* جريان اصلاحات مدتي است كه نوعي سياستورزي ائتلافي را پيگيري ميكند و با نيروهاي سياسي معتدل همكاري ميكند. اصلاحطلبان از همان زمان تاكنون پستي و بلنديهايي از اين نوع همكاريها را تجربه كردهاند. پس از كسب تجربه به نظر شما چطور ميتوان اين همكاري سياسي و ائتلاف را در قالب مشخصي سازماندهي كرد؟ آيا بايد ارتباط بين اصلاحطلبان و دولت از طريق شوراي عالي سياستگذاري يا فراكسيون اميد در مجلس باشد يا ميتوان از طريق چهرههاي بزرگ اصلاحطلب اين ارتباط را برقرار كرد؟
** ائتلافي كه بين اصلاحطلبان و معتدلين رخ داد طي فرآيندي بود كه پشتوانههاي نظري و راهبردي داشت. اصلاحطلبان با توجه به شرايط خطيري كه در كشور به وجود آمده بود اصل را بر پيگيري منافع ملي گذاشتند و از هر گونه منافع جناحي و شخصي عبور كردند. همچنين تلاش شد تا بر اساس عقل و خرد جمعي رفتار كرده تا از تكروي و چند صدايي پرهيز شود.
سعي كردند بهگونهاي عمل كنند كه نيروهاي دلسوز كشور و نظام بتوانند همدلانه براي پيشبرد اهداف نظام و تعالي و پيشرفت ايران وارد عرصه شوند. موارد ياد شده پشتوانههاي شكلگيري ائتلاف بين اصلاحطلبان و معتدلين بود. اين فرآيند در دل خود سازوكارهايي را به وجود آورد. شوراي عالي سياستگذاري كه به وجود آمد و در مراحل مختلف خود را آسيبشناسي و بازسازي كرد، نيز از اين بستر برخاست. اصلاحطلبان در ادامه اين ائتلاف بايد چند نكته را مورد نظر قرار دهند. يكي اينكه با بهينهسازي، ترميم و اصلاح سازوكارهاي خود وضعيت را ارتقا بخشيده؛ نقاط ضعف خود را برطرف كنند و حركت جبههاي و ائتلافي را مدام روزآمد كنند.
بخش دوم مربوط به دولتمردان است كه بايد در پاسخ و در تراز مطالبات مردم عمل كنند. درست نيست كه يك وزير كار خود را كند و توجهي نداشته باشد كه با نيروهاي سياسي و اجتماعي چگونه بايد تعامل كند و از ظرفيتها بهره نگيرد. بنابراين در راستاي تعامل و گفتوگو با اقشار مختلف جامعه اتخاذ راهبردهاي جديدي نياز است. بخشي از مساله نيز مربوط به اصولگرايان معتدل است. آنهايي كه از تندروي فاصله گرفتهاند و به عرصه سازنده سياستورزي پا گذاشتهاند، بايد مشي تعاملي خود را تقويت كنند. سعي كنند به گونهاي رفتارهايشان را تنظيم كنند كه هم در جبهه خودشان افراد بيشتري را به خود جذب كنند و هم در تعامل با رقيب و دولت روند سازندهتري را به وجود آورند.
* اين تعامل از چه طريقي بايد صورت گرفته و سازماندهي شود؟
** هم فراكسيون اميد مجلس؛ هم چهرهها و شخصيتهاي بزرگ اصلاحات و هم شوراي عالي سياستگذاري بايد مناسبات سازنده تعاملي را با دولت تدبير و اميد سازمان دهند و متقابلا رييسجمهور و دولت هم بايد نسبت به اين امر اهتمام جدي بورزند. ترجمه ديگر تعامل، حركت به سمت انسجام اجتماعي و آشتي و گفتوگوي ملي است. اين امر چندجانبه و چندسويه است. در يك قشر خاص و حد خاص متوقف و محدود نميشود. همه بايد اين مساله را پيگيري كنند و سازوكارهاي منطقي و سازنده آن را به وجود بياورند. فراكسيون اميد بايد فعالتر، قويتر و منسجمتر در ارتباط با دولت عمل كند. بايد رفتار خود را نسبت به دولت موثرتر كند.
