تاریخ انتشار : ۰۱ دی ۱۳۹۵ - ۱۲:۵۷  ، 
شناسه خبر : ۲۹۷۵۶۷
پيشنهاد انتخاباتي آل‌‌اسحاق در گفت‌وگو با «اعتماد»
اشاره:يحيي آل‌اسحاق چند سالي است كه از حزب موتلفه فاصله گرفته و ديگر عضو اين تشكل قديمي اصولگرا نيست. از سال 92 كه حزب موتلفه او را به عنوان كانديداي حزبي انتخابات رياست‌جمهوري برگزيد تا زماني كه انصراف داد، البته اتفاقاتي چون عدم تمكين اصولگرايان به كار تيمي، اين مرد اقتصادي را آزرده بود. اين فعال سابقه‌دار حاضر نبود در شرايطي كه تفرق بين اصولگرايان بيداد مي‌كرد، پا به عرصه انتخابات بگذارد. با اين حال امروز هم كه سه سال و اندي از آن روزها مي‌گذرد، آل اسحاق به «اعتماد» مي‌گويد كه ديگر عضو موتلفه نيست. اين در حالي است كه حزب موتلفه او را به عنوان يكي از 8 كانديداهاي حزبي خود در انتخابات رياست‌جمهوري معرفي كرده است. به هر حال اين فعال سياسي ارزيابي متفاوتي از ديگر اصولگرايان در مورد سياست‌ورزي در سال 96 دارد. او اصولگرايان را توصيه مي‌كند كه به جاي رقابت با اصلاح‌طلبان و نيروهاي معتدل دست همكاري به سمت‌شان دراز كنند. ايده انتخاباتي آل‌اسحاق اين است كه هياتي يازده‌نفره براي سكانداري قوه مجريه از همه افكار و نگاه‌هاي سياسي كشور تشكيل شود و اين هيات يازده نفره از ميان خود فردي را به عنوان رييس‌جمهور برگزينند و نهايتا اين تيم به عنوان رييس‌جمهور و معاونينش در معرض راي مردم در سال 96 قرار بگيرند. اين فعال سياسي امروز عبور اصولگرايان از شرايط سخت را در تمكين به اين ايده مي‌داند. پيشنهادي كه امروز آل‌اسحاق به جريان‌هاي سياسي كشور مي‌دهد، هفته گذشته نيز به نوعي ديگر در فضاي سياسي ايران طرح شده بود. رييس دولت اصلاحات پيش‌تر پيشنهاد تشكيل يك كميسيون مشترك از اصلاح‌طلبان و اصولگرايان را داده بود؛ كميسيوني كه وظيفه‌اش پيگيري موضوعات كلان كشور باشد. حالا يحيي آل‌اسحاق نيز به نوعي ديگر پيشنهاد همفكري جريان‌هاي سياسي كشور را مطرح مي‌كند.
پایگاه بصیرت / مريم وحيديان

(روزنامه اعتماد – 1395/09/13 – شماره 3684 – صفحه 3)

* نام شما هم بين 8 كانديداي حزبي موتلفه ديده مي‌شود. در انتخابات پيشين رياست‌جمهوري به عنوان كانديداي حزبي موتلفه معرفي شديد و كناره‌گيري كرديد. گويا از اصولگرايان دلخوري هم داشتيد و حتي اعلام كرديد كه جزو هيچ دسته و حزبي هم نيستيد. آيا شما همچنان در حزب موتلفه حضور داريد؟

** پيش‌تر هم بيانيه دادم. بنده ضمن احترام به همه احزاب و عزيزان و به خصوص به حزب موتلفه بيش از 10 سالي هست كه عضو هيچ حزب و گروهي نيستم.

* در اين مدت در هيچ يك از جلسات موتلفه شركت نداشتيد؟

** من عضو نيستم. براي آنها احترام قايل هستم اما عضو هيچ حزبي نيستم. نه فقط موتلفه بلكه عضو هيچ حزبي نيستم.

* با توجه به اينكه نام شما هم به عنوان كانديداي حزبي موتلفه مطرح شده، آيا با شما پيش از اعلام آن صحبتي شده بود؟

** آنها به من محبت دارند. من بيانيه دادم كه افراد شايسته بحمدالله در كشور فراوان هستند و نيازي به حضور من نيست.

* اساسا علاقه‌اي به كانديداتوري نداريد؟

** علاقه ندارم.

* چرا؟

** به اين خاطر كه رييس‌جمهور شدن شرايط و اقتضائاتي داشته و ظرفيت‌هايي لازم دارد. افراد شايسته‌تر از من فراوان هستند كه اين مسووليت را به عهده بگيرند. نيازي به حضور من نيست.

