انتقادهاي عارف از بي توجهي روحاني به پايگاه رأي خود، فاز جديدي از اختلاف و شكاف متحدين انتخاباتي را هويدا نمود كه صفحه اول روزنامههاي شنبه اصلاحطلبان گواه اين مدعاست. اختلافات اصلاحطلبان بر سر شهردار تهران از يك سو و اختلاف بر سر تقسيم غنائم انتخابات رياست جمهوري از سوي ديگر هيچ ترديدي باقي نميگذارد كه شرط شناخت چهره حقيقي اصلاحطلبان حضورشان در قدرت است. اما درباره روحاني بايد گفت اكنون فقط يك ضلع از پنج ضلع، جهت تعامل و همكاري براي روحاني باقي مانده است و آن هم بسيار خطرناك است.
روحاني تاكنون با نظام (مواضع انتخاباتي)، اصولگرايان (رقيب هراسي)، غرب (عدم رفع تحريم) و اصلاح طلبان داخل نظام به تنش يا اختلاف و فاصله رسيده است. فقط بخش فتنهساز، زندانرفته و راديكال اصلاحات هنوز بر روحاني ماندهاند و براين باورند كه روحاني ميتواند آرزوهاي فروخوردهشان را محقق سازد. از سوي ديگر نزديكي بيش از حد آنان به روحاني ميتواند برايش خطرساز باشد. بنابر اين اگر روحاني دست به تدابير جديد براي تعاملات موثر نزند، تنها پرچمدار افراطيون تجديد نظر طلب خواهد بود.
چالش با خاطرات هاشمی اینبار از سوی موسوی خوئینیها
سيد محمد موسوي خوئينيها خاطرات هاشمي رفسنجاني در مورد خودش را بي دقت خواند. پيش از اين انتقادات ديگري هم به خاطرات هاشمي رفسنجاني وارد شده بود كه اغلب از سوي منتقدين هاشمي بود و جالب است كه اين بار انتقاد از سوي يكي از چهرههاي معروف اصلاح طلب است.
سيدمحمد موسوى خوئينىها در پاسخ به يكي از مخاطبان مبني بر اينكه «آيا پس از رحلت امام خميني (ره) شما خواهان رياست بر قوه قضائيه بودهايد؟»، با اشاره به دو قسمت از كتاب خاطرات هاشمي رفسنجاني كه در آنها مدعي ناراحتي و رنجيدگي موسوي خوئينيها به دليل انتخاب نشدن به عنوان رئيس قوه قضائيه است، مينويسد: «در هر دو مورد، ايشان را تخطئه ميكنم. اگرچه توصيه شده است كه «أُذكروا موتاكم بالخير» (از مردههايتان به نيكي ياد كنيد)، همين اندازه ميگويم كه اگر ديگر خاطرات ايشان تا اين اندازه بيدقت باشد، در استفاده از آنها همواره بايد جانب احتياط را در پيش گرفت. من شواهد ديگري هم دارم كه نشان دهم مرحوم آيتالله هاشمي رفسنجاني در نقل اين خاطرهها راه خطا رفته است، اما به همان اندازه هم كه اشاره كردم مايل نبودم حرمت آن بزرگ شكسته شود.
بنده خواهان رياست بر قوه قضائيه نبودم. همچنين خواهان مَنصب دادستاني كل كشور هم نبودم. در سال ۱۳۵۸ هم كه نامزدي نمايندگي مجلس به بنده پيشنهاد شد – و بيش از هر كسي مرحوم آقاي هاشمي اصرار به نامزدي بنده داشت – باز هم خواهان نمايندگي مجلس نبودم، چون در تمام اين موارد فكر ميكردم از عهده اين كارها برنميآيم.»
http://www.javanonline.ir/fa/news/862207
ش.د9601391