تاریخ انتشار : ۲۷ خرداد ۱۳۹۶ - ۰۸:۵۷  ، 
شناسه خبر : ۳۰۱۹۹۳

(روزنامه شرق ـ 1396/03/11 ـ شماره 2879 ـ صفحه 9)

مطابق گزارشی که در ١٧ می در روزنامه آمریکایی «واشنگتن‌پست» منتشر شد، قرار بود که «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهوری آمریکا، در جریان سفرش به عربستان دیدگاه خود را درباره شکل‌گیری «یک ساختار امنیت منطقه‌ای که مقامات کاخ سفید آن را «ناتو عربی» می‌نامند و هدف آن مبارزه با تروریسم و عقب‌راندن ایران است، ارائه دهد». بر پایه این گزارش، مذاکره دراین‌باره بلافاصله بعد از پیروزی ترامپ در انتخابات بین «محمدبن‌سلمان»، نایب ولیعهد عربستان و «جرد کوشنر»، داماد و مشاور ترامپ، شروع شد.

این روزنامه سپس به نقل از یک مقام کاخ سفید که نامش ذکر نشده، افزود که «ایجاد چارچوب و تدوین اصولی برای شکل‌گیری ائتلافی از کشورهای سنی که زمینه‌ساز ایجاد سازمانی مشابه ناتو در آینده باشد»، یکی از موضوعات مهمی است که بین دو طرف مورد بحث است. این مقام اضافه کرده که ایده «ناتو عربی» سال‌هاست که مطرح است و همواره حمایت قوی سعودی‌ها را داشته، اما تاکنون هرگز آمریکا علنا از آن حمایت نکرده بود. به گفته این مقام، ایده «ناتو عربی» از سه جهت با شعار «آمریکا نخست» ترامپ همسویی دارد؛ اعمال رهبری بیشتر آمریکا در منطقه، گذاشتن‌ بار مالی حفظ امنیت منطقه بر دوش متحدان و ایجاد اشتغال بیشتر در آمریکا از طریق فروش بیشتر سلاح. این مقام ادامه داد عربستان، اردن، امارات و مصر اعضای اولیه این ائتلاف هستند و آمریکا نقش سازمان‌دهنده و پشتیبان را خواهد داشت.

پیش از این روزنامه «وال‌استریت‌ژورنال» نیز در ١٥ فوریه به نقل از مقامات کاخ سفید و دیپلمات‌های عرب در واشنگتن تأیید کرده بود که دولت ترامپ در حال مذاکره با متحدان عرب خود درباره ایجاد ائتلاف نظامی است. این روزنامه از مصر، عربستان، اردن و امارات به‌عنوان اعضای اولیه و اصلی این ائتلاف و از آمریکا و اسرائیل به‌عنوان حامیان این طرح اسم برده و اضافه کرده بود که دراین‌باره مذاکراتی نیز بین برخی دیپلمات‌های عرب با «جیم متیس»، وزیر دفاع و «مایک فلین»، مشاور سابق امنیت ملی ترامپ، صورت گرفته و قرار بوده که در جریان سفر منطقه‌ای متیس در فوریه این مذاکرات دنبال شود.

به نوشته همین روزنامه، مایک فلین در ژوئن ٢٠١٥ نیز بعد از برکناری از سمت ریاست آژانس دفاعی ملی آمریکا در سخنانی در کنگره از لزوم ایجاد «یک ساختار و چارچوب عربی شبیه ناتو و ایجاد یک ارتش عربی که قادر به انجام مسئولیت‌های منطقه‌ای باشد»، سخن گفته بود. همچنین گفته شده که بحث در دولت آمریکا برای اعلام گروه «اخوان‌المسلمین» به‌عنوان یک سازمان تروریستی، برای تشویق مصر به پیوستن به این ائتلاف نظامی مطرح است.

هم‌زمان برخی نیز در آمریکا معتقدند ضرورتی به ایجاد رسمی و علنی یک نهاد نظامی عربی با همکاری آمریکا و اسرائیل نیست و اهداف چنین نهادی می‌تواند در صورت ضمنی و غیرعلنی‌بودن آن بهتر تأمین شود.

در جریان سفر ترامپ به عربستان اشاره صریحی به موضوع «ناتو عربی» یا یک ساختار نظامی مشترک عربی نشد. بااین‌حال، برخی اشارات ضمنی در جریان این سفر می‌تواند در این رابطه تعبیر و تفسیر شود. ترامپ در سخنرانی‌اش در نشست ٥٥ کشور اسلامی (که حدود ٤٠ کشور در سطح سران در آن شرکت کرده بودند) گفت، «ما تنها در صورتی بر این شر [تروریسم] غلبه می‌کنیم که نیروهای خیر متحد و قوی باشند و هرکس در این سالن سهم منصفانه خود را عهده‌دار شود و بخشی از بار را بر دوش بگیرد». او اضافه کرد: «ما همچنین مذاکراتی را با بسیاری از کشورهای حاضر در این نشست درباره تقویت مشارکت‌ها و ایجاد مشارکت‌های جدید با هدف تقویت امنیت و ثبات در خاورمیانه و ماورای آن شروع کرده‌ایم». او ضمن تأکید بر آمادگی آمریکا برای همراهی با کشورهای خاورمیانه در ارتباط با منافع و امنیت مشترک، اضافه کرد این کشورها «نمی‌توانند منتظر باشند که آمریکا این دشمن [تروریسم] را برای آنها نابود کند».

