تاریخ انتشار : ۲۶ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۰:۰۲  ، 
شناسه خبر : ۲۹۹۳۰۲
وزیر ورزش و جوانان در گفت‌وگو با «شرق»:
اشاره: وزارتخانه ورزش و جوانان پس از انحلال سازمان ملی جوانان در دولت قبلی، امور مربوط به جوانان را عهده‌دار شده است. مسعود سلطانی‌فر، وزیری که تازه جامه صدارت بر تن کرده، با جسارت ستودنی از تغییر و افزایش اعتماد به جوانان برای افزایش سطح مشارکت‌پذیری آنها در قدرت می‌گوید و اطمینان می‌دهد وزارتخانه متبوعش در کنار پرداختن به ورزش به صورت جدی به مشکلات و مسائل جوانان، توجه خواهد کرد و برای آن برنامه‌هایی را در دستور کار دارد. با جدیت از پذیرش وجود بحران در حوزه جوانان سر باز می‌زند اما نیم‌بند مشکلات را می‌پذیرد. بسیار خوش‌بین است و قول می‌دهد دولت دوازدهم در صورت انتخاب حسن روحانی برای بار دوم از میانگین سنی پایین‌تری برخوردار خواهد بود.
پایگاه بصیرت / سميرا دردشتي - بهزاد كاظمي

(ضميمه اقتصادي شرق – 1395/11/15 – صفحه 25)

دولت در دور بعدی جوان‌تر خواهد شد

* از ریاست سازمان میراث فرهنگی و گردشگری به وزارت ورزش و جوانان؛ این مسیر طی چه فرایندی پیموده شد و شما در این جابه‌جایی مأمور پر‌کردن چه خلأهایی در این وزارتخانه بودید؟

** پاسخ به این پرسش و ضرورت‌های این جابه‌جایی البته برعهده دکتر روحانی است اما آقای دکتر روحانی بر این باور بود که ما در حوزه جوانان نیاز به تحرک بیشتر و گسترده‌تری داریم تا بتوانیم از ایجاد هم‌گرایی بین دستگاه‌های اجرائی ذی‌ربط برای حل مشکلات جوانان استفاده کنیم. چراکه وظایف و مسئولیت‌های بخش جوانان در وزارتخانه ما به‌گونه‌ای است که برای حل مشکلات جوانان، تمام اختیارات قانونی را نداریم. وظیفه ما برنامه‌ریزی، سیاست‌گذاری و رصد اقدامات دستگاه‌های مختلف اجرائی است. چراکه ابزار حل مهم‌ترین مشکلات جوانان نظیر اشتغال، ازدواج و پرکردن اوقات فراغت، در اختیار ما نیست و این مهم در اختیار شاید ١٠ تا ١٥ وزارتخانه و سازمان است که ما در قالب شورای عالی جوانان با حضور همه این وزرا و نهادها، باید به بررسی این مشکلات بپردازیم.

متأسفانه این شورا فعال نبوده و ما در همین دو ماه، سازوکار آن را فراهم کردیم و حکم دبیری بنده هم صادر شده و چند روز دیگر هم اولین جلسه شورای عالی جوانان که در حقیقت دومین جلسه این شورا در این دولت است، برگزار می‌شود. شاید انتظار همه این بود که در رابطه با حل مشکل جوانان، شورا باید فعال‌تر می‌بود و کارهای گسترده‌تری انجام می‌داد و ما می‌توانستیم از ظرفیت وزارتخانه‌های اقتصادی و تولیدی برای حل مشکلات اشتغال، وزارتخانه راه و شهرسازی و سیستم بانکی برای حل مشکلات مسکن و وزارتخانه‌های آموزش‌وپرورش، علوم و دانشگاه‌ها برای حل مشکلات بی‌کاری استفاده کنیم. این امر نیازمند این بود که ما، یک هم‌افزایی و هم‌گرایی بین همه دستگاه‌ها ایجاد کنیم که درحال‌حاضر این امر را در قالب شورای عالی جوانان و ستاد سازماندهی امور جوانان در مرکز و استان‌ها پیگیری می‌کنیم. هر استانی درحال‌حاضر ستادی دارد به نام «ساماندهی امور جوانان» که به ریاست استاندار تشکیل و در شهرستان‌ها به ریاست فرماندار برگزار می‌شود. ما پیگیری و نظارت می‌کنیم که این جلسات به طور مستمر برگزار شود و تصمیماتی را که نیاز به پیگیری ملی دارد، دنبال می‌کنیم.

