبرت‌بین و متفکران حقیقت‌نگر یا آگاهان نسبت به امور، اگرچه «خسارت‌های سنگینی» داشت اما شاید جز این نمی‌شد آموخت و درس گرفت. مروری بر آن وعده‌ها برای مقایسه وضعیت دیروز و امروز لازم است؛ دولتمردان برجام را سکوی پرش می‌نامیدند و مردم را دلخوش می‌داشتند و شعار می‌دادند که:

«سطح معیشت ارتقا می‌یابد»/ «تحریم‌ها طناب ‌دار و باتلاق اقتصاد ایران است»/ «ساختمان تحریم ترک خورده است».

«ما هیچ توافقی را امضا نخواهیم کرد مگر اینکه در روز اول اجرای توافق تمامی تحریم‌ها فوراً لغو شود».

«طبق این چارچوب همه تحریم‌ها چه مالی، اقتصادی و بانکی در همان روز اجرای توافق لغو خواهد شد».

«تحریم‌های ظالمانه باید از بین برود تا سرمایه بیاید و مشکل محیط زیست، اشتغال، صنعت و آب خوردن مردم حل شود»! / «در این 3 ماه ببینید چه گشایش‌های فراوانی ایجاد شده است؟»!

و دست آخر آقای هاشمی که گفت: «یک دفعه تجارت‌مان چند برابر تقویت می‌شود و ارتباطات جهانی ما تقویت می‌شود... در مجموع فکر می‌کنم بسیار مفید است»!

دولتمردان و حامیانشان که در دوران برجام می‌گفتند: «جهان دیگر جهان قبل از برجام نخواهد بود»/ «مهم‌ترین وظیفه دولت برای رفع بیکاری، توافق برجام بود»! به یکباره با شعارهای پس از برجام که بعد از مشخص شدن مسیر اشتباه سه ساله دولت و از دست دادن فرصت‌ها و گره زدن زلف برجام به بود‌و‌نبود گفته شد، به‌تدریج ادبیات خود را تغییر دادند و انگار نه انگار که چه بود و چه شد، سخنانی به مردم گفتند و البته هنوز می‌گویند که در واقع باید گفت تدبیری برای مهار مطالبه عموم و به نوعی لعاب‌گذاری بر روی چهره کدر برجام بود و هست، بخوانید:

«مردم حق دارند آثار فوری نتایج این توافق را نیز ببینند».

«مگر همه چیز پول است»؟! «روحانی هیچ وعده خاصی به مردم نداده است»!

فروردین 95 و سه ماه بعد از اجرایی شدن برجام: «از برجام فقط 3 ماه گذشته است»!/ «باید منتظر دستاوردهای برجام در دولت بعدی بود»!

«از اول هم نگفتیم تمام تحریم‌ها لغو می‌شود»، «اگر دستاوردهای برجام محقق نشود مردم اعتراض خیابانی می‌کنند»!

«برجام عصای موسی(ع) نیست که معجزه کند» و اینکه «عده‌ای نمی‌گذارند دستاوردهای برجام محقق شود»!

اگر سخنان گلچین شده بالا را دوباره مرور کنیم، به همراه نشانه‌های بسیاری که از عملکرد دولت وجود دارد به این نتیجه خواهیم رسید که دولتمردان به دنبال «مقصر‌تراشی» برای ضعف برجام و به وقوع نپیوستن وعده‌هایشان هستند و البته این رویه از ابتدای دولت وجود داشت به طوری‌که در صورت انجام نشدن احتمالی مذاکرات و توافق نیز بالأخره قوای دیگر از قبیل مجلس شورای اسلامی از سوی دولت یازدهم، مانع ساز و مانع آفرین معرفی می‌شدند که البته با وجود همراهی و تصویب برجام در مجلس نیز باعث نشد که این اقدام مورد حمله دولت و حامیانش قرار نگیرد.

خوب است برخی دولتمردان و داعیه‌داران بی‌خبر از محنت مردم که مادام از افتخارات خود تابلو درست می‌کنند و بر اتاقشان می‌زنند، حداقل عاقلانه و من باب منطق قدری به تأمل و تفکر بنشینند و در برابر ضعف‌ها و خسارت‌های وارد کرده بر کشور – که با ادامه روند اجرایی برجام و بستن قراردادهای دیگری چون IPC و FATF بیشتر نمایان می‌شود – به دنبال مقصر و بهانه نگردند که: آیینه چون نقش تو بنمود راست / خود شکن آیینه بشکستن خطا است

ب: پذیرش کاپیتولاسیون بانکی و مالی

مدتی است که مسئولان محترم بهانه جدیدی برای محقق نشدن وعده‌های پیشین به ویژه عدم تحقق آنچه در برجام باید اتفاق می‌افتاد، کشف کرده‌اند و مسائل را به اینجا حواله داده‌اند که تا به کنوانسیون یا معاهده کارگروه اقدام مالی نپیوندیم، تحریم‌های مالی و بانکی برداشته نخواهد شد و اینکه باید با کار گروه اقدام مالی یا همان FATF وارد قرارداد شویم، این شد که در مذاکراتی محرمانه مانند آن چیزی که در برجام اتفاق افتاد، دولت محترم به نیابت از کشور و دیگر قوا و مسئولان به طرف مقابل تعهداتی داده‌اند که به‌زعمشان باید اجرایی شود.

