تاریخ انتشار : ۰۱ خرداد ۱۳۹۶ - ۰۷:۴۷  ، 
شناسه خبر : ۳۰۱۲۸۸
رسول منتجب‌نيا در تشريح فضاي انتخاباتي کشور:
مقدمه: برخي از مردم تصور مي‌کنند رئيس‌جمهوري همه اختيارات کشور را در دست دارد، هم مي‌تواند زندانيان و محصوران را آزاد کند، هم مي‌تواند فضاي سياسي را باز کند درحالي‌که چنين نيست. مسئله بازداشت‌کردن و آزادکردن و امور مربوط به زندان ارتباطي با دولت ندارد همچنين مواردي مانند حصر و ممنوع‌التصويري. رسول منتجب‌نيا، قائم‌مقام دبيرکل حزب اعتماد ملي، مي‌گويد: «رئيس‌جمهوري بايد شفاف اين مسئله را براي مردم بيان کند که او مسئول آزادکردن زندانيان و رفع حصر نيست.» به گزارش سحر- پايگاه اطلاع‌رساني ستاد انتخاباتي دکتر روحاني- او در بخش ديگري از سخنانش با اشاره به اصرار برخي کانديداهاي رياست‌جمهوري بر داشتن روحيه تهاجمي در مناظرات و سخنراني‌هاي انتخاباتي، يادآورد مي‌شود فرهنگ بداخلاقي ازسوي برخي از دولتمردان گذشته رواج يافته بود و يکي از اقدامات بزرگ حسن روحاني اين بود که با بداخلاقي‌ها مقابله کرد و فرهنگ بي‌اخلاقي و ابتذال را از بين برد. «جهانگيري جلوي حرمت‌شکني دولت و رئيس‌جمهوري را ازسوي برخي از تخريب‌گران گرفته است»، «بايد جواب تخريب‌ها و شايعه‌پراکني‌ها از طرف ستاد تبليغات دولت داده شود»، «بايد بپذيريم در اين کشور افراد و گروه‌هايي هستند که سازمان رأي تشکيل داده‌اند که ممکن است نظر آنها، نظر مردم نباشد»، «روحاني سياست مسدود کشور را باز کرد» و... مهم‌ترين فرازهاي سخنان منتجب‌نيا است.

(روزنامه وقايع اتفاقيه ـ 1396/02/20 ـ شماره 401 ـ صفحه 8)

* هرچه به موعد برگزاري انتخابات رياست‌جمهوري نزديک مي‌شويم، تبليغات و موضع‌گيري کانديداهاي اين ماراتن سياسي هم داغ‌تر مي‌شود و کانديداها مقابل يکديگر قرار مي‌گيرند و از توانايي‌ها و برنامه‌هايشان سخن مي‌گويند و وعده مي‌دهند اگر رئيس‌جمهوري شوند چنان و چنين مي‌کنند، ارزيابي‌تان از فضاي سياسي- انتخاباتي اين روزهاي کشور چيست؟ چه توصيه‌اي به کانديداها مي‌کنيد؟

** زماني مسئولان در جامعه تلاش مي‌کنند فرهنگ، اخلاق و درستي بر جامعه حاکم شود و بداخلاقي و بي‌اخلاقي رواج پيدا نکند. اين رسالت همه مسئولان است و تأثير سخن و عملکرد مسئولان روي جامعه، امري قطعي و اجتناب‌ناپذير است.

اما زماني آنها تلاش مي‌کنند بر افکار عمومي به هر وسيله‌اي حاکم و غالب شوند و افکار جامعه را به هر قيمتي به خود جذب کنند. قطعا روش دوم، روش پسنديده‌اي نيست که اصطلاحا به آن روش پوپوليستي، عوام‌فريبانه و اغفال مردم مي‌گويند. کسي که در سمت رياست‌جمهوري و دومين شخصيت کشور است، مسئوليت فرهنگ و فرهنگ‌سازي جامعه، دفاع و حراست از اخلاق و کرامت‌هاي انساني را بر عهده دارد؛ به‌ويژه آقاي روحاني که در زماني اين مسئوليت را بر عهده گرفت که فرهنگ بداخلاقي ازسوي برخي از دولتمردان گذشته رواج يافته بود.