* آيا به عملكرد انتخاباتي اصولگرايان انتقاد وارد مي‌دانيد كه كناره‌گيري كرده‌ايد و مايل نيستيد كانديداي اصولگرايان باشيد؟

** من اصلا به جريانات كاري ندارم. فكر مي‌كنم ظرفيت ديگراني كه مطرح هستند نسبت به من بيشتر است و صلاحيت بيشتري دارند. عقل هم حكم مي‌كند كه اگر صالح‌تري هست آدم نبايد احساس تكليف كند. از نظر شخصي فكر مي‌كنم رياست‌جمهوري ظرفيتي لازم دارد و در اين راستا مناسب‌تر از من فراوان هستند.

* شما سال 92 مايل به كانديداتوري بوديد. از آن زمان تاكنون چه اتفاقي افتاده كه چنين مي‌گوييد؟ چه اتفاقي شما را به اين تصميم رسانده است؟

** آن زمان كه بنده كانديدا شدم، بنا بود يك كار تيمي شكل بگيرد. 10 نفر مطرح بودند و قرار بود به يك نفر كه فرد صالح‌تري است، برسند. آن زمان من ديدم كه آن 10 نفر از من مناسب‌تر هستند و ضمن اينكه وظيفه‌ام را انجام دادم، اعلام مواضع كردم؛ فضاي انتخاباتي را به سهم خودم آماده كردم و با توجه به اينكه افراد مناسب‌تري بودند، به حكم عقل انصراف دادم.

* يعني موفق نبودن كار تيمي در تصميم شما و حرف امروز شما تاثير دارد؟

** بالاخره در جريان انتخابات آخرين لحظه‌ها به تصميم مي‌رسند. پس از نظرسنجي‌ها من به اين نتيجه رسيدم كه از انتخابات انصراف دهم. در شرايط امروز كشور به نظر من مناسب‌ترين كار براي اصولگرايان كار تيمي است. اگر شخصيت‌هاي تكي را بخواهيم مطرح كنيم، به مشكل برمي‌خوريم و احزاب مشكل بتوانند شخصيت كاريزمايي كه بتواند يك نفره به همه اوضاع مسلط باشد، معرفي كنند. در شرايط كنوني چنين چيزي مشكل است. چه اصلاح‌طلبان و چه اصولگرايان و چه افراد مستقل، يك شخصيت كه بتوانند روي آن اتفاق نظر داشته باشند، ندارند. در شرايط كنوني مناسب‌ترين كار اين است كه احزاب و گروه‌هاي دو جريان سياسي كاري تيمي و جمعي را براي حضور در انتخابات رياست‌جمهوري سامان دهند. بهتر است كه مجموعه‌اي 11 نفره متشكل از تمامي جريان‌هاي سياسي اعم از اصلاح‌طلب و اصولگرا و معتدل كه توانايي‌هاي حرفه‌اي كافي داشته باشند و نسبت به اصول انقلاب و اقتضائات جمهوري اسلامي پايبند باشند، به عنوان تيم مديريتي قوه مجريه تعيين شوند و در معرض راي مردم قرار بگيرند. نهايتا اين افراد از بين خودشان يك نفر را به عنوان هد (head) و راس گروه انتخاب و با هم كار كنند. درواقع رييس‌جمهور به اضافه معاونانش در ايام انتخابات معرفي شوند. يكي از مهم‌ترين ويژگي‌هاي اين تيم 11 نفره بايد توانايي آنها در جلب اعتماد مردم باشد.

* كابينه‌اش هم مشخص باشد؟

** نه. كابينه را به اين خاطر كه با نظر مجلس بايد انتخاب شود، بهتر است كه اين تصميم بماند براي بعد از انتخاب مردم. ليكن چون انتخاب معاونين به دست رييس‌جمهور است، مي‌توان تيمي را انتخاب كرد. اين ايده البته خام است و مي‌توان روي آن كار كرد. به جهت اينكه انتخاب يك شخصيت با كاريزماي لازم براي انتخاب شدن مشكل است، اين ايده در شرايط كنوني مناسب‌تر است. بهتر است براي حفظ وحدت كشور در اين برهه زماني بايد طرحي نو در انداخت. به جاي اينكه يك نفر معرفي شود، يك تيم معرفي شود و اين تيم هم 10 تا دوازده نفره باشد.

