(روزنامه اطلاعات – 1396/04/21 – شماره 26765 – صفحه 12)
صحراي سوريه در شرق حمص تا مرزهاي مشترک با عراق، بخش مهمي از تحولات اين روزهاي سوريه را تشکيل ميدهد. خط ارتباطي حمص شرقي با اين صحرا از نقطه مهم شهر تاريخي "تدمر" عبور ميکند و سپس به استان ديرالزور و جنوب آن ميرسد. اکنون اهميت اين مناطق از آن رو است که نقطه مرزي مهم بين سوريه – عراق به نام "التنف" در همين منطقه قرار دارد که در مقابل گذرگاه الوليد در داخل عراق در شهر الرطبه در استان الانبار قرار گرفته است؛ نزديکي اين نقطه با مرز اردن نيز بر اهميت آن افزوده است، به گونهاي که کارشناسان نظامي از آن به عنوان "مثلث مرزي عراق – سوريه – اردن" ياد ميکنند.
به گزارش خبرنگار ايسنا در لبنان، پس از آزادي کامل حلب توسط ارتش سوريه و همپيمانانش و گسيل نيروهاي هم پيمان آمريکا در شمال شرقي سوريه (کردهاي همپيمان با آمريکا) به سوي شهر الرقه و تلاش آمريکا براي آزادسازي آن از دست داعش و سيطره کامل بر مرزهاي مشترک عراق و سوريه در بين استانهاي نينوا (در عراق) و ديرالزور (در سوريه)، توجه ارتش سوريه و هم پيمانانش به صحراي شرقي استان حمص تا مرزهاي مشترک با استانهاي الانبار و نينوا در عراق جلب شد تا خطوط مرزي اين ناحيه از لوث وجود داعش و ديگر مجموعههاي مسلح ضد نظام سوريه پاکسازي شود و امکان ارتباط زميني بين عراق و سوريه (از بغداد تا دمشق) فراهم شود.
به فاصله
چند هفته از آغاز بحران نظامي سوريه و تولد سريع مجموعههاي مسلح سوري ضد نظام، تسلط
دولت مرکزي بر گذرگاه التنف از دست رفت. وجود صحراهاي گرم و سوزان و عدم اتکاي دولت
سوريه به کمکهاي دولت مرکزي وقت عراق و سيطره گروههاي تکفيري و سازمانهايي همچون
القاعده بر بخشهاي مهمي از استان الانبار عراق باعث شد تا ارتش سوريه توجه خود را
به مناطق حياتيتر در اطراف دمشق، حلب، مرزهاي غربي با لبنان و غرب سوريه شامل شهرهايي
همچون لاذقيه و طرطوس و نقاط مرکزي جلب کند.
اما پس از آزادسازي کامل حلب و تغيير و تحولات نظامي و امنيتي جديد پس از پيمان آتشبس بين برخي از مجموعههاي مسلح با نظام سوريه که در سايه مذاکرات آستانه پديد آمد،حالا صحراي سوريه در شرق حمص و تدمر ارزش استراتژيک پيدا کرده است. ارتش سوريه با کمک همپيمانانش در سوريه از دو منطقه حمص شرقي و شرق تدمر حملات منظمي را براي رسيدن به نقطه التنف در مرز سوريه آغاز کردند.ارتش سوريه با همراهي مستحکم همپيمانانش موفق شده است خود را تا پنجاه کيلومتري شمال التنف برساند و عملا به مرزهاي مشترک سوريه – عراق رسيده و در آن سوي مرزها توانسته خود را به نيروهاي حشد الشعبي عراق برساند و اين دو در نقطه صفر مرزي با هم تلاقي کردهاند.