* در همين فضاست که جمعي از حاميان حسن روحاني گلايه‌مندند که چرا روحاني همچون مناظرات و سخنراني‌هاي سال ٩٢، مقابل سياه‌نمايي‌هاي مخالفانش اعلام موضع نمي‌کند و صراحت گذشته را ندارد؟ شما فکر مي‌کنيد روحاني چرا ترجيح داده در اين رقابت‌ها سبک سخنوري‌اش را تغيير دهد؟

** بايد توجه کنيم يکي از اقدامات بزرگ حسن روحاني، اين بود که با بداخلاقي‌ها مقابله کرد و فرهنگ بي‌اخلاقي و ابتذال را از بين برد؛ به‌همين‌دليل هم هست که امروز ديگر صحبتي از آن تعابير زشت دولتمردان گذشته وجود ندارد و همه با ادبياتي فاخر و منطقي با مردم سخن مي‌گويند؛ پس ما بايد جايگاه رئيس‌جمهوري را بشناسيم. به عقيده من هنوز زود است و مطمئنم دست آقاي جهانگيري و آقاي روحاني بسيار پر است. متأسفانه بعضي از رقباي آقاي روحاني آن‌قدر مشکل در کارنامه خود دارند که اگر بخشي از آنها بيان شود، چهره آنها براي مردم افشا خواهد شد و مردم آنها را بهتر خواهند شناخت.

* اما برخي مي‌گويند روحاني نبايد در برابر رفتارهاي تخريبي و تهاجمي رقباي اصول‌گرايش آن‌قدر صبور باشد. بايد او هم به ميدان بيايد و محکم و کوبنده جواب اتهام‌ها را بدهد!

** از آقاي روحاني انتظار نيست مانند برخي از کانديداها حالت تهاجمي داشته باشد و بداخلاقي کند. مردم آقاي روحاني را به‌لحاظ کرامت و شخصيت، پسنديده‌‌ و از او حمايت کرده‌اند و حمايت خواهند کرد. بدون‌شک برخي از کانديداها و هوادارانشان بنا را بر تخريب آقاي روحاني گذاشته‌اند و هدفشان اين است که هم چهره او را مخدوش کنند و هم عملکرد او و کابينه‌اش را ناکارآمد و ناقص جلوه دهند. اينجا بايد کساني باشند که از حريم دولت دفاع کنند و با زبان و ادبيات مناسب پاسخ تخريب‌ها را بدهند.

من از آقاي جهانگيري تشکر مي‌کنم که به‌خوبي اين نقش را ايفا کرد و جلوي حرمت‌شکني دولت و رئيس‌جمهوري را از سوي برخي از تخريب‌گران گرفت؛ البته نه او و نه ساير دوستان هرگز مرتکب بداخلاقي نخواهند شد ولي با بداخلاقي‌ها مقابله مي‌کنند و حرف‌ها، تهمت‌ها، دروغ‌ها و تخريب‌ها را افشا خواهند کرد.

* پس تکليف اتهام‌هايي که به دولت يازدهم و شخص حسن روحاني در صدر آن مي‌زنند، چه مي‌شود؟ روحاني چگونه بايد از خودش و دستاوردهايش دفاع کند؟

** من هم از آقاي روحاني و هم از آقاي جهانگيري تقاضا مي‌کنم همه مسائل را افشا نکنند و آنچه را به نظام لطمه مي‌زند، در جلسات خصوصي با مقامات عالي نظام در ميان بگذارند. بحث سوءاستفاده‌هاي مالي، اختلاس‌ها و کارهاي خلافي که در برخي از نهادها و جمعيت‌هاي طرف مقابل انجام گرفته، بالاتر از آن است که انسان بخواهد آن را بيان کند.