در سایت وزارت خارجه عربستان نیز ضمن اشاره به مصاحبه مطبوعاتی وزیران خارجه عربستان و آمریکا در ٢١ می در ریاض از قول آن دو ذکر شده که «نشست سران عربی، اسلامی و آمریکا گامی مهم در جهت ایجاد مشارکتی مؤثر برای مبارزه با تروریسم، اعتلای گفت‌وگو و مقابله با ایران است». در مصاحبه این دو وزیر، نیز ضمن اینکه هر دو بارها از «مشارکت استراتژیک» بین دو کشور سخن گفتند، وزیر خارجه عربستان مشارکت استراتژیک را «در مورد راه‌های همکاری برای مقابله با افراط‌گرایی، تأمین مالی تروریسم، افزایش توان دفاعی، کار روی یک ساختار دفاعی برای منطقه، بدوا بین دو کشور ما و بعدا بررسی اینکه چگونه دیگر کشورها نیز می‌توانند به آن ملحق شوند»، دانست. در سندی با عنوان «اعلامیه بینش استراتژیک مشترک» نیز که در ٢٠ می به امضای ملک‌سلمان و ترامپ رسید، تصریح شده که «ساختار امنیتی منطقه‌ای منسجم و قوی برای همکاری‌های ما ضرورت تام دارد.

آمریکا و پادشاهی عربستان سعودی قصد دارند در سال‌های آینده تعامل را به کشورهای دیگر در منطقه نیز گسترش دهند و حوزه‌های جدیدی را برای همکاری مشخص کنند».

علاوه بر گرایشات دولت ترامپ، برخی تجربیات مشابه در گذشته مانند پیمان بغداد و پیمان سنتو و برخی زمینه‌سازی‌های اخیر نیز قابل توجه است. ناتو در نشست سران این سازمان در استانبول در سال ٢٠٠٤ سازوکاری برای همکاری با کشورهای غیرعضو ناتو ایجاد کرد که به «ابتکار همکاری استانبول» شهرت یافته است. هدف اعلام‌شده این ابتکار «کمک به امنیت جهانی و منطقه‌ای از طریق همکاری‌های امنیتی دوجانبه در عمل با کشورهای خاورمیانه است». در بدو امر شش کشور عضو شورای همکاری به این ابتکار دعوت شدند که تاکنون امارات، کویت، بحرین و قطر به آن پیوسته و عربستان و عمان نیز به آن علاقه نشان داده‌اند. رسما گفته می‌شود این ابتکار روی همه کشورهای خاورمیانه که به اهداف آن از جمله مبارزه با تروریسم و اشاعه سلاح‌های کشتار جمعی پایبند هستند، باز است. در چارچوب این ابتکار همکاری‌هایی بین نیروهای نظامی کشورهای عضو در جریان است. در همین چارچوب کشورهایی مانند امارات و قطر کمک‌هایی را به عملیات نظامی ناتو در لیبی و افغانستان ارائه کرده‌اند.

از طرفی، به موازات بحث راجع به «ناتو عربی» در یکی، دو سال اخیر با محوریت عربستان، «عبدالفتاح السیسی»، رئیس‌جمهور مصر، نیز طرح خود را تبلیغ کرده است. او در فوریه ٢٠١٥ از ضرورت ایجاد یک «نیروی نظامی مشترک عربی» سخن گفته و متعاقبا موفق به درج آن در اعلامیه نهایی بیست‌وششمین نشست سران عرب در شرم‌الشیخ در مارس ٢٠١٥ شده بود. در این اعلامیه تصریح شده که سران عرب با ایجاد «نیروی نظامی عربی مشترک برای مواجهه با چالش‌ها و حفظ امنیت ملی عربی» موافقت کرده‌اند.

البته قرار بود که جزئیات این امر در چهار ماه مشخص شود که بعد از دو سال و با برگزاری نشست‌های متعدد در سطوح مختلف کار نهایتا مسکوت مانده است. ایده‌ای که السیسی دنبال می‌کند با ایده‌ای که مدنظر ترامپ و سعودی‌هاست، تفاوت‌های بارزی دارد. نسخه ترامپ و سعودی‌ها تقریبا تنها متوجه مهار ایران است درحالی‌که قاهره اولویتی برای این امر قائل نیست و در یکی، دو سال اخیر تفاوت مواضعش با ریاض در مورد ایران، سوریه، یمن و... را آشکار کرده است.