مجموعه مسلح موسوم به "مغاوير الثوره" يا همان ارتش جديد سوريه که تحت حمايت ارتش آمريکا قرار دارند، نقطه مرزي التنف را تحت کنترل خود دارد. اين نيروها بالغ بر 5000 نفر هستند که توسط آمريکاييها و انگليسيها در خاک اردن آموزش ديدهاند و به مثابه چتر حمايتي اردن در برابر داعش عمل ميکنند و در آن سوي معادله نيز جلوي پيش روي ارتش سوريه به سوي مرزهاي مشترک با عراق و اردن را نيز سد ميکنند.ارتش آمريکا براي جلوگيري از رسيدن نيروهاي ارتش سوريه و همپيمانانش به مرز با عراق تاکنون سه بار آنها را بمباران هوايي کرده است اما اين اقدام هوايي آمريکا راه به جايي نبرد و اکنون اين نيروها بر بخشي از مرزهاي مشترک سوريه با عراق استقرار يافتهاند.
با آن که گفته ميشد اين عمليات از نگاه روسيه عملياتي با ارزش تلقي نميشود اما بر خلاف اين تحليل، روسيه اکنون تمامي نگاههاي خود را به اين عمليات دوخته است تا امکان استقرار نهايي ارتش سوريه و همپيمانانش در اين نقطه مرزي فراهم شود؛ اين در حالي است که نيروهاي مشترک روسيه و ارتش سوريه همزمان عملياتي را در جنوب غربي رقه و در جنوب غربي فرودگاه الطبقه آغاز کردهاند تا حلقه محاصره را بر داعش تنگتر کرده و از سويي ديگر امکان مانور آزاد آمريکا در اين منطقه را سد کنند:
1-عمليات جديد در شمال التنف و تلاقي نيروهاي عراقي و ارتش سوريه با همپيمانانش در مرزهاي مشترک ميتواند معادله نظامي جديدي در سوريه ايجاد کند.
2-پيشروي ارتش سوريه در اين منطقه عملا راه حرکت نيروهاي داعش از استان ديرالزور به سمت جنوب سوريه را سد کرده است.
3- اردن با آن که با دلهره نظارهگر پيشروي ارتش سوريه و همپيمانانش در اين منطقه است اما در دل خوشحال است که پس از ورود ضربات بر پيکر داعش در رقه و ديرالزور، نيروهاي داعش ديگر نميتوانند به سوي مرزهاي مشترک سوريه با اردن حرکت کنند.
4-به رغم توانايي ارتش سوريه و همپيمانان آن براي حرکت مستقيم به سوي التنف و آزاد سازي آن از دست نيروهاي موسوم به مغاوير الثوره، اما براي اجتناب از رويارويي مستقيم با ارتش آمريکا، راه شمال التنف را در پيش گرفتند و در مسافتي حدود 50 کيلومتري آن استقرار يافتند، اين در حالي است که آمريکاييها به خوبي ميدانند که نيروهاي تحت حمايتش هرگز توان مقاومت مستقل در برابر موج حملات همپيمانان سوريه را ندارند.
5-روسيه تلاش کرده است از معادلهاي پيروي کند که از هرگونه رويارويي مستقيم با آمريکا پرهيز شود، از همين رو ارتش سوريه و همپيمانانش به جاي جاده اصلي در التنف به سوي شمال آن و در جاده قديمي منطقه حرکت کردند تا بهانهاي به دست آمريکا براي مواجهه با آنها ندهند، با آن که ارتش آمريکا در سه مرحله بمباران هوايي تلاش کرد سد راه پيشروي اين نيروها شود اما موفق نشد.
6-استقرار نيروهاي ارتش سوريه و همپيمانانش در اين منطقه طرحهاي يکجانبه آمريکا در سوريه از جمله خارج کردن کامل شرق سوريه از تسلط دولت مرکزي سوريه را نقش برآب کرده است. آمريکا و ترکيه اميدوار بودند پس از سقوط داعش در رقه و ادامه حملات به ديرالزور براي سرکوب داعش، منجر به تسلط کامل آنها بر مرزهاي مشترک سوريه و عراق شوند اما تدبير نظامي "اتاق مشترک فرماندهي نظامي ارتش سوريه و همپيمانانش" باعث شد تا نيروهاي ارتش سوريه و همپيمانانش بر نواري مرزي در شمال التنف استقرار و با نيروهاي عراقي تلاقي کنند.
