(روزنامه جوان – 1396/03/27 – شماره 5115 – صفحه 1)
«چرا برخي از ما لحنمان را اصلاح نميكنيم و چرا نميدانيم با چه لحني با دولت، منطقه و با دنيا صحبت كنيم، با لحن تند به جايي نميرسيم.» اين بخشي از سخنان رئيسجمهور در ضيافت افطار با رسانههاي عمدتاً همسو است. گويي با لحن درست فقط بايد با دولت، منطقه و دنيا صحبت كرد و ضرورتي ندارد با ديگران نيز لحنمان را اصلاح نماييم و گويي فقط قرار است ديگران لحنشان را اصلاح نمايند و ما از آن معاف هستيم.
بايد به شدت نگران بود كه همانگونه كه واژههاي زيباي «اصلاحات» و «مشاركت» در تطبيق با عمل مولدان آن براي بخشي از نخبگان كشور معادل «فحش» بازنمايي شد، اعتدال نيز به همان سرنوشت دچار شود. در چهار سال گذشته اعتدال صرفاً در مواجهه با غرب قابل درك است و حتي ابداعكننده آن، حيطه رهبري و اصل نظام را نيز با افراط درنورديده است. به همين دليل باور به پرچمداري اعتدال از سوي دكتر روحاني تقريباً صفر است. اين باورناپذيري نه از سوي منتقدان كه جريان همسو نيز هيچ دفاعي از چنگاندازي ايشان به صورت نظام و بازوهاي توانمند آن نكرد كه انتقاد هم كرد. وقتي روحاني سخن از اعتدال ميكند به ياد جمله معروف هانتينگتون ميافتيم كه: «با خشونت مخالفت كن ولي خود بدان عمل كن.» خوب است رئيسجمهور محترم و منتقدان يك تيم مشترك تشكيل دهند و مفاهيم توهينآميز و افراطي دو طرف را احصا و وزندهي نمايند و روشن شود افراطيون مدنظر ايشان نمرهاي بالاتر از افراط ميگيرند يا خود ايشان؟ ممكن است كساني در كشور تندروي كنند و در بسياري از مواقع قابل دفاع هم نيست اما آنان پرچمدار و مدعي اعتدال نيستند.
افراط آنان با افراط روحاني يك تفاوت عمده دارد؛ افراط آنان كسي را خوشحال نميكند اما افراط روحاني چون در نسبت با اصل نظام و انقلاب و 180 درجه برخلاف مواضع خود ايشان در دهه 60 است، غرب و مخالفان نظام را خوشحال و به وجد ميآورد. غرب مبنائاً دشمن ماست اما افراطيون مدنظر روحاني منتقد يا مخرب دولت هستند، چه خوب است همانگونه كه روحاني با بيان و رفتار خود دشمنان مبنايي را خوشحال ميكند بتواند هنر خوشحال كردن منتقدان داخلي را نيز داشته باشد. سخن روحاني بسيار درست است كه بايد همه انرژي و توان كشور براي حركت رو به رشد به كار گرفته شود اما هيچ كس از لحن و بيان ايشان حتي در روزهاي پس از انتخابات چنين باوري را استنباط نميكند. چه بسا ايشان اگر در تهيه كارنامه قابل قبول اقتصادي موفق نشود، همچنان افراطگري دوران انتخابات را ادامه دهد و اذهان منتظر كار را دنبال نخودسياه بفرستد.
اينكه وزير خارجه امريكا رسماً اعلام ميكند به دنبال انتقال مسالمتآميز قدرت در ايران با كمك نيروهاي همسوي داخلي هستيم، براساس كدام دادههاي قابل محاسبه بيان ميشود؟ نكند خدايي ناكرده طمع و برآورد آنان از تحليل محتواي افراطگراياني است كه پرچمدار اعتدال شدهاند؟
روحاني به عنوان دانشآموخته حوزه تشيع ميداند رأي اكثريت، زمينهساز اختيار و تسهيل قدرت براي ادامه حيات سياسي است. فقط اقليت نيستند كه ملزم به رعايت اخلاقند. رأي اكثريت، ايشان را معاف از اخلاق و عقوبت نميكند و در جاي حق نمينشاند. «واقعيت» الزاماً به معني حق نيست و امر اعتباري و قراردادي به معني امر جوهري نيست. اكنون از اعتدال حتي دكور آن هم قابل مشاهده نيست. اما آنچه مهم است بايد همگان به دولت كمك كنند كه وارد كار شود. مهم نيست كه تابلوي شروع كار با اعتدال، اصلاحات يا اصولگرايي باشد، مهم اين است كه كشور نياز به كار دارد و كساني افراط را در داخل و اعتدال را در خارج نشان ميدهند كه برنامهاي براي ادامه كار نداشته باشند.
بهترين كار رئيسجمهور براي عبور از كساني كه افراطي ميخواند، كار است. او اگر دولت را به كار بگيرد مردم وقعي به افراطيون مدنظر ايشان نميگذارند. رئيسجمهور در جمع اصحاب رسانه ميگويد: واقعيتها را به مردم بگوييد كه چندين فاز پارسجنوبي در اين دولت افتتاح شد. هيچ رسانهاي نبود كه اين مهم را برجسته نكرده باشد اما رئيسجمهور اين واقعيت را نگفت كه بعضي از اين فازها توسط چه نهادي آماده افتتاح شد و نه تنها نگفت كه حين انتخابات و بعد از آن 15 بار به اين نهاد هجمه كردند و آنان كه مدعي اعتدال نيستند، نجيبانه سكوت كردند كه به منتخب ملت احترام كرده باشند.
به تعبير جناب جهانگيري با يك نهاد ريشهدار چه كرديد كه امروز يادتان افتاده لحنها بايد اصلاح شود و چه ارتباطي بين تحريمهاي جديد عليه سپاه و 15 حمله شما به اين نهاد و موشكهايش وجود دارد و چه ارتباطي بين تضعيف سپاه و سخن وزير خارجه امريكا كه به دنبال انتقال مسالمتآميز قدرت در ايران است، وجود دارد؟ زماني گفتند اصلاحات مرد، زنده باد اصلاحات اما حال بايد گفت اعتدال اصلاً متولد نشد، آيا ميشود شاهد جشن تولد آن باشيم و قدم نورسيده را گرامي بداريم؟
http://www.javanonline.ir/fa/news/857241
ش.د9600861