(روزنامه جمهوري اسلامي – 1396/04/03 – شماره 10903 – صفحه 6)
انتصاب «محمد بن سلمان» به عنوان ولیعهد سعودی، شاهزاده متکبر سعودی را به آرزویش رساند و پردهای دیگر از ابعاد مختلف اعطای باج 400 میلیارد دلاری ریاض به واشنگتن را کنار زد.
مدتها بود که زمزمه جنگ قدرت در دربار پادشاهی عربستان سعودی به گوش میرسید؛ جنگی که که در واقع میان دو ولیعهد سعودی یعنی «محمد بن نایف» و «محمد بن سلمان» در جریان بود. از آنجا که «سلمان بن عبدالعزیز» پادشاه سعودی دارای سن و سال بالایی است و در عین حال از بیماریهای مختلفی از جمله «آلزایمر» نیز رنج میبرد، بنابراین طبیعی است که شاهزادگان تشنه قدرتِ سعودی برای تصاحب کرسی پادشاهی پس از ملک سلمان، به جان یکدیگر بیفتند.
در این میان اما، محمد بن سلمان که پیشتر جانشین ولیعهد بود، بیشترین تقلا را برای تکیه زدن بر کرسی پادشاهی در عربستان داشت. همانگونه نیز که انتظار میرفت، ملک سلمان با صدور فرمانی، ضمن برکناری محمد بن نایف از پست «ولیعهد اول»، محمد بن سلمان را به عنوان جایگزین وی تعیین کرد. بن سلمان همچنین با حفظ سمت در وزارت دفاع، به عنوان رئیس کابینه سعودی منصوب شد. این اولین بار در تاریخ عربستان است که حکومت از پدر به پسر منتقل میشود. از زمان تاسیس پادشاهی آلسعود تخت و تاج از برادر به برادر منتقل میشده است.
همانگونه که گفته شد، محمد بن سلمان از جمله شاهزادگان سعودی است که بیش از هرکس دیگری برای تصاحب کرسی پادشاهی پس از ملک سلمان تقلا کرده است. رفت و آمدهای متعدد وی به ایالات متحده آمریکا و دیدار با دولتمردان این کشور، ورود به ماجراجویی یمن و آغاز جنگ تمام عیار علیه مردم بیدفاع و بیگناه این کشور و همچنین اعمال نفوذ در اتاقهای تصمیمگیری و تصمیمسازی عربستان سعودی از جمله سلسله اقدامات سالهای اخیرِ شاهزاده متکبر سعودی محسوب میشود که در مسیر رسیدن به آرزوی دیرینهاش یعنی به تن کردن ردای پادشاهی، انجام داده است. درهر صورت، با صدور فرمان تعیین بن سلمان به عنوان ولیعهد سعودی، وی یک قدم دیگر به تحقق خواسته خود نزدیک شد.
واقعیت این است که «سلمان بن عبدالعزیز» پادشاه سعودی از مدتی پیش زمینههای روی کار آمدن فرزندش بن سلمان در عربستان، پس از خود را فراهم آورده بود. صدور فرمانهای متعدد عزل و نصب در پستها و سمتهای مهم دولتی و غیردولتی که چندی پیش صورت گرفت، در واقع مقدمهای برای نشاندن بن سلمان بر کرسی ولیعهدی بود. پادشاه عربستان در سلسله فرمانهای جداگانهای که صادر کرد، تمامی افراد نزدیک به خود و فرزندش را جایگزین دیگر شاهزادگان و مقامات دولتی کرده بود. یکی از مهمترین این تغییرات، تعیین «خالد بن سلمان» برادر محمد بن سلمان به عنوان سفیر جدید عربستان سعودی در ایالات متحده آمریکا بود. خالد بن سلمان برای تشکیل حلقه ارتباطی میان مقامات ایالات متحده آمریکا و بن سلمان و حامیانش، در این پست گمارده شد. ازسوی دیگر، حدود دو ماه پیش ملک سلمان با هدف فراهم کردن زمینه جهت انتصاب محمد بن سلمان به عنوان ولیعهد، اختیارات محمد بن نایف را بسیار محدود کرده بود. ملک سلمان در همین راستا حتی فرمانی را مبنی بر تشکیل یک مرکز امنیت ملی زیر نظر دیوان سلطنتی عربستان، صادر کرد.
از آنجا که اهداف و مسئولیتهای این مرکز امنیت ملی نوپا در موارد متعددی با مسئولیتهای تعریف شده برای وزارت کشور عربستان سعودی مشابه است، این شائبه تقویت شد که ملک سلمان چنین مرکزی را با هدف کاهش اختیارات محمد بن نایف ایجاد کرده است. در واقع، ملک سلمان با این اقدام پروژه به زیر کشیدن محمد بن نایف از ساختار قدرت در عربستان سعودی را به تدریج جلو برد و سیاست کاهش اختیارات وی را اجرایی ساخت. طبق فرمان سلمان، محمد بن نایف علاوه بر ولایت عهدی، از همه مناصب دیگر مثل وزارت کشور و معاونت ریاست شورای وزیران کنار گذاشته شد. این مساله نشان میدهد که پادشاه عربستان احتمال مخالفت محمد بن نایف با تصمیم اخیر وی و هرگونه یارکشی از میان شاهزادگان سعودی برای مقابله با او را پیشبینی میکرده است؛ درست به همین دلیل سلمان تصمیم گرفت تا با خلع ید کامل بن نایف، هرگونه ارتباط او با دستگاههای حکومتی را قطع کند تا بدین ترتیب، وی از هیچگونه قدرتی برای مقابله و رویارویی در برابر مساله ولایت عهدی محمد بن سلمان، برخوردار نباشد.
