تاریخ انتشار : ۲۵ تير ۱۳۹۶ - ۱۲:۰۰  ، 
شناسه خبر : ۳۰۲۸۲۶
بررسی ابعاد اقتصادی مناقشه اعراب و دوحه در گفتگوی آفتاب ‌یزد با مرتضی ابوطالبی، تحلیلگر مسائل اقتصادی
مقدمه: کشوری کوچک در منطقه خلیج‌فارس، با ذخایر بانکی 340 میلیارد دلاری است که 40 میلیارد دلار آن نقد است، هم می‌تواند دچار بحران شود، اما ساختارهای اقتصادی قطر با همه دنیا متفاوت و غیرقابل مقایسه است. سال‌ها بود در عرصه ورزش، قطر را کشوری می‌دانستند که همه تیم‌هایش من‌جمله وزنه‌برداری، فوتبال، والیبال، هندبال و حتی گلف و بیلیارد، چندملیتی و اکثرا غیرقطری و حتی غیرعرب هستند. استخدام وزنه‌برداران ترک و بلغارستان، به خدمت‌گرفتن فوتبالیست‌های آمریکای جنوبی و اروپایی، حضور در عرصه سرمایه‌گذاری‌های کلان ورزشی به‌گونه‌ای ترساننده، داد همه را درآورده بود، اما قطر تصمیم داشت بسیاری از نداشته‌هایش را با پول بخرد. کشوری کوچک با درآمدی هنگفت توانست حتی میزبان جام جهانی(2022) شود و به همین دلیل است که این روزها همه نگران تحریم‌های احتمالی قطر از سوی کشورهای منطقه از جمله عربستان، امارات، بحرین و حتی مصر هستند، اما رئیس بانک مرکزی این کشور به‌گونه‌ای حرف می‌زند که باید موشکافانه‌تر نگریست. شیخ عبدالله بن سعود آل ثانی ـ رئیس بانک مرکزی قطر ـ می‌گوید:«صندوق حاکمیتی قطر دارای 300 میلیارد دلار سرمایه است که موجب وضعیت مالی خوب دوحه شده است علاوه بر این قطر دارای سرمایه طلا هم است»، «صادرات نفت و گاز قطر به‌رغم محاصره کشورهای همسایه همچنان ادامه دارد و قطع نشده و این امر موجب ارزآوری می‌شود»، «قراردادهای طولانی‌مدت قطر در زمینه نفت و گاز با دیگر کشورها برای تضمین تداوم نقدینگی بدون هیچ مشکلی، کافی است و محاصره بر این امر تاثیری نداشته است» و اینها یعنی یا باید ادعاهایی برای سردکردن آتش تحریم‌ها باشد، یا کاستن از ابعاد روانی مناقشه‌های اخیر یا خبردادن از واقعیت‌هایی کاملا قابل درک! و اما این تمام ماجرا نیست، زیرا «شرکت بیمه مودیز قطر هفته گذشته اعلام کرده که صادرات نفت و گاز قطر تاکنون در این مرحله از بحران متاثر نشده، اما برخی گزارش‌ها حاکی از وجود موانعی در مسیر صادرات مواد غیرهیدروکربن است.» و این یعنی قطر اساسا تحریم شدنی نیست! حالا باید با دیدی تخصصی‌تر به این کشور و ابعاد گوناگون چالش‌های مرتبط با دوحه نگریست. وقتی بن‌سعود بعد از حدود یک ماه کشمکش و ادای تحریم‌شدن درآوردن، می‌گوید: «بانک‌های قطر دارای سرمایه زیاد و نقدینگی خوبی هستند و به همین دلیل قطر نسبت به این امر نگرانی ندارد.» منظورش چیست یا اینکه وقتی می‌شنویم بر اساس ادعای رئیس بانک مرکزی قطر «از ابتدای بحران تاکنون فقط 6 میلیارد دلار از نظام بانکی کشور خارج شده که با توجه به حجم بخش بانکی کشور رقم با اهمیتی نیست.» به ابعاد این ماجرا اندکی بررسی شده‌تر بنگریم. بر اساس گزارش، شرکت مودیز قطر دارای بیمه قدرتمندی است و وضعیت دارایی‌های دولت قطر و سطح ثروت آن استثنایی است، پس آینده این بحران به کجا خواهد انجامید؟ بحرانی که از پنجم ژوئن (15 خرداد) شروع شد و عربستان، امارات، بحرین و مصر رابطه دیپلماتیک خود با قطر را به بهانه حمایت این کشور از تروریسم قطع کردند، حمایتی که دوحه آن را اتهاماتی پوچ برای ضربه‌زدن به حاکمیت این کشور دانست و نپذیرفت. تحریم‌های اعمال شده علیه قطر از سوی چهار کشور عربی شامل بسته‌شدن تمامی راه‌های زمینی، دریایی و هوایی و منع عبور از خاک، آسمان و آب‌های منطقه‌ای این کشورهاست مواردی که گویا نمی‌تواند دولت قطر را زمینگیر کند. در این رابطه با دکتر مرتضی ابوطالبی، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل اقتصادی به گفتگو می‌پردازیم و در نهایت به این مهم پی می‌بریم که تحریم قطر برای همه می‌تواند خطرناک باشد الا قطر، زیرا این کشور ریز منطقه خلیج‌فارسی به جز حکومت مرکزی همه ابعاد اقتصادی و مالی خود را اینترنشنال و فراقاره‌ای تعریف کرده و بیشتر از آنکه حکام قطر نگران باشند، شرکت‌های چندملیتی نگران‌تر به‌نظر می‌رسند. ماحصل گفتگوی آفتاب‌یزد با وی در پی می‌آید:
پایگاه بصیرت / رضا بردستانی

