تاریخ انتشار : ۰۱ آذر ۱۳۹۵ - ۰۷:۵۰  ، 
شناسه خبر : ۲۹۶۷۷۸
ايران و اوراسياي مرکزي 25 سال پس از فروپاشي شوروي در چه وضعیتی هستند؟

(روزنامه وقايع اتفاقيه ـ 1395/08/04 ـ شماره 256 ـ صفحه 3)

اتحاد جماهير شوروي سال‌هاست که فروپاشيده و روسيه‌ جايگزين اين قدرت بزرگ شده است که همچنان قدرت بزرگي در جهان محسوب مي‌شود و تأثيرات بالايي را بر منطقه مي‌گذارد. فروپاشي شوروي اگرچه يکي از تهديدهاي وجودي براي ايران را از بين برد اما مسائل و چالش‌هايي را نيز براي کشور ما ايجاد کرد. اگر ايران زماني در سمت شمال خود فقط با شوروي همسايه بود، اکنون با کشورهاي مختلفي در آسياي مرکزي و قفقاز همسايه شده که طبعا موضوعات جديدي مانند رژيم حقوقی درياي خزر و بحث انتقال انرژي را به وجود آورده است. نکته ديگري که بايد به آن توجه کرد، اين است که عبور کشورها از مرحله دولت- ملت‌سازي به سمت منطقه‌گرايي، موضوعي است که روزبه‌روز در صحنه سياست بين‌الملل بيشتر مورد توجه واقع مي‌شود. جمهوري اسلامي ايران به‌عنوان يکي از قدرت‌هاي منطقه‌اي در قاره آسيا نيز از اين امر مستثنا نيست و همواره تلاش کرده است تا با گسترده‌ترکردن روابط خارجي خود به‌سوي منافع ملي حرکت کند. يکي از مسائل مهمي که همواره در زمينه سياست خارجي و روابط خارجي ايران مطرح شده است، تأکيد بيش از حد دستگاه سياست خارجي ايران (فارغ از هر دولتي که در کشور بر سر کار آمده است) بر منطقه خاورميانه و غافل‌شدن از مناطقي نظير آسياي مرکزي و قفقاز است. اين مغفول ماندن آسياي مرکزي و قفقاز از سوي سياست خارجي ايران در شرايطي است که برخي از کشورهاي اين منطقه در حوزه تمدني ايران قرار دارند و بسيار راحت‌تر مي‌توان با اين کشورها از در تعامل درآمد.

علاوه‌براين، بايد گفت در شرايطي که ايران در روابط خارجي خود با کشورهاي عربي حوزه خاورميانه و شمال آفريقا با موضوعات ايدئولوژيک مواجه مي‌شود اما اين موضوع در آسياي مرکزي و قفقاز کمتر مطرح خواهد شد زیرا سران اين کشورها پيش‌تر از مقامات اصلي حزب کمونيست اتحاد شوروي بوده و اکنون نيز تلاش کرده‌اند که مذهب نقشي در سياست و حکومت آنها نداشته باشد. نگرش اين کشورها در زمينه مسائل بين‌المللي و وجود زمينه‌هاي بالايي از همکاري با اين دولت‌ها، مي‌تواند براي سياست خارجي ايران راهگشا باشد؛ البته روابط با اين کشورها فقط فرصتی براي ايران نیست و برخي چالش‌ها نيز در راه ايران براي گسترش روابط وجود داشته است. به‌طور مثال، حضور و نفوذ قدرت‌هاي منطقه‌اي نظير روسيه، چين، ترکيه و آمريکا در منطقه آسياي مرکزي و قفقاز باعث شده است تا اين قدرت‌ها درباره هرگونه حضور و نفوذ ايران با حساسيت برخورد کنند. در هر حال، ترديدي در اين موضوع نيست که روابط خارجي با منطقه اوراسياي مرکزي براي جمهوري اسلامي ايران مي‌تواند جذاب باشد زیرا مي‌تواند باعث گسترده‌ترشدن حوزه سياست خارجي کشور و ايجاد نوعي تعادل شود. ايران و اوراسياي مرکزي 25 سال پس از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي عنوان سمينار مشترکي بود که روز گذشته پژوهشکده مطالعات منطقه‌اي دانشگاه شهيد بهشتي و مؤسسه مطالعات ايران و اوراسيا (ايراس) برگزار کردند. اين سمينار که با هدف بحث و بررسي روابط ايران با کشورهاي منطقه اوراسياي مرکزي بعد از ربع قرن از فروپاشي شوروي بنا گذاشته شده بود، تلاش کرد تا واقعيتي از تحولات رخ‌داده را بيان کند. هرچند مسائل مطرح‌شده در اين سمينار در برخي از موارد از ايران و روابط خارجي جمهوري اسلامي ايران فاصله مي‌گرفت اما موضوع‌هایی نيز بود که براي اولين‌بار در اين‌باره مطرح مي‌شد.

