تاریخ انتشار : ۱۶ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۰:۱۲  ، 
شناسه خبر : ۲۹۹۸۲۳
مرتضي مبلغ در گفت‌وگو با «اعتماد»:
اشاره: تنها چندماهي به پايان عمر دولت اول حسن روحاني باقي‌مانده و اصولگرايان مدعي‌اند كه سبد راي روحاني در انتخابات 96 كمتر از راي او در خرداد 92 خواهد بود. اين در حالي است كه برخي از تحليلگران مسائل سياسي معتقدند كه راي روحاني نه تنها ريزش كه رويش هم داشته است. مرتضي مبلغ، عضو شوراي عالي سياستگذاري انتخاباتي اصلاح‌طلبان و معاون سياسي وزير كشور دولت اصلاحات از جمله سياسيوني است كه معتقد است روحاني به دليل اقداماتي كه در دولت اول خود انجام داده با استقبال بيشتر افكار عمومي در انتخابات رياست‌جمهوري سال آينده مواجه خواهد شد. او همچنين سازوكار جديد ائتلاف اصولگرايي را همچنان داراي يك مشكل بزرگ مي‌داند و آن را پيوند اين جريان سياسي با تندرو‌ها اعلام مي‌كند. به گفته مبلغ اصولگرايان فاقد چهره‌اي شناخته شده براي رقابت با روحاني‌اند. به اعتقاد اين عضو شوراي عالي سياستگذاري اصلاح‌طلبان، اصولگرايان بايد حد فاصلي ميان خود و تندرو‌ها قايل شوند تا بتوانند در انتخابات آتي حرفي براي گفتن داشته باشند.
پایگاه بصیرت / مريم وحيديان
(روزنامه اعتماد - 1395/11/16 - شماره 3737 - صفحه 6)

*‌ برخي اصولگرايان ادعا مي‌كنند آراي روحاني در طول اين چهار سال ريزش داشته است. نظر شما چيست؟چه عوامل و مولفه‌هايي بر افزايش يا كاهش سبد راي روحاني موثر است؟

** انتخابات رياست‌جمهوري و به‌طور كلي ادوار مختلف انتخاباتي در ايران به گونه‌اي است كه هر چه به زمان آن نزديك‌تر مي‌شويم، گرايش نسبت به نامزد‌ها وضعيت مشخص‌تري پيدا مي‌كند. هر چه فاصله از انتخابات بيشتر باشد حتي نظرسنجي‌ها نيز اعتبار دقيقي نخواهند داشت. به اين دليل كه فضاي سياسي در ايران سيال است و در هفته انتخابات افكار عمومي توجه ويژه‌اي به آن خواهد داشت. بسياري از مردم نيز در روزهاي آخر انتخاب مي‌كنند. به‌خصوص كه روزهاي آخر اوج شور و نشاط انتخاباتي در كشور است. مناظره‌ها، سخنراني‌ها و تبليغات انتخاباتي در هفته آخر شكل مي‌گيرد و آراي قشر خاكستري به سمت سبد راي نامزدهاي انتخاباتي سرازير مي‌شود.

از اين رو امروز نمي‌توان آراي آقاي روحاني را پيش بيني كرد. عوامل مختلفي است كه اصولگرايان با طرح آنها پيش بيني مي‌كنند كه آراي آقاي روحاني ريزش داشته است. در حالي كه عوامل ديگري نيز وجود دارد كه سبب افزايش سبد راي آقاي روحاني بوده است. ميانگين اين مولفه‌ها به گونه‌اي است كه نشان مي‌دهد سبد راي آقاي روحاني پايين‌تر از سال 92 نيست و حتي ممكن است بالاتر هم برود. مشكلات اقتصادي كه ميراث دولت پيشين بوده است به عقيده برخي منجر به كاهش آراي آقاي روحاني در سال 96 خواهد بود. از طرفي دستاوردهاي ديگر دولت نيز سبب افزايش سبد راي آقاي روحاني خواهد بود.

عواملي چون برجام كه كشور را از بن بست، جنگ و مخاطرات بزرگ اقتصادي، امنيتي و سياسي دور كرده است، ارتباط سازنده كشور با دنيا، تعادل و آرامش موجود در جامعه ازجمله دستاوردهايي است كه موجب افزايش راي آقاي روحاني خواهد بود. به عقيده من ميانگين اين عوامل نشان از افزايش سبد راي آقاي روحاني دارد. آراي خاكستري با نزديك‌تر شدن به زمان انتخابات متناسب با شرايط جامعه و تحولات آن و ميزان حساسيتي كه اين اقشار نسبت به انتخابات از خود بروز مي‌دهند، سمت و سو مي‌گيرد و بين كانديداهاي مختلف در انتخابات 96 توزيع مي‌شود.