همچنین اولویتی که قاهره برای بحران لیبی و امثال آن قائل است، در زمره اولویت‌های ریاض قرار ندارد. به‌علاوه، طرح مصر همکاری اطلاعاتی با اسرائیل را نمی‌پذیرد و حداقل موافق نیست که نوعی تفاهم سیاسی و اطلاعاتی موجود بین مصر و اسرائیل یکی از پایه‌های یک نیروی مشترک نظامی عربی باشد. خاصه اینکه با توجه به بن‌بست در روند صلح فلسطین– اسرائیل این امر هنوز برای بسیاری از اعراب قابل‌قبول نیست.

علاوه بر رقابت بین دو ایده موجود برای ایجاد یک ائتلاف نظامی عربی، به‌طورکلی سابقه امر حاکی از بی‌استعدادی مفرط اعراب در این حوزه است. سابقه این‌گونه ایده‌ها به زمان تأسیس اتحادیه عرب در ١٩٤٥ و تلاشی که از آن تاریخ به‌بعد، به‌ویژه از سوی پان‌عربیست‌ها صورت گرفت، برمی‌گردد، اما شکست اسفبار و تحقیر‌آمیز نیرو‌های مشترک سوری، اردنی، مصری و... در جنگ شش‌روزه و تکرار نسبی آن شش سال بعد فکر هرگونه ارتش عربی را برای نیم‌قرن به طاق کوبید. از آن پس هرگاه ضرورتی پیش آمد، مثل آزاد‌سازی کویت در سال ١٩٩١ یا مبارزه با داعش، آمریکا محور کار بود. «ائتلاف عربی» عربستان با شرکت ٩ کشور عربی نیز که برای جنگ یمن در مارس ٢٠١٥ ایجاد شد، عملا حاصلی جز ایجاد بحرانی انسانی در آن کشور به‌بار نیاورد. «ائتلاف نظامی اسلامی برای مبارزه با تروریسم» نیز که در ١٥ دسامبر ٢٠١٥ از سوی عربستان اعلام و ادعا شد که مرکب از ٣٤ کشور اسلامی است، تاکنون عملا مسکوت مانده است. حتی برخی از کشورهایی که نامشان به‌عنوان عضو این ائتلاف اعلام شده بود مانند پاکستان و اندونزی گفتند که این خبر را برای اولین‌بار از رسانه‌ها شنیده‌اند.

دولت‌های عربی تاکنون در عمل ثابت کرده‌اند که توانایی کار جدی با هم را ندارند. ناهمسویی منافع ملی کشورهای عربی و تفاوت حوزه‌های ژئوپلیتیک آنها از یک‌سو و رقابت‌ها، سوءظن‌ها و دشمنی‌های ریشه‌دار بین سران عرب از سوی دیگر بیشتر از آن است که آنها بتوانند تا حد ایجاد یک نیروی نظامی مشترک با هم همکاری کنند. حتی اعضای شورای همکاری نیز که بیشترین همسویی و منافع مشترک را در مقایسه با کل اعضای اتحادیه عرب دارند تاکنون به علت اختلافات جدی نتوانسته‌اند در بسیاری از زمینه‌ها از جمله همکاری‌های نظامی توفیقی داشته باشند.

به‌هرحال، «ناتو عربی» به‌عنوان نهادی در خدمت دولت‌های سنی تنها متوجه تقابل با ایران نخواهد بود، بلکه شیعیان شرق شبه‌جزیره عربستان و لبنان و اکثریت مردم عراق نیز از جانب آن احساس خطر خواهند کرد. پیگیری این ایده بی‌شک می‌تواند موجب عمیق‌ترشدن شکاف فرقه‌ای در منطقه شود بدون اینکه بتواند ارزش افزوده چندانی در جهت حل بحران‌های جاری در منطقه داشته باشد. چنین ایده‌ای همچنین می‌تواند مخل مبارزه با داعش باشد، چراکه نقش مؤثر ایران در عقب‌راندن داعش در عراق و سوریه را نادیده می‌گیرد و متوجه تضعیف آن می‌شود.

البته صرف طرح و پیگیری «ناتو عربی» گویای یک واقعیت است و آن اینکه سیاست‌های منطقه‌ای آمریکا در دوره ترامپ دچار تغییر عمده‌ای شده و برخی کشورها مانند عربستان اینک دست خود را برای برخی اقدامات که در گذشته ممکن نمی‌نمود، بازتر می‌بینند. امید است که این تغییرات به‌عنوان بستری برای ماجراجویی‌های بیشتر از سوی این کشورها در منطقه تلقی نشود و ایران نیز بتواند تدابیر مدبرانه و واقع‌بینانه‌ای برای خنثی‌کردن آثار آن بیندیشد.

http://www.sharghdaily.ir/News/132759

ش.د9600564