تاریخ انتشار : ۲۳ خرداد ۱۳۹۶ - ۰۹:۰۰  ، 
شناسه خبر : ۳۰۱۹۱۵

(روزنامه اطلاعات ـ 1396/02/13 ـ شماره 26709 ـ صفحه 12)

پس از پيروزي مکرون در دور اول انتخابات، شاخص بازارهاي اروپا افزايش يافت و شاخص اصلي بورس فرانسه به بالاترين حد خودش از سال 2008 رسيد.

جناح‌هاي سياسي اصلي فرانسه که در دور اول انتخابات رياست جمهوري فرانسه توسط راي دهندگان عصباني ناکام ماندند، متفق القول از راي دهندگان خواستند تا در دور دوم انتخابات به امانوئل ماکرون، ميانه رو راي دهند و باعث شکست ملي گرايي پوپوليستي، مارين لوپن شوند. به گزارش عصر ايران به نقل از سايت خبري Real Clear، سياسيون ميانه رو جناح چپ و راست که شامل احزاب بازنده دور اول انتخابات يعني حزب سوسياليست و حزب جمهوريخواه مي شوند، به دنبال بلوکه کردن مسير دستيابي لوپن به قدرت در انتخابات دور دوم در 7 مي هستند.راي دهندگان، کانديداهاي انتخابات را از 11 نفر به دو نفر تقليل دادند.انتخابات رياست جمهوري فرانسه به طور گسترده‌اي به عنوان آزموني براي موج پوپوليسم است که سال گذشته خودش را در راي مردم بريتانيا به خروج کشورشان از اتحاديه اروپا و راي مردم آمريکا به انتخاب دونالد ترامپ نشان داد. «ژان لوک ملانشن»، کانديداي شکست خورده چپ افراطي از اعلام حمايت از مکرون خودداري کرده است، به همين دليل لوپن و جبهه ملي اميدوارند تا بتوانند آراي وي را کسب کنند. در همين راستا، استيو بريوس، معاون جبهه ملي به آسوشيتدپرس گفته است: راي دهندگاني که به آقاي ملانشن راي داده‌اند، راي دهندگان عصباني هستند. آنها مي توانند با ما به توافق برسند. آنها به دنبال انتخابي خارج از سيستم هستند.

متحد شدن احزاب فرانسه براي شکست پوپوليست‌ها

انتخاب از داخل سيستم ديگر تنها گزينه نيست. راي دهندگان به دو جريان اصلي که دهه‌ها قدرت را در اختيار داشتند، دست رد زدند و لوپن و مکرون که هنوز مورد آزمون قرار نگرفته است؛ را انتخاب کردند. ماکرون پيش از اين در سمت‌هايي که توسط مردم انتخاب شده باشد حضور نداشته و جنبش سياسي اش را سال گذشته راه انداخته است.«بنوا آمون» کانديداي سوسياليست که حزبش اکثريت پارلمان را در اختيار دارد تنها 6 درصد آرا را کسب کرد. فرانسوا اولاند، رئيس جمهوري سوسياليست که منفورترين رئيس جمهوري تاريخ معاصر فرانسه است در انتخابات کانديدا نشد. فرانسوا فيون، کانديداي حزب جمهوريخواه که با رسوايي‌هاي مالي روبرو شده بود با کسب 20 درصد آرا در مقام سوم قرار گرفت. هر دو جريان راست و چپ ميانه در پشت سر ماکرون قرار گرفته اند؛ ماکروني که ديدي خوشبينانه به آزادي‌هاي فرانسه و اروپاي متحد و مرزهاي باز دارد و نقطه مقابل سياست‌هاي تاريک لوپن قرار دارد. لوپني که به دنبال «اول فرانسه» است و خواهان بسته شدن مرزها، امنيت شديدتر، مهاجرت کمتر، حذف يورو و بازگشت فرانک فرانسه است. لوپن در اولين نطقي که پس از انتخابات داشت، لحني تهاجمي عليه ماکرون به کار برد: مکرون احساساتي است. وي يک اروپاگراي افراطي است که به دنبال مرزهاي کاملا باز است. وي اعتقادي به فرهنگ فرانسه ندارد. پس از پيروزي ماکرون در دور اول انتخابات، شاخص بازارهاي اروپا افزايش يافت و شاخص اصلي بورس فرانسه به بالاترين حد خودش از سال 2008 رسيد. آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان هم بهترين‌ها را براي ماکرون در دو هفته پيش رو آرزو کرد. پيتر آلتماير، رئيس دفتر مرکل هم در توويترش نوشت: «پيروزي ماکرون نشان مي دهد فرانسه و اروپا مي توانند پيروز شوند. جناح ميانه قوي تر از آن است که پوپوليست‌ها فکر مي کنند».