(روزنامه آفتاب يزد – 1396/04/21 – شماره 4939 – صفحه 15)

* مهم‌ترین بحث این روزها، طبق ادعای رئیس بانک مرکزی قطر این است که این کشور ذخایر بانکی 340 میلیارد دلاری دارد، پس این محاصره برای او کاملا بی‌اثر است. به عقیده شما این ادعا تا چه اندازه صحت دارد؟

** بر اساس شرایط فعلی قطر می‌توان چنین تحلیل کرد که این کشور ذخایر پولی قابل تاملی دارد که به‌واسطه حضور دیگر کشورها به قطر وارد شده است و امروز این شرکا هستند که باید نگران باشند، پس امنیت آن کشور و سرمایه‌های خود را با هم تامین می‌کنند، بنابراین لازم نیست قطری‌ها نگران باشند و نیستند.

* به این معنی که براساس نوع سرمایه‌گذاری‌های قطر، این کشور نباید نگران امنیت خود باشد، بلکه این دیگران هستند که باید نگران باشند؟

** بله، کاملا درست است، دیگران باید مراقب او باشند.

* ادامه بحران قطر با کشورهای عربی تا چه اندازه می‌تواند باعث آسیب‌های بلندمدت به اقتصاد قطر شود؟ خارج‌شدن قطر از گردونه اقتصاد منطقه، چه تبعات منفی برای کشورهای همسایه خواهد داشت؟

** به عقیده من، قطر کشور کوچکی است که بنا به هر دلیلی موفق شده است، مگاپروژه‌هایی در محدوده سرزمینی خود تعریف کند. این مگاپروژه‌ها توانسته بسیاری از شرکت‌های بزرگ دنیا را در قطر مشغول به فعالیت کند. جام جهانی 2022 که قطری‌ها برای آن حدود 220 میلیارد دلار پروژه اعم از پروژه‌های توریستی، اقتصادی و ورزشی تعریف کرده‌اند نمونه خوبی است. این رقم برای اقتصاد محدوده سرزمینی قطر بسیار بالاست. در دنیای امروز نوع تحولات اقتصاد بین‌الملل به‌صورتی است که اگر بتوان مگاپروژه تعریف کرد، پروژه‌ها به شما امنیت و مزیت نسبی ژئوپلتیک خواهد داد و دیگر لازم نیست حکومت‌ها برای تامین امنیت به زحمت بیفتند. فقط کافی است مگاپروژه‌ها را تعریف و دیگران را در آن مشغول کنند.

در حال حاضر منافع شرکت‌های بزرگ در قطر است، به همین دلیل هر نوع ناآرامی و بی‌ثباتی در سیستم حاکمیت قطر متوجه این شرکت‌ها نیز خواهد شد، بنابراین این شرکت‌ها به‌نوعی در این میان عامل بازدارنده هستند. اگر در چارچوب کلان به این موضوع نگاه کنیم متوجه می‌شویم امروز حکومت فعلی قطر از این مزیت نسبی که چند سال پیش برای خود ایجاد کرده است، در حال بهره‌برداری است و می‌تواند روی سیاست خارجی خود پافشاری کند، بنابراین ابعاد این داستان هرقدر هم در فرضیه نخست، ابعاد اقتصادی را دربرگیرد، اما تبعات آن به بخش فرهنگ، سیاست، سیاست خارجی، رسانه، روابط منطقه‌ای و حتی مسائل اعتقادی و دینی سرایت خواهد کرد و به این ترتیب نوعی گارانتی می‌کند.