آقای طیب‌نیا وزیر اقتصاد در برنامه گفت‌وگوی ویژه خبری مدعی شد: «به مؤسسات مالی خارجی تأکید شده بود، با ایران هیچ‌گونه همکاری مالی انجام ندهند، روشن بود، اگر تحریم‌ها هم برداشته می‌شد، نمی‌توانستیم ارتباط مالی با مؤسسات مالی دنیا داشته باشیم.» خب اگر این طور هست چرا در بوق و کرنا کردند که با توافق برجام همه تحریم‌ها از جمله تحریم‌های مالی و بانکی برداشته خواهد شد و چرا برجام را معجزه و افتخار تاریخ برشمردند؟ اگر روشن بود با برجام اتفاقی نمی‌افتد چرا آن را پیروزی بزرگ و آفتاب درخشان نامیدید؟ از کجا معلوم که بعد از اجرای قوانین FATF که خسارت‌بارتر از برجام هست، مجددا بهانه و قرارداد فاجعه آفرین دیگری مطرح نشده و گفته نشود که تا آن کار را هم نکنیم، دستاوردهای بزرگ قرارداد قبلی محقق نمی‌شود؟

برنامه‌های کار گروه اقدام مالی برای کشورهای عضو اینگونه است که باید این کار گروه یا همان FATF ابزارهای مناسبی برای شناسایی و تعقیب قضایی کشورها، نهادها و سازمان‌هایی که مبادرت به پولشویی و تأمین مالی تروریسم می‌کنند داشته باشد. به این معنا که با پذیرش این قوانین توسط جمهوری اسلامی، موظف به اجرای آنها خواهیم شد تا به زعم طرف مقابل، همکاری‌های بین‌المللی از جمله تراکنش‌های مالی و بانکی شکل بگیرد، می‌دانیم که از این دست سخنان در مورد برجام نیز توسط آمریکا و طرف‌های مقابل گفته می‌شد که اگر برجام و قطعنامه 2231 را اجرایی کنید تمام تحریم‌ها لغو می‌شود و امثالهم.

ظاهرا اجرای قوانین این کار گروه براساس قوانین داخلی کشورها است که از این جهت به قوانین مجلس مانند قانون مبارزه با پولشویی مصوب بهمن 86 و قانون الحاق به کنوانسیون مبارزه با فساد مصوب مهر 87 و همچنین قانون مبارزه با تأمین مالی تروریسم مصوب بهمن 94 اشاره می‌شود که ایران مطابق این قوانین داخلی خودش می‌تواند وارد همکاری و مبادله اطلاعات محرمانه بانکی با سایرین شود و البته از ناحیه دولت ادعا می‌شود که تمام این همکاری‌ها در چارچوب قانون اساسی انجام خواهد شد! اما تفاوت این و آن از زمین تا آسمان است.

در حالی که براساس ماده 9 کنوانسیون FATF «مقررات عهودی که برطبق قانون اساسی بین دولت ایران و سایر دول منعقد شده باشد در حکم قانون در داخل کشور برای کلیه دستگاه‌ها و نهادها لازم‌الاجراست» یعنی مسئولان اقتصادی دولت از جمله وزیر اقتصاد و رئیس کل بانک مرکزی که مبادرت به مذاکرات پنهانی و تفاهم با کارگروه مذکور نموده‌اند، موظف هستند که تمام خواسته‌های آنان را در اختیارشان گذاشته تا به راحتی به سیستم مالی و تراکنش‌های بانکی ما احاطه داشته باشند و اگر تاکنون اطلاعات بانکی کاملی از داخل کشور برای تحریم‌های گسترده‌تر در اختیار نداشتند با اجرای قوانین فوق‌الذکر به تمام اطلاعات مالی ما دسترسی پیدا خواهند کرد.