نفس راحت اتحاديه اروپا از شکست پوپوليسم در فرانسه

تحليلگران مسائل اروپا نتيجه انتخابات فرانسه را داراي پيام‌هاي گوناگوني براي اين کشور و اتحاديه اروپا تفسير کرده‌اند که شکست پوپوليسم، تغيير در ساختار احزاب اروپايي و اميد به آينده از جمله آن‌ها است. به گزارش گروه پژوهش و تحليل خبري ايرنا ، نتايج انتخابات رياست جمهوري فرانسه حکايت از آن دارد که برخلاف برخي هراس‌ها، «مارين لوپن» رهبر حزب راست افراطي «جبهه ملي» نتوانسته است موفقيت چشمگيري را به دست آورد. وي تنها 21 درصد از آراي شرکت کنندگان در انتخابات را کسب کرد و به دور دوم راه يافت. در عوض «امانوئل ماکرون» نامزد جوان، مستقل، ميانه رو و نزديک به چپ‌هاي فرانسه توانست بيشتر از 24 درصد آرا را کسب کند. با توجه به حمايت‌هايي که ديگر احزاب و حتي نامزدهاي شکست خورده در انتخابات از ماکرون به عمل آوردند پيش‌بيني مي‌شود وي در دور دوم پيروز انتخابات اين کشور باشد. پيروزي يک حزب تعامل گرا و طرفدار اتحاديه اروپا در فرانسه موجي از خوشحالي را براي بسياري از شهروندان و مقام‌هاي کشورهاي اروپايي در پي داشت. تحليلگران پيش بيني مي‌کردند اگر اين بار فرانسه به سرنوشت بريتانيا گرفتار و اسير ملي‌گرايي شود، اتحاديه اروپا يکي از پايه‌هاي اصلي خود را از دست مي دهد و شکست و اضمحلال آن دور از ذهن نخواهد بود. رسانه‌هاي غربي تحليل‌هاي گوناگوني را از شکست ملي گرايان و شعارهاي پوپوليستي آن‌ها در انتخابات فرانسه ارائه کرده‌اند.