دولت بايد خواهان شكلگيري تعامل باشد و با شوراي عالي سياستگذاري، احزاب اصلاحطلب، نهادهاي مدني و اقشار اجتماعي ارتباط مدوني را ايجاد كند. بارها گفته شده كه تيم رسانهاي دولت ضعيف عمل ميكند. دولت دوازدهم بايد اين نقيصه را جبران كند. تيم رسانهاي وظايف خطيري به عهده دارد و بار آن به دوش كل بخشهاي دولت است. از سخنگو تا تيمهايي كه پشتيباني اين امر را به عهده دارند و همه وزارتخانهها بايد بتوانند وارد مناسبات دوسويه ومستمر با اقشاراجتماعي ونيروهاي سياسي بشوند و پاسخگوي مطالبات مردم باشند. شخصيتهاي ملي اصلاحطلب، اصولگراي معتدل، دولت، شخص رييسجمهور و فراكسيون اميد به طور مستقيم و سيستماتيك بايد در اين راستا ايفاي نقش كنند.
* ارتباط بين اصلاحطلبان و دولت در 4 سال گذشته چگونه بوده است؟
** با وجود دفاع و پشتيباني همهجانبه اصلاحطلبان از دولت اين ارتباط تعاملي در 4 سال گذشته آن طور كه بايد و شايد محقق نشده است. نقطه ضعفهاي جدي داشت. بيشتر داراي شكلي جزيرهاي و پراكنده بوده و سيستماتيك و منسجم نبود. لذا حتما در دولت دوازدهم يكي از اتفاقات مهمي كه بايد رخ دهد، شكلگيري اين فرآيند به طور سيستماتيك و نظاموار است.
* آيا شوراي عالي به عنوان سازمان وحدت بخش اصلاحطلبان كه تلاش ميكند طيفهاي مختلف اين جريان را زير يك چتر نگاه دارد، ظرفيت و توان تعامل با دولت را دارد؟
** شوراي عالي سياستگذاري اصلاحطلبان ظرفيت تعامل با دولت را دارد اما نكته مهمي كه اصلاحطلبان مدنظر داشتند، عدم سهم خواهي بود چرا كه راهبرد اصلي اصلاحطلبان توجه به منافع ملي بود. لذا دست دولت را باز گذاشتند كه خودش عمل كند و در كنار آن دولت را تقويت هم كردند. اصلاحطلبان بيشتر مطالبهمحور عمل كردند. اين امر طبعا محدوديتهايي را به وجود ميآورد. اصلاحطلبان به دنبال اين نيستند كه حتما نيرويي كه مد نظر دارند، در كابينه بيايد اما به هر حال شاخصها و مطالبات اصلي را مطرح ميكنند. متقابلا از دولت نيز توقع ميرود كه به اين مطالبات توجه كند. در شرايط پس از انتخابات نيروهايي بهشدت فعال ميشوند. هدف آنها عمدتا اين است كه به سِمت يا پستي دست پيدا كنند. بسياري از اين نيروها تا قبل از انتخابات فعال نبودند.
انگيزههاي اين افراد عمدتا شخصي، گروهي يا باندي است. بحث منافع ملي و مصالح عمومي كمتر مدنظرشان قرار دارد. در مقابل كساني هم هستند كه به منافع عمومي توجه دارند. طبيعي است كه گروه اول ممكن است موفقتر باشند چون تلاش و لابي ميكنند. اينجا ديگر وظيفه آقاي رييسجمهور است كه مستقل از اين نوع لابيگريها نيروهاي شايسته و توانمند را انتخاب كند. افرادي را كه ميتوانند به جامعه خدمت كنند و به دنبال منافع شخصي نيستند، گزينش كند؛ نه اينكه تحت تاثير لابيها قرار بگيرد و دولت را از تراز شايستهاش تقليل دهد.