در بحث جوانان توقع دولت و خواست جناب آقای دکتر روحانی آن بود که باید تحرک بیشتری به وجود آید و زمینه برای مشارکت جدی جوانان در امور مختلف فراهم شود. نه مشارکت صرفا سیاسی بلکه مشارکت در روند برنامه‌ریزی‌ها، تصمیم‌گیری‌ها و سیاست‌گذاری‌ها که ما باید سازوکار این امر را فراهم کنیم. درحال‌حاضر ما در اولین حرکتی که انجام دادیم، هم‌اندیشی صمیمانه اعضای دولت را در این حوزه داشتیم، کنگره ملی مدیریت امور جوانان را داریم که با حضور ٢٠٠ تا ٣٠٠ نفر از جوانان استان‌های مختلف، اعضای سمن‌ها و همچنین اعضای ساماندهی امور جوانان استان‌های مختلف برگزار می‌شود که قرار است با حضور جناب آقای دکتر جهانگیری، معاون اول رئیس‌جمهور افتتاح شود. ما به دنبال تشکیل مجمع ملی جوانان هستیم و فکر می‌کنیم که اندک‌اندک باید در این برنامه‌ها هم از مشارکت جوانان برای حل مشکلات خودشان استفاده کنیم و هم شرایطی به وجود ‌آید که جوانان ما در این نشست‌ها، همایش‌ها، جلسات بحث و تبادل‌ نظر، جلسات کارشناسی و اردوهای مختلف در جهت ورود به نظام اجرائی کشور کارورزی کنند. در هر صورت نظام اجرائی کشور درحال‌حاضر در حال پوست‌اندازی و تغییر است. حدود ٣٨ سال از پیروزی انقلاب می‌گذرد و نسلی که پس از انقلاب به قدرت رسیدند، در حال خروج از صحنه مسائل اجرائی هستند.

* آیا شورای عالی جوانان قرار است جایگزین سازمان ملی جوانان شود؟ یعنی برنامه‌ای دیگر برای احیای سازمان ملی جوانان وجود ندارد؟

** فعلا برنامه‌ای برای احیای آن نداریم، چون فکر می‌کنیم اگر بتوانیم سازوکار فعلی را فعال کنیم، شاید بتوانیم به آن اهداف برسیم. البته این ایده هم مطرح است و حتی آن را رد نمی‌کنم که بار دیگر سازمان ملی جوانان را دوباره در قالب یک سازمان زیرمجموعه وزارت ورزش و جوانان راه بیندازیم که آن هم در دست بررسی است. در مجموع من فکر می‌کنم باید همه روش‌های اجرائی و عملیاتی که می‌تواند ما را در انجام وظایف و مسئولیت‌هایمان که همان حل مشکلات جوانان است، یاری کند، دنبال و سازوکار قانونی آن را فراهم کنیم.

* درباره سمن‌ها چه برنامه‌ریزی‌ای صورت گرفته است؟

** استراتژی کار ما بر گسترش ان‌جی‌اوها استوار است. ان‌جی‌اوهای مرتبط با وزارت ورزش و جوانان در ابتدای کار این دولت کمتر از ١٠ عدد بودند که درحال‌حاضر به هزارو ٥٠٠ عدد رسیده‌اند و ما فکر می‌کنیم تا پایان دولت باید این تعداد را به دوهزارو ٥٠٠ برسانیم. یعنی در اصل مهم‌ترین سازوکار و ابزار ما گسترش ان‌جی‌اوهای مختلف است که با اهداف مختلف اجتماعی، فرهنگی، علمی، حفاظت از محیط زیست و فعالیت‌های عام‌المنفعه پدید می‌آیند و هریک شرایط خوبی را برای مشارکت جوانان در ابعاد مختلف فراهم می‌کنند و این بخش سازوکار اصلی است که دنبال می‌کنیم و فکر می‌کنیم بهترین امکان برای رسیدن به اهدافمان، گسترش همین سمن‌ها و ان‌جی‌اوهاست. من از ابتدای مسئولیتم در این وزارتخانه به چند استان سفر کردم و در هر استان با جوانان و اعضای ان‌جی‌اوها جلسات جداگانه‌ای را برگزار کردیم و تقریبا چنین برنامه‌ای در گذشته وجود نداشته، یعنی وزیر با ان‌جی‌اوها جلسات جداگانه نمی‌گذاشت.

ما در بوشهر، کرمانشاه و مشهد، سه جلسه بسیار خوب با اعضای ان‌جی‌اوها داشتیم که در جریان آن ١٢ نفر از اعضای این سمن‌ها به نمایندگی حضور یافتند و خواسته‌ها و مشکلاتشان را مطرح کردند. من واقعا فکر می‌کنم چنین نشست‌هایی باید در سطح ملی و با اعضای دولت گسترش پیدا کند و مسئولان محلی و استانی نیز چنین برنامه‌هایی را در دستور کارشان تعریف کنند تا در جریان آن جوانان ما بیاموزند چگونه حرف‌هایشان را بزنند، انتقاد کنند، مسائل و مطالبات خودشان را دنبال کنند، زمینه تحقق مشارکتشان را فراهم کنند و همان‌طور که گفتم برای ورود به عرصه مدیریتی و اجرائی کارآزموده شوند.