* اين افراد چه ويژگي‌هايي بايد داشته باشند؟

** هر فرد را طبق تخصصي كه در هر حوزه لازم است بايد انتخاب كرد؛ افرادي كه معتمد مردم باشند. اين تيم حتما بايد از نظر حرفه‌اي مسلط باشد. اين افراد بايد ظرفيت، تجربه، دانش و توان لازم را داشته باشند. چنين افرادي بحمد‌الله در كشور زياد هستند. سپس اين تعداد از بين خودشان يك نفر را انتخاب كنند و در انتخابات اعلام كنند كه فلان تيم كاري با مديريت فلان فرد در معرض راي مردم قرار مي‌گيرد. حداقل سود اين روش اين است كه مردم با چشم باز رده اول مديريتي كشور را انتخاب مي‌كنند. در اين صورت مردم فقط به يك نفر راي نمي‌دهند. به آن فرد به اضافه 10 نفر از معاونينش راي مي‌دهند. اين روش هم اعتماد مردم، هم وحدت و هم توان كاري را بيشتر مي‌كند و ظرفيت بيشتري را براي حضور افراد توانا ايجاد مي‌كند.

اين ايده جديد است و حتما لازم است كه افراد صاحب نظر بنشينند و براي تقويت اين ايده جوانب را بررسي كنند. مثلا در امريكا رييس‌جمهور معاون اولش را اعلام مي‌كند. به جاي اينكه جريانات و افراد را در نظر بگيريم و دو قطبي‌سازي كنيم بايد شرايطي را فراهم كنيم كه نيروهاي خدوم كشور با هم همكاري كنند و يك تيم معرفي شود. هر يك از افراد اين تيم بايد در يكي از حوزه‌هاي چندگانه سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي تخصص، توانايي و ظرفيت داشته باشند. در عين حال از نظر پايه‌هاي انقلابي شرايط اوليه را داشته و معتقد به ارزش‌هاي اسلام باشند.

* شما به عنوان يك فعال اصولگرا چه توصيه‌اي به همفكران‌تان داريد؟ اصولگرايان به چه چيزي بايد توجه كنند تا بتوانند موفق شوند؟ آيا با وحدت همه مشكلات‌شان حل مي‌شود؟ اين ايده شما متضمن وحدت است آيا در اين صورت اصولگرايان به مشكل ديگري برنمي‌خورند؟

** در اين انتخابات وسيع‌تر و فراتر از اصولگرايي و اصلاح‌طلبي فكر كنيم و كشور را دو قطبي نكنيم. واقعا به عنوان يك نياز كشور در شرايط كنوني بايد به اين ايده فكر كرد. ايران امروز به همكاري و تعامل جناح‌ها براي عبور از مشكلات نياز دارد. به هر حال در حال حاضر مردم مشكلات اقتصادي فراواني دارند. مشكلات معيشتي مردم، ركود، بيكاري، فساد، مشكل كم آبي و مشكلات محيط زيستي، مشكلات صندوق بازنشستگي از جمله مواردي است كه همه از آن آگاه هستند و اقدامي فوري را مي‌طلبد و آقاي روحاني هم از اين مشكلات آگاه است. شرايط منطقه و جهان ايجاب مي‌كند كه كشور را دو قطبي نكنيم. در واقع در برهه كنوني شرايط كشور به هيچ عنوان عادي نيست. مصالح و منافع ملي امروز از هر چيز ديگري بيشتر اهميت دارد و جناح‌هاي كشور بايد با هم دست همكاري بدهند چرا كه اين مساله نظام است.