* آيا حضور نيروهاي اصلاحطلب در دولت هميشه حمل بر سهمخواهي است؟ آيا لازم نيست جريان اصلاحات به عنوان جرياني كه از آقاي روحاني حمايت كرده، نيروهايي در دولت داشته باشد تا نمايندگي اين جريان سياسي را بكند؟
** دولت بايد متشكل از نيروهايي باشد كه چند ويژگي مهم دارند. كارآمدي و تجربه از مهمترين اين ويژگيها است. بدون تجربه در شرايط پيچيده سياسي نميتوان اثرگذار بود. همچنين ويژگي سوم يعني شجاعت نيروهاي دولتي بسيار اهميت دارد. كساني كه صادقانه، بدون هيچ گونه مماشات و لحاظ كردن منافع شخصي در راستاي اهداف ملي قاطعانه و خردمندانه عمل ميكنند. نيروهايي كه كارآمدي و تجربه داشته باشند اما شجاعت لازم در انجام كارهايشان نباشد، به سرعت در شرايط حساس منفعل ميشوند. اينها با يك هجمه به انفعال ميافتند و تجربه و كارآمديشان بيخاصيت ميشود. اين افراد نميتوانند اهداف دولت را محقق كنند.
آقاي رييسجمهور هم اخيرا اشاره كرد كه برخي مديران گيوههايشان خوابيده بود. دولتمردان بايد بسياري از بحرانها و مشكلات را پشت سر بگذارند و مطالبات مردم را محقق كنند و آنچه بر زمين مانده را پيگيري كنند. تجربه 4 سال گذشته نشان داده كه نوعا در طيف اصلاحطلبان نيروهاي واجد اين ويژگيها خيلي بيشتر و آمادهتر پيدا ميشوند. هيچ اصلاحطلبي خود را به دولت تحميل نكرده است ولي آقاي رييسجمهور عملا ديده كساني كه داراي چنين ويژگيهايي باشند در بين اصلاحطلبان بيشتر پيدا ميشوند. به طور طبيعي جايگاه آنها در دولت بايد برتر باشد وگرنه كسي به دنبال سهمخواهي نيست.
* در آستانه تعيين كابينه دولت دوازدهم ارتباط اصلاحطلبان و دولت را چطور ارزيابي ميكنيد؟آيا اصلاحطلبان در چينش يك كابينه كارآمد با دولت همكاري داشته اند؟
** اميد است كه اين اتفاق بيفتد. به اين لحاظ كه آقاي روحاني در 4 سال گذشته به تدريج نشان داده كه به اين ارتباط تمايل دارد. در رقابتهاي انتخاباتي خيلي شفاف و قاطعانه اعلام كرد كه در راستاي چيدن كابينه مقتدر، توانمند و متناسبتر با مطالبات ملي اقدام خواهد كرد. هم روحيه و مواضع شخص آقاي رييسجمهور نشان ميدهد كه بايداين اتفاق بيفتد. اصلاحطلبان هم بيشتر راهبردها و شاخصها را مطرح كرده و مطالبات عمده را بيان كردهاند.
وقتي از نحلههاي مختلف اصلاحطلبي خواسته شد كه نيرو معرفي كنند، اين كار را كردند. البته پراكنده بود و هيچ كار سيستماتيكي بين اصلاحطلبان در زمينه معرفي نيرو به آقاي روحاني انجام نشد. هر كسي نظري داشته به صورت پراكنده به آقاي رييسجمهور اعلام كرده است. بناي اصلاحطلبان بر اين نبوده كه سهم خواهي كنند. به هر حال نيروها ناپيدا و ناشناخته نيستند. اين امر به نوع انتخاب رييسجمهور برميگردد و اينكه بتوانند از بين همه ملاحظات موجودي كه براي تشكيل كابينه وجود دارد، بهترين نيروها را انتخاب كنند.
