(روزنامه جمهوري اسلامي – 1396/04/21 – شماره 10917 – صفحه 16)
2- در شش سال گذشته سرزمینهای آباد خاورمیانه که در آستانه تحول سیاسی بزرگی در گذر از دیکتاتورهای عرب به دمکراسی بودند و از آن «بهار عربی» یا «بیداری اسلامی» یاد میکنیم، آماج خشونتهای قومی و جنگ داخلی شد و اهداف بزرگ مردم سالاری به فراموشی سپرده شد.
3- تونس، لیبی، مصر، عراق، سوریه، بحرین، یمن به صحنه جنگهای خونین بدل شد که مهاجم و مدافع هر دو تکبیرگویان، برادران دینی را هدف میگرفتند. میلیونها کشته و آواره و بیخانمان حاصل این برادرکشی بود.
4- هزینه جنگهای خاورمیانه توسط مرتجعان عرب که ادعای مسلمانی دارند پرداخت شد و طبق معمول کارخانههای تسلیحاتی اروپا و امریکا با بازار پررونقی روبرو شدند تا مشکلات اقتصادی غرب و رکود آن را تا حدی علاج کنند.
5- ترکیه در سودای تجدید خلافت اسلامی دوران حاکمیت عثمانی پل ارتباطی شد بین مهاجران فریب خورده اروپائی و آسیای میانه که با دلارهای نفتی شیوخ خلیج فارس به نبرد سوریه و عراق اعزام میشدند. نفت یکصد دلاری این دو کشور نیز به بهای ده دلار به ترکیه میرفت. اسلامبول که از جنگ ایران و عراق خاطره خوش داشت و اقتصادش را از این طریق سامان داده بود، این بار نیز متفرعنانه برای آینده عربها، کردها، آذریها و فارسها برنامه ریزی میکرد.
6- فتوای مرجعیت و حرکت خالصانه جوانان مومن عراقی، سوری، ایرانی، لبنانی، افغانی، پاکستانی، یمنی، بحرینی و... مکر دشمنان اسلام و ایران را خنثی کرد و نصر الهی نصیب رزمندگان مسلمان شد.
7- حلب آزاد شد. مرز لبنان و سوریه امن شد. اماکن مقدسه در عراق و سوریه از تهاجم رها شدند. دامنه حضور حاکمیت قانونی افزایش یافت و همزمان تدابیر ایران اسلامی در کشاندن روسیه منزوی شده در بحران اوکراین، به صحنه نبرد هوائی، معادلات سیاسی – نظامی منطقه را دگرگون کرد.
8- حشدالشعبی علیرغم مخالفت آمریکا و اروپا شکل گرفت و جنگ شیعه و سنی را که دشمنان طراحی کرده بودند خنثی کرد. صحرای بین عراق و سوریه از دو سو توسط رزمندگان آزاد شد. طرح تجزیه عراق به سه کشور و سوریه به دو کشور با شکست روبرو شد.
9- فتح موصل که پایتخت داعش بود، نقطه تحول مثبتی است که باید از آن استفاده بهینه کرد.
10- اکنون زمان اعلام تشکیل «اتحاد جماهیر اسلامی» متشکل از ایران – عراق – سوریه است که در آینده میتوان یمن، بحرین، قطر، عمان، کویت و بخشهائی از کشور تجزیه شده عربستان سعودی را به آن افزود.
در صورت توفیق امکان پیوستن ترکیه و مصر و پاکستان در دراز مدت نیز وجود خواهد داشت.
11- این اتحادیه مانع شکل گیری نوع جدیدی از توطئه مرتجعان عرب و متحدان غربی آنهاست و الگوی اتحادیه اروپا و «آ. سه. آن» و کنفرانس شانگهای اشکال مختلف این اتحاد را به ما مینمایاند.
12- پس از شکست اعراب در جنگهای 1948 – 1956- 1967 فکر اتحاد اعراب به رهبری جمال عبدالناصر شکل گرفت و اتحادیه جماهیر عربی با مشارکت سوریه – عراق و در زمانی دیگر با حضور سودان و لیبی اعلام موجودیت کرد.
13- اگر ناصر در 1970 در اوج تلاش برای ایجاد وحدت بین اعراب سکته نمیکرد و امکانات جمعیتی مصر با ثروت لیبی و کشاورزی سودان و عمق استراتژیک این سه کشور درهم میآمیخت، طرحهای بعدی استعمار در تجزیه سودان و نابودی منابع لیبی و به انزوا کشاندن مصر محقق نمیگردید.
14- فرصت را باید غنیمت شمرد زیرا که فرمودند: «انتهزوا الفرص فانها تمر مرالحساب».
http://jomhourieslami.net/?newsid=140466
ش.د9600998