(روزنامه ايران ـ 1396/03/16 ـ شماره 6512 ـ صفحه 13)
مسعود بارزانی رهبر منطقه کردستان عراق با بیان اینکه انتظار دارد در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ «یک تغییر بزرگ» در سیاست امریکا روی دهد، معتقد است، بسیاری از مقامات بلندپایه دولت ترامپ یا از دوستان بسیار نزدیک وی هستند یا به خوبی از موقعیت منطقه کردستان مطلعند. او اواسط زمستان سال گذشته در مصاحبهای با روزنامه واشنگتن پست در حاشیه مجمع جهانی اقتصاد در داووس، اعلام کرد: «زمان آن فرا رسیده، کردستان کاملاً، مستقل به عنوان یک دولت - ملت به رسمیت شناخته شود.»
بارزانی در ادامه صحبتهای خود گفت: «نه درباره شایعه صحبت میکنم و نه یک رؤیا. بلکه درباره واقعیتی میگویم که به حقیقت خواهد پیوست. ما برای تحقق این هدف هر کاری لازم باشد انجام خواهیم داد، اما به صورت صلحآمیز و بدون خشونت. ما تمام تلاش خود را میکنیم تا هر چه سریعتر به این هدف دست پیدا کنیم.» اما پیامدهای یک کردستان مستقل چه خواهد بود؟ دولت ترامپ در این مسأله چه نقشی دارد؟ با توجه به شرایط غیرقابل پیش بینی خاورمیانه، افزایش فرقه گرایی در این منطقه، و جنگ ناتمام علیه داعش، به نظر میرسد استقلال کردستان به سه عامل بستگی داشته باشد: 1- مذاکره بر سر مناطق مورد مناقشه درعراق 2- نگرش قدرتهای منطقهای، یعنی ترکیه و ایران و 3- سبقت شاخههای مختلف کرد از یکدیگر برای تبدیل شدن به قهرمان هویت ملی کردی.
آینده مناطق مورد مناقشه
اوایل ژانویه 2017، یک هیأت مذاکره کننده کرد متشکل از چند حزب مختلف، با هدف آغاز گفت و گوهای رسمی با بغداد، درباره استقلال کردستان، تشکیل شد. یکی از موضوع های اصلی در این مذاکرات ماده 140 قانون اساسی عراق درباره وضعیت مناطق مورد مناقشه مثل کرکوک و اطراف موصل بود. رسیدن به توافق بر سر مناطقی مثل کرکوک و موصل، با توجه به وجود ذخایرعظیم نفت دراین مناطق، کار آسانی به نظر نمیرسد. موصل هنوز با داعش درجنگ است و همین مسأله باعث شده مناقشات بر سر این مناطق حتی بیشتر و پیچیده تر شود. حتی درصورتی که موصل موفق به شکست داعش شود، رهبران سنی عرب که سهامداران اصلی مناطق مورد مناقشه هم هستند، منافع خود را در صورت تجزیه عراق در خطر خواهند دید. رهبران شیعه در بغداد نیز نسبت به مناطق مورد مناقشه بسیار حساس هستند.