* در انتخابات شوراي شهر مردم به ليست اصلاحطلبان اعتماد كردند و نتيجه كار شوراي عالي سياستگذاري به لحاظ راي آوري موفقيتآميز بود. اگرچه انتقاداتي هم به ليست شوراي شهر مطرح بود. ديديم كه ليستهاي ديگري در كنار ليست اصلاحات منتشر شد و حتي تشكلهاي موازي با شوراي عالي سياستگذاري مثل شوراي هماهنگي احزاب در انتخابات فعاليت كردند. چرا شوراي عالي نتوانست شرايط را مديريت كند و به چنين اتفاقاتي منجر شد؟
** چند نكته در اين مورد ضروري است. اول اينكه اگر كساني برخلاف همه تعهدات و موازين كار جمعي به دليل منافع شخصي يا گروهي ياهواي نفس يا به هر دليل ديگر دست به اقدام ناشايست بزنند ربطي به مديريت جريان ندارد و بايد ائتلافشكنان پاسخگو باشند. دوم اينكه وقتي كار جبههاي ميشود، به همان نسبتي كه جبهه گستردهتر شود، كيفيتهاي مورد نظر كمي افت ميكند اما در ازاي آن كيفيت ديگري ظهور و بروز پيدا ميكند كه همان اجماع و خردجمعي است. ميزان تاثير اين موضوع نيز در جامعه بسيار بالا است. اگر حزب يا جريان خاصي بخواهد نيروهايي را انتخاب كند و ليستي منتشر كند ممكن است از نظر خود بهترين نيروها را در فهرست بياورد. ليكن وقتي جبههاي عمل ميشود، نحلهها و افكار مختلف در يك جبهه نظري دارند كه تصميمگيري را سخت ميكند.
بعضا نظرات براي انتخاب افراد كاملا متفاوت است. مهم اين است كه خردجمعي به برآيند و ميانگيني ميرسد. خيليها به اين نكته توجه ندارند و از منظر خودشان نگاه ميكنند. گويا توقع دارند كه شوراي عالي بايد از منظر آنها كار را انجام ميداده است. اگر نگاه را گستردهتر و از منظر كلي نگاه كنيم، خيلي از ايرادات مرتفع ميشود. براي نخستين بار در دو دهه گذشته است كه با يك فرآيندي روبهرو ميشويم كه تعداد بسيار زيادي از نيروهاي برجسته و توانمند در عرصه نامزدي انتخابات ميآيند و تاييد صلاحيت هم ميشوند. حدود 670 نفر در فراخوان نام نوشتند كه حداقل در بررسيها 160نفرشان افراد برجستهاي بودند. به هر حال در فرآيند بستن ليست هم تعدادي از افراد توانمند و برجسته حذف ميشوند.
* يك نگاه ديگر هم اين است كه با اين ميزان بالا از نيروهايي كه جريان اصلاحات در اختيار داشت ميتوانست، ليستي ببندد كه حتما همه افرادش توانمند باشند؟
** اين هم يك منظر است. هر كدام از افراد انتخاب شده از نگاه برخي از دست اندركاران بستن ليست توانمند بودند. شايد از نگاه شما فردي كارآمد نباشد اما از منظرفرد ديگر توانمند و مناسب باشد. كار جبههاي چنين ويژگياي را در خود دارد. جالب است بدانيد كه در فرآيند بستن ليست به دليل گروهها و افراد مختلف، بعضا نظرهاي كاملا متضادي وجود داشته و در نهايت مشكل از طريق رايگيري فيصله پيداكرده است. البته بيان اين حرف به اين معنا نيست كه من گوينده انتقادي ندارم من هم معتقدم كه ميشد بعضي افراد توانمند و برجسته ديگر در ليست باشند. حتي تمام كساني كه دستاندركار بستن ليست بودند هم خودشان معترض هستند چون نظر هيچكدامشان به طور كامل تامين نشده و اين طبيعي است. در مورد سوالي كه در مورد كارهاي موازي برخي اصلاحطلبان در انتخابات پرسيديد بايد گفت بالاخره همواره افرادي پيدا ميشوند كه تك نواز هستند.