* شما از تشکیل شورای عالی جوانان و ستاد ساماندهی امور جوانان صحبت کردید اما اگر اجازه دهید من از عنوان «بی‌خانمان»‌شدن جوانان با انحلال سازمان ملی استفاده کنم. جوانانی که خانه یا به تعبیری نهادی مشخص برای تمرین جهت پرورش توانایی‌های خود ندارند، چگونه قرار است برای کسب مسئولیت‌ها توانمند شوند؟

** اگر منظور شما از این بحث داشتن مکان و بستر قانونی است، درحال‌حاضر اینها وجود دارد؛ یعنی ما در همه استان‌های کشور معاونت امور جوانان داریم که باید فعال‌تر عمل کنند. من در همین چند استانی که حضور یافتم، شاهد انتقاداتی از سوی فعالان ان‌جی‌اوها بودم که انتقادات درستی هم بود. گفته می‌شد آن‌گونه که ادارات کل مثل وزارتخانه به ورزش توجه دارند، به جوانان رسیدگی نمی‌کنند، با وجود اینکه ما در همه جا معاون امور جوانان داریم. خانه‌های جوان قرار بود راه‌اندازی شود که در سه سال گذشته حدود ١٢ خانه راه‌اندازی شده و در چند ماه آینده قصد داریم ١٩ خانه دیگر هم راه‌اندازی کنیم. با وجود تمام برآوردهایی که برای دشواری انجام این امر شده، من شخصا بر انجام آن اصرار دارم و حتی اگر شده در خانه‌های استیجاری، این کار را عملیاتی خواهیم کرد. در بودجه سال آینده نیز با تلاش‌هایی که شد، یک ردیف ٥٠‌میلیاردتومانی برای این امر اختصاص داده شد تا خانه‌های جوان در سراسر کشور احداث شوند تا در کنار همین خانه‌های اجاره‌ای که تا پایان سال در قالب خانه‌های جوان راه‌اندازی می‌شوند، هم‌زمان بتوانیم احداث خانه‌های جوان را نیز در استان‌های مختلف داشته باشیم.

تعدادی از خانه‌های جوانی که در گذشته وجود داشته است، درحال‌حاضر در اختیار ماست، ولی شماری دیگر از آنها به وسیله سایر دستگاه‌های اجرائی تصرف شده و تعدادی هم مکان‌های موقتی بودند که درحال‌حاضر وجود ندارند. این تعداد مکان‌های ازدست‌رفته را باز می‌گردانیم و اگر در این رابطه کمبود وجود دارد، جبران می‌کنیم و به امید خدا تا پیش از پایان همین دولت این مکان‌ها در اختیار همه آن ١٩استانی که فاقد خانه جوان هستند، قرار خواهد گرفت، حتی به صورت استیجاری تلاش داریم ساختمان‌های چندطبقه‌ای را در اختیار جوانان قرار دهیم که در آنجا کنار یکدیگر حضور یابند و پاتوقی برای بحث‌ها، جلسات و کلاس‌های آموزشی آنها باشد. این کار در مرحله اول در مراکز استان‌ها و در مراحل بعدی در شهرهای بزرگ صورت خواهد گرفت.

* شما به اختصاص ٥٠‌ میلیارد از بودجه سال آینده برای ساخت خانه‌های جوان اشاره کردید، به‌طور مشخص در برنامه ششم توسعه چه سیاست‌ها و تمهیداتی برای جوانان وجود دارد؟

** خوشبختانه با توجه به زمان ویژه‌ای که به این امر اختصاص داده‌ایم، توانستیم دستاوردهای خوبی داشته باشیم. هرچند این امر بیشتر در بخش ورزش است اما درباره جوانان هم همان‌گونه که اشاره کردم، اختصاص امتیازاتی برای ساخت خانه‌های جوان و استفاده از امکانات دولتی برای فعالیت‌های اقتصادی و تولیدی جوانان مواردی است که در برنامه ششم دیده شده و در بودجه سال آینده هم این ردیف را در نظر گرفته‌ایم. ضمن اینکه در مجموعه ردیف‌های اعتباری، با توجه به رویکرد دولت، تأکیدات رئیس‌جمهور و سیاستی که من به‌عنوان نماینده دولت آن را پیگیری می‌کنم، حتما از منابع ویژه خود استفاده‌های بهتری خواهیم کرد. در این رابطه ردیفی اختصاص داده شد تا افرادی که در حوزه ورزش و جوانان سرمایه‌گذاری می‌کنند، از معافیت‌های مالیاتی بهره‌مند شوند. امیدوارم این موارد به تصویب شورای نگهبان برسد.