شکست پوپوليسم

شکست پوپوليسم و شعارهاي عوام پسند از جمله نتايج اين انتخابات تفسير شده است. مارين لوپن با سردادن شعارهاي ملي گرايانه و تهييج احساسات به دنبال کسب قدرت در اين کشور بود اما رهبر جوان حزب «به پيش» (En Marche!) توانست با شعار اصلاح و نزديکي به اتحاديه اروپا وي را شکست دهد. تارنماي نشريه کانادايي «گلاب اند ميل» در گزارشي نتيجه انتخابات فرانسه را حاوي اين پيام براي کل اروپا دانست که پوپوليست‌ها در ديگر کشورها نيز ممکن است شکست بخورند.آن زمان است که اتحاديه اروپا با کنار زدن پوپوليسم مي تواند رکود را به تدريج پشت سر بگذارد. اين گزارش افزود: اين انتخابات پيام روشني را براي اتحاديه اروپايي داشت که تا چند ماه پيش نسبت به آينده خود به شدت نگران بود. گروه‌هاي پوپوليست در کشورهاي هلند، آلمان و حتي بريتانيا در ماه‌هاي اخير ضعيف شدند و اکنون اين اميد در اروپا زنده شد که شرايط به نفع اتحاديه اروپا رقم مي خورد. يکي از نزديکان «آنگلا مرکل» صدراعظم آلمان اظهار داشت، فرانسه و اروپا در کنار يکديگر مي توانند برنده باشند. اکنون آن‌ها از پوپوليست‌ها قوي تر هستند. تارنماي نشريه معتبر «فارين افيرز» پس از انتخابات فرانسه چند گزارش و تحليل در مورد اين رخداد بااهميت براي اروپا منتشر کرد. اين تارنماي تحليلي در گزارشي با عنوان «مرگ و زندگي سوسيال دموکراسي» نوشت ايده‌اليسم در نهايت بر پوپوليسم پيروز شد. به نظر مي‌آمد که پوپوليسم داستاني پايان ناپذير باشد آن موقع بايد سقوط سوسيال دموکراسي را مي ديديم. تارنماي نشريه «پولتيکو»، هم يکي از پيامدهاي اين انتخابات را شکست پوپوليسم در فرانسه دانست و آورد: مردم فرانسه پوپوليسم را شکست دادند اما آن را نابود نساختند. چند ماه پيش مارين لوپن 28درصد آرا را کسب کرده بود اما به شدت سقوط کرد. به عبارت ديگر لوپن و ژان لوک ملانشنکه هر دو نفر شعارهاي پوپوليستي سر داده بودند در کل تنها 40 درصد آرا را کسب کردند. حال آنکه گروه رقيب بيش از 49 درصد راي‌ها را به دست آورد. فرانسه اکنون ادامه روند جهاني شدن و ادغام بيشتر در اروپا را دنبال مي کند.

تغيير در ساختار احزاب

به نظر مي رسد از جمله نتايج به دست آمده از انتخابات فرانسه، تغيير در صف بندي‌هاي سياسي و چينش احزاب کشورهاي اروپايي باشد. تحليلگران کاهش اقبال عمومي فرانسوي‌ها به احزاب سنتي اين کشور را ناشي از بي اعتمادي مردم اين کشور به دو رئيس جمهوري کنوني و پيشين ( «فرانسوا اولاند» و «نيکلاس سارکوزي») فرانسه مي‌دانند. سارکوزي به گروه‌هاي راست نزديک بود و اولاند هم نماينده چپ‌هاي فرانسه بود. تارنماي نشريه «فارين افيرز» در يکي از اين گزارش‌ها که با عنوان «انتخاباتي تاريخي اما غيرشگفت آور در فرانسه» منتشر شد ، آورده است که در اين انتخابات حزب‌هاي اصلي کنار زده شدند و دو حزب تازه وارد و کمتر شناخته شده به مرحله دوم راه يافتند.بسياري از رسانه‌هاي آمريکايي اين اتفاق را نابودي احزاب جريان ساز فرانسه دانستند و برخي نيز اين رخداد را مرحله اي براي تغيير ساختار حزبي در فرانسه و اروپا تحليل کردند.فارين افيرز افزود: اين انتخابات پيام‌هاي مهم تاريخي را براي حزب‌هاي سوسياليست و جمهوريخواه به همراه داشت. حزب‌هايي شکست خوردند که بيشتر از 50 سال بر اين کشور حکومت مي کردند. با اين وجود نتيجه اين انتخابات غيرقابل پيش بيني نبود. دو نامزدي که در دور دوم انتخابات رقابت مي کنند نيز افرادي خارج از سيستم اين کشور نيستند. فارين افيرز در گزارش ديگري انتخابات فرانسه را تحولي دانست که مي تواند هنجارهاي تازه اي را براي اتحاديه اروپا به همراه بياورد چراکه هيچ يک از نمايندگان احزاب اصلي فرانسه در آن حضور ندارند. نمايندگان سوسياليست چپ ميانه رو و رقيب تاريخي آن‌ها يعني جمهوريخواهان راست ميانه نتوانستند به مرحله دوم راه پيدا کنند. بسياري از هم اکنون پيش بيني مي کنند که ماکرون ميانه رو که خواستار نزديکي به اتحاديه اروپا است در دور دوم هم پيروز مي شود.