در گذشته همچنين افرادي بودهاند. به خصوص اين نوع رفتارها در حين انتخابات برجستهتر ميشود. ولي در اين دوره دو اتفاق جديد افتاد. يكي اينكه ما شاهد بوديم به بهانه ليست و به خصوص بعد از پيروزي آن هجمههاي سيستماتيكي به شوراي عالي اصلاحطلبان شد. مشخص است كه اين نوع هجمهها عمدتا از طرف جريانهاي ضداصلاحات مديريت ميشود. اما در مقابل آن بسياري از افراد شايسته و برجسته كه كه در ليست قرار نگرفتند با وجود اعتراضاتي كه داشتند، صادقانه آمدند و انصراف دادند، پشتيباني كرده و به ميثاق خود با شوراي عالي پايبند بودند و متاسفانه برخي اين كار را نكردند و در بازي جريان ضد اصلاحات وارد شدند و ليستهاي موازي دادند. ليستهاي موازي به جاي خود، بعضا كارهاي غير اخلاقي ديگري نيز كردند. يعني عين ليست اصلاحطلبان را با چند نفر تغيير منتشر كردند. جالب است كه آنقدر سطح هوشمندي جامعه بالا آمده و اصلاحطلبان نيز تعاملشان با جامعه زياد شده كه ليست اصلي شوراي عالي اصلاحات با وجود آن همه ليست موازي تقلبي در تهران به طور كامل راي آورد.
* واكنش شوراي عالي نسبت به چنين تكرويهايي مناسب بود؟ به خصوص اينكه يكي از اعضاي هيات رييسه شوراي عالي سياستگذاري از ليست ديگري حمايت كرد و شوراي عالي نيز هيچ واكنشي به اين كار نشان نداد. او دوباره مطابق روال در جلسات شركت ميكند و بازخواست هم نميشود.
** من فكر ميكنم بهترين واكنش را به افرادي كه خلاف ميثاق عمل كردند، مردم نشان دادند. الان مكتوب است كه برخي از اين افراد چه تعابيري را قبل از انتخابات به كار ميبردند. ميگفتند امكان ندارد كه ليست راي بياورد. مردم بهترين واكنش را نشان دادند. بهتر از اين پاسخي نبود كه بتوان به اينگونه افراد نشان داد. ضمن آنكه دست برخي از اين افراد براي همگان رو شد و مردم و سياسيون سره را از ناسره تشخيص دادند. شوراي عالي همواره بنايش بر جذب بوده است. همواره سعي كرده كه دافعهاي نداشته باشد تا اجماع تقويت شود. اما دراين مورد كار را به هيات داوري سپرده است تا به اين نوع رفتارها رسيدگي و سپس تصميمگيري كند.
* اين هيات داوري تا الان كاري كرده است؟
** تا آنجا كه خبر دارم در حال رسيدگي هستند كه تصميم بگيرند چه كاري بايد انجام شود. بعد اين تصميم در شوراي عالي ميآيد تا نهايي شود.
* اگر هم قرار بر طرد و دافعه نباشد، ميتوان سمتهاي مهم و تعيينكننده در شوراي عالي را به اين افراد نسپرد؟
** طبيعي است كه به تدريج روشها ارتقا پيدا ميكند. تجارب گذشته ميتواند پشتوانهاي براي تصميمهاي آينده باشد. اعضا با شناختي كه از اين افراد و از يكديگر پيدا ميكنند، تصميمهاي درستتري خواهند گرفت.
* چه ايراداتي در ساختار شوراي عالي بوده كه چنين تكرويها و موازيكاريهايي را سبب شده است؟
** بالاخره كار جبههاي برخي كاستيها و مشكلات را هم دربردارد. اما اصولا چون فرآيندي تدريجي در جريان است و اقتضاي زمان نيز در آن در نظر گرفته ميشود، طبيعي است كه اين جريان بايد دايم خود را ارزيابي كند و مورد نقد قرار دهد. نظر صاحبنظران اصلاحطلب را بگيرد و خود را ترميم و اصلاح كند. ديديم كه در سال 94 كه شوراي عالي در انتخابات مجلس دهم شكل گرفت، بعد از ماموريت بررسيهايي را انجام داد. متناسب با آن اصلاحاتي رخ داد. الان هم همينطور عمل خواهد شد. شوراي عالي تلاش ميكند كه هم «خود ارزيابي» و هم «ديگر ارزيابي» كند.