بسیاری اذعان دارند دستاوردهای وزارت ورزش و جوانان البته بیشتر در بخش ورزش و تا حدودی هم در بخش جوانان، در پنج برنامه گذشته بی‌سابقه بوده است. مصوبه ٢٧‌صدم‌درصد از مالیات بر ارزش‌افزوده را در نظر بگیرید که بسیاری گمان می‌کردند تصویب نخواهد شد، اما کار سنگین توجیهی در این رابطه با نمایندگان مجلس انجام دادیم و موفق به اخذ مصوبه شدیم. این یعنی سالانه حدود‌ هزارو ٣٠٠ میلیارد تومان اختصاص‌دادن از این محل به فعالیت‌های ورزشی غیرحرفه‌ای که این امر کمک غیرمستقیمی به جوانان است. من باور جدی دارم که در مناطق مختلف روستایی و حاشیه‌ای مرزی، استعدادهای بسیاری در بین نوجوانان و جوانانمان داریم که اگر بتوانیم از طریق هیئت‌های ورزشی با ایجاد سخت‌افزارها، اماکن و زیرساخت‌های مختلف خوب کار کنیم، فرصت خوبی در ورزش‌های به‌ویژه پایه و پرمدال داریم. این ظرفیت استعدادها موضوعی جدی است که شخصا متعهد به پیگیری و استفاده بهینه از آن هستم.

* این انتقاد همواره به وزارتخانه ورزش و جوانان وارد بوده است که فعالیت‌های این وزارتخانه بیشتر معطوف به ورزش است و جوانان مغفول مانده‌اند، از سوی دیگر شما اشاره کردید که حل گسترده مشکلات جوانان صرفا در دست این وزارتخانه نیست. آیا کارگروه‌های مشترکی بین وزارتخانه‌ها در این رابطه تعریف شده است؟

** بله، پیش‌تر هم اشاره کردم که جوانان معمولا این انتقاد را به ما مطرح می‌کنند اما شورای عالی جوانان و ستاد ساماندهی امور جوانان به همین منظور تشکیل شده است. ستاد ساماندهی مرکب از نمایندگان ١٥ تا ٢٠ دستگاه مختلف است و شورای عالی جوانان نیز شامل وزرای مربوطه است که با حضور ریاست‌جمهوری یا معاون اول، جلسات تشکیل می‌شود. البته تاکنون سالانه تا سه جلسه بیشتر نداشته که در این دولت، ما چند روز دیگر جلسه دوم را خواهیم داشت و قبول دارم که در این رابطه تا حدودی کوتاهی شده است ولی از این پس جلسات به صورت منظم هر سه یا چهار ماه یک ‌بار برگزار خواهد شد. درباره ستاد ساماندهی امور جوانان هم باید بگویم جلسات آنها هر ماه در تهران و در سایر استان‌ها در حال تشکیل است. این ستاد در استان‌ها مرکب از مدیران کل ذی‌ربط دستگاه‌های اجرائی به ریاست استاندار و در شهرستان‌ها به ریاست فرماندار تشکیل می‌شود.

در این جلسات رئیس سازمان برنامه و بودجه، وزیر ارشاد، وزیر کار، وزیر صنعت، وزیر آموزش‌وپرورش، رئیس دانشگاه و سایر نهادهای اقتصادی، اجرائی و فرهنگی مربوطه حضور دارند و این سازوکار شورای عالی جوانان و ستاد ساماندهی جوانان به این منظور است که بتوانیم از ظرفیت سایر دستگاه‌ها استفاده کنیم. در جلسه گذشته ستاد ساماندهی جوانان گزارش بسیار خوبی درباره عملکرد بانک‌های کشور در مورد وام ازدواج داشتیم و امسال انصافا با وجود مشکلات دولت و محدودیت منابع، بیش از ٧٠٠ هزار نفر تاکنون وام ازدواج ١٠میلیون‌تومانی گرفته‌اند و برای ٣٠٠ هزار نفر دیگر هم شعبه بانک تعیین و معرفی شده‌ است که باید تشکیل پرونده دهند و وام خود را دریافت کنند. شرایط دریافت این وام هم بسیار ساده است و جوانان می‌توانند تنها با یک ضامن وام را دریافت کنند و بازپرداخت آن نیز ٣٦ماهه است. یعنی به امید خدا ما تا پایان سال نزدیک به یک‌ میلیون جوان داریم که وام ازدواج ١٠میلیون‌تومانی دریافت خواهند کرد و این اتفاق بزرگی است که با تلاش دولت این امر در بودجه سال آینده نیز تصویب شد که مستمرا این وام پرداخت شود.