واکنش بغداد به هیأت کرد درباره مذاکرات استقلال کردستان تاکنون نتیجه مثبتی در پی نداشته است. موفق الربیعی، یک عضو ارشد پارلمان از حزب الدعوه و مشاور امنیتی سابق دولت مالکی، استقلال کردستان را «یک مسأله خطرناک» توصیف کرده و میافزاید: «بغداد حق مذاکره با هیأت کرد را ندارد. چرا که فقط مردم عراق حق دارند مسائل مربوط به قانون اساسی را آن هم از طریق رفراندوم حل کنند.» دولت کردستان عراق فقط علاقه مند به برگزاری رفراندوم در درون مرزهای کردستان عراق است، و هرگونه رفراندوم در مابقی سرزمینهای عراق را نفی میکند چرا که تعداد کردها در سایر مناطق عراق در اقلیت هستند. علاوه بر آن، رأی اعتماد ندادن پارلمان به وزیر سابق اقتصاد عراق، هوشیار زیباری که عضو حزب دموکراتیک کردستان نیز هست، افزایش تنشها بین اربیل و بغداد را از سپتامبر سال 2016 در پی داشته است. درصورت اعلام استقلال یک طرفه کردستان، بغداد نه تنها ممکن است سهم ماهیانه دولت کردستان عراق از درآمد نفتی (توافق 17 درصدی) را کاهش دهد، بلکه دسترسی آنها را به جنوب عراق مسدود میکند تا مجبور شوند از طریق ترکیه و ایران صادرات و واردات خود را انجام دهند. چنین سناریویی میتواند اقتصاد کردها را که همین حالا نیز بسیار شکننده است، بشدت تهدید کند.
نگرش قدرتهای منطقه: ایران و ترکیه
ارتباط نزدیک ایران با بغداد و ارتباط نزدیک دولت کردستان عراق با ترکیه میتواند روند استقلال یابی رسمی کردستان را پیچیده سازد. با اینکه استقلال کردستان عراق از سوی ایران و ترکیه هرگز نهی نشده ولی دو طرف نسبت به روشهایی که برای استقلالیابی اتخاد میشود، نگرانیهایی دارند. اعلام استقلال ناگهانی بدون یک نقشه واضح سیاسی، میتواند قدرتهای منطقه را دچار تنش کرده و به فرقه گرایی بیشتر بینجامد.
جمعیت کرد ترکیه به 15 میلیون نفر میرسد. استقلال کردستان برای اتحاد ترکیه همیشه یک تهدید محسوب شده است. نگرانی ازعملیات جدایی طلبانه در دهه 90 میلادی به موازات افزایش حملات حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک) در جنوب شرق ترکیه با اکثریت جمعیت کردنشین، افزایش یافت. اما در یک دهه گذشته، کردستان عراق ثابت کرده یک شریک تجاری قدرتمند و یک هم پیمان استراتژیک برای جنگ علیه پ.ک.ک است. افزایش روز افزون نیاز ترکیه به انرژی و سرمایه گذاریهای عظیم ترکیه در کردستان عراق از دلایل اصلی افزایش همکاریهای اقتصادی بین دوطرف بوده است. دسترسی مستقیم به نفت و گاز کردستان نه تنها هزینههای ترکیه را کاهش میدهد بلکه به این کشور امکان میدهد منابع انرژی خود را متنوع کند. در حال حاضر ترکیه نیازهای انرژی خود را از طریق ایران و روسیه برطرف میکند و از طرفی با قدرت یافتن همپیمانان پ.ک.ک در شمال سوریه و دریافت حمایت قوی از ایالات متحده، ممکن است بخواهد از هم پیمانی دولت کردستان عراق برای محدود نگه داشتن نقش پ.ک.ک در منطقه استفاده کند.
درهمین حال نخبگان ایران دو نظر متفاوت نسبت به جدا شدن کردستان از عراق دارند. درحالی که عدهای از آنها این جدایی طلبی را به نفع ثبات منطقه نمیدانند. عدهای دیگر آن را فرصتی مناسب برای افزایش همکاریهای اقتصادی و تجاری با دولت کردستان عراق میدانند.