اميد به آينده اتحاديه اروپا

نتيجه انتخابات فرانسه اميدواري به آينده و بقاي اتحاديه اروپا را زنده نگاه داشت. راي فرانسوي‌ها به ملي گرايي مي توانست ضربه مهلکي به اتحاديه اروپا و مقدمه اي براي فروپاشي آن باشد. تارنماي نشريه پلتيکو در گزارش خود نتيجه دور نخست انتخابات رياست جمهوري فرانسه را داراي اين پيام مهم دانست که فرانسوي‌ها يک ميانه رو را به يک راست تندرو ملي گرا ترجيح دادند. در اين انتخابات مردم فرانسه با انتخاب ماکرون به تغيير و تجديد حيات کشورشان راي داده اند. آنها ماکرون را انتخاب کردند تا اصلاح اتحاديه اروپا را همانطور که قول داده اجرايي کند. گلاب اند ميل نيز آورده است اکنون دورنماي خروج فرانسه از اتحاديه اروپا از بين رفته است. به همين دليل روز پس از انتخابات ارزش يورو دو درصد افزايش يافت و بازار سهام اروپايي نيز سه درصد رشد داشت. اين پيام خوبي براي مردم اروپا است. پيش از اين فرانسوي‌ها براي همه چيز اروپا را سرزنش مي کردند. پيروزي نهايي ماکرون در انتخابات نشاندهنده اين است که اروپا قدرتمند است و مردم در اين قاره مي توانند متحد شوند.در واقع اين انتخابات در کنار ديگر انتخابات‌ها در اروپا نشان داد احزاب سنتي و جريان ساز در حال عقب رانده شدن از سوي احزاب جديدي هستند که از تجارت آزاد، مهاجرت و ارزش‌هاي جامعه ليبرال دفاع مي کنند.

انقلاب خاموش در پاريس

مرحله دوم انتخابات رياست جمهوري فرانسه در حالي انجام خواهد گرفت که کمتر کسي فکر مي‌کرد، اين مرحله از آن بدون حضور دو حزب سنتي سوسيال و جمهوري خواه، صورت بگيرد.سرانجام انتخابات رياست جمهوري فرانسه برگزار شد. «امانوئل ماکرون» و «مارين لوپن» به ترتيب توانستند با کسب 23/7 درصد و 21/7 درصد آرا به دور دوم و نهايي رقابتهاي انتخاباتي راه پيدا کنند.اکنون رسانه‌هاي فرانسوي و اروپايي بر روي دور دوم رقابتهاي انتخاباتي در فرانسه متمرکز شده‌اند. به عبارت بهتر، تمرکز اصلي رسانه‌ها و تحليلگران اروپايي بر روي رقابت نهايي ميان ماکرون و لوپن است. اين در حالي است که برگزاري انتخابات رياست جمهوري فرانسه نقطه آشکارساز حذف احزاب سنتي از معادلات اجرايي و سياسي پاريس، حداقل طي ?سال آينده است.

