نامش را نزاع ایران و عربستان بر سر آقایی خاورمیانه گذاشتهاند، اما دامنه نزاعها حالا به فرسنگها دورتر از خاورمیانه کشیده شده است و میتواند سرآغاز جنگ فراگیر دیگری باشد؛ جنگی که بسیاری نسبت به شروع آن هشدار میدهند. اگر تا دیروز تهران و ریاض دو سر جدی این درگیری دیرینه بودند، امروز پای روسیه و آمریکا نیز با هدف حفظ منافعشان در منطقه به این منازعه باز شده است. تهران و ریاض سالهاست که به دلیل رقابتهای جدی در خاورمیانه بهعنوان دو قدرت بزرگ منطقهای از هم دور شدهاند. هرچند آغاز به کار دولت حسن روحانی و اتخاذ سیاست تنشزدایی با جهان و منطقه این امید را ایجاد کرد تا دو کشور بتوانند پس از مدتها از زیر سایه تنشهای پیدرپی خارج شوند، اما حل پرونده هستهای ایران و احساس خطر حاکمان عربستان از حل مناقشات ایران و غرب موجب شد تا این کشور سیاست تنشآفرینی را جانشین سیاست تنشزدایی کند؛ موضوعی که البته ایران تاکنون با تدبیر از آن فاصله گرفته است و سعی در مدیریت هیأت حاکمه نسبتا جوان و کمتجربه سعودی داشته است.
درواقع مقامات بلندپایه ایران معتقدند هرچند عربستان تاکنون عامل فجایع جبرانناپذیری برای ایران شده است، اما از آنجا که بهدنبال جبران شکستهای خود در سوریه، عراق، لبنان و یمن است، تلاش دارد تا ایران را وارد بازی تنشآفرین در منطقه کند و بههمیندلیل تهران باید با ارتقای روابط خود با برخی از کشورهای غربی و حتی عربی، با سعودیها مدارا کند. این همان نکتهای است که چندوقت پیش سردار سرلشکر سیدیحیی صفوی، دستیار و مشاور عالی مقام معظم رهبری، بر آن تأکید و اعلام کرد که «هرگز نباید بهسوی تنش با عربستان حرکت کنیم». البته این سیاست منتقدانی هم دارد؛ منتقدانی که سیاست تنشزدایی با عربستان را نمیپسندند و معتقدند باید در برابر ریاض صراحت بیشتری داشته باشیم. باوجود این انتقادها، سیاست اصلی ایران همچنان دوری از تنشآفرینی در منطقه و بهخصوص درگیری با عربستان است.
منا، شیخ نمر یا توافق هستهای؟
آسمان روابط ايران و عربستان سالهاست که به دلیل تلاش هر دو کشور برای تثبیت جایگاه خود در خاورمیانه بهواسطه نفوذی که هرکدام بر یکسری از کشورهای منطقه دارند خاکستری است. يک روز جنگ ايران و عراق و حمايت عربستان از صدام حسين و روز ديگر مسئله لبنان، فلسطين، یمن و سوریه این روابط را تیرهتر از گذشته کرده است.
البته مسائل دیگری نیز در یک سال گذشته در روابط دو کشور در کنار مسائل منطقه سایه انداخته است. ماجرای تعرض به دو نوجوان عمرهگزار ايراني در فرودگاه جده، فاجعه منا و حمله به کنسولگری عربستان در مشهد و سفارت این کشور در تهران را که در نهایت منجر به تعطیلی این سفارتخانه و به تبع آن قطع رابطه برخی از کشورها با ایران شد باید به فهرست درگیریهای تهران و ریاض اضافه کنیم. هرچند جرقه این اختلافات از زمانی زده شد که ایران با آمریکا و کشورهای اروپایی وارد گفتوگو برای حل پرونده هستهایاش شد و سران ریاض به دلیل نگرانیهایی که بهخاطر ازدستدادن جایگاهشان در منطقه داشتند شروع به سنگاندازی در مسیر مذاکرات کردند.
نمونه بارز آن سفر غیرمنتظره سعود الفیصل، وزیر خارجه وقت عربستان، به وین در جریان مذاکرات هستهای در آذرماه سال ٩٣ و دیدار او با جان کری، وزیر خارجه آمریکا، در هواپیما و در فرودگاه وین بود؛ دیداری که بسياری آن را در راستای تأمين منافع اسرائیل برای برهمزدن مذاکرات توصیف کردند. درواقع عربستان بعد از رویکارآمدن حاکمان جدیدش، سیاستی تهاجمی را در مقابله با ایران و در راستای تأمين منافعش در منطقه در پیش گرفته است. ازاینرو ریاض در چند سال اخیر تلاش کرده تا عرصه منازعات در خاورمیانه را به دو محور شیعی- سنی تبدیل کند و از سوی دیگر برای تحقق این خواستهاش تلاش کرده تا اختلافاتش را با کشورهایی نظیر ترکیه، قطر، مصر و حتی گروههای منطقهای همچون اخوانالمسلمین و حماس حل کند و روابطش را بهبود ببخشد.