* اندیشمندان علوم اجتماعی قائل به نوعی از طبقه‌بندی بحران، نظیر بحران مشروعیت، کارآمدی و هویت هستند. شما به تلاش برای افزایش مشارکت جوانان اشاره کردید، این امر خود اثبات می‌کند که در جامعه ما حضور و نقش‌آفرینی جوانان کم‌رنگ است و با بحران کارآمدی در این رابطه مواجه هستیم. نسل انقلابی در سنین پایین پست‌های اجرائی را به دست آورده‌اند و همچنان صاحب آن هستند و حاضر به انتقال آن در یک فرایند آموزشی و پرورشی به نسل بعد نیستند. شما در درجه اول این امر یعنی انسداد در چرخش نخبگان را یک بحران می‌دانید و آیا سازوکاری برای خروج از آن تعریف شده است؟

** من این شکلی را که شما به آن اشاره کردید، به‌عنوان بحران قبول ندارم؛ یعنی اینکه گروهی هستند که حاضر به کناره‌گیری نیستند را این‌طور تحلیل نمی‌کنم، اما اصل این حرف تا حدودی درست است. امام به‌عنوان معمار انقلاب اسلامی در سال ٤٢ یک حرف تاریخی زد و گفت: «یاران من یا در گهواره هستند یا هنوز به دنیا نیامده‌اند». ما سال ٥٧ شاهد تحقق این گفته امام بودیم و پس از آن ضمن اینکه شورای انقلاب افرادی بودند که سن آنها بالغ بر ٤٥ و ٥٠ سال بود ولی به غیر از دولت موقت که ترکیب آنها مسن بود مانند آقایان سنجابی، کتیرایی، سحابی و...، زمانی که دولت بعدی بر سر کار آمد، با توجه به تدبیری که صورت داده شد، جمعی در کشور عهده‌دار قدرت شدند که همگی جوان بودند.

کلانتری ٣٠ساله، قندی ٣٣ساله، فیاض‌بخش (که تازه آن زمان پیرترین این افراد بود) ٤٤ساله بود و البته بسیاری افراد دیگر. بنابراین این تفکر که به جوانان اعتمادبه‌نفس داد و در ادامه، در جنگ تحمیلی نیروهای مردمی و جوانانی به میدان آمدند و در کنار نیروهای سازمان‌یافته‌ای مانند ارتش از خود رشادت نشان دادند، اینها همه باعث شد اطمینانی به وجود ‌آید که اگر به جوانان اعتماد کنیم جواب می‌دهد. من خودم ٢٦ساله بودم که معاون سیاسی استاندار شدم و ٣٣ساله بودم که استاندار شدم و جوان‌ترین استاندار بودم. این نکته را هم بگویم که در جوانان آن نسل، اعتمادبه‌نفس عجیبی وجود داشت که در نوع خود جالب توجه است.

* فکر نمی‌کنید این اعتمادبه‌نفس از نسل ما به وسیله نسل قبل گرفته شده است؟

** این اعتماد‌به‌نفس گرفته شده، یا داده نشده یا اساسا به وجود نیامده است، با وجود این، به باور من، اگر امروز هم این اعتماد به جوانان بشود، قطعا جواب خواهد داد. من خودم به جوانان اعتقاد ویژه‌ای دارم و باور دارم باید فضا و هوای جدیدی در عرصه اجرائی کشور به وجود ‌آید و من که مسئول این وزارتخانه هستم، این کار را دست‌کم در این وزارتخانه خواهم کرد و فرصت می‌دهم که هم جوانان به صحنه بیایند و هم زنان وارد عرصه شوند. در این مدت من در انتصاب دو یا سه مدیر کل تلاش کردم که از جوانان استفاده کنم، اگرچه با توجه به آماری که دارم، تقریبا نیمی از مدیران کل بیش از ٢٥ سال سابقه کار دارند ولی در دو استان تلاش کردیم از نیروهای جوان حدودا ٣٦ساله که مدرک دکترای ورزش و تربیت‌بدنی دارند و استاد دانشگاه هم هستند، استفاده کنیم؛ درحالی‌که چند نیروی قدیمی هم‌تراز آنان هم وجود دارد. در بخش زنان هم به من ثابت شده که زنان در یک شرایط برابر بسیار خوب کار می‌کنند و چون در سازمان میراث فرهنگی هم تجربه استفاده از خانم‌ها را داشتم، در این مدت هم از چند خانم در بخش‌های مختلف مدیریتی استفاده کردم.

ما باید فضای جدیدی را ایجاد کنیم که میانگین سنی مدیرانمان را پایین بیاوریم و در نتیجه آن، تحرک نظام مدیریتی کشور را بیشتر کنیم. من شخصا بسیار تلاش کردم و اتفاقا در یکی از استان‌ها که درحال‌حاضر یک خانم سرپرست است، تلاش شد به مدیرکلی منصوب شود ولی متأسفانه برخی مسئولان زیر بار نرفتند، ولی من فکر می‌کنم بسیار خوب بود که یک خانم برای اولین‌بار مدیر می‌شد، هرچند ایشان هم سابقه کار زیادی حدود ٢٦ سال دارند اما تلاش برای ایجاد انگیزه‌های جدید در فضای مدیریتی کشور بسیار مثبت بود. باور من این است که این کار باید در کل دولت صورت بگیرد و من مطمئن هستم که آقای دکتر روحانی هم در پی این امر هستند. دولت بعد، قطعا دولت جوان‌تری خواهد بود. ما هم در این وزارتخانه ان‌شاءالله این کار را خواهیم کرد.