بناي روابط ايران و روسيه به‌دست هاشمي ‌رفسنجاني

منوچهر متکي، وزير امور خارجه سابق ايران، سخنران افتتاحيه سمينار اوراسياي مرکزي بود. متکي ابتدا سخنان خود را با برشمردن تاريخ گسترده روسيه آغاز کرد و با تأکيد بر نقشي که اين کشور در شرايط کنوني نظام بين‌الملل و مقابله با يکجانبه‌گرايي آمريکا دارد، اشاره کرد که سخن گفتن از روسيه آسان نيست. وزير امورخارجه سابق ايران درعين‌حال گفت: روابط ايران و روسيه نيز فراز و نشيب زيادي را پشت‌ سر گذاشته است. اين روابط اکنون به دوران همکاري و درک متقابل رسيده است. وي افزود: اما با توجه به اينکه روابط تهران و مسکو از گذشته بر پايه بي‌اعتمادي قرار داشته، هنوز به آن شرايط بهره‌گيري از ظرفيت‌هاي موجود نرسيده است. متکي گفت: ايران در گذشته در کمربند کنترل شوروي سابق قرار داشته است و درحالي که روسيه علاقه‌مند به دسترسي به آب‌هاي گرم بود، اين رابطه شکل نمي‌گرفت و پس از آن نيز با درگيرشدن ايران و روسيه به تحولات داخلي، رابطه تهران و مسکو تا قبل از تحولات اخير نتوانست شکل واقعي خود را بگيرد. وي در بخشي از سخنان خود که به رابطه ايران و روسيه مربوط بود، گفت: سفر آقاي هاشمي‌رفسنجاني به روسيه پس از جنگ تحميلي در سال 68، پايه‌هاي روابط دو کشور را بنا کرد؛ روابطي که منجر به همکاري در موضوع‌های هسته‌اي، نظامي و اقتصادي ازجمله در زمينه انرژي شد. با اين حال، وي تأکيد کرد: تمايل قابل توجه دو کشور به غرب در لايه‌هايي از ساختار و زير‌ساخت‌هاي صنعتي غربي ايران، موجب تداوم بي‌اعتمادي بين دو کشور شده و مانع از پيوند همه‌جانبه ايران و روسيه است. در ادامه و در نشست نخست اين سمينار، دکتر داوود غراياق‌زندي با توضيح مفهوم «جغرافياي امنيتي» به بحث و بررسي درباره محور روابط ايران و اوراسيای مرکزي 25 سال پس از فروپاشي شوروي پرداخت.

به گفته او، ايران پس از فروپاشي شوروي به جاي يک ابرقدرت با دست‌کم پنج کشور در همسايگي خود مواجه شده است که تهديدها و فرصت‌هايي را براي ايران داشته است. فروپاشي شوروي باعث شد تا ما از نظر امنيتي با فراغ بال بيشتري مواجه باشيم. با اين حال، بايد تأکيد کرد که ايران 25 سال پس از فروپاشي شوروي، به دلايل مختلفي مانند مخالفت قدرت‌هاي منطقه‌اي و فرامنطقه‌اي نتوانسته است روابط مساعدي با کشورهاي آسياي مرکزي و قفقاز داشته باشد.