* چرا فرمي از امتيازدهيهاي شوراي عالي به اعضاي منتخب ليست شوراي شهر منتشر نشد؟فرمي كه نشان دهد كه دستاندركاران بستن ليست بر چه اساس و شاخصهاي به افراد راي دادند. چه مانعي براي شفافسازي سابقه و توانمنديهاي اعضاي ليست وجود داشت؟
** با توجه به فرصت بسيار محدودي كه از زمان مشخص شدن تعداد نامزدها تا زمان تبليغات انتخابات بود، امتيازدهيهايي كه شد معطوف به اين بود كه 670 نفر را به 160 نفر برساند. امتيازدهي فقط مربوط به همين مرحله بود. برخي اينطور فكر ميكنند كه ليست بايد بر اساس اين امتيازدهي بسته ميشد. در حالي كه به دلايل منطقي چنين چيزي ممكن نبوده و اگر چنين كاري ميشد مشكلات زيادتري به وجود ميآمد. همانطور كه در گزارش دبيرخانه شوراي عالي آمده است در مرحله بعدي كه اين تعداد به 42 نفر كاهش يافت، بر اساس سه شاخص تصميمگيري شد. هم امتيازات و هم بررسيهاي ديگري لحاظ شد. امتيازات صرفا بر اساس خوداظهاري بوده است و صحت آن هم محل سوال بود. برخي نامزدها مفصل در مورد سوابقشان توضيح داده بودند و برخي خلاصه. خيلي از افرادي كه خلاصه توضيح داده بودند افرادي بودند كه رزومههاي قويتري داشتند. به همين دليل امتيازها به طور كامل قابل استناد نبوده و بايد بررسيهاي ديگري هم انجام ميگرفته است.
شاخصه ديگر هم راي افراد كميته بود. اصولا چون حركت جبههاي بود، نهايتا افراد ليست با رايگيري انتخاب ميشدند. شوراي عالي سياستگذاري تعهد داده بود كه 30 درصد از بانوان را انتخاب ميكند و 30 درصد هم از جوانان كه البته 10 درصد آن با سهميه زنان همپوشاني داشت. به هر حال 50 درصد اين 21 نفر متعلق به زنان و جوانان بود. تعهد تخصص نيز داده شده بود. اينها محدوديت ايجاد ميكرد. اين انتخابها در قالب گروههاي تخصصي رفته و توزيع سهميههاي جوانان و زنان در آن لحاظ شده است. گروهها را نيز بر اساس مدرك تحصيلي و تجربه حرفهاي افراد انتخاب كردند. البته اين مراحل ميتوانست بهتر پيگيري و انجام شود اما بايد توجه داشت اين نخستين تجربه شوراي عالي بود كه بايد از بين تعداد زيادي نامزد شناخته شده فهرست انتخاباتي را گزينش ميكرد. در انتخابات مجلس شوراي اسلامي خيلي دست شورا براي انتخاب افراد باز نبود. خيلي هم انتقادي به شوراي عالي نشد چون بسياري افراد ناشناخته بودند.
* چون در اين انتخابات ميدان بازي اصلاحطلبان براي گزينش ليست مورد متخصص بيشتر شده بود؟
** بله. البته سازوكار ميتوانست بهتر از اين باشد. شوراي عالي ميتوانست زمان بيشتري در نظر بگيرد. افراد دستاندركار فكر نميكردند كه در مدت محدود با چنين مشكلاتي مواجه شوند. مثلا با سهميهبندي براي زنان و جوانان و سهميهبندي تخصصي به طور اتوماتيك تعداد قابل توجهي از افرادي كه شايسته بودند حذف ميشدند. در حوزه محيط زيست دو سهميه قايل شده بودند كه مربوط به زنان و جوانان بود. اين يعني مردان شايسته محيطزيستي خود به خود حذف ميشدند. در آينده بايد تلاش شود كه به گونهاي عمل شود كه اين نوع حذفها كمتر اتفاق بيفتد.