جالب آنکه بیانیه شورای عالی مبارزه با پولشویی کشورمان تعلیق «اقدامات مقابله‌ای» کار گروه اقدام مالی علیه ایران را گامی مثبت و دستاوردی بزرگ نامیده در حالی که باید گفت اساسا با قبول و اجرای داخلی قوانین کارگروه اقدام مالی، هیچ اطلاعاتی برای طرف مقابل غیرشفاف باقی نمی‌ماند و از این رو دقیقا می‌توانند اقدام به مقابله علیه کشور کنند و این بار تحریم‌های شدیدی را به کشور تحمیل نمایند. بیانیه مذکور اذعان دارد که هیچ تعریفی از تروریست در کارگروه مذکور نیامده و تعریف تروریسم مورد اختلاف است. این بدان معنا است که با پذیرش FATF باید تعریف مورد نظر چند دولت محدود و تصمیم گیر در کار‌گروه اقدام مالی را بپذیریم. بیانیه شورای عالی مبارزه با پولشویی می‌گوید که کار‌گروه اقدام مالی «هیچ مکانیزمی برای دریافت اطلاعات از بانک‌ها و کشورها ندارد» که باید گفت این اطلاعات را خودمان با پذیرش قوانین آنها به دستشان خواهیم رساند و لازم نیست این کار‌گروه مکانیزم خاصی داشته باشد بلکه ضمانت اجرایی لازم را خواهد داشت.

نکته دیگر بحث «خود تحریمی» است که با پذیرش و اجرای قوانین کارگروه اقدام مالی بسیاری از نهادها و سازمان‌ها و حتی برخی وزارت خانه‌های دولت تحریم خواهند شد! چگونه است هنگامی که ما به دست خود، خود را تحریم می‌کنیم، اما مدعی هم می‌شویم که اگر FATF را اجرایی نکنیم «اقدامات مقابله‌ای» می‌شود؟ مگر تا حالا گل و بلبل شده یا با وجود برجام تحریم‌های جدید و پیچیده‌تر اجرا نشده است؟ و بالأخره مسئولان دولتی باید پاسخ دهند که چرا بانک‌های سپه و ملت طی نامه‌ای بسیاری از نهادها و افراد داخلی را از انجام مبادلات بانکی تحریم کرده‌اند؟! و چه رابطه‌ای بین سخنان هواداران دولت مبنی بر تعطیلی قوای نظامی و قرارداد محرمانه و پرابهام FATF مبنی بر تحریم نهادهای اطلاعاتی امنیتی، نظامی و حتی فرهنگی دارد؟

وزیر امور اقتصادی نیز در برنامه گفت‌وگوی ویژه خبری گفته‌اند که «در داخل مرزهای ایران مطلقا تحریم داخلی وجود نخواهد داشت؛ لیست تحریمی آمریکا را در داخل سرزمین ایران به رسمیت نمی‌شناسیم... در مذاکرات بحث تحریم‌های هسته‌ای بود و قطعنامه 2231 تصویب شد، همچنین SDN لیست پیوستی بود که اسامی شرکت‌های مربوط به عوامل غیرهسته‌ای را شامل می‌شد و در زمینه قطعنامه 2231 است، بنابراین چه FATF امضا می‌شد یا نمی‌شد این لیست در برجام وجود داشت»! در مورد این اظهارات نیز باید گفت که ایشان ضمن پذیرش ضمنی FATF در برجام توسط تیم مذاکره‌کننده در سخنانی کاملا متناقض لیست تحریمی آمریکا را لیستی مشترک در برجام، قطعنامه 2231 و همچنین FATF می‌دانند – که اتفاقا برجام و قطعنامه 2231 در بندهایی همدیگر را تأیید و تضمین می‌کنند – و سپس مدعی می‌شوند که «لیست تحریمی آمریکا را در داخل سرزمین ایران به رسمیت نمی‌شناسیم»!

خب حضرتعالی که خودتان گفته‌اید این لیست در برجام بوده است و اذعان داشته‌اید که به دلیل مسائل غیرهسته‌ای هم بوده است، پس آیا نباید گفت که برجام مقدمه‌ای برای قراردادهای فاجعه‌آفرین دیگری چون FATF از همان ابتدا بوده و نباید گفت که تا از تمام منافع مردم و کشور دست برنداریم از لغو هیچ تحریمی خبری نیست چرا که به زعم شما تحریم‌ها غیرهسته‌ای است که البته نشان‌دهنده لایه‌ای بودن و چندجانبه بودن تحریم‌ها علیه ایران نیز هست؟ بزرگترین شاهد مثال نیز لغو نشدن تحریم‌ها است مگر به مقدار بسته شکلات و آدامسی آن هم برای میل و رغبت به اقدام ما علیه امنیت ملی خودمان!

دست آخر، اینکه برای دور زدن مجلس گفته می‌شود «در چارچوب آیین‌نامه شورای عالی امنیت ملی» امور را پیش می‌بریم و اینکه ادعا می‌شود «اولین بار است که قبل از اجرای اقدامات، یک کشور از لیست سیاه به حالت تعلیق در می‌آید که موفقیت چشمگیری است» شبیه به آن چیزهایی نیست که در قبل، حین و بعد از برجام گفته می‌شد؟

http://kayhan.ir/fa/news/85114

ش.د9502406