به عبارت ديگر، فقط کم‌کاري ايران نبوده که باعث عدم حضور کشورمان در منطقه شده، بلکه مخالفت با حضور ايران عامل مهم بوده است. وی گفت: اگر بخواهيم روابط ايران با اوراسياي مرکزي را بر‌اساس جغرافياي امنيتي تحليل کنيم، بايد به مباحثي مانند درياي خزر، اختلاف نظرهاي قومي و... توجه داشته باشيم. دکتر محمود شوري، مدير گروه اوراسياي مرکز تحقيقات استراتژيک و عضو شوراي علمي «ايراس» در سخنراني دوم سمينار ايران و اوراسياي مرکزي 25 سال پس از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي، با عنوان روابط ايران و روسيه ربع قرن پس از فروپاشي شوروي، سخنان خود را با تأکيد بر اهميت آسيب‌شناسي همکاري ايران با منطقه آغاز کرد و گفت: در اين ميان، بحث روسيه يکي از مهم‌ترين محورهاي اين آسيب‌شناسي است. شوري گفت: رابطه ايران و روسيه يکي از بحث‌برانگيزترين بخش از روابط خارجي ايران است و اين بحث چه در داخل ايران و چه در خارج، نشان مي‌دهد که روابط دو کشور چقدر حساس است.

مدير گروه اوراسياي مرکز تحقيقات استراتژيک در خاتمه سخنان خود گفت: ايران و روسيه در سوريه وارد بازي‌ای شده‌اند که فرايندي نظم‌ساز است؛ البته چشم‌انداز آن منوط به نوع نگاه دو کشور در آينده خواهد بود. هنوز روشن نيست که روسيه پس از حل بحران سوري خواستار ايفاي نقش در ساير مسائل منطقه خواهد بود و آيا اين نقش در تعارض يا هماهنگ با ايران خواهد بود. او تأکيد کرد: اگر الگوي روابط در سوريه دنبال شود، روابط ايران و روسيه موفق خواهد بود. يعني تقسيم کار غيراعلامي بين دو کشور که به نفع هر دو کشور بود. در بخش ديگر سمينار ايران و اوراسياي مرکزي 25 سال پس از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي، دکتر افشين زرگر در سخنراني‌ای با عنوان «ايران و آسياي مرکزي و قدرت‌هاي فرامنطقه‌اي»؛ با اشاره به رقابت‌هاي قدرت‌هاي بزرگ، از منظري انتقادي به نقش روسيه پرداخت و دورنماي رقابت‌ها را بيشتر مورد تأکيد قرار داد. او سخنان خود را با قائل‌شدن تفاوت بين ژئوپلیتيک سخت و نرم ادامه داد: روسيه مهم‌ترين بازيگر منطقه است. ايالات متحده، چين، اروپا، ايران و ترکيه از ديگر بازيگران هستند. اين کارشناس منطقه، نگاه ايران به منطقه را نيز بيشتر فرهنگي-تمدني دانست و افزود: اگرچه ايران مي‌خواست در منافع اقتصادي سهيم شود اما در اين هدف موفق نبود و اکنون نيز مقابله با گسترش افراط‌گرايي را اولويت خود قرار داده است. دکتر زرگر گفت: ايران به هيچ‌وجه نبايد به دنبال برهم‌زدن توازن در منطقه باشد و افزايش قدرت روسيه به ضرر ايران خواهد بود. او افزود: روسيه همان‌گونه که توانست کريمه را ضميمه خاک خود کند، مي‌تواند چنين رفتاري را با ساير کشورهاي پيرامون خود داشته باشد.

جهانگير کرمي، استاد دانشگاه تهران، سخنران ديگر پنل نخست سمينار «رابطه ايران و اوراسياي مرکزي پس از اتحاد شوروي» بود. او مباحث خود را تحت عنوان «ايران و نهادگرايي منطقه‌اي در اوراسياي مرکزي» ارائه کرد. کرمي با بيان اينکه اکنون 25 سال از فروپاشي شوروي گذشته است، اظهار کرد: در اين 25 سال ايران از يک تهديد وجودي دور شده است. او اين نکته را مورد تأکيد قرار داد که با از بين رفتن اين تهديد وجودي، اولين گام براي قدرتمندي منطقه‌اي ايران ايجاد شد. کرمي، تغييرات در کشور عراق و ساقط شدن دولت بعثي صدام حسين را دومين گام براي قدرتمند شدن ايران در منطقه دانست.

http://vaghayedaily.ir/fa/News/28483

ش.د9502439