* بنابراین این قضیه به یک توفیق اجباری برای قطر تبدیل شده است، زیرا قطر پیش از این فکر نمی‌کرد چنین مسئله‌ای با عربستان پیش بیاید. در حال حاضر سرمایه‌گذاری‌ها تاحدی بالا رفته است که هزینه تحریم قطر را کشورهای دیگر باید پرداخت کنند نه قطر. حال اما، یکی از مسائلی که در اقتصاد قطر، خارج از دایره سرمایه‌گذاری‌ها می‌تواند در معرض خطر قرار گیرد، ایرلاین‌های قطری است که مسیر آسمان را به روی آن بسته‌اند و بسیاری از کسانی که از هواپیمایی قطر برای مقاصد اروپایی و شرق دور استفاده می‌کردند، دچار مشکل شده‌اند. به عقیده شما، طولانی‌شدن مناقشات، ایرلاین‌ها را به چالش نخواهد کشید؟

** زمانی یک ایرلاین ملی یا محلی است اما، زمانی در یک کشور یک ایرلاین اینترنشنال طراحی می‌شود. این ایرلاین ناخواسته به آن کشور مزیت نسبی می دهد و لازم نیست برای آن ایرلاین ایجاد مزیت شود. بنابراین قطر در شرایطی که دیگر کشورها برای او به اجبار ایجاد امنیت می‌کنند و خیلی نگران امنیت کشورش نیست کافی است مقداری از درآمد دیگر جاها را این طرف به ایرلاین‌ها سوبسید دهد و از این طریق جایگاه خود را در فضای بین‌المللی حفظ کند. زمانی که مانند یک ایرلاین بین‌المللی می‌شوید و فعالیت‌هایی در سطح کلاس جهانی انجام می‌دهید، جهانگرایان و کسانی که از نوع رویکرد قطر به اقتصاد منتفع شده‌اند، منافع خود را در این می‌بینند که این شرایط را حفظ کنند و اجازه ندهند قطر ثبات خود را از دست بدهد.

* زمانی از قطر ایراد گرفته می‌شد که ورزش را چند ملیتی کرده است. در واقع قطر یک کشور چندملیتی است و این چندملیتی بودن عملا این تحریم را تضعیف می‌کند.

** بله هر چه بخواهند این تحریم را تقویت و آثار آن را تشدید کنند این قضیه آن را تضعیف خواهد کرد و این یعنی قطری‌ها ناخواسته به یک کشور فرامنطقه‌ای و چندملیتی تبدیل شده‌اند.

* پس ادعای رئیس بانک مرکزی قطر درست است؟ چه بسا بر اساس تحلیل جنابعالی حکام قطر بگویند از این پس در صورت تحریم هزینه آن را خودتان باید پرداخت کنید.

** بله، کاملا درست است. ضمن اینکه زمانی که در کلاس جهانی به موج اقتصاد نگاه شود، گفته می‌شود سرمایه‌گذاری و تحریم این سرزمین اولویت نخست نیست، بلکه سرمایه‌گذاری جهانی مدنظر قرار می‌گیرد. باید به این موضوع با عینک جهانی نگاه کرد. قطر کشور کوچکی است، اما رویکرد جهانی دارد.

* در این کشور چندین برابر جمعیت بومی آن مهاجر زندگی می‌کند. بالطبع، فشار غیرمستقیم بر این کشور فشار بر چندین کشور است.

** تمام این اتفاقات در چارچوب تحلیل کلان معنا می‌پذیرد.

* مشخصا در علم اقتصاد به این رویکرد اقتصادی چه گفته می‌شود؟

در تحولات جدید اقتصاد بین‌الملل، علی‌رغم کوچکی سرزمین می‌توان دستاورد یا ارزش افزوده مافوق سرزمین داشته باشید و زمانی که مافوق سرزمینی کلاس جهانی پیدا می‌کند، موضوع سرزمین و محدود‌شدن و محاصره آن، رفته رفته معنای خود را از دست می‌دهد.

* یعنی قطر در منطقه حضور ندارد؟

** بله. قطر، فراتر از منطقه است.

* مصداق دیگری همچون قطر در دنیا وجود دارد؟

** برای مثال، جزیره برمودا. این جزیره در اذهان عمومی حتی جرات نزدیک شدن به آن هم وجود ندارد، اما امروز اتباع برمودایی سرمایه‌گذاری‌های کلانی در دنیا دارند. امروز شاهد رشد کشورهای ذره‌ای هستیم که فراتر از سرزمین خود و به شکل مافوق سرزمینی در کلاس جهانی مانور می‌دهند.

* امارات را نیز می‌توان تابع چنین اقتصادی بدانیم؟

** بله، اما تنها اگر امارات را دوبی بدانیم. بر اساس مقیاس‌ها دوبی را می‌توان تابع چنین اقتصادی دانست.

http://aftabeyazd.ir/?newsid=77761

ش.د9601010