اينها تجاربي براي آينده خواهد بود. در گذشته نيز اگر دست اندركاران به اين موضوع فكر كرده بودند، حتما پيشبينيهايي ميكردند. ليكن چون با تعداد زيادي مواجه شده بودند كه چندان قابل پيشبيني نبود، در عمل اشكالاتي به وجود آمد. البته اين را هم اضافه و تاكيد كنم كه باوجود همه اينها ليستي كه توسط شورا بسته شد داراي امتيازهاي قابل توجه و نوآورانهاي بود كه دستاورد ارزشمندي محسوب ميشود.
* آقاي شكوريراد گفته بود كه ما نگران اتفاقات دقيقه 90 بوديم و اين اتفاقات بعضا رخ دادند. نظرتان چيست؟ در مورد اين نوع اتفاقات در بستن ليست توضيح ميدهيد؟
** دقيقا منظور آقاي شكوريراد از اتفاقات دقيقه نود نميدانم چيست.
* افرادي در دقيقه نود حذف يا اضافه شدند؟
** طبيعي است كه ليست 42 نفره را هيات رييسه بايد ميبست. كارگروه 7 نفره پيشنهاداتي به هيات رييسه دادند و نظر خودشان را گفتند. اينكه ميگويند پيشنهاد آن گروه 7 نفره در هيات رييسه آمده و در آنجا تغييراتي ايجاد كردهاند. اين درست است چون مسووليت تعيين 42 نفر با هيات رييسه بوده است. اما اگر منظور اين است كه اتفاقات ديگري افتاده است، من چنين اطلاعي ندارم. آقاي شكوري راد خودشان بايد توضيح دهند. البته همانطور كه گفتم از نظر من هم برخي افراد شايسته و برجسته وجود داشتند كه بايد در ليست قرار ميگرفتند اما بالاخره در تصميم جبههاي وقتي با سازوكار مشخص كه ممكن است نقايصي داشته باشد، عمل شود اين اتفاقات ميافتد. كمبود وقت و كمبود تجربه هم بياثر نبوده است. بالاخره در رايگيري برخي بالا ميآيند و برخي نه. سازوكار نسبتا دموكراتيك بوده است.
* شوراي عالي در بستن ليست چقدر توانست ويژگيهاي دموكراتيك بودن را در خود لحاظ كند؟ چقدر اصلاحطلبان بايد تلاش كنند تا شوراي عالي هرچه بيشتر همه طيفها و تفكرات اصلاحطلب را نمايندگي كند؟
** به تدريج يك حركت جبههاي نقاط قوت و ضعف خود را نشان ميدهد. مهم اين است مستمرا آسيبشناسي و ترميم شود. تلاش شده است كه همه روندها دموكراتيك باشد. همين الان چند نكته مهم مطرح است. به هر حال جبهه اصلاحات متشكل از چهرههاي حقوقي و حقيقي هستند. الان اين سوال مطرح است كه براي اينكه شخصيتهاي حقيقي ملي به سازوكار جبهه اضافه شوند، سازوكارهاي ارتقا يافته و دموكراتيكتر چيست. الان 24 حزب عضو حقوقي شوراي عالي هستند. اما برخي احزاب حضور و نقش كمرنگي دارند.