* برخي از تحليلگران سياسي نظري مخالف شما دارند و مي‌گويند روحاني بايد صريح باشد و همه حقايق را به مردم بگويد. فکر مي‌کنيد اين جلسات محرمانه و غيرخبري مي‌تواند مردم را راضي کند تا پاي صندوق‌هاي رأي بيايند؟

** من از مردم شريف و بزرگوارمان تقاضا مي‌کنم فريب اغفال‌گري‌ها، دروغ‌پردازي‌ها و تخريب‌هاي بعضي از رقباي آقاي روحاني را نخورند؛ البته نخواهند خورد. مردم ما همواره طرفدار اخلاق و بزرگواري بوده‌اند و اين خصوصيات را در حسن روحاني يافته‌اند و از آن پاسداري مي‌کنند اما مراقب باشند که وعده‌هاي پوچ و غيرمنطقي و بدون پشتوانه، عده‌اي را گمراه نکند. يکي از افتخارات نظام و قانون اساسي ما تفکيک قواي سه‌گانه است. اين اتفاق از جهتي باعث افتخار و مباهات است که هيچ‌کدام از سه قوه حق ندارند در امور قوه ديگر دخالت کنند ولي از جهتي با تصوري که مردم از رئيس‌جمهوري دارند، کار مشکل مي‌شود.

* يکي از وعده‌هاي معطل‌مانده حسن روحاني، شعارهاي سياسي است. او در کارزار رقابت‌هاي انتخاباتي سال ٩٢ از گشايش فضاي سياسي و... سخن گفت. به نظرتان روحاني و نزديکانش چگونه بايد براي مردمي که به‌واسطه اين شعارها جذب حسن روحاني شدند، موانع را شرح دهند؟

** برخي از مردم تصور مي‌کنند رئيس‌جمهوري همه اختيارات کشور را در دست دارد، هم مي‌تواند زندانيان و محصوران را آزاد کند، هم مي‌تواند فضاي سياسي را باز کند؛ درحالي‌که چنين نيست. مسئله بازداشت‌کردن و آزادکردن و امور مربوط به زندان ارتباطي با دولت ندارد همچنين مواردي مانند حصر و ممنوع‌التصويري.

* پس راهکار حل اين مسائل چيست؟

** رئيس‌جمهوري از آنجا که رئيس ملت و قوه‌مجريه است، طبق اصل «١١٣» مسئول اجراي قانون اساسي بوده و مي‌تواند هشدار دهد و با مقامات عالي نظام رايزني کند اما اينکه رايزني او مؤثر باشد يا نباشد، جاي بحث دارد. مردم چون به اختيارات رئيس‌جمهوري توجه ندارند، توقعات و انتظاراتي دارند که فراتر از اختيار او است. رئيس‌جمهوري بايد شفاف اين مسئله را براي مردم بيان کند که او مسئول آزادکردن زندانيان و رفع حصر نيست.

البته اين‌طور هم نبوده که روحاني دراين‌باره کاري نکرده باشد، درباره فضاي باز سياسي بخشي از مسئوليت‌ها برعهده دولت است، در دولت آقاي روحاني تا حد بسيار زيادي اين فضا باز شده است، در هشت سال دولت نهم و دهم حتي يک‌بار ما را در دانشگاه‌ها براي سخنراني دعوت نکردند و دانشگاه‌ها دربست در اختيار يک جناح خاص بود و انجمن‌هاي اسلامي را که عصاره‌هاي دانشگاه‌ها بودند، منزوي کردند اما در زمان آقاي روحاني، فضاي دانشگاه‌ها باز شد و ١٦ آذر هرسال ما با سيل درخواست‌هاي دانشگاه‌هاي مختلف براي سخنراني مواجه شديم، همه اينها نشان از بازبودن فضاست براي اصلاح‌طلبان، اصول‌گرايان و حتي کساني که مخالف دولت هستند.

به عقيده من يکي از افتخارات آقاي روحاني اين است که سطح تحمل دولت به حدي بالا رفته که منتقدان و مخالفان آزادانه مي‌توانند انتقاد و حتي تخريب کنند.

تخريب‌هاي اين افراد حتي از جانب دولت پاسخ داده نمي‌شود که اين از نظر من اشتباه است و بايد جواب تخريب‌ها و شايعه‌پراکني‌ها از طرف ستاد تبليغات دولت داده شود اما به قدري دولت يازدهم حوصله و تحمل داشته که تريبون نماز جمعه، تريبون مجلس، رسانه‌هاي مکتوب و رسانه‌هاي مجازي سيل تخريب‌ها و اعتراض‌ها را نسبت به دولت روانه کردند اما دولت برآشفته نشده است.