* واكنش بخش خاكستري جامعه به كدام سمت خواهد بود؟ كار روحاني براي جذب اين آرا راحت‌تر است يا جريان ضددولت؟

** جامعه ايران تجارب مهمي را پشت سر گذاشته است و مردم از عملكرد دو جريان سياسي تجربه كافي و وافي پيدا كرده‌اند و خوب و بد دو جناح سياسي را ديده‌اند. از يك طرف مدعيان دولت مهرورزي را ديده‌اند كه بعد از روي كار آمدن چقدر به شعارهايشان عمل كرده‌اند و از طرف ديگر دولت آقاي روحاني نيز در سال 96 يك دوره عملكرد 4 ساله خواهد داشت كه در معرض قضاوت مردم قرار مي‌گيرد. ممكن است كه دولت آقاي روحاني نتوانسته باشد به حد مورد انتظار يا وعده داده شده برسد، با اين حال دولت آقاي روحاني توانسته كشور را از ورطه چند بحران بزرگ خارج كند. بحران‌هايي كه با سرنوشت نظام و انقلاب مرتبط بود و همينطور امروز در جامعه تعادلي ايجاد شده است.

به هر حال مي‌توان گفت كه كشور امروز روند عادي را طي مي‌كند و بستر براي پيشرفت‌ها فراهم است. از اين رو اقشار خاكستري با در نظر گرفتن شرايط و بحران‌هاي گذشته به‌طور طبيعي به ادامه رياست‌جمهوري آقاي روحاني روي مي‌آورند. آنچه مسلم است در بين جناح رقيب آقاي روحاني نيز تا اين لحظه فردي وجود ندارد كه براي مردم ناشناخته باشد و مردم قضاوت روشني نسبت به آن نداشته باشند. همچنين كسي نيست كه از توانمندي‌هايي برخوردار باشد تا مردم حس كنند نسبت به آقاي روحاني مي‌تواند بهتر عمل كند. در واقع جريان رقيب فاقد يك شخصيت جدي براي رقابت با آقاي روحاني است. در مجموع به نظر مي‌رسد كه وجه عمده آراي خاكستري متوجه آقاي روحاني خواهد شد.

* جريان ضددولت با چه شعارها و كانديداهايي مي‌تواند راي آقاي روحاني را بشكند يا باعث ريزش راي آقاي روحاني در انتخابات آتي شود؟

** عمده‌ترين كاري كه جناح مخالف آقاي روحاني تا به امروز انجام داده است، متاسفانه وجهي ضد منافع ملي دارد و آن تخريب و سياهنمايي عملكرد دولت است. اگر نگاه اصولگرايان معطوف به منافع ملي و مردم بود، دستاوردهاي بزرگ كشور را هيچگاه تخطئه نمي‌كرد. اگر هم نقدي وجود داشته باشد، معطوف به نقاط ضعف خواهد بود. در حالي كه مي‌بينيم جريان ضد دولت عمدتا دستاوردهاي ضددولت را كه ربطي هم به جناحي خاص ندارد، زير سوال مي‌برند. برجام يكي از اين دستاوردهاي ملي است. مي‌بينيم كه جريان اصولگرا چه هزينه‌هاي عجيب و غريب و بداخلاقانه‌اي متوجه برجام به‌عنوان يك دستاورد ملي كرده است. همين طور آنها برخي دستاوردهاي ديگر دولت يازدهم كه كشور را از خطر نجات داد و قطار اجرايي كشور به ريل خود بازگشت را هدف قرار مي‌دهند و دولت را به هر روشي تخريب مي‌كنند.

اجراي چنين سياستي از سوي جريان راست جز ايجاد يأس و نااميدي در جامعه محصولي ندارد. آنها مي‌كوشند از طريق ايجاد فضاي يأس و نااميدي باعث كاهش مشاركت عمومي در انتخابات شوند و تصور مي‌كنند كه اگر مشاركت كم باشد احتمال پيروزي‌شان افزايش مي‌يابد. به جاي اينكه اين جريان سياسي توانمندي‌ها و ظرفيت‌هاي خود را بالا ببرد و مردم را متقاعد كند، چنين رويه‌اي را در پيش گرفته است. همچنين اين رويه روز به روز تشديد نيز مي‌شود. آقاي روحاني و حاميان او در مقابل بايد به‌گونه‌اي عمل كنند كه نشاط و شور سياسي و انتخاباتي بالا برود. آقاي روحاني و تيمش بايد صادقانه با مردم صحبت كنند؛ در مورد شعارهايي كه هنوز محقق نشده است با مردم صحبت كنند و دلايل آن را عنوان كنند. غفلت و ناتواني دولت در تحقق شعارها بايد از سوي خود دولتي‌ها بيان شود و صادقانه از مردم عذرخواهي كنند. صداقت و راستگويي در مقابل مردم بسيار اهميت دارد.

