تاریخ انتشار : ۳۰ آذر ۱۳۹۵ - ۱۲:۱۷  ، 
شناسه خبر : ۲۹۷۵۱۵
اشاره ـ گروه سیاسی: ناطق نوری از چهره‌های عجیب و غریب عرصه سیاست کشور ماست، کسی که سال 76، رقیب اصولگرای، رئیس دولت اصلاحات بود. فارغ از سابقه‌هایی چون ریاست مجلس، وی را به عنوان محور حل‌اختلاف اصولگرایان می‌شناختند و ریش سفید جریان راست. البته از بزرگان جامعه روحانیت نیز به شمار می‌رفت. اما از سال 84 بود که کم کم از محافظه‌کاران فاصله گرفت، در سال 88 بخصوص بعد از آن مناظره احمدی نژادی، بالکل خطش را از این جریان جدا کرد، دیگر به جلسات جامعه روحانیت نرفت، به جای حل اختلاف بین باقی اصولگرایان، خود دچار اختلاف با آنها شد و کمتر حرف زد و اظهارنظر کرد ... حتی راجع به اتهامات مالی که به خانواده او نسبت داده اند نیز دم نمی‌زد و از خود دفاع نمی‌کرد. اما پس از نامه اخیر یک شخصی درباره تحقیق پیرامون ثروت خانواده او دوباره زخم‌های گذشته سرباز کرد تا روز گذشته ناطق نوری در همایش فسادهای اقتصادی، درباره پسران و دامادش و ثروت آنها سخن بگوید و از در دفاع از آنان برآید. گفته‌های دیروز ناطق ما را برآن داشت تا از ابوالقاسم رئوفیان فعال سیاسی اصولگرا و محمد صادق جوادی حصار فعال اصلاح طلب از او بپرسیم و اینکه جایگاه فعلی وی در نقشه سیاست ایران کجاست و چرا هرچه از اصولگرایان دورتر می‌شود هجمه‌ها علیه وی نیز بیشتر ...

(روزنامه آفتاب يزد ـ 1395/09/23 ـ شماره 4779 ـ صفحه 15)

* آقای رئوفیان! ناطق نوری بالاخره راجع به صحبت‌هایی که پیرامون پسران و داماد او و فساد مالی‌شان می‌شود واکنش‌هایی نشان داده است، چه شده که او تا این حد دیر نسبت به این موضوع عکس العمل داشت؟

** ناطق نوری یکی از چهره‌های کاملا شناخته شده از پیدایش نهضت انقلاب اسلامی تا پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آن است.

وی نشان داده در راستای اعمال سیاست‌های انقلابی و منویات رهبری همیشه ثابت قدم بوده است. او کارنامه شفاف و پیشینه مشخصی دارد.

ولی به هر روی، در زمان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری دوره نهم و در مناظره‌ای که احمدی‌نژاد داشت، ناطق نوری نیز از ترکش‌های او برحذر نماند! و به وی حمله و اتهاماتی متوجه پسران او شد. هرچند دیدیم بعد از آن سال هیچ‌گونه هجمه ای به امور مادی او و خانواده‌اش نشد و هیچ سندی که در این زمینه قابل ارائه باشد را نیز شاهد نبودیم.

بعد از آنکه آب‌ها از آسیاب افتاد، مجددا برخی افراد دیگری نسبت به ناطق نوری مواردی مطرح کردند که شاید پاسخ امروز ناطق نوری نیز ناظر بر موضوعی بوده که اخیراً مطرح شده است. کارنامه اقتصادی و معیشتی ناطق نوری کاملا مشخص است و تاکنون ادله محکمه‌پسندی مبنی بر فساد خانوادگی او مطرح نشده. جای تاسف است که به کسی مثل آقای ناطق که جزو استوانه‌‌های انقلاب است تا این حد بی‌مهری می‌شود و عده‌ای در تلاش برای تخریب چنین شخصی هستند. اگر گروهی اتهاماتی علیه نوری را مطرح می‌کنند باید اسناد آن را هم ارائه دهند.

* چرا از سال 88 تاکنون که علیه ناطق نوری چنین اتهاماتی زده شد، جریان اصولگرایی هیچ‌گاه از در دفاع از ناطق نوری برنیامد؟

** در گرماگرم جریان‌های انتخاباتی 88 و رجزخوانی‌های آن دوره، برخی اصولگرایان با این استدلال که گفتمان احمدی‌نژاد، گفتمان انقلاب است و حرف‌های او به عمل تبدیل می‌شود، در تلاش برای راهیابی وی به پاستور بودند هر چند بعدها گروه‌های زیادی از همین عده پشت دستشان را داغ کردند! اما اگر چنین افرادی بینش سیاسی داشتند هیچ وقت چنین اشتباهی نکرده و به بهانه دفاع از احمدی‌نژاد در مقابل اتهامات مطروحه علیه ناطق سکوت پیشه نمی‌کردند، به هر حال عده‌ای از اصولگرایان فریب شعارهای پوپولیستی احمدی نژاد را خوردند. ولی در این میان عده‌ای از اصولگرایان مثل خود من احمدی نژاد را از همان اول باور نداشتند.