* ما جوانان آموزش‌دیده زیادی در این کشور با مدارک عالیه دانشگاهی داریم ولی این افراد تنها می‌توانند تا مرحله اخذ مدرک دکترا پیشرفت کنند ولی بعد از آن عملا مسیری متصور نیستند. یعنی نه نظام دانشگاهی آنان را جذب می‌کند و نه دستگاه‌های اجرائی؛ بنابراین این افراد نوعی انسداد را در مسیر خود می‌بینند. راه برون‌رفت از این انسداد چیست؟

** خودبه‌خود نظام در حال رفتن به سمتی است که در حال بازکردن جا است. جامعه ما خیلی پیش‌تر از دیگر جوامع در حال رسیدن به بلوغ سیاسی است. اگر نهادینه‌شدن مردم‌سالاری و دموکراسی مثلا در فرانسه بعد از انقلاب فرانسه، حدود صد تا ١٥٠ سال طول کشید، من بسیار امیدوارم که این روند در ایران حداکثر در ٥٠ سال صورت می‌گیرد. علت این امر هم آن است که اولا مردم ما، فرهنگی هستند و دوما شرایط امروز دنیا با دو قرن پیش متفاوت است و گسترش ارتباطات به گسترش دانش و آگاهی انجامیده است. امروزه تمام پدیده‌ها، در چند ثانیه به همه نقاط دنیا مخابره می‌شود. به باور من جامعه فعلی ما خیلی زود به بلوغ اجتماعی، سیاسی و فرهنگی می‌رسد و البته بخش‌هایی از آن هم رسیده است و این امر را می‌توان در رفتارهای مردم در دو، سه انتخابات اخیر به خوبی مشاهده کرد. شاید در پنج انتخابات گذشته جامعه دچار سردرگمی شده بوده اما الان دیگر این اختلاف سلیقه‌ها منجر به گم‌شدن هدف کلی نمی‌شود و شما دیگر نمی‌توانید یکباره جامعه را ببندید و رفتارهای آنی از خود بروز دهید. دیگر ١٩٦٠ و ١٩٧٠ نیست که برمه، مغولستان و کوبا را داشته باشید که دور آن دیوار بکشید و فضا را محدود کنید.

این ارتباطات، انقلاب رسانه‌ای و جهانی‌شدن موجب افزایش آگاهی شده و در جامعه ما هم نمود آن آشکار است. همین تشییع جنازه آقای هاشمی، نماد بلوغ سیاسی مردم بود. با آن حجم وحشتناک تبلیغاتی که جمعی علیه این نخبه سیاسی می‌کردند، مردم نشان دادند که خودشان تشخیص می‌دهند و یک مراسم تشییع تاریخی را انجام دادند. تشییع‌های تاریخی که بعد از انقلاب داشتیم؛ عبارت بود از تشییع مرحوم طالقانی، پس از ایشان مرحوم مطهری بود، بعد شهدای هفتم تیر و پس از آن شهدای هشتم شهریور و اوج این‌گونه مراسم، تشییع تاریخی امام (ره) بود. من یقین دارم بعد از تشییع تاریخی امام که جمعیت کثیری براساس برآوردها بین چهار تا ١٠‌ میلیون نفر در آن شرکت کردند، این مراسم تشییع آیت‌الله هاشمی بود که در مقایسه با دیگر مراسمی از این دست شاهد بیشترین جمعیت مردم بود و این امر نشان‌دهنده بلوغ سیاسی مردم است. یعنی وقتی احساس می‌کنند جایی محدودیت‌هایی وجود دارد، از ادبیات ورزشی در عرصه سیاست بهره می‌گیرند و در انتخابات نتایج جدی و قابل محاسبه عقلانی رقم می‌زنند. این امر نمایانگر بلوغ سیاسی مردم است.

* با این حساب شما قائل به وجود بحران مشروعیت یا انواع دیگر بحران‌های ذکرشده در بین نسل جوان به گونه‌ای که نوعی بی‌اعتمادی میان آنها با مسئولان وجود داشته باشد، نیستید؟

** اعتماد بین جوانان و نظام سیاسی ما وجود دارد و مسئولان هم به‌هرحال جدا از پیکره نظام سیاسی ما نیستند. همین داستان حضور مردم در مراسم تشییع پیکر آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی نشان داد همچنان پیوندهای عمیقی وجود دارد و من به‌هیچ‌وجه در این دوره وجود بحران مشروعیت، مقبولیت و... را قبول ندارم چراکه ما هنوز سازوکار مشارکت و تغییر را در قوانین خود داریم. ما همچنان می‌توانیم ٢٤ خرداد ٩٢ پای صندوق رأی برویم و آن انتخابی که خودمان می‌خواهیم را انجام دهیم و نظام هم به شما این اجازه را می‌دهد و شما را به رسمیت می‌شناسد و کاندیدای موردنظرتان را در سمت ریاست‌جمهوری قبول می‌کند. ما همچنان سازوکار تغییر مجلس را داریم که شما در ٧ اسفند ٩٤ پای صندوق می‌آیید و به ٣٠ کاندیدای موردنظر خودتان رأی می‌دهید و نظام هم آنها را تأیید می‌کند. بنابراین این اعتماد‌سازی متقابل وجود دارد و من باور دارم که خدشه جدی به آن وارد نشده است و شما در ٢٩ اردیبهشت ٩٦ این بلوغ و پیوند و اعتماد را خواهید دید.