بسیار سخت است که اینگونه تصور شود، مساله تعیین محمد بن سلمان به عنوان ولیعهد سعودی بدون حمایتهای خارجی به ویژه ازسوی آمریکا صورت گرفته باشد. جای هیچ شکی نیست که در پشت پرده انتصاب بن سلمان به ولایت عهدی واقعیتهایی نظیر حمایتهای بیدریغ دولتمردان آمریکایی نهفته است. به نظر میرسد که خوش رقصیهای اخیر محمد بن سلمان برای آمریکا در راستای جلب رضایت دولتمردان این کشور از ولایت عهدی وی صورت گرفته است. وی طی چند وقت اخیر با لفاظیهای ناشیانه علیه جمهوری اسلامی ایران و بیان اینکه ریاض قصد دارد نبرد را به داخل مرزهای ایران بکشاند، تلاش کرد تا این پیام را به آمریکاییها مخابره کند که حامی یکی از اصلیترین سیاستهای آنها یعنی سیاست «مقابله با ایران» است.
بن سلمان حتی به این سطح از خوش رقصی برای آمریکاییها بسنده نکرد و اصلیترین پایههای عقیدتی شیعیان یعنی «مهدویت» را زیر سوال برد تا بدین ترتیب به آمریکاییها بفهماند که در صورت تصدی پست پادشاهی پس از پدرش، همچون پیشینیان، تمام تلاشش را در راستای سرکوب شیعیان در منطقه و مهار گسترش تشیع در جهان به کار خواهد بست. وی به ایالات متحده آمریکا این پیام را داد که «ایران هراسی» و «شیعه هراسی» جزو اولویتهای اصلیاش در صورت تکیه زدن بر کرسی پادشاهی است؛ مسالهای که بن سلمان به خوبی میدانست مورد استقبال آمریکاییها قرار خواهد گرفت.
ازسوی دیگر، اکنون با انتصاب محمد بن سلمان به عنوان ولیعهد عربستان، ابعاد باج 110 میلیارد دلاری رژیم سعودی به ایالات متحده آمریکا با امضای توافقنامه خرید تسلیحات نظامی از واشنگتن، بیش از پیش نمایان شد. در واقع، فاصله زمانی اندک میان امضای توافقنامه تسلیحاتی نجومی میان ریاض و واشنگتن و انتصاب بن سلمان به عنوان ولیعهد، این شائبه را تقویت کرده است که آمریکاییها هرگونه حمایت از بن سلمان به عنوان ولیعهد را منوط به دریافت یک باج بزرگ در قالب امضای توافقنامههای نجومی کردهاند. از همین روی، ملک سلمان بزرگترین توافقنامهها میان دو طرف در طول تاریخ به ارزش حدود 400 میلیارد دلار را که 100 میلیارد دلارِ آن متعلق به مسائل نظامی است، با واشنگتن به امضاء رساند. علاوه براین، قطعا آمریکاییها علاوه بر باجهای هنگفتی که دریافت کردند، تضمینهای لازم از محمد بن سلمان برای تبعیت از سیاستهای واشنگتن در صورت تصدی پست پادشاهی را نیز گرفتهاند.
درهر صورت، انتخاب محمد بن سلمان به عنوان ولیعهد سعودی برای جانشینی ملک سلمان نشان میدهد که از این پس نمیتوان انتظار فروکش کردن اقدامات افراطی خاندان سعودی در منطقه را داشت. محمد بن سلمان، شاهزادهای افراطی، متکبر، ماجراجو و جنگ طلب است که با افزایش گسترده اختیاراتش پس از ولایت عهدی، بدون شک مسیر تازهای را برای تحقق اهداف توسعهطلبانه خود در منطقه پیش خواهد گرفت. به گزارش خبرگزاری مهر از دیدگاه روزنامه هندی «دیلی پایونیر» محمد بن سلمان یک «قمارباز سیاسی» بزرگ است. این روزنامه در همین ارتباط مینویسد: «قمارهای محمد بن سلمان به ویژه در سوریه و عراق میتواند منطقه را به کلی ناامن کند. بن سلمان اگر چه به قمارهای بزرگ دست میزند اما در شرط بندیهایش اسبهای اشتباهی را انتخاب میکند».
در ادامه گزارش این روزنامه آمده است: «اولین قمار او که شکست خورد، به راه انداختن جنگ یمن بود. جایی که عربستان با بمبارانهای هوایی 10 هزار نفر را به کام مرگ کشاند اما در تحقق پیروزی ناکام ماند. البته این ناکامی کم هزینه نبود بلکه دهها میلیارد دلار بر خزانه این کشور تحمیل کرد. قمار دوم بن سلمان تلاش برای سیطره مجدد بر بازار نفت بود. اما بن سلمان این بار هم شکست خورد و مجبور شد با توافق اپک به کاهش تولید نفت خود تن دهد».
http://jomhourieslami.net/?newsid=138383
ش.د9600983