به هر روی، باید این را گفت که در سرمستی دفاع از احمدی‌نژاد گروههایی نسبت به ناطق نوری بدبین شدند و صحبت‌های احمدی‌نژاد را باور کردند، هر چند بعدها مشخص شد که آنچه بیان شده در حد اتهام بوده است! و هیچ‌گاه نیز اتهامات ثابت نشد. جای شگفتی است که بعدها کسی اتهام زنندگان را بازخواست نکرد و کسی هم به ناطق نوری این حق را نداد تا در صدا و سیما بیاید و از خودش دفاع کند.

* ولی به نظر می‌آید هنوز هماصولگرایان بدبینی‌هایی که می‌گویید به ناطق نوری را حفظ کرده‌اند تا حدی که نه ناطق‌نوری دلش با اصولگرایان است و نه دل اصولگرایان‌ با ناطق نوری. هنوز هم که هنوز است او در جلسات جامعه روحانیت مبارز شرکت نمی‌کند.

** من واژه اصولگرایان را که شما می‌گویید نمی‌پسندم، بلکه این مسئله‌ای که گفتید در بخشی از اصولگرایان وجود دارد و نباید همه را با یک چوب بزنید.

هر چند اساساً فضای بین اصولگرایان و ناطق نسبت به چند سال قبل بسیار لطیف‌تر شده است.

وقتی امام گفت بهشتی مظلوم زیست! به این معنا بود که خیلی از کسانی که حتی از نزدیکان او بودند وی را ترک کردند و بعدها معلوم شد که چه گوهر ناب انقلابی از دست رفته است!

ولی به هر حال فضای علیه آقای ناطق نوری خیلی لطیف‌تر شده است هر چند هنوز بخشی از اصولگرایان تحت عنوان جبهه پایداری یا حامیان احمدی‌نژاد ممکن است همان نظر گذشته را داشته باشند.

* چه شد که ناطق تا این حد از اصولگرایان دور افتاد؟

** شاکله کار ناطق به دور از تنگ‌نظری‌هاست و این امر از او شخصیتی مدبر ساخته است. در انتخابات 84 وی متوجه شد بسیاری کار تشکیلاتی بلد نیستند. در جلسه‌ای که ماه گذشته با ایشان داشتیم از او خواستیم تا دوباره وارد عرصه شوند و جبهه‌ای را با محوریت خودش تشکیل دهد، اما ایشان در پاسخ گفتند من از سال 84 متوجه شدم که بسیاری با قواعد کار تشکیلاتی بیگانه‌اند بنابراین از همان زمان آردم را ریختم و الکم را بر سر میخ گذاشتم.

* ناطق نوری اکنون در کجای معادلات سیاسی است؛ آیا هنوز یک اصولگراست یا روز به روز از جناح راست فاصله می‌گیرد؟

** ناطق نوری اکنون تبدیل به یک مرجع معنوی برای خط مشی اعتدال منتسب به هر دو جریان اصلاح طلب و اصولگرا شده است. هر چند او به‌طور رسمی در عرصه سیاست‌ مدت‌هاست که حضور پیدا نکرده است، اما هرگز از سیاست غافل نشده و بسیاری همچنان از ظرفیت او بهره می‌برند.

محمدصادق جوادی‌حصار: ناطق نمی‌تواند به کاراکتر قبلی‌اش بازگردد

* آقای جوادی حصار! ناطق نوری در همایش مبارزه با فساد درباره سوالی که راجع به فرزندانش از او پرسیده‌اند واکنش نشان داده و به دفاع از آنها پرداخته است. اما چرا اساساً او کم صحبت می‌کند و حتی در دفاع از خود و خانواده‌اش نیز تا این حد تاخیر کرده است؟

** آقای ناطق نوری بعد از انتخابات سال 76، کاملا هوشمندانه به مناسبات قدرت سیاسی توجه کرد. او دریافت که موازنه قوا در کشور بین دستگاه‌های اجرایی و مطالبات منسجم مردم فاصله دارد و تفاوت‌های معناداری در این بین به چشم می‌خورد، بنابراین بهترین روش را در آن مقطع انتخاب کرد، روشی که سکوت توام با دقت نظر در مسائل کشور بود و سعی کرد تا مقداری تامل و تعقل بیشتری در مناسبات داشته باشد.

از سویی ناطق نوری نقشی با عنوان مسئول بازرسی دفتر رهبری دارد، نقشی که اقتضا می‌کند به بررسی و کنجکاوی در حوزه تخلفاتی که می‌شود بپردازد و کمتر سخن بگوید. اقتضای کار او دقت ، حوصله و موشکافی و پرهیز از رسانه‌ای کردن پاره‌ای از مسائل است، بنابراین کم صحبت‌کردن او به خاطر وظیفه‌ای است که برعهده دارد. خیلی افراد هستند که به اقتضای کارشان کمتر سخن می‌گویند البته این موضوع به نظر شخصی آنها نیز برمی‌گردد مثلا ممکن است ناطق نوری خودش بخواهد که از این پس در سیاست ایران نقش‌های اول را بازی نکند.