* به‌نظر شما جوان ایرانی امروز دچار نوعی بحران هویت است؟ در حقیقت همه چیز هست و گاهی هیچ چیز نیست. مسلمان است، سنتی است، مدرن است، ایرانی است، خوراک فرهنگی غربی مصرف می‌کند و...، وزارتخانه شما چه برنامه‌ای برای حل این تضادهای هویتی دارد؟ آیا اساسا رسیدن به یک سبک زندگی واحد را برای جوانان ایرانی امکان‌پذیر می‌دانید؟

** اجازه دهید من پاسخ این سؤال شما را از زاویه دیگری بدهم. مگر در کشورمان مجموعه‌ای از اقوام و مذاهب مختلف نیستند؟ قوم کرد، عرب‌ها، بلوچ‌ها، ترکمن‌ها و... را داریم اینها هنوز که هنوز است، اول ایرانی هستند، بعد بلوچ هستند، اول ایرانی هستند بعد کرد هستند، اول ایرانی هستند بعد ترکمن هستند. البته تمام اقوام ما پشت به بیرون و رو به داخل دارند و به ایرانی‌بودن، سابقه و هویت فرهنگی و آنچه در گذشته داشته و در آینده می‌توانند داشته باشند، افتخار می‌کنند و امیدوارند. به‌هرحال ما یک دوره بسیار سخت را پشت سر گذاشته‌ایم. زمانی که گفتیم آن‌قدر قطع‌نامه دهند تا قطع‌نامه‌دانشان پاره شود یا اینها کاغذپاره‌هایی بیش نیست، این جهلی بود که فکر می‌کردند کشور بر اثر این تحریم‌ها و قطع‌نامه‌ها آسیبی نمی‌بیند یا درک و تحلیل و اطلاعی در این رابطه نداشتند و بعد شرایط به لحاظ اقتصادی در کشور ما خیلی سخت شد.

من بهمن سال پیش در مذاکره بین هیئت ایرانی و هیئت فرانسوی در فرانسه حضور داشتم. اولاند در این نشست به ما گفت: «ما کشورهای ١+٥ سر اصل حمله به ایران اختلاف نظر نداشتیم بلکه اختلاف ما بر سر زمان حمله بود. یعنی نهایتا بر سر اینکه به تأسیسات اتمی و نظامی و نهایتا اقتصادی ایران حمله کنیم اختلافی نبود اما تعدادی معتقد بودند باید مذاکرات را ادامه دهیم ولی شماری معتقد بودند ایران قابل مذاکره و پذیرش شرایط بین‌المللی نیست». این جوسازی‌هایی هم که اکنون می‌شود، ریشه‌های سیاسی دارد. بسیاری دوست داشتند این داستان به دست خودشان حل می‌شد و فکر می‌کردند این اتفاق بزرگ تاریخی را باید خودشان رقم می‌زدند و چون موفق نشدند، سعی در تخریب دارند. علیه ما شش قطع‌نامه شورای امنیت وجود داشت که به همه کشورها اجازه می‌داد به ما تعدی و تجاوز کنند. این موارد الان برطرف شده اما اینکه فکر کنیم ٣٥ سال منازعه ما با غرب یک‌ساله حل می‌شود، اشتباه است.

مشکلات ما با نظام بانکی و مالی دنیا سال‌ها ادامه دارد. وزیر اقتصاد گفت روزانه ٣٥٢‌ میلیون دلار خسارت تحریم‌ها را می‌دادیم، یعنی سالی بیش از صد میلیارد دلار خسارت اقتصادی ناشی از تحریم‌ها بود که به ما تحمیل و باعث شد سرمایه‌گذاری‌هایمان با مشکل مواجه شود و نهایتا این نیروی کار تحصیل‌کرده نتواند وارد بازار کار شود و این امر باعث نگرانی‌هایی شد. ما باید به هر شکل ممکن در آینده و در یکی، دو سال اول دوره بعد دولت تدبیر و امید، تمرکز ویژه‌ای را بر اشتغال مردم به‌ویژه اشتغال جوانان داشته باشیم، چراکه اگر مشکل اشتغال آنها حل شود، سایر مشکلات نظیر مسکن، تحصیل و اوقات فراغتشان هم حل می‌شود.