* در بررسي کارنامه حسن روحاني به‌عنوان رئيس‌دولت يازدهم، نقاط قوت و ضعف آن را چه مي‌دانيد؟

** روحاني داراي يک‌سري ويژگي‌هاي شخصيتي و يک‌سري ويژگي‌هاي مثبت در کارنامه دولت خود است. از نظر شخصيتي، او يک انسان وارسته و انقلابي است که از دوره قبل از پيروزي انقلاب در کنار مردم بوده و در مبارزه با رژيم شاه سهم مؤثري داشته است.

زماني که دولت ايشان روي کار آمد، کشور ايران دچار بحران شده بود و با اقتصاد ورشکسته، فرهنگ ضربه خورده، سياست داخلي مسدود و محدود، نارضايتي عمومي مردم، تشنج و التهاب سياست خارجي و روابط بين‌الملل و سيل خرافه‌گرايي، توهمات و تخيلاتي که در جامعه از سوي دولتمردان منتشر شده بود، مواجه بود.

او توانست در چهار سال در بخش‌هاي مختلف توفيقات بزرگي را به دست آورد.

کشور ايران به اوج افتخار و عزت خود دست يافت. سياست مسدود حاکم بر کشور را باز کرد، رابطه ايران را با جهان به‌ گونه‌اي تنظيم کرد که امروز با سرافرازي اعلام مي‌کنيم ايران يک قدرت بزرگ دنيا و منطقه است، برجام را که به ثمر نرسيدن آن، خطر بسيار جدي براي کشور و ملت ما بود به سرانجام رساند. جلوي اختلاس‌ها را گرفت و با مفاسد برخورد کرد و با حقوق‌هاي نجومي که در همه دولت‌ها وجود داشت، مقابله کرد.

* قريب به 10 روز تا برگزاري انتخابات دوازدهمين دوره رياست‌جمهوري باقي‌ مانده است، بحث مشارکت حداکثري و آمدن مردمي که در انتخابات ٩٢ رأي‌شان را به سبد حسن روحاني ريختند، نکته‌اي است که اصلاح‌طلبان در مصاحبه‌ها و تحليل‌هاي انتخاباتي‌شان بر آن تأکيد مي‌کنند، به نظر مي‌رسد که اصلاح‌طلبان نگران قهر آراي سرگردان با صندوق‌هاي رأي هستند، اين نگراني براي چيست؟

** تنها زماني که مردم مي‌توانند در سرنوشت خود مستقيما دخالت کنند و تغيير و تحول ايجاد کنند زمان انتخابات و پاي صندوق رأي است.

رأي‌دادن مردم هم يک حق است و هم يک وظيفه؛ از آن جهت حق است که مردم ولي‌نعمت مسئولان و صاحب کشور هستند و حق دارند در انتخابات شرکت کنند و به کانديداي موردنظر خود رأي دهند و از آن جهت وظيفه است که از نظر شرعي و ميهن‌دوستي افراد بايد در انتخابات دخالت کنند. پس آحاد ملت موظف هستند از اين حق خود استفاده و به وظيفه خود عمل کنند و پاي صندوق حاضر شوند.

اگر افراد احساس بي‌تفاوتي کنند و پاي صندوق‌ها خلوت باشد، انتخابات برگزار مي‌شود و از صندوق فردي بيرون خواهد آمد اما آن فرد لزوما مطلوب مردم نخواهد بود، پس چه بهتر که خود مردم پاي صندوق حضور گسترده و فعال داشته باشند؛ که قطعا اگر مردم حضور فعال يابند، غير ‌از آقاي روحاني را انتخاب نخواهند کرد.

کساني که نسبت به دولت و حتي اصل نظام انتقاد دارند، در کشوري به نام ايران زندگي مي‌کنند که بايد آن را بسازند و آينده آن را تأمين و تضمين کنند و اين کار جز از طريق رأي‌دادن ممکن نيست. زماني که هجوم مردم پاي صندوق باشد، آن‌وقت است که اطمينان حاصل مي‌شود منتخب، منتخب مردم است اما اگر خداي ناخواسته حضور کمرنگ باشد، آن‌وقت آرا، آراي سازمان‌يافته مي‌شود. بايد بپذيريم در اين کشور افراد و گروه‌هايي هستند که سازمان رأي تشکيل داده‌اند که ممکن است نظر آنها، نظر همه مردم نباشد.

http://vaghayedaily.ir/fa/News/64379

ش.د9600164