آنچه در جريان انتخابات رياست جمهوري فرانسه رخ داده اما، نوعي انقلاب خاموش محسوب مي شود. طي دهه‌هاي گذشته، قدرت اجرايي و سياسي در فرانسه همواره ميان دو حزب سوسياليست و راست ميانه (جمهوريخواه) در حال گردش بود. افرادي مانند «ميتران»، «ژاک شيراک»، «سارکوزي» و «اولاند» هر کدام به يکي از اين دو جريان تعلق داشتند.اساسا کمتر کسي در فرانسه تصور مي کرد که روزي انتخابات دور نهايي رياست جمهوري در اين کشور بدون حضور نامزدهاي سوسياليست و جمهوريخواه برگزار شود.اصلي ترين پيام انتخابات رياست جمهوري فرانسه، گذار شهروندان فرانسوي از احزاب سنتي است. امانوئل ماکرون به عنوان نامزدي مستقل در انتخابات رياست جمهوري فرانسه حاضر شده و مارين لوپن نيز سکان هدايت جريان راست افراطي (جبهه ملي) در اين کشور را بر عهده دارد. در اين معادله، خبري از سوسياليست‌ها و جمهوريخواهان نيست.به راستي چه اتفاقي در فرانسه رخ داده است؟ واقعيت امر اين است که حضور سياستمداران ناتواني مانند سارکوزي و اولاند طي يک دهه اخير، منجر به افول شديد محبوبيت عمومي دو جريان چپ و راست ميانه در فرانسه شد.«فرانسوا فيون» نامزد حزب جمهوريخواه فرانسه در انتخابات اخير حدود ??درصد آرا را به خود اختصاص داد. در اين ميان، نامزد حزب سوسياليست وضعيت به مراتب بدتري داشت، «بنوا آمون» نامزد حزب سوسياليست پس از «ژاک ملانشن» نامزد جريان چپ افراطي در فرانسه، رتبه پنجم را به دست آورد.

اين نتيجه مترادف با رقم خوردن شکستي تاريخي براي حزب سوسياليست فرانسه محسوب مي شود.همان گونه که اشاره شد، شهروندان فرانسوي طي يک دهه اخير آثار حضور دو حزب جمهوريخواه و سوسياليست را در عرصه سياست داخلي، اقتصاد و سياست خارجي کشورشان ملاحظه کرده اند.آنها معتقدند نتيجه حضور افرادي مانند سارکوزي و اولاند در کاخ اليزه چيزي جز عقب گرد پاريس در نظام بين الملل و وقوع بحرانهاي اجتماعي و اقتصادي در اين کشور نبوده است. از اين حيث نمي توان نسبت به نتايج رقابت انتخاباتي اخير در فرانسه بي تفاوت ماند. تحولات عميق و زيربنايي که در جامعه فرانسه رخ داده، منجر به اقبال شهروندان فرانسوي نسبت به نامزدهاي مستقل و حتي راست افراطي شده و همين مسئله، مي تواند تعيين کننده آينده سياسي پاريس براي ده سال آتي باشد. در چنين معادلهاي اهميت چنداني ندارد که ماکرون يا لوپن به کاخ اليزه راه پيدا کنند بلکه آنچه اهميت دارد، تغيير هندسه و ساختار سياسي موجود در پاريس است و بدون شک احزاب سنتي فرانسه جهت بازگشت به معادلات سياسي و اجرايي پاريس کار بسيار سختي پيش رو خواهند داشت.از دست دادن مقبوليت عمومي از يک سو و وقوع منازعات درون حزبي، هر دو جريان راست ميانه و سوسياليست را در معرض خطر جدي قرار داده است. نکته قابل تامل اينکه بسياري از رسانه‌هاي اروپايي ترجيح مي دهند در خصوص حذف جريانهاي سنتي از معادلات اجرايي فرانسه سخني به ميان نياورند. تعلق خاطر بسياري از رسانه‌هاي اروپايي به دو جريان راست و چپ ميانه سبب شده تا آنها انقلاب خاموشي که در فرانسه رخ داده است را به يک رقابت انتخاباتي ساده در اين کشور تقليل دهند.          ادامه دارد...

http://www.ettelaat.com/new/index.asp?fname=2017\05\05-02\20-44-30.htm&storytitle=%C7%CA%CD%C7%CF%20%C7%CD%D2%C7%C8%20%DD%D1%C7%E4%D3%E5%20%C8%D1%C7%ED%20%D4%98%D3%CA%20%81%E6%81%E6%E1%ED%D3%E3

ش.د9600585