ریشه بسیاری از این امور در بی‌کاری جوانان است و بالاخره جوانی که سال‌ها درس خوانده و تحصیل کرده و امروز خود را آماده ورود به بازار کار می‌کند ولی شرایط را مناسب نمی‌بیند و از طرف دیگر در معرض تهاجمات مختلفی از شبکه‌های مجازی و... قرار دارد، به مشکلات مختلفی برخورد می‌کند. من نمی‌خواهم بگویم هیچ‌گونه بحران هویتی وجود ندارد اما آن‌گونه که احساس کنیم یک بحران جدی در این رابطه وجود دارد، من این را قبول ندارم. ایران بزرگ بوده، بزرگ هست و ان‌شاءالله بزرگ خواهد بود. درست است که من فرد مثبت‌گرایی هستم اما واقعا با عدد و رقم و تحلیل اقتصادی می‌گویم که به آینده اقتصادی این کشور بسیار امیدوارم. اخیرا مؤسسه مکنزی گزارشی منتشر کرده که در قالب آن اقتصاد ایران را دارای ظرفیت، برای ایجاد حدود هزار میلیارد دلار ارزش‌افزوده در GDP می‌داند.

* بالاخره آیا وزارتخانه شما برنامه‌ای برای سبک زندگی جوانان و تضادهای موجود در آن دارد یا خیر؟

** در ابتدای صحبت اشاره کردم که وزارتخانه ورزش و جوانان تمام ظرفیت‌های موجود را برای حل مشکل جوانان ندارد. ما یک تشکیلات بین‌بخشی هستیم که باید سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی کنیم و همه با هم این امر را انجام دهیم. این اصلاحاتی که شما به آن اشاره می‌کنید در توان وزارتخانه ما به‌تنهایی نیست.

* بخش اقتصادی در دست شما نیست، بخش‌های فرهنگی و اجتماعی چطور؟

** مثل داستان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است که ١٥ درصد بودجه فرهنگی کشور را می‌گیرد و ٨٥ درصد به بخش‌های دیگر می‌رسد اما این انتظار از وزارت فرهنگ همواره برای پاسخ‌گویی وجود دارد. من حدود ٢٠ سال پیش تعلیم و تربیت اسلامی تدریس می‌کردم و روی این امر کار کردم. در کشورمان نزدیک به ٥٥ وزارتخانه، نهاد، سازمان و مؤسسه داریم که کار فرهنگی انجام می‌دهند و هر کدام ٥٤ تای دیگر را قبول ندارند و از یک سیاست جداگانه‌ تبعیت می‌کنند. تاکنون با وجود تمام تلاش‌هایی که در سازوکارهای قانونی مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی یا شورای اجتماعی کشور انجام شده، موفق نشد‌ه‌اند این هم‌گرایی را به صورت جدی به وجود آورند. بالاخره هرکدام سلیقه خاصی دارند و بسیاری از اینها هم از بودجه دولت استفاده می‌کنند. شما ببینید اگر واقعا همین پنج، شش نهاد اولیه نظیر صداوسیما، ارشاد، سازمان تبلیغات، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، حوزه علمیه و... با هم هماهنگ عمل می‌کردند، آیا وضعیت ما به این شکل بود؟ پول‌های زیادی در حال خرج‌شدن است ولی ناهماهنگی وجود دارد.

اینکه به شکل ایده‌آل بگوییم اینها روزی با هم جمع می‌شوند، نه در ایران و نه در هیچ جای دیگری از جهان امکان‌پذیر نیست ولی باز تأکید می‌کنم که ما در ایران خیلی زود در حال رسیدن به بلوغ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هستیم و مبانی مردم‌سالاری دینی یعنی قرائتی که از زاویه دین از مردم‌سالاری داشتیم که مبتکر آن نیز آقای خاتمی بود و قرائتی از مردم‌سالاری مطابق با رعایت ارزش‌های دینی ارائه کرد، در حال نهادینه‌شدن است و این نقطه امید ماست برای اینکه در آینده کماکان مشارکت مردم را در امور مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی گسترده‌تر کنیم. ان‌شاءالله ما از این خاکریزها عبور خواهیم کرد و آینده روشنی خواهیم داشت. من می‌خواهم بگویم جوانان ما باور داشته باشند که مسئولان دولت تدبیر و امید به حضور آنان در عرصه‌های مختلف به صورت جدی نگاه می‌کنند و تأکید آقای رئیس‌جمهور به من این بود که به هر شکل ممکن بتوانیم از حضور و مشورت جوانان بهره ببریم و شرایطی را فراهم کنیم که آنها احساس کنند این مملکت مجموعه‌ای است که باید به دست خودشان اداره شود و با جرئت و جسارت وارد عرصه شوند و ما هم حتما و ان‌شاءالله سازوکار آن را فراهم می‌کنیم. البته این امر به مرور صورت خواهد گرفت و این‌گونه نیست که فکر کنیم در دولت آتی همه زیر ٤٠ سال خواهند شد اما کابینه بعدی قطعا کابینه جوان‌تری خواهد بود.

http://www.sharghdaily.ir/Vijeh/9464

ش.د9503633