* چهار ماه تا انتخابات 96 باقي است. رويه جديد جريان اصولگرايي در رسيدن به وحدت و انسجام را چطور ارزيابي مي‌كنيد؟فكر مي‌كنيد جبهه مردمي نيروهاي انقلاب چقدر مي‌تواند در پيروزي اين جريان سياسي در انتخابات آتي موثر باشد؟

** اصلاح‌طلبان همواره آرزو داشته‌اند كه در جريان اصلي كشور بتوانند به شرايط بهتري برسند؛ بر سر مشتركات اجماع كنند؛ از تفرق دست بردارند و رقابت‌هاي سازنده‌اي را در ادوار مختلف انتخاباتي شكل دهند. هر تلاشي در جريان اصولگرا كه منجر به اجماع و وحدت آنان شود، براي سياست كشور سازنده است. اصلاح‌طلبان به عنوان رقيب آنها وحدت جريان اصولگرايي را با نظر به منافع ملي لازم مي‌دانند. كما اينكه اصلاح‌طلبان نيز از چندين سال قبل وارد چنين فرآيندي شده‌اند و سازوكار وحدت و ائتلاف را در اردوگاه‌شان تقويت كرده و توانسته‌اند به موفقيت‌هاي چشمگيري هم دست پيدا كنند. امروز جريان اصلاح‌طلب در توجه و عمل به مصالح و منافع كشور پيشرو است.

متاسفانه بزرگ‌ترين مشكل اصولگرايان از دوران دولت‌هاي نهم و دهم اين است كه خود را به تندرو‌هاي اين جريان سياسي گره زده‌اند و نقشي منفعل در برابر آنها داشته‌اند. همين اشتباه آنان سبب شده تا خسارت‌هاي عظيمي به كشور وارد شود. آنها نتوانسته‌اند حد فاصلي بين خودشان و تندرو‌ها ايجاد كنند و حتي برخي از اصولگرايان معقول از اين جريان سياسي عملا جدا شده‌اند كه امروز برخي از آنها جزو حاميان آقاي روحاني هستند و در پيگيري منافع ملي با اصلاح‌طلبان و دولت اعتدال هم‌صدا شده‌اند.

اكثريت اصولگرايان به جاي اينكه در كنار نيروهاي معتدل به رقابت‌هاي سياسي سازنده روي بياورند خود را با يك اقليت تندرو ادغام كرده‌اند. مشكل اصولگرايان امروز اين است كه مي‌خواهند با اقليت تندرو اين جريان اجماع كنند و نيروهاي كارآمد و معتدل را همچنان از دايره ائتلاف بيرون گذاشته‌اند. تندرو‌ها چندان مورد حمايت مردم نيستند و نشان داده‌اند كه اخلاق سازنده سياسي ندارند؛ اخلاق‌شان بر مدار خشونت، تخريب و برهم زدن ميدان بازي است. آنها خيلي زود همه‌چيز از جمله منافع ملي را قرباني مي‌كنند. پيوند خوردن بخش تندرو اصولگرا با بخش سنتي آنها در جريان اجماع به ضرر اصولگرايان است و ناپايدار و ناموفق به نظر مي‌رسد. ‌اي كاش اصولگرايان تلاش مي‌كردند تندرو‌ها بيشتر به حاشيه بروند تا در متن قرار گيرند. به همين دليل براي جبهه مردمي نيروهاي انقلاب اسلامي آينده موفقي نمي‌بينم.

* مطابق با فعل و انفعالات كنوني جريان اصولگرا وزن اجتماعي اين جريان سياسي را در انتخابات آتي چقدر مي‌دانيد؟

** وزن سياسي گروه‌ها در كشور تقريبا مشخص است. پايگاه اجتماعي ثابت اصولگرايان حدودا 15 درصد و اصلاح‌طلبان حدود 25 تا 30 درصد است. ليكن فضاي انتخاباتي، نحوه فعاليت جريان‌ها و شور و نشاط سياسي مي‌تواند آراي خاكستري را به سبد راي يكي از دو جريان سياسي سوق دهد. تجربه نشان داده كه وجه غالب آراي خاكستري به سمت جريان اصلاح‌طلب است و كمتر به سمت اصولگرايان سرازير مي‌شود. دليل آن هم پيوند خوردن اين جريان سياسي با تندروي بوده است. بخشي از اصولگرايان و به خصوص بخش تندرو به اين نتيجه رسيده‌اند كه در صورت كاهش مشاركت مردم در انتخابات، آنها شانس بيشتري براي پيروزي دارند. بايد ديد كه تحولات تا زمان انتخابات چطور پيش مي‌رود و قشر خاكستري چه سمت و سويي خواهد داشت.

http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=67249

ش.د9503853