بايد با درايت و روشن بيني ملت و بزرگان كشور در شرايط بحراني كنوني با وجود اختلاف سليقه‌هاي احتمالي همه بايد مرزبندي‌ها را كنار بگذاريم و به انقلاب اسلامي ايران فكر كنيم. به جاي اينكه خط كشي كنيم واقعيت ايجاب مي‌كند كه از همه پتانسيل و ظرفيت موجود كشور براي اداره شرايط استفاده كنيم. بايد مخلصانه و بدون سياسي‌كاري اصلاح‌طلبان و اصولگرايان با هم همكاري كنند. بايد تيمي مجتمع از همه پتانسيل‌هاي جريان‌هاي سياسي بسازيم و اين تيم نيز از بين خودشان يك نفر را به عنوان ليدر يا هد (head) تعيين كنند و همه ملت هم كمك كنند تا اين تيم بر سر كار بيايد. تيمي كه اهل انقلاب بودنش هم محرز باشد. اگر دوستان ما در عرصه سياستگذاري انتخابات در دو جريان سياسي به اين روش تمكين كنند، پيشرفت كشور را تضمين مي‌كند.

* شما معتقديد كه اصولگرايان بايد با آقاي روحاني همكاري كنند؟

** اگر چنين تيمي تشكيل شد و اين افراد راس خود را آقاي روحاني انتخاب كردند، آقاي روحاني هم كمك مي‌كند. حرف من بيشتر اين است كه تيمي مشخص شود و مبنا را مصالح عمومي در نظر بگيرند. قاعدتا آقاي روحاني هم نبايد مخالف اين شيوه باشد. عقل اقتضا مي‌كند كه جريان‌هاي سياسي حول مشتركات دور هم جمع شوند و منافع كشور را در نظر بگيرند. اگر به آقاي روحاني به عنوان راس تيم رسيدند، خوب است و اگر به غير از آقاي روحاني هم رسيدند، باز هم خوب است. اصل حرف من اين است كه آنچه الان به نفع كشور است انسجام داخلي است. ما در شرايط بحراني كنوني فرصت انشقاق بين جريان‌هاي سياسي را نداريم. مشكلات داخلي و به خصوص مشكلات خارجي و بين‌المللي ايجاب نمي‌كند كه انشقاق بين نيروهاي سياسي كشور وجود داشته باشد. هركسي هم روي كار بيايد بايد در اين محيط بحراني مشكلات را حل كند.

اگر توان و پتانسيل كشور تجميع نشود در حل بحران‌هاي كشور با مشكل مواجه خواهيم شد. به جاي اينكه وقت و انرژي خود را روي انتخاب فرد بگذاريم، خوب است كه اين فرصت را براي انتخاب يك تيم استفاده كنيم. در انتخاب اين تيم بايد منافع عمومي كشور را در نظر بگيريم. به عنوان يك واقعيت و نياز امروز كشور مي‌گويم و روشن‌بيني و بصيرت ملت ما به گونه‌اي است كه اقتضائات را مي‌فهمد. حتي برخي مواقع شاهد بوده‌ايم كه ملت اختلافات را كنار مي‌گذارد و براي مسائل عمومي راي مي‌دهد. يك ضرب‌المثل عاميانه داريم كه مي‌گويد گلايه‌ات به سرم عروسي پسرم. امروز راهي به جز وحدت عملي و تيمي نگاه كردن به مديريت كشور نداريم. با بيان اين ايده نمي‌خواهم شعار دهم.

* جامعه روحانيت براي تحقق اين ايده چه نقشي در انسجام اصولگرايان مي‌تواند بازي كند؟

** جامعه روحانيت مورد احترام تشكل‌هاي اصولگرا و مردم است. نگاه به انتخابات نبايد به سمت قطبي‌سازي برود. اگر دو جريان سياسي به دنبال اين باشند كه انتخابات دو قطبي شود، تمام كشور ضرر مي‌كند. مقام معظم رهبري هم در توصيه به عدم ورود احمدي‌نژاد به انتخابات بر همين موضوع تاكيد كردند. مسائل و مشكلات كشور مربوط به شخص و گروه و حزب خاصي نيست و همه كشوربايد براي رفع آن مشكلات تلاش كنند. اينها مسائل يك انقلاب و تاريخ است. با بررسي سابقه ملت ايران مي‌توان دريافت كه در شرايط غيرعادي و بحراني همه مسائل ابتدايي را كنار مي‌گذارد و الان وقت همين كار است. امروز نبايد به اين مساله پرداخت كه اصلاح‌طلبان يا اصولگرايان چه مشكلاتي ايجاد كردند و چه دستاوردهايي داشتند. الان وقت آن است كه هر دو جريان سياسي كشور مصالح ملت را با تيمي از دو جريان سياسي حل كنند. چنين تيمي را هم دو جريان سياسي حمايت مي‌كند و هم براي كمك به اين تيم مي‌كوشد و هم كسي پيش پاي اين تيم مانع تراشي نمي‌كند. من به شما قول مي‌دهم نه تنها دو جريان سياسي كشور بلكه آقاي روحاني نيز از اين تيم حمايت مي‌كند؛ مردم و بزرگان نظام از اين تيم حمايت مي‌كنند چون همه درك مي‌كنند كه آينده و سرنوشت كشور به يك كار جمعي و متحد نياز دارد.