طرح ایده ترویج هلال شیعی را در منطقه از سوی ایران که مدتهاست سران ریاض مدعی آن هستند هم میتوان در همین راستا ارزیابی کرد؛ موضوعی که بارها مقامات کشورمان از جمله حسن روحانی، رئیسجمهوری، نیز به آن واکنش نشان داده و طرح آن از سوی عربستان را عامل تفرقه در منطقه توصیف کردهاند. بههرحال مجموع عملکرد سران ریاض در دوران پس از توافق هستهای ایران با قدرتهای بزرگ بهخصوص آمریکا نشان میدهد که آنها در این مدت تلاش کردهاند تا به هر قیمتی اهداف منطقهای خود را در تقابل با ایران به پیش ببرند و حتی از جنگ هم رویگردان نیستند؛ موضعی که درست در تقابل با سیاست تنشزدایی تهران قرار دارد. ازاینرو مقامات ایران در این مدت باوجود آتشافروزی عربستان در منطقه بهخصوص ماجرای یمن و سوریه نشان دادهاند که وارد بازی جدید عربستان برای شروع جنگی تازه در منطقه نخواهند شد. توصیه مقامات ارشد نظامی کشورمان مبنیبر خویشتنداری در مقابل عربستان و در کنار آن ارتقای روابط با کشورهایی نظیر عمان و قطر نیز در همین راستا ارزیابی میشود.
نقطه افتراقی به نام سوریه
دراینمیان سوریه پس از یمن، محل اختلاف شدید ایران و عربستان است. ایران و عربستان سالهاست که بر سر سوریه با یکدیگر اختلافات عمیقی دارند؛ اختلافاتی که تا به امروز با پیشهکردن سیاست صبر از سوی ایران مدیریت شده است. حلب و پایان درگیریها در این منطقه نیز محور جدیدترين اختلافات دو کشور با یکدیگر بود، اما باوجود تمامی این اختلافات، ایران حاضر شد تا در کنار هفت کشور دیگر از جمله عربستان در نشست لوزان شرکت کند. آنچه حضور ایران در نشست لوزان را حیاتی کرد، خطر بالارفتن سطح درگیریها از داخل سوریه و وسعتگرفتن دایره درگیریها در منطقه و جهان بود. هرچند که این نشست نیز عملا بدون نتیجه ملموسی پایان یافت، اما نکته مهم آن شاید قبول این واقعیت از طرف عربستان بود که مشکل سوریه بدون حضور ایران حل نمیشود.
بهاینترتیب عصر شنبه ٢٤ مهر، هشت کشور ایران، روسیه، عراق، مصر، آمریکا، قطر، ترکیه و عربستان در لوزان سوئیس گرد هم آمدند تا فکری برای مشکل شهر حلب و فاجعه انسانی رخداده در آن کنند. پیش از این هم اجلاسهایی از این دست برای حل بحران سوریه تشکیل شده بود و عربستان هم هربار تلاش کرده بود تا مانع حضور ایران شود، اما اینبار بالاگرفتن آتش جنگ در منطقه و احتمال سرایت آن به کشورهای دیگر مانع کارشکنی و مخالفت آشکار عربستان برای حضور ایران در این اجلاس شد. جدا از ماجرای حلب و عمق اختلافات دو کشور درباره سوریه که ماندن یا نماندن بشار اسد در قدرت، شاکله اصلی اختلافات دو کشور بر سر سوریه را تشکیل میدهد، تهران و ریاض بر سر نفت هم با یکدیگر اختلافات اساسی دارند. در حقیقت عربستان که در دوران تحریم ایران بیشترین نفع را از فروش نفت خود برد، حالا نگران بازگشت ایران به بازار بینالمللی است.
در همین ارتباط ریاض به دلیل نگرانیاش از سرمایهگذاری کشورهای اروپایی در ایران، تلاش کرد تا با طرح «فریزکردن تولید نفت» ایران را از سوی اعضای دیگر اوپک تحت فشار قرار دهد تا روند افزایش تولید و بازگشت به بازار را متوقف کند و بهدنبال آن بهنوعی مانع تأثیر لغو تحریمها در اقتصاد ایران شود. درواقع عربستان در تمام این مدت تلاش داشت تا با طرح فریز نفتی، از توقف افزایش تولید نفت از سوی ایران بهعنوان اسلحهای برای ناکارآمدکردن اثر لغو تحریمها در اقتصاد کشوری که پس از سالها به بازار بینالمللی برگشته است استفاده کند. هرچند که این تلاش او در نهایت ثمربخش نبود و سرانجام در حدود یک ماه پیش عربستان مستثناشدن ایران از طرح فریز نفتی را پذیرفت. بهاینترتیب به گفته بیژن زنگنه، وزیر نفت، «بهزودی ظرفیت تولید روزانه نفت ایران به چهار میلیون بشکه در روز افزایش پیدا میکند».
تلاش ناکام
برایناساس به نظر میرسد که تا اینجای کار نیمی از تلاشهای عربستان برای واردکردن تهران به منازعات منطقهای آنطور که خواسته سران ریاض است، ناکام بماند. از یکسو در سوریه باوجود اصرارش بر رفتن بشار اسد از قدرت، ایران همچنان از سوریه و بشار اسد بهعنوان خط قرمز نظام حمایت کرده و همین مانع اجرای سیاست حذف اسد از سوی ریاض در معادلات منطقهای شده است. از سوی دیگر ریاض نتوانسته مانع حضور جامعه بینالملل در بازار بزرگ اقتصادی ایران شود. شکست طرح فریز نفتی و مستثناشدن ایران از کاهش سطح تولید نفت را نیز میتوان پیروزی دیگری برای ایران در قبال عربستان محسوب کرد. بهاینترتیب به نظر میرسد ایران تا اینجای کار توانسته با درپیشگرفتن سیاست صبر و مدارا، دیپلماسی فعال دولت روحانی و دوری از رویارویی مستقیم با عربستان، برنده بزرگ مسائل خاورمیانه باشد.
http://www.sharghdaily.ir/News/106610
ش.د9503897