نقش بارزانی
احزاب مخالف در دولت کردستان عراق، پیشنهاد بارزانی مبنی بر استقلال کردستان را مانوری برای نجات این منطقه از بحران اقتصادی تلقی میکنند. جنگ علیه داعش، مدیریت ضعیف اقتصادی، فساد گسترده، همگی دست به دست هم داده تا یک بحران مالی عمیق ایجاد شود. دولت کردستان عراق 22 میلیون دلار بدهی دارد و در تلاش است تا نیازهای ابتدایی مثل برق را تأمین کند. بسیاری از مناطق فقط 4 ساعت در روز برق دارند و مابقی نیز با استفاده از ژنراتورهای شخصی برق تولید میکنند. مشکلات اقتصادی باعث شد شرکتهای بینالمللی نفتی از فعالیت در 19 میدان نفتی دست بردارند. در کردستان عراق، قدرتهای اقتصادی و سیاسی در دستان دو حزب اصلی سیاسی است: حزب دموکراتیک کردستان به رهبری مسعود بارزانی و اتحادیه میهنی کردستان به رهبری جلال طالبانی، رئیس جمهوری سابق عراق و اعضای خانوادهاش.
نظام کلی اقتصاد در کردستان عراق براساس درآمدهای نفتی وطرح های ساخت و ساز است. این نظام اقتصادی بخوبی درخدمت نیازهای کشورهایی است که با مدل رانتی اداره میشوند، چرا که با افزایش حامیان، سبب افزایش قدرت حزب اصلی میشود. دو حزب اصلی نیز اگر چه بخش امنیت و سرویسهای اطلاعاتی مشترکی دارند ولی شبکههای مجزایی را برای خود تشکیل دادهاند. اگرچه دولت کردستان عراق یک وزارت مستقل برای حزب پیشمرگه دارد، ولی نفوذ شدید دو حزب اصلی بر واحدهای نظامی این دولت، انکارنشدنی است. در اوایل دهه 90 که دولت کردستان عراق تازه پا گرفته بود، این دو حزب با هم وارد درگیری خشونت باری شدند. این میراث خونبار هنوز یکی از عوامل بیاعتمادی در میان اعضای این دو حزب است. واقعیت تلخ آن است که هنوز دولت کردستان عراق فاقد یک نهاد نظامی مقتدر است. مسئولان اتحادیه میهنی معتقدند سلاحهایی که توسط ایالات متحده و کشورهای غربی در اختیار حزب دموکراتیک کردستان گذاشته میشود، هیچ منفعتی برای کل کردستان ندارد بلکه نیازهای این حزب را برطرف میکند. درنقطه مقابل، حزب دموکراتیک کردستان برخی از رهبران حزب اتحادیه میهنی را به تلاش برای هم پیمانی با پ.ک.ک متهم کرده است.
چه آیندهای در انتظار آمریکا است؟
پیشنهاد استقلال کردستان عراق میتواند یک معمای پیچیده برای دولت ترامپ باشد. با توجه به تنشهایی که بر سر مناطق مورد مناقشه وجود دارد، به نظر میرسد، جدایی کردستان از عراق، و اتحاد مناطق کردنشین، حداقل در حال حاضر، نمیتواند به طور همزمان به نفع تهران، آنکارا و بغداد باشد. علاوه بر آن، جنگهای سیاسی داخلی در کردستان و اقتصاد آسیب پذیر دولت کردستان عراق، شک و تردیدهای جدی نسبت به عاقبت اعلام زودهنگام اتحاد مناطق کردنشین ایجاد کرده است. به عبارت دیگر به نظر نمیرسد با توجه به شرایط کنونی این جدایی عاقبت خوشی برای ساکنان این مناطق داشته باشد.
دراین میان، شاید بزرگترین ترس واشنگتن جدایی ناگهانی اربیل و بغداد از یکدیگر و افزایش سهم خواهی فرقههای باقی مانده از قدرت حاکم باشد. حتی اگر قول دولت ترامپ مبنی بر از بین بردن داعش درعراق عملی شود، باز هم واشنگتن باید پاسخگوی نگرانیهای فزاینده جمعیت عراق بوده و به آنها اطمینان دهد هیچ گروه ستیزه جوی دیگری قرار نیست، جای داعش را بگیرد.
منبع: Arab Center Washington DC
http://www.iran-newspaper.com/newspaper/BlockPrint/186069
ش.د9600774