در كنار آن احزابي داريم كه اثرگذار و ملي هستند و حضور موثر و پررنگ و نيرو دارند. الان سوال اين است كه آيا نبايد سازماندهي شوراي عالي سياستگذاري براساس نحوه حضور و نقش و اثرگذاري احزاب باشد. امروز بايد روي اين مساله تحقيق و بررسي انجام شود. نكته ديگري كه وجود دارد اين است كه بالاخره سازوكارهاي استاني چگونه بايد تقويت شده و ارتقا پيدا كنند. استانها شرايط متفاوتي نسبت به يكديگر دارند. سوال اينجاست كه روشهايي كه بتواند استان را موثرتر و فعالتر كند، چيست؟
* هجمههاي اصولگرايان بعد از انتخابات و در آستانه چيدن كابينه افزايش پيدا كرده است. دليل آن را چه ميدانيد؟
** برخي از اين هجمهها به شوراي عالي ميشود. بالاخره فرآيند اجماع و حركت بر اساس خردجمعي با راهبرد منافع ملي دستاوردهاي با بركتي براي كشور داشت و پيروزيهاي مكرري را براي اصلاحطلبان به همراه داشت. طبيعي است كه جريانهاي تندرو ضداصلاحات آرام نمانند و واكنش نشان دهند. براي آنها خيلي سخت است. آن جريانها استعداد و ظرفيت استفاده از سازوكارهاي دموكراتيك براي تشكيل و ارتقاي سرمايه اجتماعي در عرصه رقابت را ندارند. آنها تلاش ميكنند با به هم زدن قواعد بازي در صحنه حاضر شوند. قابل پيشبيني بود كه بعد از پيروزيهاي چشمگير اين هجمهها افزايش پيدا كند. متاسفانه در درون جبهه اصلاحات هم برخي افراد تكنواز هم داريم كه يا دقت ندارند يا مسائل شخصي را دنبال ميكنند. افرادي كه در بازي تندروها قرار گرفتند. بهترين راه هم اين است كه با آرامش و بدون ورود به بازي تندروها، با متانت و عقلانيت با آنها مواجه شد. از طرفي هجمههايي به دولت انجام شد كه دو بخش دارد.
راهبرد مخالفين دولت اين بود كه آن را يك دورهاي كنند. آنها تلاش بر سياهنمايي عملكرد دولت كرده و چوب لاي چرخ فعاليتهايش گذاشتند. حتي دستاوردهاي ملي دولت از جمله برجام را مورد هجمه قرار دادند چرا كه منافع خيليها را به خطر انداخت. تلاش كردند با تخريب و هجمه به دولت در انتخابات پيروز شوند. نه تنها موفق نشدند بلكه نتيجه عكس نيز گرفتند. «از قضا سركنگبين صفرا فزود.» تندروها نشان دادهاند كه استعداد تجربه اندوختن از رفتارهاي گذشته خود را ندارند. خطي عمل ميكنند و وقتي با ناكامي رو به رو ميشوند به جاي اينكه به درون خودشان باز گردند، فرافكني ميكنند. آنها نميتوانند ارزيابي دروني كنند. لذا در همين راستا با ناكامي، هجمههاي خودشان را تشديد كردهاند. به خصوص در آستانه تشكيل كابينه اين نوع رفتارشان را تشديد كردهاند كه روي كابينه اثر بگذارند و كابينه مقتدري شكل نگيرد. همچنين ميخواهند تشفي خاطر به طرفدارانشان بدهند.
* اصلاحطلبان به عنوان حاميان دولت در مقابل چنين رفتارهايي چه واكنشي بايد داشته باشند؟
** دو راهبرد اصلي وجود دارد؛ راهبرد اول متانت، صبوري، آرامش و وارد نشدن در بازي آنها است. تندروها در فضاي متشنج است كه ميتوانند تنفس و ارتزاق كنند. راهبرد ديگر خنثيسازي حركت شان با افشاگري آنها است. افشاگرياي كه معقول و منطقي باشد. بهترين پاسخ به تندروها توسط جامعه داده ميشود. جامعه به خيلي از حركتهاي تندروانه «نه» گفت. اين نشان ميدهد كه سرمايه اجتماعي ارتقا پيدا كرده است. اگر جامعه بارورتر شده و سطح آگاهياش افزايش يابد؛ حقايق پشت صحنه براي مردم به شكل معقول تبيين شود؛ تندروها را به حاشيه خواهد راند.
در كنار اين آگاهسازي بايد تعامل با اجتماع افزايش يابد. هر چه بيشتر نيروهاي سياسي بتوانند تعامل خود را افزايش دهند؛ با هم گفتوگو و مصالح ملي را تقويت كنند، به همان اندازه سرمايه اجتماعي تقويت و ارتقا خواهد يافت. بسترهاي حركتهاي سازنده ايجاد و تندروي به حاشيه رانده ميشود. هر گونه دهن به دهن شدن و ورود به بازي تندروها فضا را براي آنها بهتر و جامعه را آشوبناك ميكند و در آن صورت دولت و نيروهاي سياسي در چنبرهاي از مشكلات ميافتند.
http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=81197
ش.د9601385