* اين مساله كه برخي احزاب اصولگرا اعلام كرده‌اند كه كانديداي حزبي معرفي مي‌كنند كار درستي است؟

** اين اقدامات اوليه به هر حال مطرح است و همه احزاب علاقه‌مند هستند در عرصه سياسي كشور و به خصوص انتخابات فعال باشند. اين به خودي خود بد نيست چرا كه همه كشور بايد نسبت به مسائل كشور حساسيت نشان دهند. چهار سال از سرنوشت كشور در انتخابات رياست‌جمهوري 96 تعيين مي‌شود. ليكن جهت‌گيري گروه‌هاي سياسي اگر به سمت وحدت باشد، همه افكار و عقايد را جمع‌بندي مي‌كند؛ نهايتا هم همه گروه‌هاي سياسي در تعيين قدرت يكسان مي‌شوند.

* شما به عنوان يك چهره سياسي كارنامه‌دار در جريان اصولگرايي فكر مي‌كنيد چرا در چند انتخابات گذشته مردم اقبالي به اصولگرايان نداشتند؟

** من مي‌گويم مساله انتخابات را دو قطبي نكنيد. شما اين سوال را مطرح مي‌كنيد و مي‌خواهيد زاويه دهيد. من اصلا وارد اين بحث نمي‌خواهم بشوم.

* آيا حل اين موضوع و آسيب‌شناسي در اين مورد لازمه حضور قدرتمند اصولگرايان در انتخابات آتي نيست؟ براي عملي شدن ايده شما اصولگرايان آيا نبايد آسيب‌شناسي كنند كه چرا پايگاه اجتماعي‌شان در چند دوره اخير انتخابات كاهش داشته است؟

** من مايل نيستم در مورد مسائلي كه فضا را دوقطبي مي‌كند، صحبت كنم. معتقدم اصلا فضا الان مناسب دوقطبي شدن نيست.

* شانس آقاي روحاني را در انتخابات آتي چقدر مي‌دانيد؟

** اگر آقاي روحاني بتواند وحدتي را بين دو جريان سياسي ايجاد كند، شانس خوبي براي پيروزي دارد. اگر آقاي روحاني يا هر كس ديگري به سمت دوقطبي‌سازي فضا برود، نتيجه‌اي نمي‌بيند. حتي اگر در چنين شرايطي راي بياورد، در ادامه كار به مشكل برمي‌خورد. به نفع آقاي روحاني است كه براي تشكيل تيمي خبره از دو جناح سياسي كشور دعوت كند و جلسه‌اي با مديران اصلاح‌طلب و اصولگرا داشته باشد.

* به نظر شما افرادي كه در ادوار گذشته انتخاباتي شركت كرده بودند و شكست خوردند، آيا در تيم مورد نظر شما براي رياست‌جمهوري بايد جايي داشته باشند؟

** آن مساله تمام شد و الان بايد با توجه به اقتضائات و الزامات و شرايط جديد عمل كنيم و افراد به روزتري را معرفي كنيم. بايد امروزي فكر كرد؛ ماندن در گذشته هيچ سودي ندارد. پس بايد افراد را با بررسي نارسايي‌ها و اقتضائات كنوني انتخاب كرد.

* نظرتان در مورد توصيه رهبري به عدم حضور آقاي احمدي‌نژاد در انتخابات چيست؟

** رهبري از دو قطبي شدن انتخابات نگران بودند. كشور را نبايد دو قطبي كرد و احمدي‌نژاد اگر مي‌آمد احتمال دو قطبي شدن كشور زياد بود. در شرايط كنوني عرض من همين است كه نه تنها احمدي‌نژاد كه منع شد بلكه ديگران هم بايد از دو قطبي كردن كشور بپرهيزند و منع شوند. اگر ملاك اين بود كه كشور دو قطبي نشود هر فرد ديگري بخواهد اين كار را بكند به مصلحت كشور نيست.

http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=61348

ش.د9502825