* ولی چرا روز به روز از جریان راست جدا شد؟

** ایشان در گذشته به جریان اصولگرایی منتسب بود اما در این جریان شرایطی نبود که نگاه ایشان تعمیم داده شود و یا با محوریت او یک تجمیع در این جریان حاصل شود. برای همین ترجیح ناطق آن شد که فعلا حاشیه گزینی را برگزیند.

* و از طرفی آیا واقعا او به جریان اصلاح طلب نزدیک شده است؟

** تعامل او با جریان‌های منتقد مانند اصلاح طلب تعامل سازنده‌ای بود. گفت و شنود پنهانی که بین او و اصلاح‌طلبان طی این سال‌ها به وجود آمد کار را به جایی رساند که حتی در ماجرای پس از 88 هیچ حمایتی از دولت وقت نکند، تا جایی که اصولگرایان او را جزو ساکتین! برشمردند و صفات خوبی به او ندادند.

* اما همه مردم این سوال را می‌پرسند که مگر می‌شود ناطق نوری که در سال76 رقیب اصلاحات بود اکنون به اصلاحات نزدیک شود؟ کسی این نزدیکی را باور نمی‌کند.

** به نظر من کسانی که می‌خواهند مناسبات سیاسی و جریانات کشور را با هندسه سیاسی دهه 70 آنالیز کنند اشتباه می‌کنند همان طور که اتفاقات سال 76 و تحولات کشور در آن سال محصول تعاملات درونی جناح‌ها و جریان‌های سیاسی در کشور بود. در آن سال درگیری‌های بین روحانیون و روحانیت، جناح چپ و راست، جریان معتدل اصلاح‌طلب را به وجود آورد. اکنون هم به نظر می‌رسد با توجه به اشراف و دقت‌نظری که امثال آقای ناطق نوری به مسائل کشور دارند، جریانات امروز دیگر مثل سابق (دهه70) نیست. وقتی اصلاح‌طلبان با پاره‌ای از اصولگرایان معتدل به ائتلاف می‌رسند دارای معنایی است که نمی‌توان به راحتی از کنار آن گذشت.

ائتلافی که در مجلس 94 صورت گرفت، مناسبات سیاسی دهه 90 را با مناسبات سیاسی دهه 70 کاملا متمایز می‌کند. امروز دیگر فرمول‌های سیاسی، تکرار فرمول‌های سابق نیستند و آقای ناطق در این تغییر فرم گفتمان و روش، یکی از کاراکترهای تاثیرگذار بوده است. به نظر من نزدیک شدن هرچه بیشتر ناطق به گفتمان اعتدالیون و این اعتقاد او که باید حرف اصلاح‌طلبان را هم شنید، هرچه قدر عمق پیدا کند، فاصله او با جریان اصولگرایی را نیز بیشتر می‌کند.

به هر روی، پاره‌ای از جریانات افراطی از درک ضرورت‌ها و نیازهای زمان کنونی که یکی از آنها تعامل بین جناحین و ایجاد گفتمان‌های جدیدتر و کاراتر است عاجزند. ولی آقای ناطق نوری پذیرای این گفتمان است و می‌تواند ظرفیت‌های خودش را به روز کند. بعید نیست که در پایان دهه 90 و آغاز دهه 1400، فصل نوینی از گفتمان‌های سیاسی در کشور رقم بخورد.

* خیلی‌ها توقع داشتند که بعد از پایان احمدی‌نژاد و روی کارآمدن حسن روحانی، ناطق نوری متفاوت عمل کند، اما به نظر می‌آید ناطق نوری دیگر ناطق نوری نیست و به راستی سیاست را رها کرده است.

** من حس می‌کنم که یک گفتمان جدید بین‌هاشمی، اصلاحات، حسن خمینی و ناطق‌نوری شکل گرفته است. ناطق نوری، نوری دهه70 نیست؛ او شخصی با فهمی جدید از عرصه سیاست ایران است. اساساً نمی‌تواند به مقطع سابق و کاراکتر قبلی‌اش بازگردد. اقتضائات جدید ایجاب می‌کند که ناطق همین طور که امروز هست، بماند.

* و چرا جریان اصولگرایی در سال 88، بعد از آن هجمه و اتهامات علیه او ، هیچ‌گاه از در دفاع از ناطق نوری برنیامد؟

** رخدادها و شخصیت‌های سیاسی به مانند کوههای یخی می‌مانند که بسیار بیشتر از آنکه بیرون از آب نمایان هستند در درون آب گستردگی دارند.

اصولگرایانی که نسبت به اتهامات ناطق واکنش نشان نداد ند آنهایی هستند که از بخشی از ناطق نوری که همانند کوه یخ در زیر آب است خبر دارند و می‌دانند که ناطق راه خود را تغییر خواهد داد . از همین رو از او حمایت نکردند و حتی به تخریب و تضعیف او روی آوردند.

http://aftabeyazd.ir/?newsid=58638

ش.د9502848