7-تا پيش از تحولات جديد در شرق سوريه، نيروهاي وابسته به آمريکا به مغاوير الثوره (وابسته به مجموعه مسلح موسوم به ارتش آزاد جديد سوريه)، ميتوانستند تا نزديکيهاي نقطه مرزي البوکمال در استان ديرالزور حرکت کرده و اقدام به گشتزني کنند اما حالا اين آزادي حرکت نظامي از آنها سلب شده و اين مجموعه مسلح ديگر نميتواند هيچگونه حرکتي به سوي شمال داشته باشد و عملا مانور نظامي در بخش جنوبي استان ديرالزور را از دست دادهاند.
8-سناريوي تسلط آمريکا و همپيمانانش بر مرزهاي سوريه – عراق به خصوص در استانهاي الانبار، نينوا در عراق و ديرالزور در سوريه سقوط کرده است. روسيه پس از سه حمله متوالي نيروي هوايي آمريکا به مواضع نيروهاي ارتش سوريه و همپيمانانش که در حال پيشروي به سوي مرز بودند به آمريکا هشدار داده است که نميتواند مانع از حق سيادت دولت و ارتش سوريه بر مرزهاي بينالمللياش شود و تاکيد کرده است هرگونه تلاشي براي جلوگيري از اين امر با واکنش اين نيروها مواجه خواهد شد. اين موضع روسيه نشان ميدهد که عمليات نظامي در شرق سوريه با هماهنگي کامل بين ايران، روسيه، ارتش سوريه و نيروهاي هم پيمان صورت گرفته است و به عنوان يک تصميم و اقدام مشترک هرگز با سستي و تعلل روبهرو نخواهد شد.
9-اهميت اين عمليات نظامي و پيروزي ارتش سوريه و همپيمانان آن به قدري با اهميت است که بسياري از کارشناسان نظامي نگران انعکاس و واکنشهاي پيش بيني نشده ارتش آمريکا عليه اين نيروها هستند، امري که ممکن است جنگ مستقيم با آمريکا در زمينهاي سوريه را شعله ور کند. بروز چنين بحراني به منزله جنگي بزرگتر در سوريه خواهد بود .
10-از زماني که فرضيه تجزيه عراق و سوريه بر کل منطقه خاورميانه سايه انداخته است، استانهاي نينوا و الانبار در خاک عراق و استانهاي الرقه و ديرالزور در خاک سوريه کانديداي تشکيل کشوري جديد منسوب به اهل سنت دو کشور بودهاند که حدود يکسال اخير در رسانههاي عربي و غربي از آن به "کشور سٌنيستان" ياد ميکنند. پيشرويهاي اخير ارتش سوريه و همپيمانانش در اين منطقه گرچه هنوز به مقداري نيست که اصل فرضيه تجزيه منطقه را مرتفع سازد اما بدون شک موانع بزرگي را در پيش روي طرح آمريکا (بخوانيد طرح رژيم صهيونيستي) براي تجزيه منطقه فراهم ميکند.
11-با آن که پازلهاي تغيير نقشه جمعيتي و جغرافيايي منطقه خاورميانه به خصوص در عراق و سوريه از ماهها و سالهاي گذشته بسيار روشنتر شده است اما با اين حال هنوز زود است که بگوييم تجزيه صورت ميگيرد و کشورهايي با چنين مرزهاي فرضي اعلام موجوديت ميکنند اما همه به خوبي ميدانيم که نظريه "هرج و مرج هوشمندانه آمريکا در خاورميانه " بر فرضيه تجزيه خاورميانه استوار است که با سياست حفظ امنيت اسرائيل در اين منطقه کاملا همخواني دارد.
12-همزمان با رسيدن ارتش سوريه و همپيمانانش به مرزهاي مشترک با عراق، ارتش سوريه در جنوب غربي رقه نيز در حال پيشروي به سوي اين شهر است.همچنين از شرق شهر تدمر عمليات پاکسازي از لوث وجود داعش آغاز شده است تا تمامي مناطق گاز خيز تحت تصرف دولت مرکزي سوريه قرار گيرد. اگر اين عمليات که عملا در سه جبهه مستقل در حال انجام است با موفقيت به پايان برسد در عين حال که ميتوان به پايان يافتن عمر داعش در سوريه اميدوار بود، به شکل طبيعي موازنههاي نظامي در سوريه به نفع دولت سوريه چرخشي جدي ميکند.
13-از اين پس دو جبهه، دو پيمان يا دو اتحاديه نظامي در شرق سوريه رودرروي هم قرار ميگيرند که تمامي تحولات نظامي و امنيتي اين منطقه بين آن دو ميچرخد. اولي روسيه، ايران، دولت سوريه و نيروهاي همپيمان با آن هستند که استراتژي جديدي به سوي شرق سوريه باز کردهاند. به اين جبهه بايد دولت عراق، نيروهاي مردمي، ارتش و الحشد الشعبي عراق را نيز افزود که عملا به اين پيمان بزرگ از داخل عراق ميپيوندند. دومي آمريکا ، نيروهاي دموکراتيک کرد سوريه و نيروهاي موسوم به مغاويرالثوره است که تلاش ميکنند با آزادسازي شهر الرقه جاي پاي خود در شرق سوريه و نوار مرزي سوريه با عراق را تثبيت کنند. بعيد نيست اين دو جبهه در ماههاي آينده در مثلث مرزهاي سوريه – عراق و اردن روياروييهايي داشته باشند.
14-جبهه وابسته به آمريکا در شرق سوريه از حالا به دنبال اين سناريو هستند تا با خروج داعش از موصل عراق و رقه سوريه، نيروهاي بازمانده داعش در استان ديرالزور مستقر شده و به سوي جنوب و جنوب شرقي اين استان يعني به سوي نيروهاي ارتش سوريه و همپيمانانش آتش خود را همچنان گشوده نگهدارند و در ديگر سو نيروهاي وابسته به آمريکا که در اردن آموزش ديدهاند وضعيت شهر و منطقه درعا در جنوب سوريه را به نفع خويش سازماندهي کرده و از نقش دولت مرکزي و ارتش سوريه در آن بکاهند و پس از تثبيت وضعيت خود در اين منطقه، آنگاه جبههاي جديد در منطقه ديرالزور بگشايند به شکلي که خود ميداندار همه تحولات در اين استان و نوار مرزي با عراق باشند. اين سناريوي نظامي ميتواند دلايلي کافي براي رويارويي مستقيم آمريکا و نيروهاي تحت امرش با ارتش سوريه و هم پيمانانش ايجاد کند.
و بالاخره اين که تحولات سوريه نشان ميدهد که هيچ گزينه سياسي روشني اکنون پيش پاي حل بحران اين کشور که با دخالتهاي مستقيم امريکا از آغاز تاکنون همچنان در حال اوجگيري است، وجود ندارد. در سايه تحولات اخير بين سعودي و قطر و واکنشهاي ترکيه به اين رويداد سياسي و امنيتي در منطقه خليج فارس، هيچ افق خوشبينانهاي براي وجود يک راه سياسي وجود ندارد و در سايه تحولات شرق سوريه و غرب عراق، جنگ همچنان ميداندار اصلي تحولات اين کشور خواهد بود؛ با آن که روشن است موازنه نظامي جاري در سوريه نيز هرگز اين اجازه را نميدهد تا يک طرف مشخص پيروز و برنده کامل اين جنگ باشد. به اين ترتيب سياست هرج و مرج هوشمندانه آمريکا همچنان در خاورميانه برقرار است، اين سياست تا زماني ادامه دارد که آمريکا احساس خطر براي امنيت خود و اسرائيل در منطقه نکند. شايد روزي که پاي امنيت اسرائيل به معادلات نظامي جاري در سوريه و خاورميانه باز شود آنگاه آمريکا بپذيرد که دست از سياستهاي ويرانگرش در خاورميانه و منطقه خليج فارس بردارد.
ش.د9600993